فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼بارالها سرآغاز صبحم
🌸بایاد ونام تودریچه قلبم را
🌺خالصانه به سوی تو میگشایم
🌼تا نسیم رحمتت به آن بوزد
🌸و نوری از محبت و
🌺عشق تو به قلبم ببارد
🌸آغاز میکنیم با نامت ای بهترین
🌸🌼بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ🌼🌸
#سلام_روزتون_بخیر
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان
و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰❄️➰✌️❁═┅┄
اسعدالله ایامکم یا صاحب الزمان(عج)
ای که روشن شود از
نورِ شما هر صبحِ جهان ...
روشنایِ دل من
حضرتِ خورشید سلام ...
السلام علیک یا اظهر من الشمس🌷
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان
و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰❄️➰✌️❁═┅┄
هدایت شده از خاطرات صوتی دفاع مقدس
پیغام ماهی ها۹۹.m4a
7.58M
کتاب : پیغام ماهی ها 🌹
سرگذشت استاد جنگهای نا متقارن محور مقاومت شهید حاج حسین همدانی 🌹
نویسنده : گلعلی بابایی🌹
قسمت : نود و نهم🌹
آدرس ما👇👇👇ت ل گ رام
@khateratdefae
ایتا👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1487863813C4bb957d00e
واتساپ👇👇
https://chat.whatsapp.com/GZeookBrGMTEkraRvVXLXl
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
هادےٓدِلھٰا🕊 اللهم من جعلك شهيدا من ذنب فاعل ای خدایی که از گناهکارها شهید میسازی💙 . • #شهید_ابر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو همانی که با تو
دنیا برایم رنگی دیگر گرفت
😔😔💔💔😔😔
#شهید_ابراهیم_هادی
#رفیق_آسمانی_من
#برادر_شهیدم
#قهرمان_من
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان
و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰❄️➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
تو همانی که با تو دنیا برایم رنگی دیگر گرفت 😔😔💔💔😔😔 #شهید_ابراهیم_هادی #رفیق_آسمانی_من #برادر_شهی
داداش هادی
حال ما خوب خراب است...
به دادمون برس رفیق آسمانی من
تویی واسطه بین ما با خدا یه کاری کن
شاید حال دل خرابمون تغییر کرد............
😔😔
در زمان امام هادی عليهالسلام
شخصی نامهای نوشت
از يكی از شهرهای دور ...
نوشت كه آقا من دور از شما هستم
گاهی حاجاتی دارم ، مشكلاتی دارم ،
بهرحال چه كنم؟
حضرت در جواب ايشان نوشتند:
"إنْ كانَت لَكَ حاجةٌ فحرِّكُ شَفَتيكْ"
لبت را حرکت بده،حرف بزن، بگو ...
ما دور نیستیم🌸
بحار الانوار |ج۵۳ ، ص۳۰۶
هادی اگر تویی
که کسی گُم نمیشود ...
#شهادت_امام_هادی 🖤
#امام_هادی ❤️
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان
و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰❄️➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
در زمان امام هادی عليهالسلام شخصی نامهای نوشت از يكی از شهرهای دور ... نوشت كه آقا من دور از شما
شهادت امام هادی
بر ساحت مقدس امام زمان
و تمام شیعیان و اهالی محترم
تسلیت عرض میکنم
#شهادت_امام_هادی
#امام_هادی
#امام_زمان
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🌺🌺🌺 میگویند فخر فروشی چیز خوبی نیست اما... هییسسس! پیش خودمان بماند😉 👇 من سالهاست فخر میفروشم با همی
💢 همسر شهید مدافع حرم: به خاطر شهادت همسرم گریه نمی کنم ولی به خاطر وضعیت حجاب جامعه ناراحتم و گریه می کنم
⭕️ همسر شهید خیزاب
از شهدای مدافع حرم لشکر 14 امام حسین اصفهان (ع) در یادواره ی بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد شهرضا:
آیا چادر سر کردن از اصابت گلوله به همسرم و یتیمی فرزندم سخت تر است؟
چرا بعضی از مردم رعایت نمی کنند؟
من به خاطر شهادت همسرم گریه نمی کنم ولی به خاطر وضعیت حجاب جامعه ناراحتم و گریه می کنم. بی حجابی نمک نشناسی مجاهدت های شهداست!
#حجاب #همسر_شهید
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان
و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰❄️➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🌱✨•• يِڪٖ ݩـفٖࢪ از پسِٖ ايٖݩـ ڣآصݪِھٖ ھآ مۍ آيَدٖ.. ۆ #طُو آݩـ یِڪْٖ ݩـڣࢪٖۍْ☺️ ڪِھٖ غَمٖᵐ از دِݪٖ
💢اگردرگذشته باافراد دیگری روابط عاطفی داشتیدآنهارافراموش کنید
⭕️داشتن روابط درفضای مجازی هم میتواند به راحتی عواطف و احساسات راتحریک کندواین خیانت به همسراست
#مجردانه #دخترانه #پسرانه
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان
و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰❄️➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
بݩد پوٺیݩ ٺو را با اشڪ میبسٺــــــــــم ولــــے ... عشـــــق باݩوے دمشـــــق آرامش جاݩ مݩ اسٺـــــ
#ازدواج_به_سبک_شهدا
💍 #سفره_عقد_خودمانی💍
میگفتند اگر لباس عروسسفید نباشد شگون ندارد.
مجبور شدیم یک بلوز و دامن سفید از همسایهمان قرض کنیم.
ولی سفره را دیگر بر اساس شگون و اینجور چیزها نچیدیم😎؛
به جای سفره مجلّل با گردو و بادام طلایی یا نقل و شیرینی و میوههای رنگارنگ،
یک سفره پلاستیکی ساده
انداختیم که رویش یک جلد کلامالله مجید بود🌹
و یک آینه و مقداری نان و پنیر!
سفرهاش ساده بود...
ولی صفا و صمیمیتش آنقدری بود که دلمان میخواست.
#شهید_فریدون_بختیاری
#مذهبیها_عاشقترند
#عاشقانه_مذهبی
#عاشقانه
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان
و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰❄️➰✌️❁═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔شهادت امام هادی علیهالسلام
پدربزرگ امام زمانمون تسلیت باد
#یا_اباصالح_المهدی_ادرکنی
•»ღ.·
·ღالــــــــلــــــــهــــــــمــــــــ عــــــــجــــــــلــــــــ لــــــــؤلــــــــیــــــــکـــــــ الــــــــفـــــــــرجــــــــღ.·ღ«•🌹❤ `·ღالــــــــلــــــــهــــــــمــــــــ صـــــــــلــــــــ عــــــــلــــــــیــــــــ مــــــــحــــــــمــــــــد ؤ آلــــــــ مــــــــحــــــــمــــــــد ؤ عــــــــجــــــــلــــــــ فـــــــــرجــــــــهــــــــمــــــــ #شهادت_امام_هادی #امام_زمان
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🌸🌸جرعه ای از بهشت🌸🌸 📌 امیرالمؤمنین علی علیه السلام امام على عليه السلام : زيرك كسى است كه زمام ش
حضرت امام هادی علیهالسلام:
«حلم یعنی در هنگامی که قدرت و توانایی (اعمال خشم) داری، بر خودت مسلط باشی و خشم خود را فرو بری.»
#شهادت_امام_هادی
#امام_هادی
#حدیث
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#رمان_تا_پروانگی #تا_پروانگی #رمان ¦⇠نویسنده:الهام تیموری #قسمت_چهل_هشت #قسمت_چهل_نه #قسمت_پنجاه
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
📕 #داستـــــان
#تاپــــروانگی🦋
#قسمت_چهل_هشتم
✍ریحانه با دهانی که نیمه باز مانده بود پرسید:
_زری خانم؟!
_اوهوم... پریشب تا صبح رادمنش اینجا بود تا تنها نباشم اما دیروز سرش خیلی شلوغ بود و نتونست بیاد. حالم خوش نبود که یه شماره ناشناس افتاد روی گوشیم، می دونی که به امید پیدا شدن یه خبر از افخم چشم انتظارم مدام! جواب دادم، اول نشناختم تا اینکه خودشو کامل معرفی کرد. گفت یه حرف هایی داره که باید بشنوم، و خب... شنیدم!
قلب ریحانه از استرس هزاربار در ثانیه می تپید انگار. به این فکر می کرد که زری خانم راز حامله بودنش را هم فاش کرده یا نه؟ اما نه... اگر گفته بود که حالا برخورد و رفتار ارشیا اینطور با ملایمت نبود و متفاوت تر از همیشه! نفسش را حبس کرد و پرسید:
_چه حرفی؟
_هیچی، توصیه های مادرانه که تا قبل از این حوصله ی شنیدش رو نداشتم
هنوز هم شک داشت و باید انقدر واکاوی می کرد تا به نتیجه می رسید:
_مثلا؟
_نصیحت، اینکه حیفه یه زندگی بخاطر غفلت ها خراب بشه و زن و شوهر باید رو در رو باهم حرف بزنند و از این صحبتا، اینم گفت که تو بی خبری از تماسش!
حالا خیالش راحت تر شده بود و نفس گوله شده توی گلویش را فرستاد بیرون... ارشیا به چشمانش نگاه کرد و بعد از چند ثانیه با مهر گفت:
_ریحانه! درسته که الان وضعیتم از هر نظر داغونه اما من مرد گوشه نشینی و بیکار موندن نیستم. اگه بهم... بهم اطمینان بدی که هستی... همیشه هستی! بهت قول میدم حتی میشه که از نو بسازیم.
چطور ریحانه باید باور می کرد که خدا همه ی دعاهایش را بلاخره شنیده و این کسی که در نهایت صبوری منتظر بود تا تاییدش کند و با مهربانی خیره اش شده بود، همان مرد اخمو و خشنی است که حتی محبت کردن را فراموش کرده بود، که گاهی حتی چند روز هم می شد که سکوتش ادامه پیدا می کرد!
این ورشکست شدن و قهر چند روزه ی اخیر انگار اوج اتفاقات مهم زندگی مشترکشان شده بود... اولش خیلی بد و غیر قابل هضم بود اما حالا مطمئن بود که این شکست، چشم های هردو را به زندگی بازتر می کند. چه حکمت ها که نداشت کار خدا، گویی به پیروز شدن نزدیک می شدند!
چه اهمیتی داشت روزهایی که رفته بود وقتی حالا مقابل همسرش نشسته و با موج جدیدی از دوست داشتنش مواجه شده بود که برایش تازگی داشت! هرچند دلش هنوز آشوب بود بخاطر بچه ای که به زندگیشان سرک کشیده بود اما هردو را دوست داشت و باید برای نگه داشتنشان با آسمان و زمین می جنگید. لبخند دندان نمایی زد و زیر لب گفت:
_معلومه که کنارت هستم، تا همیشه. حتی اگر اوضاع بهتر نشه هم باهم شروع می کنیم نه؟
ارشیا هم خندید.چقدر دلتنگ این چهره ی خسته بود! حواسش جمع خرده نان هایی شد که هنوز توی دستش مانده و حالا خیس از عرق شده بودند، شاید بهتر بود برای شام اقدام می کرد. بلند شد و گفت:
_برم یه چیزی بذارم برای شام
ارشیا اما دستش را گرفت و گفت:
_بیا بشین لازم نکرده هنوز نیومده دوباره بچپی تو اون آشپزخونه! زنگ می زنیم یه چیزی بیارن... مهمون شما
و چشمکی حواله اش کرد، هردو خندیدند. ریحانه سرش را روی بازوی ستبر او گذاشت و به این فکر کرد که دنج تر از این خانه و امنیت آغوش همسرش سراغ ندارد...
توی آشپزخانه نشسته بود و مواد الویه را مخلوط می کرد، سرگیجه داشت و حالت تهوع. شاید بخاطر فکر و خیال زیادی بود که از ترس فهمیدن ارشیا داشت... چطور باید این معجزه را برایش شرح می داد؟
_چیکار می کنی؟
وسط آشپزخانه ایستاده بود، بلند شد و صندلی را برایش بیرون کشید.
_بیا بشین، مواظب پات باش. کی باید گچش رو باز کنی؟
_همین روزا، این چیه؟ الویه ست؟
_آره
_چرا انقدر زیاد؟
_نذریه... می خوام ببرم امامزاده
⇦نویسنده:الهام تیموری
⏪ #ادامہ_دارد....
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📕 #داستـــــان #تاپــــروانگی🦋 #قسمت_چهل_هشتم ✍ریحانه با دهانی که نیمه باز مانده بو
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
📕 #داستـــــان
#تاپــــروانگی🦋
#قسمت_چهل_نهـــم
✍نذریه، می خوام ببرم امامزاده
_الویه ی نذری؟!
_اوهوم... یه وقتایی به نیت خانوم جون حلوا می پزم و می برم؛ یه وقتایی هم که نذر می کنم الویه یا نون پنیر سبزی و این چیزا...
_خب چرا این همه زحمت؟ چندتا غذا بخر و خیلی شیک برادر ببر
خندید و تخم مرغ های آب پز شده را برداشت تا رنده کند. همیشه عاشق ناخنک زدن به تخم مرغ آب پز بود اما حالا دلش زیر و رو می شد از بوی عجیبش. انگار ارشیا منتظر پاسخش بود، گفت:
_این که خودت درست کنی یه چیز دیگست. خانوم جون همیشه می گفت عطر و بوی غذای نذری که بپیچه تو خونه خودش شفاست.
_خدا رحمتشون کنه. کمک نمی خوای؟
_نه ممنون
_باید بریزیشون تو این نونا؟
_آره
_زیاد بهش سس بزن، مزه دار بشه
خندید و کمتر از همیشه سس زد!
_زیادیش خوب نیست آخه... مردم چربی و قند و هزارتا مرض دارن نمیشه که ناپرهیزی کرد.
باور نمی کرد که ارشیا این همه عوض شده باشد، که کمکش کند برای پر کردن نان های باگت و به شوخی بگوید"حاجت بده شاید!" و حتی پیشنهادش را برای همراهی رد نکرده و می خواست بعد از چند روز از خانه دوتایی بیرون بروند. کجا بهتر از امامزاده اسماعیل؟ فقط کاش این سرگیجه های لعنتی و دل آشوبه دست از سرش برمی داشت تا طعم خوشی را بیشتر بچشد. کاش می دانست باید چطور به او بگوید که دارد بابا می شود...
انگار برایش سخت بود که جلوی مردم با عصا راه برود. اخم کرده بود و فکش را محکم بهم فشار می داد. ریحانه نگران بود که زمین نخورد، نایلون ساندویچ ها را توی دستش گرفته بود و آهسته کنار او قدم بر می داشت.
_می خوای کمکت کنم؟
_نه... ممنون
دوباره رفته بود توی فاز غرور و بدقلقی. خودش را هرطور بود تا کنار درخت تنومندی که توی حیاط بود کشید و بعد همانجا نشست. نفسش را فوت کرد بیرون و به نگاه دلواپس او لبخند رنگ پریده ای زد. عصاها را کنار گذاشت و گفت:
_برو به کارت برس من اینجا نشستم تا بیای. عجله نکن ولی خیلیم طولش نده
_چشم!
خواب بود یا بیدار؟ موقع نماز ظهر بود و تقریبا شلوغ، ساندویچ ها را پخش کرد و نمازش را خواند. سجده ی شکر بعد از نمازش طولانی تر از همیشه شد... اشک های روی صورتش را پاک کرد، سریع زیارت کرد و در آخرین لحظه گفت:
_یا امامزاده اسماعیل، خودت کمکم کن... نمی خوام زندگیم دوباره بهم بریزه و بدبخت بشم. تکلیف این بچه ی بی گناه رو معلوم کن... یجوری که جاش هنوز نیومده بینمون محکم باشه و گره ی خوشبختیمون بشه نه کور گره ش...
از در که بیرون زد و کفش هایش را پوشید ارشیا را دید که آرام آرام به سمت خروجی می رفت... هول شد و تا کنارش دوید. حتما طاقتش تمام شده بود.
_خوبی ارشیا؟
_بله... چه خبره که دوییدی؟
_ترسیدم فکر کردم طول کشید اعصابت خراب شدو داری میری
_حالا تموم شد؟ بریم؟!
_بله الان ماشینو از پارک درمیارم
با ارشیا آمده بود زیارت و نذری هایی که دوتایی درست کرده بودند را پخش کرده بود! عجیب بود ولی واقعی..
⇦نویسنده:الهام تیموری
⏪ #ادامہ_دارد....
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📕 #داستـــــان #تاپــــروانگی🦋 #قسمت_چهل_نهـــم ✍نذریه، می خوام ببرم امامزاده _الوی
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
📕 #داستـــــان
#تاپــــروانگی🦋
#قسمت_پنـــجاه
✍با ارشیا آمده بود زیارت و نذری هایی که دوتایی درست کرده بودند را پخش کرده بود! عجیب بود ولی واقعی...
حالا توی ماشین لم داده و به ظاهر همه چیز خوب بود اما حال خودش خیلی خوش نبود. استارت زد و راه افتاد، شاید اگر زودتر می رسیدند و کمی دراز می کشید بهتر می شد. رادیو آوا را گرفت و ولومش را بلند کرد. ارشیا با دستش به جایی اشاره کرد و گفت:
_اونجا رو می بینی؟ اولین فرعی
_آره
_راهنما بزن بریم اونور
_چرا؟ مسیر ما که این سمته
_برو لطفا کار دارم
_باشه
هرچند میلی به طولانی شدن راه نداشت اما کنجکاو شده بود به خاطر آدرسی که ارشیا می داد. وارد محله ای نسبتا قدیمی شدند با کوچه هایی گاه عریض و گاه باریک. ارشیا را زیر نظز گرفته بود، طوری با دقت خیابان ها را نگاه می کرد که انگار به خوبی می شناخت آنجا را... بالاخره بعد از چند دقیقه کنار دیواری که سنگ چین بود دستور توقف داد! بعد هم چندباری سرش را خم کرد و به خانه ها نگاه کرد. ریحانه توی پیچ کوچه ها بیشتر سرگیجه گرفته بود، رادیو را بست و پرسید:
_خب؟
_خب؟
_اینجا کجاست؟
_هیچ جا... یعنی راستش بچه که بودم چندباری با بابا این طرفا اومدیم.
_اوووه یعنی از اون موقع یادته؟
_تقریبا...
دست سردش را مشت کرد روی فرمان و متفکر گفت:
_عجیبه!
_چی؟
_آخه اینجا تقریبا محله ی قدیمی و سنتی هستش. از پوشش خانوم ها هم معلومه که نسبتا مذهبی هستند.
چیزی درون معده اش می جوشید و بالاتر می آمد. ارشیا کج نشست و با شک پرسید:
_یعنی منظورت اینه که گذر ما چجوری به اینجا خورده بوده؟!
لبش را گاز گرفت، از حرفش خجالت کشیده بود. باید یک جوری جمعش می کرد تا دلخوری پیش نیاید. اما همین که دهان باز کرد به جواب دادن، حالت تهوعش شدید شد و نتوانست خودش را کنترل کند. دستش را جلوی صورتش گرفت و سریع در را باز کرد و از ماشین پیاده شد.
دویید سمت جوی آب کوچکی که از وسط کوچه می گذشت و چندبار پشت سرهم عق زد. پاهایش نا نداشت و همانجا روی زمین سرد نشست.
صدای ارشیا گوشش را پر کرد:
_چی شد ریحانه؟ خوبی؟
همه ی این اتفاقات شاید یک دقیقه هم نشده بود تعجب کرد که ارشیا با چه سرعتی خودش را با پای گچ گرفته به او رسانده! نمی توانست فعلا حرف بزند. دستش را بی رمق تکان داد که یعنی خوبم!
_پاشو بریم دکتر. اینجا نشین؛ بلند شو خانوم
نگرانی در صدایش موج می زد، دوست داشت خیالش را راحت کند که چیزی نیست اما واقعا توانش را نداشت.
در آبی رنگ خانه ای که دقیقا روبه رویشان بود باز شد، پیرزنی با قد و قامتی کوتاه و چهره ای مهربان با چادر مشکی بسم الله گویان بیرون آمد. ارشیا آخ بلندی گفت، انقدر هول شده بود که بدون عصا آمده و روی پای شکسته اش ایستاده بود. چند قدمی عقب رفت و به ماشین تکیه زد. نگاهش به پیرزن خیره ماند و انگار زیرلب چیزی گفت که ریحانه نشنید.
⇦نویسنده:الهام تیموری
⏪ #ادامہ_دارد....
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
حواسمان باشد!🤚
دور امام زمان ارواحنافداه
خیلی خلوت است.
امام زمانِ ما
غم و غصّهی تنهایی و غربت زیاد دارند.
مبادا شیطان
شما را جدا کند!
مبادا دنیا در نزدتان زینت پیدا کند!
مبادا آداب و رسوم
و افکار و خیال باطل، شما را ببَرَد.
🔸استاد زعفری زاده حفظهالله
#امام_زمان
#سلام_امام_زمان
#صبحتون_مهدوی🌷
...سلام خدای خوبم...
روز خود را با نام خدا وو سلام به
چهارده معصــوم علیهم السلام وشهدا آغاز مکنیم..🌅
بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّحمنِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ علی اِبن ابی طالب🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🌹ُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿن بن ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ🌹َ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌹ُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌹ُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ🌹ُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ
سلام بر تو ای بهتریـ🌺 بندهـ🌹 خــ❤️ــدا
❤️ــمــهــــدی جان منجی عالم بشریت ظهور کن...
سلام برادرهاےشهیدم
سلام خواهرهایهاےشهیدم
🏳 زیارتنامه "شهــــــداء"
🌺بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌺
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...
#زیارتنامه_اها_بیت
#زیارتنامه_شهدا
#زیارتنامه
جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═✌️🍂🌺❤️🌺🍂✌️═┅┄
AUD-20210719-WA0049.mp3
1.78M
هر صبح بخوانیم دعای عهد
و بخواهیم ظهور مولایمان مهدی (عج)
#امام_زمان ❤️
#دعای_عهد 🤝
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🤲
جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
زیارت امام علی علیه السلام:
السَّلَامُ عَلَى الشَّجَرَةِ النَّبَوِیَّةِ، وَ الدَّوْحَةِ الْهَاشِمِیَّةِ، الْمُضِیئَةِ الْمُثْمِرَةِ بِالنُّبُوَّةِ، الْمُونِعَةِ بِالْإِمَامَةِ. السَّلَامُ عَلَیْکَ، وَ عَلَى ضَجِیعَیْکَ آدَمَ وَ نُوحٍ، السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ، السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى الْمَلَائِکَةِ الْمُحْدِقِینَ بِکَ وَ الْحَافِّینَ بِقَبْرِکَ. یَا مَوْلَایَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، هَذَا یَوْمُ الْأَحَدِ، وَ هُوَ یَوْمُکَ وَ بِاسْمِکَ، وَ أَنَا ضَیْفُکَ فِیهِ وَ جَارُکَ، فَأَضِفْنِی یَا مَوْلَایَ وَ أَجِرْنِی، فَإِنَّکَ کَرِیمٌ تُحِبُّ الضِّیَافَةَ، وَ مَأْمُورٌ بِالْإِجَارَةِ، فَافْعَلْ مَا رَغِبْتُ إِلَیْکَ فِیهِ وَ رَجَوْتُهُ مِنْکَ، بِمَنْزِلَتِکَ وَ آلِ بَیْتِکَ عِنْدَ اللَّهِ، وَ بِمَنْزِلَتِهِ عِنْدَکُمْ، وَ بِحَقِّ ابْنِ عَمِّکَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ عَلَیْکُمْ أَجْمَعِینَ.
سلام بر شجره نبوّت، و درخت تنومند هاشمی، درخت تابان و بارور به برکت نبوّت، و خرّم و سرسبز به حرمت امامت، و بر دو آرمیده در کنارت آدم و نوح (درود بر آنها باد)، سلام بر تو و بر اهل بیت پاک و پاکیزهات، سلام بر تو و بر فرشتگان حلقه زننده بر دورت و گرد آمده بر قبرت،ای مولای منای امیر مؤمنان، امروز روز یکشنبه و روز تو و به نام توست، و من در این روز میهمان و پناهنده به توأم،ای مولای من از من پذیرایی کن و مرا پناه ده، چه همانا تو کریمی و مهمان نوازی را دوست میداری، و از سوی خدا مأمور به پناه دادنی، پس برآور خواهشی را که برای آن در این روز بسوی تو میل نمودم و آن را از تو امید دارم، به حق مقام والای خود و جایگاه بلند اهل بیتت نزد خدا، و مقام خدا نزد شما، و بحق پسر عمویت رسول خدا که خدا بر او و خاندانش همه و همه درود و سلام فرستد.
زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها:
السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا مُمْتَحَنَةُ، امْتَحَنَکِ الَّذِی خَلَقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَةً، أَنَا لَکِ مُصَدِّقٌ، صَابِرٌ عَلَى مَا أَتَى بِهِ أَبُوکِ وَ وَصِیُّهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا، وَ أَنَا أَسْأَلُکِ إِنْ کُنْتُ صَدَّقْتُکِ إِلَّا أَلْحَقْتِنِی بِتَصْدِیقِی لَهُمَا، لِتُسَرَّ نَفْسِی، فَاشْهَدِی أَنِّی طَاهِرٌ بِوَلَایَتِکِ، وَ وَلَایَةِ آلِ نَبِیِّکِ مُحَمَّدٍ صلى الله علیه وآله وسلم.
سلام بر توای آزموده شده، آن که تو را آفرید آزمودت، پس تو را به آنچه آزمود شکیبا یافت، من از صمیم قلب به تو ایمان دارم، و بر آنچه پدر بزرگوارت و جانشینش (درود خدا بر آن دو باد) آوردند بردبارم، و از تو میخواهم از آنجا که مؤمن به تو هستم مرا به گروندگان آن دو ملحق سازی تا دلشاد گردم، پس گواه باش که همانا من تنها به ولایت تو و ولایت اهل بیتت (که درود خدا بر همه آنان باد) پاک گشته و دلگرمم.
#یکشنبه
#حضرت_علی
#حضرت_فاطمه
#یکشنبه_های_علوی_فاطمی
جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
1603276551-ali-fani-12.mp3
7.8M
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه با صدای استاد فانی🌹
لطفا این دعا رو در حق خودمون و بقیه بخونیم و دریغ نکنیم
که ان شاءالله به امید تعجیل در #ظهور #امام_زمان و گره گشای مشکلات همه مون باشه ان شاءالله...
🤲💔🤲
پیشنهاد میکنیم که هرروز در منزل پخش کنید
ان شاءالله با خلوص نیت
ب امید فرج و گشایش در کارها و نابودی #کرونا و #آرامش قلبها
😔🥀😔
جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
داداش هادی حال ما خوب خراب است... به دادمون برس رفیق آسمانی من تویی واسطه بین ما با خدا یه کاری کن ش
هادےٓدِلھٰا🕊
هادے اگر شما هستید
کہ ما گم نمۍشویم....!✨
.
•
#شهید_ابراهیم_هادی
#رفیق_آسمانی_من
#برادر_شهیدم
#قهرمان_من
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان
و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰❄️➰✌️❁═┅┄
هدایت شده از خاطرات صوتی دفاع مقدس
پیغام ماهی ها۱۰۰.m4a
7.94M
کتاب : پیغام ماهی ها 🌹
سرگذشت استاد جنگهای نا متقارن محور مقاومت شهید حاج حسین همدانی 🌹
نویسنده : گلعلی بابایی🌹
قسمت : صد🌹
آدرس ما👇👇👇ت ل گ رام
@khateratdefae
ایتا👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1487863813C4bb957d00e
واتساپ👇👇
https://chat.whatsapp.com/GZeookBrGMTEkraRvVXLXl
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
حضرت امام هادی علیهالسلام: «حلم یعنی در هنگامی که قدرت و توانایی (اعمال خشم) داری، بر خودت مسلط با
امام هادی(ع)🖤 میفرماید:
افسوس کوتاهی کارهای گذشته
را با تلاش در آینده جبران کنید
#امام_هادی
#حدیث
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
💢 همسر شهید مدافع حرم: به خاطر شهادت همسرم گریه نمی کنم ولی به خاطر وضعیت حجاب جامعه ناراحتم و گریه
بانو..
باور کن
حتی خاک
چادر
هم
مقدس است....
❤️
آری با توام
ای مدافع چادر حضرت زهرا....
این بار که خواستی
چادرت را سرت کنی
در دلت بگو:
مدافعم از چادرت یازهرا
"قربة الی الله "
#چادرانه
#حجاب
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان
و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰❄️➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
💢اگردرگذشته باافراد دیگری روابط عاطفی داشتیدآنهارافراموش کنید ⭕️داشتن روابط درفضای مجازی هم میتوان
می پرسند:
مجردی یا متاهل؟
میگویم : " متعهد "!!
چون تجربه نشان داده،
نه مجرد بودن نشانه تعلق خاطر نداشتن به کسی است...
و نه متاهل بودن نشانه تعهد و وفاداری!!!
همه قراردادها را که روی کاغذهای بی جان نمی نویسند!
بعضی از عهد ها را روی قلب هایمان می نویسیم...
حواسمان به این عهدهای غیرکاغذی باشد؛
شکستشان، یک"انسان " را درهم میشکند...!
#مجردانه
#پسرونه
#پسرانه
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان
و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰❄️➰✌️❁═┅┄