eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
24.5هزار عکس
10.4هزار ویدیو
327 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین @harfaton1 کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
#خصوصیات_اخلاقی اطرافیان پدرم را با خصلت بخشنده و سخاوتمند بودن، میشناختند و با داشتن این خصلت از شهرت خاص و عام برخوردار بود. همچنین شخصیت شوخ طبعی داشت اما در حین کار، خیلی جدی برخورد میکردند. http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
عاشق ائمه اطهار و دلبسته شهدا بود نماز اول وقت کارش بود احترام و گوش به فرمان بودن به پدر و مادرش بهترین خصوصیتش بود. تو هر کاری تمام تلاشش رو میکرد کم نمی ذاشت  تو کسب روزی حلال احکام خدا سرلوحه کارش بود احترام به بزرگترها، رفاقت با هم سن ها و ایثار و گذشت، دوستی به کوچکترها تو دوستی ها رو رعایت میکرد. سروقت به داد دوستش برای هر نوع کمک می رسید  اخلاق و ادبش زبانزد بود  اهل خنده و شوخی بود به سیدخندان معروف بود و..... ✅💠🥀🌷🥀💠✅ @Refighe_Shahidam313 ✅💠🥀🌷🥀💠✅
شهيده مريم فرهانيان از نگاه و بسيار تقيد داشت كه پدر و مادرش از او راضي باشند همچنين خيلي به خواندن تقيد داشت. بسيار اهل بود، كم مي‌خوابيد و بيشتر به خودسازي مي‌پرداخت. مريم استثنايي نبود اما خيلي خودساخته بود، نفرت از خالصانه‌اش به ديگران، هيچ چيز را براي خود نخواستن از او بود. شهيده مريم فرهانيان همواره مي‌گفت برخي و حرف‌هاي نابه‌جا، گناهان كوچكي هستند كه تكرار مي‌كنيم و برايمان عادت مي‌شود، گناهان بزرگ را اگر انسان خيلي آلوده نشده باشد متوجه مي‌شود، اين گناهان كوچك هستند كه متوجه نمي‌شويم...
بود و همیشه به ما هم می‌گفت چشم و گوش و رفتارتان به حرف آقا باشد. روحیه قانون‌مندی در روح‌الله موج می‌زد، برای ریزترین مسائل زندگی تا بزرگ‌ترین آنها برنامه‌ریزی می‌کرد، دیدار خانواده‌اش تا یک مسافرت دو روزه همه را با برنامه به سرانجام می‌رساند. همه برنامه‌های زندگی را یادداشت می‌کرد و همه را مو به مو انجام می‌داد و این روحیه را هم در من ایجاد کرد. همیشه تلاش خودش را می‌کرد که من متکی به خودم باشم و در شرایط سخت زندگی قوی و محکم باشم، نمی دانم حالا که فکرش را می‌کنم پیش خودم می‌گویم شاید آینده‌نگری را داشته که شاید یک روز بیاید که نباشد و من را برای آن روزها آماده می‌کند. در اولویت همه امور زندگی‌مان قرار داشت و اگر وقت نمی‌کرد به خانه فامیل برود حتماً ماهی دو مرتبه با آنها تماس می‌گرفت. برای خرید کردن برعکس همه مردان حوصله بسیار زیادی به خرج می‌داد، گاهی من خسته می‌شدم، اما روح‌الله اصلاً احساس و یا ابراز خستگی نمی‌کرد. عاشق کمک به دیگران بود و هر کسی که در گوشه خیابان ایستاده بود و احتیاج به کمک داشت حتماً به سراغش می‌رفت و کمکش می‌کرد. درس‌خوان بود و خیلی هم علاقمند به درس بود و حتی جزو نفرات برتر دانشگاه بود و به زبان و مسلط بود و تصمیم داشت را هم تسلط پیدا کند. و عالی بود. @Refighe_Shahidam313
شهید جواد عبدی در کلاس‌های شرکت فعال داشت و به فراگیری علاقه‌مند بود و در جهت ترقی و پیشرفت گام‌های مؤثری برداشت و لحظه‌ای از و دین اسلام غافل نماند. جواد عبدی به‌ عنوان عضوی از اعضای گردان تکاوران به ‌عنوان یکی از هسته‌های اولیۀ تشکیل‌دهندۀ آن گردان تا لحظۀ شهادت در لباس مقدس پاسداری نام گردان تکاوران را بر زبان داشت و به آن افتخار می‌کرد. از بارزترین شهید جواد عبدی: فردی و چهره‌ای بشاش و خنده‌رو داشت. فردي حامی فقرا و نیازمندان، و و بود. 🕊🥀 رفیق شهیدم 🆔 @Refighe_Shahidam313 -┄┅═✼ 🍂🍃🍂 ✼═┅┄-
شهید فانوسی از زبان همسر محسن را من می‌توانم با پاکی و خلوص ایشان معرفی کنم، او مانند طلای خالص نایاب بود. بنده خدا را شکر می‌گویم که محسن با شهادت از ما جدا شد، چون بهترین آرزوی همسرم بود وگرنه آزار می‌دید. او عاشق خداوند متعال بود... از زبان همسر شهید محسن و ارادت محسن به (ع) و اینکه ایشان راهی را انتخاب کرده بود که به شهادت ختم شود باعث تصمیم من شد. افکار(اعتقادات ) وباورهای محسن باعث شد مجذوب محسن شوم  بعد از پایان مراسم خواستگاری دو  رکعت نماز توسل به (س) را خواندم و این ازدواج با عنایت حضرت زهرا (س) صورت گرفت . خصوصیت بارز شهید برگرفته از حدیثی از حضرت زهرا(س) است که فرمودند «اگر می‌خواهید اصلح مصلحت‌ها شامل حالتان بشود کارتان را با اخلاص انجام دهید» و لذا یکی از ویژگی‌های شهید اخلاص بالای او بود و تواضع و فروتنی او که زبانزد خاص و عام بود، همچنین احترام به والدین، تقید به نماز اول وقت و تعادل در دین از دیگر خصوصیات شهید بود. ارادت خاصی به اهل بیت داشت.برای هر شخص در جایگاه خودش احترام خاصی قائل بود ... @Refighe_Shahidam313
شهید از زبان پدر مجید عاشق تام بود. شاید این ویژگی مهم‌ترین و برجسته‌ترین نشانه‌ای است که در وجودش نهادینه شده بود. بارها و بارها از من می‌خواست که برایش دعا کنم شهید شود و حتی از من درخواست می‌کرد که به سفارش کنم که اجازه اعزام به را به او بدهند. چون بنده قبل از انقلاب همکار سردار همدانی بودم، ایشان را می‌شناختم لذا شهید مجید همواره از من چنین درخواستی داشت تا به واسطه این آشنایی امکان اعزامش برای دفاع از حرم مهیا شود. از همان ابتدای نوجوانی حس خاصی نسبت به شهدا داشت. بارها و بارها شاگردان رزمی‌کارش را با خود به زیارت شهدای گمنام می‌برد. او دوست داشت تا حد ممکن جوانان را با شهدا محشور کند. شهید معتقد بود که از زندگی شهدا رمز حیات و سعادت ماست بنابراین اهتمام ویژه‌ای به موضوع پاسداشت یاد شهدا داشت. @Refighe_Shahidam313
سعید به روایت برادرم متولد 19 فروردين 1370 بود و 9 آبان 1394 به شهادت رسيد. من دو خواهر و چهار برادر داشتم كه آقا سعيد فرزند آخرخانواده بود. من از برادرم 12 سال بزرگترم. كودكي مان در روستا گذشت. آقا سعيد اراك به دنيا آمد و در اراك بزرگ شد. از ابتدا به دنبال و رفت. بعدها عضو شد و براي دفاع از اسلام مرز نمي‌شناخت. مي‌گفت هر سرزمين اسلامي كه احتياج به دفاع دارد من عازم مي‌شوم و اگر مسلماني صداي مظلومي را در عالم بشنود و به دفاع برنخيزد بويي از مسلماني نبرده است. برادرم روحيه داشت. هميشه صبور بود. لبخند به لب داشت و در كارهاي خانه به مادرم كمك مي‌كرد. باشگاه ورزشي داشت و بود. بچه‌ها و جوان‌ها را از كوچه پس كوچه‌ها جمع مي‌كرد و به سمت ورزش سوق مي‌داد. @Refighe_Shahidam313
 شهید «مهدی رعد»، فرزندی از دیار « » در است. ا ز همان زمان کودکی اهداف خود در زندگی را با و انتخاب می‌کرد. «مهدی» سرشار از نشاط و جنب و جوش بود و از سکون و بی حرکتی دوری می‌کرد. نهایت بهره را از وقت خود می‌برد و از اوقاتش به درستی استفاده می‌کرد؛ گویی می‌دانست فرصت برای بهره‌گیری از فرصت‌های دنیا وقت چندانی ندارد. «مهدی»، وه چه نام زیبایی! وچه خیره کننده است ارتباط محکم او با صاحب اصلی این نام. «مهدی» پرورش یافته خانواده‌ای و پایبند به مقدسات بود. تلاش پدر و مادر او بر این بوده تا تا فرزندانشان را به گونه‌ای تربیت کنند که از نسل مهیا کنندگان ظهور امام مهدی (عج) باشند. مادر «مهدی» زمانی که او را باردار بود بر انجام مستحبات بسیار مقید بود؛ گویی «مهدی» و تربیت دینی او از زمانی که یک جنینی بیش نبود برای مادرش یک تکلیف بوده است. قبل از «مهدی» خداوند پنج دختر به او داده بود و آرزو داشت تا فرزند ششم پسر باشد. دانایی و او به مرور زمان هرچه بیشتر برای دیگران آشکار می‌شد. در رفتار و اخلاق پسندیده زبانزد مردم شد. هنوز خیلی مرد نشده بود که به گروه پیشاهنگی امام مهدی (عج) ملحق شد. در مدرسه و گروه پیشاهنگی، ارزش‌ها و اصیل را آموخت. قبل از رسیدن به سن تکلیف نماز خواندن را شروع کرد و به آن پایبند شد. در کودکی سجاده اش را در نزدیکی یکی از والدینش پهن می‌کرد تا ایستادن و نشستنش شبیه به نماز خواندن بزرگ‌ترها شود. «مهدی» در سلوک روحی از فطرت پاکی برخوردار بود.   @Refighe_Shahidam313
در سن چهارده سالگی در زمان تعطیلات مدرسه در شرکت کرد و به مانند همیشه نتایج او ممتاز بود. «مهدی» در سن کم به مدرسه کریم رفت و پنج جزء را حفظ کرد. از خواندن و دست نمی‌کشید. در نمازش همیشه این دعا را با خود نجوا می‌کرد: «پروردگارا! به حق فاطمه زهرا (س) و پدر بزرگوارش و همسر و فرزندانش شهادتی پاک را روزی من گردان» روح ایمانی در پهنای صورتش تجلی داشت. او دل‌ها را اسیر و دلباخته خود می‌کرد... @Refighe_Shahidam313
در سال 64 در سراسری با استفاده از رتبه‌ی نخست را در کل کشور کسب کرد و در تهران پذیرفته شد. احمدرضا در استعداد و یادگیری کم‌نظیر بود. بدین جهت در طول تحصیلات مدرسه و دانشگاه سرآمد همسالانش بود. بسیار باهوش و زیرک بود. و بدرستی استدلال‌های ریاضی و فرمول‌های فیزیک و شیمی را می‌فهمید. با قرآن و دعا انس خاصی داشت و بیشتر مواقع آیات قرآن را حفظ می‌کرد. به سخنان حکیمانه و اشعار عرفانی دلبستگی خاصی داشت و در نوشته‌های خود از اشعار نغز شاعران استفاده می‌کرد. نماز جماعت و جمعه‌اش ترک نمی‌شد، مگر آنکه حادثه‌ای پیش می‌آمد و نمی‌توانست شرکت کند... @Refighe_Shahidam313