رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
بنام خدای مهربانیها صبح چهارشنبه تون معطر به عطر خوش صلوات بر حضرت مُحَمَّد (ص) و خاندان مطهرش ا
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا المرتضی
🍁🍁😔🖐🖐😔🍁🍁
سلام میدهم از دور
و دلخوشم که فرمودید:
هر آنکه در دل خود یاد ماست
زائر ماست...
#امام_رضا
#چهارشنبه
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
سلامبرابراهیم۱📚 ظاهرساده همیشه می گفت : مهمه تر از اینکه برای بچه ها لباس های هم شکل و ظاهر نظام
▪️این دو دختر ترکمن عراقی پیکسل شهید ابراهیم هادی را انتخاب کرده بودند،
خادم خوش ذوق موکب خدّام الحسین هم با زبان ترکی شیرین برایشان، روایت زندگی تعریف کرد، بی اختیار اشک میریختند...
#اربعین
#قهرمان_من
#شهید_ابراهیم_هادی
جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
▪️این دو دختر ترکمن عراقی پیکسل شهید ابراهیم هادی را انتخاب کرده بودند، خادم خوش ذوق موکب خدّام الح
ای ک مرا خوانده ای راه نشانم بده
😔😔
داداش هادی
حواست باشه
راهی ک تو باعث انتخابش شدی رو با نادونیم گم نکنم
😭😭😭😭
#قهرمان_من
#شهید_ابراهیم_هادی
جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🎥 حضور زنان محجبه ی آمریکایی در پیاده روی کربلا 💢مستر همفر جاسوس آمریکایی میگه: باید مسلمان ها رو ف
| یــٰا سَــتارَ الْعُیــوبْ |
.
.
همان کسی که ما مدعی هستیم وارث #چادر خــاکی اش هستیم :
.
وصیــت کرد که عـــلی جان شبـانه و با تابــوت تشیعم کنید تا #نامحرم "حجم" بدن مرا نبیند ...
فرمود برای #زن بهترین چیز این است که هیچ نامحرمی را #نبیند و هیچ نامــحرمی هم "او را نبیند "
از #مرد نابیــنــا هم رو گرفت...
حال هرکس خود میداند و خدای خود
که آیا واقعا #وارث_چادر_خاکی هست؟؟
#خودمان_را_گول_نزنیم...
#جوگیر_نشویم...
قبل ترها با #حیا تر بودیم...
قبل ترها خطوط #قرمزی داشتیم...
خطوط قرمزمان #نارنجی شده
و کم کم بسمت #سبز شدن میرود...
امان از روزی که #حیا برود...
حیا که نباشد #پوشیه هم بزنی #بی_حجاب هستی...
گولمان زدند :)
باورمان شده که هرکس پارچه ی سیاهی بر سر اندازد وارث چادر خاکی شده...#مدافع_حرم شده ...
من میگویم اینطور نیست...
#بازیچه_ی_جنگ_نرم_نشویم ...
مردم را میتوانیم گول بزنیم
خودمان را چطور ؟؟
#بل_الإنسان_على_نفسه_بصيره...
#حجاب
جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
مادر پول و طلاهاشو داد
و از در ستاد پشتیبانی جنگ خارج شد
مسوول مربوطه فریاد زد :
مادر رسیدتون !!!
مادر خندید و گفت :
من برای دادن دوتا پسرم هم رسید نگرفتم …
#دفاع_مقدس
#مادر_شهید
#عاشقانه
جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
و نگاه....
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_محمد_رضا_زارع_الوانی
#شهید_الوانی
#شهید_مدافع_حرم
📅مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#07_07
#jihad
#martyr
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
❤️پیامبر(ص) میفرمایند: 🌷 کربلا پاکترین بقعه روی زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعهها است و الحق
"لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْيَا عَلَيْنَا بَعْدَ شِمَاسِهَا"
دنيا پس از كژتابی هايش به ما روى خواهد كرد
و مهربان خواهد شد...
این سخن امیرالمؤمنین رو بنویسیم رو یه چیزی بذاریم جلو چشمون،
هروقت خسته و نا امید بودیم نگاش کنیدم
اندازه ١٠ جلسه صحبت با روانشناس، انگیزه و حس خوب تزریق میکنه به آدم...
#حدیث
پیر ما گفت شهادت هنر مردان است
عقل نامرد در این دایره سرگردان است
پیر ما گفت که مردان الهی مردند
که به دنبال رفیق ازلی میگردند
شهدا رفتند و ما ماندهایم… برای جانبازان که ماندن چه کردیم؟ برای آزادگان چه کردیم؟ برای خانواده شهدا چه کردیم؟
نمیدانم ما که لیاقت حضور در جبههها و زندگی در کنار آنها را نداشتیم آی کسانی که دم از شهدا میزنید مرد باشید و بر سر عهد و پیمان خود بمانید تا نکند پشیمان و سرافکنده و روسیاه در محضرشان شویم.
شهدا را یاد کنیم با ذکر یک صلوات…
بارها از این که زنده هستم و دارم روی دم آن آدمهای بزرگ بازدم میدهم از زنده بودنم خجالت میکشم… خدایا تو خودت میدانی در دل و قلب من چه میگذرد…
#دفاع_مقدس
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
📕⚫️📕⚫️📕 🌿﷽🌿
⚫️📕⚫️📕
📕⚫️
⚫️
☆ با کــاروان عــشـق☆
● برنامه پنجاه و سوم
🔰امشب، سكينه، دختر امام حسين (ع)، رؤيايى مى بيند:
محملى از نور بر زمين فرود مى آيد. بانويى از آن پياده مى شود كه دست بر سر دارد و گريه مى كند. خدايا! آن بانو كيست كه به ديدن ما آمده است؟
ــ شما كيستى كه به ديدن اسيران آمده اى؟
ــ دخترم، مرا نمى شناسى؟ من مادر بزرگت، فاطمه زهرا هستم.
سكينه تا اين را مى شنود، در آغوش او مى رود و در حالى كه گريه مى كند، مى گويد: "مادر! پدرم را كشتند و ما را به اسيرى بردند".
🌴سكينه شروع مى كند و ماجراهاى كربلا و كوفه و شام را شرح مى دهد. اشك از چشمان حضرت زهرا(س) جارى مى شود.
او به سكينه مى گويد: "دخترم! آرام باش، كه قلب مرا سوزاندى! نگاه كن، دخترم! اين پيراهن خون آلود پدرت حسين(ع) است، من تا روز قيامت، يك لحظه هم اين پيراهن را از خود جدا نمى كنم".
اين جاست كه سكينه از خواب بيدار مى شود.
🔹شب ها و روزها مى گذرد...
نيمه شب، دختر كوچك امام حسين(ع) از خواب بيدار مى شود، گمان مى كنم نام او رقيّه است.
او با گريه مى گويد: "من الآن پدر خود را در خواب ديدم، باباى من كجاست؟".
همه زنان گريه مى كنند. در خرابه شام غوغايى مى شود. صداى ناله و گريه به گوش يزيد مى رسد. يزيد فرياد مى زند:
ــ چه خبر شده است؟
ــ دختر كوچكِ حسين، سراغ پدر را مى گيرد.
ــ سر پدرش را براى او ببريد تا آرام بگيرد.
مأموران سر امام حسين(ع) را نزد دختر مى آورند.
او نگاهى به سر بابا مى كند و با آن سخن مى گويد: "چه كسى صورت تو را به خون، رنگين نمود؟ چه كسى مرا در خردسالى يتيم كرد؟".
او با سر بابا سخن مى گويد و همه اهل خرابه، گريه مى كنند. قيامتى بر پا مى شود، اما ناگهان همه مى بينند كه صداى اين دختر قطع شد. گويى اين كودك به خواب رفته است.
⚜همه آرام مى شوند، تا اين دختر بتواند آرام بخوابد، امّا در واقع اين دختر به خواب نرفته بلكه روح او، اكنون نزد پدر پر كشيده است.
بار ديگر در خرابه غوغايى بر پا مى شود. صداى گريه و ناله همه جا را فرا مى گيرد.
⚫️
📕⚫️
⚫️📕⚫️📕
📕⚫️📕⚫️📕
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
📕⚫️📕⚫️📕 🌿﷽🌿 ⚫️📕⚫️📕 📕⚫️ ⚫️ ☆ با کــاروان عــشـق☆ ● برنامه پنجاه و س
📕⚫️📕⚫️📕
⚫️📕⚫️📕
📕⚫️
⚫️
🔹اسيران هنوز در خرابه شام هستند و يزيد سرمست از پيروزى، هر روز سرِ امام حسين(ع) را جلوى خود مى گذارد و به شراب خورى و عيش و نوش مى پردازد.
امروز از كشور روم، نماينده اى براى ديدن يزيد مى آيد. او پيام مهمى را براى يزيد آورده است.
نماينده روم وارد قصر مى شود. يزيد از روى تخت خود برمى خيزد و نماينده كشور روم را به بالاى مجلس دعوت مى كند. او كنار يزيد مى نشيند و يزيد جام شرابى به او تعارف مى كند.
✅نماينده روم مى بيند كه قصر يزيد، زينت شده است، صداى ساز و آواز مى آيد و رقاصان مى خوانند و مى نوازند. گويى مجلس عروسى است. چه خبر شده كه يزيد اين قدر خوشحال و شاد است؟ ناگهان چشم او به سر بريده اى مى افتد كه روبروى يزيد است:
ــ اين سر كيست كه در مقابل توست؟
ــ تو چه كار به اين كارها دارى؟
ــ اى يزيد! وقتى به روم برگردم، بايد هر آنچه در اين سفر ديده ام را براى پادشاه روم گزارش كنم. من بايد بدانم چه شده كه تو اين قدر خوشحالى؟
ــ اين، سرِ حسين، پسر فاطمه است.
ــ فاطمه كيست؟
ــ دختر پيامبر اسلام.
نماينده روم تعجّب مى كند و با عصبانيت از جاى خود برمى خيزد و مى گويد: "اى يزيد! واى بر تو، واى بر اين دين دارى تو".
يزيد با تعجّب به او نگاه مى كند. فرستاده روم كه مسيحى است، پس او را چه مى شود؟
⚜نماينده كشور روم به سخن خود ادامه مى دهد: "اى يزيد! بين من و حضرت داوود، ده ها واسطه وجود دارد، امّا مسيحيان خاك پاى مرا براى تبرك برمى دارند و مى گويند تو از نسل داوود پيامبر هستى. ولى تو فرزند دختر پيامبر خود را مى كشى و جشن مى گيرى؟ تو چگونه مسلمانى هستى؟! اى يزيد! پيامبر ما، حضرت عيسى(ع) هرگز ازدواج نكرد و فرزندى نيز نداشت و يادگارى از پيامبر ما باقى نمانده است، امّا وقتى حضرت عيسى(ع) مى خواست به مسافرت برود سوار بر درازگوشى مى شد، ما مسيحيان، نعل آن درازگوش را در يك كليسا نصب كرده ايم. مردم هر سال از راه دور و نزديك به آن كليسا مى روند و گرد آن طواف مى كنند و آن نعل را مى بوسند. ما مسيحيان اين گونه به پيامبر خود احترام مى گذاريم و تو فرزند دختر پيامبر خود را مى كشى؟".
💫يزيد بسيار ناراحت مى شود و با خود فكر مى كند كه اگر اين نماينده به كشور روم بازگردد، آبروى يزيد را خواهد ريخت. پس فرياد مى زند: "اين مسيحى را به قتل برسانيد".
نماينده كشور روم رو به يزيد مى كند و مى گويد: "اى يزيد، من ديشب پيامبر شما را در خواب ديدم كه مرا به بهشت مژده داد و من از اين خواب متحيّر بودم. اكنون تعبير خوابم روشن شد. به درستى كه من به سوى بهشت مى روم، "اشهد أنْ لا اله الا الله و أشهد أنّ محمّداً رسول الله".
✨همسفرم! نگاه كن!
او به سوى سر امام حسين(ع) مى رود. سر را برمى دارد و به سينه مى چسباند، مى بويد و مى بوسد و اشك مى ريزد. يزيد فرياد مى زند: "هر چه زودتر كارش را تمام كنيد".
مأموران گردن او را مى زنند در حالى كه او هنوز سرِ امام حسين(ع) را در سينه دارد.
● ادامه دارد...
⚫️
📕⚫️
⚫️📕⚫️📕
📕⚫️📕⚫️📕