eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
7.9هزار ویدیو
300 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین https://eitaa.com/harfhamon کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطره جالب یک زن آمریکایی درباره تفاوت پوشش زنان در فصل #تابستان و #زمستان در این #کشور و #تاثیر آن در میزان #آزار و #اذیتی که به آن‌ها وارد می‌شود را می‌خوانید... " در زمستان که مردم مجبورند به خاطر #سردی #هوا، خود را پوشانده و پوشش بیشتری داشته باشند، به طور #طبیعی و کاملا #محسوس در آمریکا، آزار و اذیت نسبت به زنان کمتر می‌شود، ولی در تابستان که به بهانه #گرما، اعضای #حساس بدن خود را در #معرض دید مردها قرار می‌دهند، آزار و اذیت نسبت به #زنان ، حتی #پیرزنان افزایش می‌یابد. " #حجاب #آمریکا #ایران #عفاف #آزادی #پوشش #چادر خاطره ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
✅ شبی با تقدیر از و با حضور !شهید_ابراهیم_هادی و گروه از از عصر جدید جناب آقای از عصر جدید آقای آقای ای و برنامه های جذاب دیگر برای شهرمان ملایر جمعه 25 ساعت هشت و نیم شب - پذیرش تا ساعت نه شب به کسی قول ندهید شما هم دعوتید http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
#سالگرد #ورود_پیکر_شهید #سید_میلاد_مصطفوی به خاک #کشور #پروفایل #والپیپر #پس_زمینه #تصویر_زمینه #امان_از_دل_خواهر #ای_ماه_شبهای_تارم #سالگرد_شهادت #یک_طرف_پدرت #یک_طرف_خواهرت ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ ای #یل_خیمه_ها #شهادتت_مبارک میلاد جان http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
او و پر جنب و جوش بود. و از همان كودكى در بازيها، به و خيلى حسّاس بود و دروغ گفتن باعث ناراحتى ‏اش مى ‏شد. در اواخر سال 1356 زمزمه‏ هاى در بلند شد و چون برادر بزرگ مسعود از زمان دبيرستان عليه رژيم مبارزه مى ‏كرد، آمادگى بيشترى براى پذيرفتن حكومت اسلامى در خود داشت و با اوّلين پيام امام(ره) و ، فعّاليّت خود را در مدرسه آغاز كرد كه‏ آشنايى مسعود با انقلاب قبل از پيروزى و قبل از اينكه نهضت علنى شود، از طريق برادرشان شروع شد. در و كه قبل از پيروزى به صورت مخفيانه انجام مى ‏شد، شركت داشت و از انجام‏ دادن هيچ كوششى براى استقرار و سركوبى عُمّال رژيم شاه دريغ نداشت. در درگيريهاى ميان و _اللّه از جمله: مراسم سخنرانى، تحصّن در دانشگاه، كمك به در امام رضا(ع) و و درگيرى چهار راه شركت داشت. با علنى شدن انقلاب، همگام با ساير آحاد ملّت در شركت مى‏ كرد. مسعود به خاطر خوش خط بودن، پيامها و اعلاميه ‏هاى امام(ره) را مى ‏نوشت و می ‏كرد و نيز بر روى ديوارها نويسى مى ‏كرد. او نيمه ‏هاى شب به پشت بام مى‏ رفت و نداى‏ اللّه اكبر سر مى ‏داد. تحوّل روحى او از سال 1357 شروع شد. در چندين و در بخش فرهنگى و واحد پرسنلى فعّاليّت داشت؛ از جمله عضو و (ع) و (ع) بود. در كشيكهاى شبانه شركت مى‏ جست و در فعاليتهاى فرهنگى - تبليغى به خاطر مهارت در و فعّاليّت گسترده ‏اى داشت. در انجمن اسلامى دبيرستان شهيد حكمت‏ فعّاليّت داشت و از پايه ‏گذاران انجمن و عضو فعّال بسيج بود. تا اينكه سال آخر دبيرستان را تمام كرد و در سال 1358 ديپلمش را گرفت. http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
#آرامش به #کشور بارگشت #آمریکا #آل_سعود و #اسرائیل #عزا گرفتند... 〰➰➿🥀🌷🥀➿➰〰 @Refighe_Shahidam313 〰➰➿🥀🌷🥀➿➰〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کل کشور در است !☠🔴☠ ▫️معاون وزارت بهداشت: در از زیر ۴۰ بستری روزانه به ۱۶۰ بستری رسیدیم. در شبه انفجار رخ داده و از ۱۰ بستری روزانه به ۱۶۰ بستری رسیدیم + دیگر آبی، سبز، نارنجی و زرد و سفید نداریم، کل در شرایط قرمز است 🕊🌸 رفیق شهیدم 🆔 @Refighe_Shahidam313 -┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄-
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
شهید 16 ساله تاریخ تولد: 12 / 1 / 1348 تاریخ شهادت: 22 / 12 / 1363 محل شهادت: عملیات: سعید در سال 1342 در شهر متولد شد. از کودکی با هدایت پدر و عمویش در جعفری به پرداخت و در سن 7 سالگی در جشن هنر نشان و بازوبند طلای کشور را به دست آورد(سال 1356). در بخشی از کتاب مربوط زندگینامه سعید در اینباره آمده است: «سعید هفت ساله وارد شد و با اجرای حرکات نمایشی بسیار خوش درخشید، به طوری که فرح از جا برخاست و به طرف او رفت بازوبند طلای پهلوانی را به بازوی او بست» با اوج گرفتن حرکت مردم به رهبری (ره) علیه حکومت ، سعید نیز همراه بزرگترهای خانواده خود در آن شرکت کرد. نامه‌ای به امام نوشت و به نشانه اعتراض و به خاطر ظلم ستم های شاه ملعون دست از ورزش باستانی کشید. بعد از به همراه گروهی از ورزشکاران و پهلوانان ورزش باستانی به دیدار حضرت امام (ره) رفت. در سال 1358 طی حکمی توسط مرحوم پهلوان مصطفی طوسی "رئیس وقت فدراسیون ورزش های باستانی" سرپرست نوجوانان باستانی کار کشور می‌شود. پهوان سعید بعد از شهادت برادر بزرگش محمد در عملیات ، در سال 1362 تلاش زیادی برای اعزام به جبهه کرد که موفق نشد. در آخر با گرفتن موافقت پدر و دستکاری در شناسنامه به جبهه اعزام شد و با حضور در ، به همراه شهید "" توانست رزمندگان را به ورزش باستانی جذب کند. بعد از حضور چند ماهه در جبهه، در اسفند سال 1363 در عملیات بدر دوستانش متوجه شدند که سعید از ستون نیروها جدا شده. فرمانده گروهان که به او نزدیک شد، متوجه شد سنگین دوشکا شکم او را دریده است و لحظه‌ای بعد سعید در شرق به نزد برادر خود شتافت و پیکرش بعد 14 سال به خانه برگشت و در ورزشگاه شهیدان در کاشان به خاک سپرده شد شعبان جعفری ملقب به شعبون بی مخ در سال 1378 نوار ویدئویی را برای پدر سعید ارسال کرد که در آن ضمن تسلیت شهادت سعید گفته بود چرا اجازه دادید پهلوان سعید به جبهه برود و کشته شود. حاج اکبر پدر شهیدان طوقانی برای شعبان پیام فرستاد که: «حضور در جبهه و جنگ بر همه واجب بود. سعید که هیچ، حتی اگر لازم بود بچه های دیگرم را نیز می فرستادم جبهه تا از انقلاب و کشور دفاع کنند.» دست‌نوشته آیت‌الله بر روی تصویر شهید سعید: «درود بر عزیزانی که با درخشش جوانی خود، این فصل از تاریخ کشور را درخشان کردند و با شجاعانه خود، آن را در رگ این و این دواندند» جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀 صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
📢 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم 🔹 امروز؛ صفحه دویست و یازده قرآن کریم سوره مبارکه يونس را هدیه می‌کنی
زندگینامهرضا در ۲۹ آبان ۵۳( سومین فرزند وتنها پسر خانواده) در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. با توجه به اینکه دوره نوجوانی شهید با فضای جبهه و دفاع مقدس همراه بود اکثر اوقات با مادرش در تشییع شهدای دفاع مقدس شرکت میکرد.از همان موقع شهادت آرزوی دیرینه اش شده بود . در ۲۰ سالگی جذب سپاه شد. وقتی توانایی ها او را در موتور سواری دیدن واز او آزمون موتور سواری گرفتن او اولین نفری بود که قبول شد . یه موتور سوار حرفه ای بود این شد که به عنوان محافظ سلیمانی انتخاب شد و چهار سال بیشتر اوقاتش را کنار بود. اما وقتی فتنه تو سوریه شروع شد طاقت نیاورد و در جهت تحقق آرزوهایش یعنی ادای دین برای و برای اعزام به سوریه اقدام کرد . اما حاج قاسم رضایت نمیداد او از گروهش جدا شود. به سردار سلیمانی گفت : اگه قسمتم باشه روزی شهادتم رو از بی بی زینب میگیرم. حاج قاسم هم گفت به شرطی که همسرت رضایت بده من هم موافقت میکنم . تو آخرین اعزامش به سوریه از تیم حاج قاسم جداشد و تو حلب مستقر شد . ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ بود که خورشید داشت به آرومی از شهر حلب غروب میکرد که یه عامل انتحاری که از ملعونین جبهة النصره بود با مقداری زیادی مواد منفجره به محل استقرار و وارد شد و باعث شهادت این دو عزیز شد . شادی روح پاکشون فاتحه و صلوات با وعجل فرجهم ☝️ برگرفته شده از martyrsofislamicworld.blog.ir در ادامه به روایت همسر شهید درباره‌ی ویژگی و خصوصیات اخلاقی شهید همراه باشید 👇👇👇👇