eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
21.7هزار عکس
8.7هزار ویدیو
304 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین @harfaton1 کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
گاهی بعضی نگاه ها چشم دل را بسوی باز می کند! مخصوصاً اگر آن نگاه از قابِ چشم های آسمانی یک شهید باشد صبحتون منور به نور شهدا ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
🌺به محضرِ ملکوتیِ خواهر سلطان 🌺شبیهِ حضرت مادر سلام باید داد 🌺کنار گنبد و گلدسته های معصومه 🌺به سمت و سوی برادر سلام باید داد آغاز و میلاد سلام الله علیها را تبریک عرض می نماییم . ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
دختر یعنی: #نجابت ☺️ دختر یعنی : #لطافت دختر یعنی: #حرمت 😅 دختریعنی : #برکت 🙏 دختر یعنی: #احساس 💓 دختریعنی; #عشق ❤️ دختریعنی: #پرنسس باباش👱♀ دختر یعنی: #ناموس داداشش.👌 #دختر یعنی : #لبخند_خدا 👌 #روز_دختر 👧 #مبارک ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
سلام سلام عید همگی مبارک🎉🎊 ولادت حضرت معصومه خدمت صاحب عصر و برادرشون و شما همراهان تبریکو تهنیت الخصوص دخترای👩 عزیز😘 🌺🌺🌺🌺 دخترای👭 گـ🌺ـل روزتون مبارک 👏 لحظه هاتون قشنگ☺️ ان شاءالله از خود خانم حضرت معصومه❤️ عیدی و کادتونو بگیرین 🎁 ان شاءالله زیارت برادرش علی بن موسی الرضا (ع) نصیبتون بشه🙏 تو حیات سقاخونه روبرو پنجره فولاد حاجتتونو از آقا بگیرید دم همه دخملا بخصوص دخملای👭 👇👇👇 صورتی 💕 🌸🌸🌸 💅💅💅 👛👛👛 💞💞💞 👚👚👚 🌷🌷🌷 🎀🎀🎀 گروه گـــــــرم🤗 @zahra_mab_62 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
🌷 لوح| توصیه‌ای به دختران عزیزم! 🔺 رهبرانقلاب: توصیه من به خواهران و دختران عزیزم این است که معلومات و آگاهیهایتان را بیشتر کنید. مطالعه، دقّت، تحقیق، درس، ورود به مسائل مورد ابتلای روز و اهتمام به کارهای دینی، جزو وظایف حتمی و مسلّمی است که امروز زنان کشور باید مثل مردان، خود را موظّف به انجام آنها بدانند. شما هستید که فرزندان صالح میپرورید و همسران خود را برای ورود به میدانهای مثبت، تشجیع میکنید. بسیاری از زنان، شوهرانِ خودشان را بهشتی میکنند و آنها را از مشکلات دنیا و آخرت نجات میدهند. کار و تلاش زن و آگاهی و موضعگیری او، چنین ارزشی دارد.» ۷۵/۶/۲۸ ⭐️ پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت ولادت حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) و روز دختر، طرح «توصیه‌ای به دختران عزیزم» را براساس بیانات رهبر انقلاب منتشر می‌کند. 📥 چاپ: http://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=33916
را یاد کنیم حتی شده با ذکر یک است و چشم تمام به زنده ها شادی روح تمام شهدا و اموات ذکر صلوات+وعجل فرجهم
سلام خدمت دوستان تازه وارد😊 خیلی خوش اومدین 🌹❤️🌹 قدم رو چشمای رفقای شهدا گذاشتین 💐🌺💐 امیدوارم لحظات خوشی کنار هم باشیم حضور شما باعث دلگرمی ماست ممنون کِ هستین 🌹🌹❤️❤️🌹🌹🙏🙏🌹🌹
•••🌷🕊••• چشم پاڪِ دخترے از جملہ اے تر مانده است چشم هاے پاڪش اما خیره بر در مانده است #تبریڪ_مخصوص_بہ_دختران_شہدا🌹 #اسعدالله_ایامڪم✨ #عیدڪم_مبروڪ🌸 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
#رمان #عاشقانه_مذهبی #چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن #نویسنده:سیدمهدی بنی هاشمی #قسمت_هجدهم #قسمت_نوزدهم #سید_مهدی_بنی_هاشمی #کپی_با_ذکر_منبع_و_اسم_نویسنده #منبع👇 💟INsTa:mahdibani72 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
. . .پرونده ها رو بهش تحویل دادم و رفت ولی من همچنان تو فکرش بودم😕با دیدن انگشترش سرم درد گرفته بود و بدنم سرد شده بود و همچنان خیره با چشمهام که الان کم کم داشت بارونی میشد بهش زل میردم و رفتنشو نگاه میکردم . با صدا زدن سمانه به خودم اومدم که گفت ریحانه؟ چی شدی یهو؟! . -ها؟! هیچی هیچی😕 . -آقا سید چیزی گفت بهت؟!😯 . -نه.بنده خدا حرفی نزد 😕 . -خب پس چی؟! . -هیچی..گیر نده سمی😕 . -تو هم که خلی به خدا 😐 . . خلاصه یکم تو بسیج موندم و بهتر که شدم اروم اروم سمت کلاسم رفتم و وقتی پامو گذاشتم تو میشنیدم که همه دارن زمزمه هایی میکنن😐فهمیدم درباره منه ولی به روی خودم نیاوردم😏پسرا که اصلا همه دهن باز مونده بودن😯 . اما امروز واقعا همه پسرها هم با احترام کنارم حرف میزدن و هر چیزی رو نمیگفتن و شوخی هاشون کمتر شده بود☺ . نمیدونم شایدم میترسیدن ازم 😂😂 . .ولی برای من حس خوبی بود😊 . خلاصه ولی زمزمه هاشونم میشنیدم. . -یکی میگفت حتما میخواد جایی استخدام بشه😐 . -یکی میگفت حتما باباش زورش کرده چادری بشه😑 . -و خلاصه هرکی یه چی میگفت . -ولی من اصلا به روی خودم نمیاوردم😏 . . یه مدت به همین روال گذشت و من بیشتر به چادر و نماز خوندن و مدل جدیدم داشتم عادت میکردم😊 . تو این مدت خیلی از دوستانو از دست داده بودم. و فقط مینا کنارم مونده بود.ولی اونم همیشه نیش و کنایه هاشو میزد😑 . توی خونه هم که بابا ومامان 😐😐 . همچنین توی همین مدت احسان چند بار خواست باهام مستقیم حرف بزنه و نزدیک شد ولی من همش میزدم تو ذوقش و بهش اجازه نمیدادم زیاد دور و برم بیاد..راستیتش اصلا ازش خوشم نمیومد😐..یه پسر از خود راضی که حالمو بهم میزد کارهاش.😤.و فقط اقا سید تو ذهنم بود😊شاید چون اونو دیده بودم نمیتونستم احسان رو درک کنم . تا اینکه یه روز صبح مامانم گفت: . -دخترم... عروس خانم. پاشو که بختت وا شد😄 . با خواب الودگی یه چشممو باز کردم و گفتم باز چیه اول صبحی؟😯 . -پاشو..پاشو که برات خواستگار میخواد بیاد😊 . -خواستگار؟!😲امشب؟؟؟😱😨 . -چه قدرم هوله دخترم😄😄نه اخر هفته میان☺ . -من که گفتم قصد ازدواج ندارم😒 . -اگه به حرف باشه که هیچ دختری قصد ازدواج نداره😃 . -نه مامان اگه میشه بگین نیان😕 . -نمیشه😡باباش از رفیقای باباته😐 . -عههههه...شما هم که هیچوقت نظر من براتون مهم نیست😧 . -دختر خواستگاره دیگه.هیولا نیست که بخورتت تموم شی😐 خوشت نیومد فوقش رد میکنیش . . . نويسنده✍🏻 . منبع👇🏻 💟Instagram:mahdibani72 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄