eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
7.9هزار ویدیو
300 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین https://eitaa.com/harfhamon کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤ـچادری ها عاشق ترند … ❣❣❣ 🖤ـچادری ها زیبا ترند … ❣❣❣ 🖤ـچادری ها فرشته اند ... ❣❣❣
• ° +تو همآن هیچےِ مَنـ هستے -کہ هرگآه کسے مےگوید بہ چہ فکر میکنے..؟ +میگویم هیچے..! 😅💕😅 عاشقونہ طورے • °
. . پیغمبرِ مـآ در مهربانـی مَثَل نداشتہ است... و بےشك تآریخ چون مُحمد•ص• نداشتـہ است... 💚😍💚 . .
✍🏻نویسنده:لیلے سلطانے 👇👇👇👇👇👇👇👇 کپی با ذکر نام نویسنده و آدرس👇 Instagram:leilysoltani آزاد @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
❤️ ❤️ (قسمت30) آقاے رسولے رییس دانشگاہ دستے بہ صورتش ڪشید و گفت:ڪہ اینطور! دست هاش رو،روے میز بهم گرہ زد و ادامہ داد:بنیامین عظیمے پروندہ جالبے ندارہ!فڪرڪنم با این چیزایے هم ڪہ گفتے وقتش شدہ اخراج بشہ! از روے صندلے بلند شدم،ڪیفم رو انداختم روے دوشم. _هرطور صلاح میدونید،دلم نمیخواد آقاے سهیلے بے گناہ این وسط بسوزن! آقاے رسولے لبخندے زد و گفت:این وصلہ ها بہ امیرحسین نمے چسبہ!خوب میشناسمش! سرم رو تڪون دادم و گفتم:میتونم برم؟ با دست بہ در اشارہ ڪرد و گفت:آرہ دخترم ممنون ڪہ اطلاع دادے! با گفتن خدانگهدار از اتاق خارج شدم،سهیلے رو از دور دیدم ڪہ بہ این سمت مے اومد،آروم بہ سمتش رفتم،چند قدم باهام فاصلہ داشت،با صداے آروم گفتم سلام! زیر لب جواب داد خواست بہ راهش ادامہ بدہ ڪہ گفتم:میخواستم باهاتون صحبت ڪنم! با فاصلہ رو بہ روم ایستاد،دست بہ سینہ جدے،نگاهش رو دوخت پشت سرم! پیرهن ڪرم رنگ یقہ آخوندے با شلوار ڪتان مشڪے پوشیدہ بود،مثل همیشہ مرتب و تمیز! محڪم اما با تُن آروم گفت:درخدمتم اما ممنون میشم از این بہ بعد ڪارے داشتید تو ڪلاس ها بگید! متعجب نگاهش ڪردم جدے رو بہ رو نگاہ مے ڪرد،منظورش رو خوب فهمیدم،درحالے ڪہ سعے مے ڪردم آروم باشم گفتم:عذر میخوام اما عاشق چشم و ابروتون نیستم!خواستم بگم با آقاے رسولے درمورد اتفاقات اخیر صحبت ڪردم. چیزے نگفت،ادامہ دادم:همہ چیزو حل مے ڪنن ببخشید ڪہ تو دردسر افتادید. با ڪنایہ اضافہ ڪردم:بہ قدرے براتون آزاردهندہ بودہ ڪہ ذهنتون خستہ شدہ رفتہ سراغ فڪراے بیخودے! دست هاش رو از دور سینہ ش آزاد ڪرد،صورتش رو بہ روے صورتم بود اما چشم هاش من رو نگاہ نمے ڪرد! _خانم هدایتے یہ سوال بپرسم؟ با دلخورے گفتم:بفرمایید! _سوتفاهم هایے ڪہ براے عظیمے پیش اومدہ براے شما ڪہ پیش نیومدہ؟! با چشم هاے گرد شدہ نگاهش ڪردم! فڪر مے ڪرد منظورے دارم ڪہ باهاش صحبت مے ڪنم،خودش ڪمڪ ڪرد! دلم نمیخواست ماجراے امین اما بہ صورت توهمات این طلبہ شروع بشہ! بہ قدرے عصبے شدم ڪہ ڪم موندہ بود فحشش بدم! صدام رو ڪنترل ڪردم اما با حرص گفتم:براتون نامہ فدایت بشوم ڪہ نفرستادم ڪمڪم ڪنید خودتون دخالت ڪردید! انگشت اشارہ م رو،رو بہ پایین گرفتم و ادامہ دادم:از هرچے فڪر ڪنید ڪمترم اگہ دیگہ تو ڪلاس هاتون شرڪت ڪنم تا توهماتتون بیشتر از این ادامہ پیدا نڪنہ! نگاهش رو دوخت بہ ڪفش هاش آروم گفت:منظورے نداشتم اما اینطور بهترہ! نگاہ تندے بهش انداختم و با قدم هاے بلند ازش دور شدم،با خودش چے فڪر مے ڪرد؟! ✍🏻نویسنده:لیلے سلطانے instagram:leilysoltaniii❤️ بامــــاهمـــراه باشــید🌹 @Refighe_Shahidam313
‌ ❤️ ❤️ (قسمت31) بهار با ناراحتے گفت:حالا جدے نمیاے؟ با یادآورے ماجراے چند روز پیش عصبے شدم،با حرص گفتم:نہ پس الڪے الڪے نمیام،پسرہ ے... ادامہ ندادم،بهار بطرے آب معدنے رو گرفت سمتم. _بیا آب بخور حرص نخور! با عصبانیت دستم رو ڪوبیدم روے نیمڪت و گفتم:آخہ با خودش چے فڪر ڪردہ؟ڪہ عاشقشم؟لابد عاشق اون ریش هاش شدم! بهار ڪمے از آب نوشید و نفس عمیق ڪشید! متعجب گفتم:چرا اینطورے میڪنے؟ ڪمے رفت عقب انگار ترسیدہ بود! _خشم هانیہ! پوفے ڪردم:بے مزہ! یهو بهار با ترس بہ پشت سرم زل زد و بلند شد ایستاد،سریع گفت:سلام استاد سهیلے! نفسم تو سینہ حبس شد! دهنم باز موندہ بود،یعنے حرف هام رو شنیدہ؟! بہ زور دهنم رو بستم،آب دهنم رو قورت دادم،هانیہ مگہ مهمہ؟خب شنیدہ باشہ! اصلا حق داشتے! سرفہ اے ڪردم و بلند شدم اما خبرے از سهیلے نبود! با صداے خندہ ے بهار سرم رو برگردوندم! با خندہ نشست،چپ چپ نگاهش ڪردم،همونطور ڪہ داشت مے خندید گفت:واے هانیہ!قبض روح شدیا! حق بہ جانب گفتم:اتفاقا میخواستم ڪلے حرف بارش ڪنم! چادرم رو مرتب ڪردم و دوبارہ نشستم! _نمیشہ ڪہ نیاے! بطرے آب معدنے رو برداشتم،همونطور ڪہ بہ بطرے زل زدہ بودم و مے چرخوندمش گفتم:خودم میخونم چند تا جلسہ ڪہ بیشتر نموندہ،جزوہ ها رو برام بیار! بهار چیزے نگفت،چند دقیقہ بعد با تعجب خیرہ شد بہ ورودے ساختمون دانشگاہ سریع بلند شد و گفت:هانیہ پاشو بریم! زل زدم بهش:چرا؟ دستم رو گرفت،بلند شدم،بنیامین با عجلہ داشت مے اومد بہ سمتمون،سهیلے و رسولے هم پشت سرش! همہ چیز رو حدس زدم،چند قدم موندہ بود بنیامین بهم برسہ ڪہ سهیلے از پشت بازوش رو گرفت و با اخم گفت:سریع برو بیرون! بنیامین پوزخندے زد و گفت:حسابم با تو جداست برادر! رسولے با تحڪم گفت:ولش ڪن امیرحسین،الان از حراست میان! سهیلے همونطور ڪہ بازوے بنیامین رو گرفتہ بود گفت:ولش ڪنم یہ بلایے سرشون بیارہ؟! بنیامین انگشت اشارہ ش رو بہ سمتم گرفت و گفت:خودت بازے رو شروع ڪردے،منم عاشق بازے ام! بدون اینڪہ حرف هاش روم تاثیر بذارہ زل زدم توے چشم هاش بدون ترس! چیزے نگفتم،بازوش رو از دست سهیلے جدا ڪرد و از دانشگاہ خارج شد! سهیلے همونطور ڪہ با اخم بہ رفتن بنیامین نگاہ مے ڪرد گفت: شما مگہ ڪلاس ندارید؟!عذر تاخیر قبول نیست! رسولے با دست زد رو شونہ ش و گفت:استاد من برم تا ترڪشت بہ من نخوردہ! معلوم بود خیلے صمیمے هستن،سهیلے برگشت سمتش و آروم چیزے گفت،رسولے رو بہ من گفت:خانم هدایتے نگران چیزے نباشید حرف زیادے زد پروندہ ش براے همیشہ بستہ شد! با خونسردے سرم رو تڪون دادم،بهار بازوم رو گرفت با لبخند گفت:نشنیدے استاد چے گفتن؟!بدو بریم سرڪلاس! چشم غرہ اے بهش رفتم. _برو بهار ڪلاست دیر نشہ! سهیلے برگشت سمتم با تحڪم گفت:خانم هدایتے من اجازہ ندادم ڪلاس هام نیاید!سریع سر ڪلاس وگرنہ طور دیگہ اے برخورد مے ڪنم! با تعجب نگاهش ڪردم،با خودش چند چند بود؟! خواستم چیزے بگم ڪہ بهار بازوم رو بشگون گرفت و سریع دنبال خودش ڪشید بہ سمت ساختمون! سهیلے همونطور ڪہ نزدیڪمون راہ مے اومد گفت:منظور من چیز دیگہ اے بود،اشتباہ برداشت ڪردید! منظورش برام مهم نبود،ڪلا برام مهم نبود! ✍🏻نویسنده:لیلے سلطانے گہ با مهر و لبخندے گاهے بہ جنگ آشناست حال و هوایت.... Instagram:leilysoltaniii❤️ بامــــاهمـــراه باشــید🌹 @Refighe_Shahidam313
❤️ ❤️ (قسمت32) آروم پاهام رو،روے برگ هاے خشڪ گذاشتم،ڪوچہ خلوت بود و چادرم رو باد بہ بازے گرفتہ بود. ڪلید رو انداختم داخل قفل و چرخوندم،در خونہ باز بود،بہ نشونہ تاسف سرم رو تڪون دادم و همونطور ڪہ وارد خونہ مے شدم گفتم:مامان خانم خودت هے بہ ما گیر مے دے پاییزہ درو خوب ببندید اونوقت خودت درو تا آخر باز گذاشتے؟ چادرم رو درآوردم و آویزون ڪردم،مادرم جواب نداد! در رو بستم و بلند گفتم:مامان! جوابے نگرفتم،وارد آشپزخونہ شدم،هروقت بیرون مے رفت روے در یخچال برام یادداشت مے ذاشت،اما خبرے از یادداشت نبود! حس بدے بهم دست داد،دلشورہ! سریع موبایلم رو درآوردم و شمارہ موبایلش رو گرفتم،صداے زنگ موبایلش از اتاق خواب مشترڪش با پدرم اومد! وارد اتاق شدم،در ڪمد باز بود و لباس ها روے زمین پخش شدہ بود! نگران شدم،حتما اتفاقے افتاد بود! موبایل رو از ڪنار گوشم پایین آوردم و در همون حین علامت قرمز رو لمس ڪردم! با عجلہ رفتم بہ سمتم در و چادرم رو برداشتم،در رو باز ڪردم،داشتم چادرم رو سر مے ڪردم ڪہ شهریار وارد شد! ڪمے آروم شدم،نگاهش افتاد بهم،صورتش درهم بود! مطمئن شدم اتفاقے افتادہ! رو بہ روش ایستادم و گفتم:داداش چیزے شدہ؟ چیزے نگفت و وارد خونہ شد! ڪلافہ دنبالش رفتم. _شهریار،داداشے دارم با تو حرف میزنم!چرا مامان نیست؟نگو نمیدونے! برگشت سمتم،دستش رو برد بین موهاش و پوفے ڪرد! با نگرانے نگاهش ڪردم اما چیزے نگفتم! لب هاش بہ هم خورد:مریم تصادف ڪردہ! گنگ نگاهش ڪردم فڪرم رفت سمت هستے دوماهہ! گفتم:چیزیش شدہ!اتفاقے براے هستے افتادہ؟ سرش رو بہ نشونہ منفے تڪون داد:نہ هستے همراهش نبودہ! با تردید نگاهم ڪرد و ادامہ داد:هانیہ،مریم درجا تموم ڪردہ! چشم هام رو بستم،سخت نفسم رو بیرون دادم! خبر برام عجیب و نامفهوم بود! مریم،مرگ،هستے،امین،علاقہ! همش توے سرم مے چرخید! احساس عجیب و بدے داشتم! چشم هام رو باز ڪردم:بگو شوخے میڪنے! سرش رو تڪون داد و اشڪے از گوشہ چشمش چڪید! گذشتہ نباید برمے گشت! ✍🏻نویسنده:لیلے سلطانے Instagram:leilysoltaniii❤️ بامــــاهمـــراه باشــید🌹 @Refighe_Shahidam313
🌸یا رسول الله (ص) کلمه "پیامبر اکرم ص" تنها عبارت باقی مانده از دفترچه شهیدی که شب میلاد پیامبر رحمت تفحص شد 💠کشف پیکر مطهر شهیدی که از دفترچه یادداشت همراه او تنها کلمه مبارک پیامبر اکرم ص باقی مانده است 💐این شهید عزیز دیروز در منطقه چنگوله مهران کشف گردید 🍂 ۱۲ آبان ۹۹ 🍂
🌷مهدی شناسی ۱۰۷🌷 🔷اسامی امام زمان عج الله فرجه🔷 🌹ذخر المعدمين🌹 🍃عنوان ديگري كه در مناجات المفتقرين با آن آشنا مي‌شويم « ذخر المعدمين» «ذخيره ی بي‌چيزان»است. 🍃«معدم» از ماده عدم است و به فقيري گفته مي‌شود كه هيچ چيز ندارد. خداي سبحان خود را ذخيره فقيران قرار داده است. 🍃همه ما فقير و محتاجيم. حتي حسناتي كه داريم، از آن ما نيست « انتم الفقراء الي الله»زيرا «ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّه» هر حسنه‌اي كه از ما صادر شده از ما نيست،بلكه از خداي سبحان است. لذا هيچ خير و كمالي را نمي‌توانيم به خود نسبت دهيم و با اتكاء به آن خود را غني حساب كنيم. 🍃خداي سبحان ذخيره معدمين است و به اذن او ، در زمان ما، امام عصر (عج الله فرجه) ذخيره ی نيازمندان عالم است. 🍃آن زمان كه مي‌بينيم هيچ نداريم و دستمان خالي خالي است بر آبروي امام زمانمان اعتماد مي‌كنيم. 🍃 به عنوان مثال مي‌دانيم كه در طول عمرمان حتي يك نماز مقبول نداريم كه مورد پذيرش خداي متعال قرار گيرد. به همين جهت در زيارت آل ياسين به وجود مبارك حضرت در هنگام نماز،در حال قنوت و ركوع و سجود سلام مي‌كنيم. « السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تُصَلِّي وَ تَقْنُتُ السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ وَ تَسْجُد » 🍃خداي سبحان ذخيره‌اي براي ما قرار داده است كه با وجود آن ذخيره هيچ وقت ناتوان و فقير محض نمي شويم و هيچ گاه افسردگي و دل مردگي عارضمان نمي شود زيرا مي‌دانيم ذخيره‌اي داريم كه تا قيامت ما را كفايت مي‌كند. 67 🍃
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🌷مهدی شناسی ۱۰۷🌷 🔷اسامی امام زمان عج الله فرجه🔷 🌹ذخر المعدمين🌹 🍃عنوان ديگري كه در مناجات المفتقري
🌱| چندتا براۍ شڪارڪردۍ؟! چَندتامون‌ امام‌زمانیم؟! رفقــا! توجنگ‌چیزۍڪهـ بین جاافتاده‌بود این‌بودڪه‌میگفتن.. ! دردوبلات‌‌به‌جون‌من❤️(:
!😄 در مدتی که در حلب بود، زبان عربی را دست و پا شکسته یاد گرفته بود. اگر نمی‌توانست کلمه‌ای را بیان کند با حرکات دست و صورتش به طرف مقابل می‌فهماند که چه می‌خواهد بگوید. یک‌روز به تعدادی از رزمنده‌های نبل و الزهراء درس می‌داد. وسط درس دادن ناگهان همه دراز کشیدند!🙄 به عربی پرسید: چتون شده؟! گفتند: شما گفتید دراز بکشید!😐😂 به جای این که بگوید ساکت باشید، کلمه‌ای به کار برده بود که معنی‌اش می‌شد دراز بکشید! به روی خودش نیاورد، گفت: می‌خواستم ببینم بیدارید یا نه!😁 بعد از کلاس که این موضوع را برای دوستانش تعریف کرد،آن‌قدر خندید و خندیدند که اشک از چشمانشان جاری شد.😅😂 راوی: همرزم شهید الهی الهی الهی دلتون به یاد شهدا پراز عشقــــ❤️ بشه شبو روزتون ناب التماس دعای فرج التماس دعا
✨به توکل نام اعظمت✨ "بسم الله الرّحمن الرّحیم" 🌅روز خود را با سلام به چهارده معصــوم علیهم السلام شروع کنیم..🌅 بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّحمنِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ علی اِبن ابی طالب🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿن بن ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ🌹َ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ سلام بر تو ای بهتریـ🌺 بندهـ🌹 خــ❤️ــدا ❤️ــمــهــــدی جان منجی عالم بشریت ظهور کن... 🏳 زیارتنامه "شهــــــداء" 🌺بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌺 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... یادشهداباصلوات+وعجل‌فرجهم 🍂🌧🍂🌧🍂🌧 🔶رفیق شهیدم🔶 🕊🥀 رفیق شهیدم 🆔 @Refighe_Shahidam313 -┄┅═✼ 🍂🍃🍂 ✼═┅┄-
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🌱| #حاج‌حسین‌یڪتا چندتا #قلب براۍ #امام‌زمانت شڪارڪردۍ؟! چَندتامون‌ #غصه‌خورِ‌ امام‌زمانیم؟! رفقــ
میگفت↓ میدونی ڪِی از‌چشم‌ِ خدا‌ میوفتے؟! ❗️ زمانۍ‌ڪہ‌آقا‌ سرشو‌بندازه‌پایین‌و از‌گناه‌ڪردن‌تو خجالت بڪشہ 😔😭😔 ولے تـو‌انگار‌ نہ‌انگار..! ✨ رفیــق... نزار‌ڪارت‌بہ‌ اون‌جاها‌ برسہ..!! الهی الهی الهی کمکمون کن از امام عصرمون دور نشیم... ❤️🌺❤️🌺❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حدیث🌱 امام صادق‌؏: سنگین‌ترین عملی که روز قیامت در ترازوی اعمال گذاشته می‌شود، صلوات بر مُحمَّد و اهل بیت ایشان است. - وسائل الشیعة، ج ۷، ص ۱۹۷📚
وصیت نامه شهید علی اکبرحاجی پور «بی عشق جهان مباد که کانون زندگی از فروغ او گرم و روشن است و فشار طاقت فرسای حوادث، با نوازش مطبوع او آسان، راستی اگر ما عاشق نبودیم، چگونه این عمر دور و دراز و خسته کننده را طی می کردیم و با چه حرارت، کارخانه حیات ما به کار می افتاد؟!» خداوندا آن چنان که پدر و مادر ما زحمت کشیدند، و متحمل رنج شدند، و ما را تا آنجا که برایشان مقدور بود، صحیح تربیت کردند، تو نیز پاداش زحمات آنان را کرامت عطا فرما. خداوندا به ما توفیق آن را بده که چیزی را که به زبان نمی گوئیم در عمل آن را انجام دهیم. خداوندا به بنده حقیرت کمک کن که هواهای نفسانی را از خودش دور کند، خداوندا آرزوی تمام رزمندگان این است که انشاالله روزی برسد تمام استکبار و استعمار و تمام بدبختی هائی که به جهت دوری از قرآن تو دامن گیر این ملت های ستمدیده و رنج کشیده شده است جایش را به اسلام عزیز و اجرای دقیق قانون قرآن بدهد. و همه در یک مجموعه خدائی با هم زندگی کنند، خدایا دشمنان امام (ره) را بکش. خداوندا گناهانمان خیلی زیاد است و تنها تو هستی که می توانی ما را نجات دهی... از خانواده مخصوصا پدر و مادر محترم و عزیز می خواهم که ما را دعا کنند، نماز را به موقع بخوانند و در ختم من با نهایت سادگی برای رضای خدا گریه نمایند به یاد امام حسین (ع). 28 رمضان 1362 شهید علی اکبر حاجی پور🌱 هدیه به ‌شهدا؛‌صلوات✨ 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️ ✨﷽✨ ✍️نمازهايم اگر "نماز" بود موقع سفر، ذوق نمی کردم از شکسته شدنش نمازهايم اگر نماز بود که رکعت آخرش این قدر کیف نداشت اگر نمازهایم نماز بود تبدیل نمی شد به نمایش پانتومیم برای نشان دادن خاموش کردن شعله گاز نمازهایم"نماز" نیست اگر نمازم نماز بود می شد پناهگاه... می شد مرهم... می شد شاه کلید... خدایا! من از تو فقط یک چیز می خواهم. بر من منت بگذار و کاری کن نمازهایم نماز بشوند ____🍃🌸🍃____
🔴آسوشیتدپرس: رهبر ایران انتخابات آمریکا را مورد تمسخر قرار داد⁦✌️⁩✊ ♦️خبرگزاری آمریکایی با پوشش سخنان رهبر معظم انقلاب نوشت: 🌹 با اشاره به بحث‌های مربوط به تقلب در آمریکا، انتخابات ریاست جمهوری این کشور را مورد تمسخر قرار داد..
دوماشال ۱۰.m4a
6.99M
کتاب : دو ماشال..... خاطرات برادر جانباز ماشالله حرمتی🌹 خاطره نگار: مهین سماواتی🌹 قسمت : دهم🌹 آدرس ما👇👇👇ت ل گ رام @defaemogadas1 ایتا👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1487863813C4bb957d00e واتساپ👇👇 https://chat.whatsapp.com/GZeookBrGMTEkraRvVXLXl
فرقی نمی کند کجا یــا ک‍ِی! در هیــاهوی این شهر هرکجا و هر وقت دچار واهمه شدی با  "ایمانت" وضو بگیر زیــر لب نیت کن 👇👇👇 "حجآب می کنم قربة الی الله" 😌🧕😌
کُلِ 🍂ـپـآییزو زمستونـ🌨 یہ طرف هـآ کردَن رو شیشہ و اون ❤️ـقلبِ کہ بہ یادِ یکے میکشے یہ طرف😉 :) الهی الهی الهی 💞ـعاشقانه هاتون پاکو آسمونی... ✌️😅✌️