روایت از
آمنه سیاهکالی مرادی مادر شهید :
فرزند ۲۶ ساله ام متولد ۱۳۶۸ با برادر دیگرش دوقلوهای آخر من بودند. با سختی فرزندانم را بزرگ کردم. من ۶ فرزند دو دختر و ۴ پسر داشتم که در حال حاضر یکی از پسرانم در نزد حضرت زهرا(س) میهمان است.
حمید بسیار با ایمان و همیشه با وضو بود و همواره به مسجد فاطمه زهرا در محله خودمان می رفت. هیچگاه نماز اول وقت، دعای توسل و کمیلش ترک نشد.
فرزندم بسیار با حیا بود و چشمش حیا داشت. در هنگام مواجه با نامحرمان سرش پایین بود به گونه ای که یکی از اساتید دانشگاه برایم از حیای فرزندم تعریف می کرد و می گفت هیچگاه مستقیم به خانم ها نگاه نمی کرد
از همان کودکی خاص بود و در میان دیگر فرزندانم هیچ کدام مثل این نبودند از همه نظر ممتاز بود گویا او گلچین شده و خدا خودش او را به این سمت هدایت کرد.
مادر از احترام عمیق شهید حمید سیاهکالی به والدینش چنین گفت: حمیدم همیشه با مادر گفتن هایش دلم را می برد.
همیشه پیشانیم را می بوسید و لبخند بر لب داشت.
هیچگاه ندیدم در مقابل من و پدرش دراز بکشد و یا بی ادبی کند.
بسیار باادب بود چنانچه در روز شهادتش صاحبخانه اش بیشتر از من ناله می زد و می گفت من پسرم را از دست دادم. او در این مدت دو سال آنقدر با ادب بود که هیچ بدی از او ندیدم
حمید به سوریه رفت و مدتی بعد خبر شهادتش را برایم آوردند و در ۸ آذرماه طی تشییع باشکوهی تا آسمان بدرقه شد.
حرف به شهید و شهادت رسید… این بانوی فداکار برایم از عشق عمیق فرزندش به وصال حضرت حق و شهادت گفت…
مادر گفت: حمید عاشق شهادت بود و همیشه از خدا شهادت در راهش را آرزو می کرد.
همسر شهید می گفت یکی از تفریح های ما این بود که پنجشنبه ها به مزار دوست و همرزم شهیدش شهید حسین پور برویم شهیدی که چندی پیش در سردشت به شهادت رسید. حمید هر گاه به مزار شهید می رسید با حسرت می گفت تو رفتی و من ماندم.
دعا کن من هم شهید شوم..
و حالا فرزندم به آرزویش رسید…
دلم برای مادرگفتن های حمیدم تنگ است
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
🍁🌷✌️🌷🍁
@Refighe_Shahidam313
🍁🌷✌️🌷🍁
#مادر_شهید
چند باری برای رفتن تلاش کرد اما اسمش درنیامد و از این اتفاق بسیار غصه دار بود.
بین او و پسر دیگرم اختلاف بود هر دو عزم رفتن کرده بودند و هر کدام تلاش می کرد تا دیگری را قانع کند که او برود. حمید می گفت تو دو فرزند داری من جای تو می روم..
یک روز که با فرزانه عروسم به منزل ما آمد به ما گفت فردا به سوریه خواهد رفت…
آن لحظه نمی دانستم چه کنم فقط با عروسم به آشپزخانه رفتیم و با هم گریه کردیم.
وقتی بیرون آمدم و پسرم رد اشک را در صورت من و همسرش دید اشک هایم را پاک کرد؛ لبخند زد و صورتم را بوسید و گفت: مادر دلم می لرزد کاری نکنید که ایمانم دچار لغزش و سستی شود.پس ناراحت نباش مادر مهربانم..
من و همسرش هم در نهایت راضی شدیم و او را به خود اهل بیت سپردیم…
وصیتنامه من برای نسل جوان حال و آینده کافی است…
شب قبل از رفتنش دست و پا و سرش را شب رفتن حنا گذاشت و به مانند همیشه لبخند می زد
#روایت_از_مادر_شهید
زندگی عاشق و معشوق را در زندگی فرزندم مشاهده کردم
از چگونگی زندگی با همسرش پرسیدم که چنین پاسخ شنیدم: دو سال قبل با دختر داییش ازدواج کرد. این دو چنان همدیگر را دوست داشتند و به هم احترام می گذاشتند که من نظیرش را و زندگی به زیبایی زندگی آنها ندیده بودم. هیچگاه به هم اخم نمی کردند.
همسرش می گفت وقتی کارهای منزل را انجام می دادم یه من می گفت این وظیفه تو نیست کار کنی؛ فرزانه جان حلالم کن..
همسرش همیشه از احترام و عشق عمیق حمید به زندگیش می گفت و از همراهی و تلاش پسرم برای ساختن یک زندگی آرام
🍁🌷✌️🌷🍁
@Refighe_Shahidam313
🍁🌷✌️🌷🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
ڪار مادرےڪہ جوان خودش را
دسٺہ گلش راڪه باآن محبٺ مادرانه به ثمر رسانده به طرف میدان جنگ مےفرسٺد
ازکارآن جوان اگربزرگترنباشد
ڪوچڪترنیسٺ
این حرکٺ،حرڪت زینب گون درانقلاب مابود.
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
🍁🌷✌️🌷🍁
@Refighe_Shahidam313
🍁🌷✌️🌷🍁
14994154663348mp3_99_10.mp3
3.82M
🎤#مداحی
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
دو ماه قبل از #شهادت
#شعر رو خودشون گفتن🎼
🍁🌷✌️🌷🍁
@Refighe_Shahidam313
🍁🌷✌️🌷🍁
🖋 #کربلای_من
عادت داشت اگر یک روز خانه
نمی آمد حتما فردا با یک دسته گل به دیدن همسرش میرفت به همسرش گفته بود تو عشق اولم نیستی اول خدا
بعد سیدالشهدا
بعد شما
همیشه در منزل همسرش را ڪربلای من صدا میزد هر جمله ای که از ایشان می پرسیدم مثلا کجا میری یا کجا بریم یا کجا میریم ؟ میگفت کربلا در کل ورد زبانش کربلا بود اون عاشق کربلا بود...
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهدا_هویت_جاودان_تاریخ🌹
🍁🌷✌️🌷🍁
@Refighe_Shahidam313
🍁🌷✌️🌷🍁
#خاطرات_شهدا🌷
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🌷
🎓کارشناسی ارشد نرم افزار
🌷بسیار با ایمان و همیشه #باوضو بود و همواره به مسجد فاطمه زهرا در محله خودمان می رفت. هیچگاه #نماز_اول_وقت، دعای توسل و کمیلش ترک نشد.
🌷بسیار #باحیا بود و چشمش حیا داشت. در هنگام مواجه با نامحرمان سرش پایین بود به گونه ای که یکی از اساتید دانشگاه از #حیایش تعریف می کرد و می گفت هیچگاه مستقیم به خانم ها نگاه نمی کرد.
🌷اهل #زهد بود و از سر کار که می آمد برای استراحت بدون متکا دراز می کشید.
خواندن #دعای_عهد کار همیشگی او بود، هرروز صبح پیش از رفتن به محل کار #قرآن تلاوت میکرد و همیشه تا ساعتی پس از پایان ساعت کار، در محل کارش میماند تا تمام حقوقی که دریافت میکند #حلال باشد.👌✔
🌷وی در #ماموریت جعفر طیار در عملیات نصر 2 منطقه حلب ناحیه العیس سوریه، در تاریخ 5 آذر 1394 به فیض شهادت نائل آمد.
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
🍁🌷✌️🌷🍁
@Refighe_Shahidam313
🍁🌷✌️🌷🍁
#خاطرات_شهدا 🌷
💠دوقلوها
#آشیخ_نورالله
📜خاطره ای از جانباز دفاع مقدس و پسر خاله
شهید مدافع حرم #حمید_سیاهکالی_مرادی درباره نحوه تشخیص دوقلوها
⚜شهيدبزرگوارحميد سياهکالي مرادی وقتی متولد شد #دوقلو بودند دوقلوي شبیه به هم خاله بزرگوارم فرمودند این #سعید و دیگری حمید
⚜چندروزبعدکه به دیدارشان رفتم #خاله ام فرمودند حميد و سعيد را تشخيص میدهی گفتم این حمید این سعید
⚜برای خاله ام جای سوال بود که من چطور میشناختم وقتی حميد #شربت_شهادت نوشیدند این راز راگفتم
⚜وقتی قلوها را بغل کردم در گوششان #اذان بگويم نوری در بالای ابروی حميداقا ديدم که تا زمان #شهادتش هیچگاه برادران را اشتباه صدا نزدم
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهید_مدافع_حرم
🍁🌷✌️🌷🍁
@Refighe_Shahidam313
🍁🌷✌️🌷🍁
#وصیتنامه
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🌹
با سلام و صلوات بر محد و آل محمد(ص) اینجانب حمید سیاهکالی مرادی فرزند حشمت الله، لازم دیدم تا چند جمله ای را از باب درد و دل در چند سطر مکتوب نمایم.
ابتدا لازم است بگویم دفاع از حرم حضرت زینب(س) را بر خود واجب میدانم و سعادت خود را خط مشی این خانواده دانسته و از خداوند میخواهم تا مرا در این راه ثابت قدم بدارد.
آنچه این حقیر تاکنون در زندگی خویش از کج فهمیها و بی بصیرتیهای برخی از انسانها فهمیده ام این است که یا این خانواده اهل بیت را درک نکرده اند و در هیچ برهه ای در کنارشان قرار نگرفته اند و یا درکنارشان بوده اند ولی در صحنههای حساس میدان را خالی کرده اند و یا مانعی بوده اند در این مسیر .
وای از آن روزی که آنان ولایت دارند ولی قدر آن را ندانسته و به بی راهه رفته اند زیرا مادامی که پشت سر ولی فقیه باشیم و مطیع ولایت باشیم و در راه و مسیر همیشه سرافراز حضرت ولی عصر(عج) قرار بگیریم پیروز خواهیم بود چرا که نقطه قوت ما ولایت است.
اما من مینویسم تا هر آن کس که میخواند یا میشنود بداند شرمنده ام از این که یک جان بیشتر ندارم تا در راه ولی عصر(عج) و نایب برحقش امام خامنهای (مدظله العالی) فدا کنم.
اگر در حال حاضر تعدادی از برادران در جبهه های سخت در حال جهادند دلخوش هستند که جبهه فرهنگی تداوم جبهه سخت است که توسط شما جوانان رعایت می شود و امید است که خواهران در این زمینه با حفظ حجابشان پیشگام این جبهه باشند.
به نظر این جانب در عموم جامعه خصوصا بین نظامیان و پاسداران حریم ولایت هیچ چیز بالاتر از حسن خلق در رفتار نیست و در خاتمه از همه التماس دعا دارم.
*
اگر شهید نشویم خواهیم مرد…
باشد که همچون این شهید دانشجوی قزوینی ادامه دهنده راه شهدا و اهل بیت بوده و در این راه شهید شویم و گر نه، خواهیم مرد…
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
🍁🌷✌️🌷🍁
@Refighe_Shahidam313
🍁🌷✌️🌷🍁