eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.5هزار دنبال‌کننده
24.5هزار عکس
10.4هزار ویدیو
327 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین @harfaton1 کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
📿ـنماز از فحشا و منکر جلوگیری می کند... چیزی به اذون ظهر نمونده رفقا التما23✌️ +وعجل_فرجهم @Refighe_Shahidam313
میگویند رفقا التماس دعا
👤ابراهیم اشرفی همسر ماه چهره خلیلی: 🔸همسرم در امضایش عدد ۱۱۰ وجود دارد، این عدد در حروف ابجد میشود یا علی! ❤️ 🔸من و همسرم با هم قرار گذاشته بودیم که فرزندمان باید در ایران به دنیا بیاید 🇮🇷 🔸یکی از نزدیکان مرحومه ماه چهره خلیلی در مراسم خاکسپاری بیان کرد وی در لحظات پایانی زندگی به دنبال شنیدن بود و برای رفتن از این دنیا آماده شده بودند 📌او ساکن لندن بود ولی افتخارش این بود شناسنامه ایرانی داشته باشد اما سلبریتی های داخلی ساکن اینجان ولی هویت خودشون و فرزندشان رو به گیرین کارت کشورهای غربی میفروشن +وعجل_فرجهم @Refighe_Shahidam313
از همان زمان طفولیت که نوای روحانی و را در گوش خود با تمام احساس لمس کرد زمینۀ‌ مبارزه با جهاد نفس را در وجود خود فراهم کرد. پدر و مادر وی انسان‌هایی آزاده در مسیر ولایت و تبعیت از و عامل و معتقد به و دین بودند. جواد به ‌منظور فراگیری درس مشغول تحصیل شد و دوران ابتدایی و راهنمایی را در مدرسۀ « » روستای « کند » به تحصیل مشغول شد. وی دوران دبیرستان را در گذراند و موفق به کسب مدرک دیپلم در رشتۀ علوم انسانی با کسب نمرات بالا شد شهید جواد عبدی چهاردهم مردادماه سال 1390 با خانم ازدواج کرد و از ثمرۀ‌ آن ازدواج مبارک یک فرزند دختر با نام زیبای¬ نازگل متولد «بیست و سوم بهمن ماه سال 1393» از او به یادگار مانده است. در زمان شهادت نازگل چهار سال و شش ماه سن داشتند. 🕊🥀 رفیق شهیدم 🆔 @Refighe_Shahidam313 -┄┅═✼ 🍂🍃🍂 ✼═┅┄-
کم نشو دور نشو بی تو جهانم خالیست ...
نماز شکفتن اندیشه است و سبز شدن ریشه... ❀❀ رفیق شهیدم @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁❄️☃❄️❁══┅┄
بنده من حواست کجاست؟! به من نگاه کن... " عَبد وَلا تَكُن مِنَ الغافِلينَ..." ..♥️👀
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
شهیدانھ بہش گفتم: چند ۅقتیھ بھ خآطر اعتقآداتم مسخڔم میڪنن.... بھم‌گفـٺ: براۍ اونایـی‌ڪھ اعتقاداتتون
ڪلام‌شہید‌|°💌°| ‌ به جوانان توصیه می کنم که نماز خود را در اول وقت بخوانید. قرآن بخوانید؛ زیرا که بسیار مهم است؛ قرآن بخوانید و مواظب و دین خود باشید. وصیةالشهید‌احمد‌محمد‌مشلب ظهر به افق 13:14 نمازت‌سردنشه‌مؤمن 🌱☺️🌱
312K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💖عاشقان‌پنجره بازاست‌اذان مي‌گويند 💖قبله‌هم‌سمت‌نمازاست اذان مي‌گويند 💖عاشقان هرچه بخواهيد بخواهيد خجالت نکشيد 💖يارما بنده‌نوازست اذان مي‌گويند 💖عاشقان‌وقت‌وضوشد‌ميل‌دريامي‌کنيم 💖آسمان‌را در کف‌سجاده پيدا مي‌کنيم 💖امت عشقيم‌ و در‌ محراب‌، مولامان علي است 💖 سمت‌ساقي‌مجلسي‌مستانه برپا مي‌کنيم 💖ما‌همه‌تکبير‌گويان، ماهمه‌گل‌دسته‌ايم 💖ماسراسيمه به عشاق دگر پيوسته‌ايم 💖تا اذاني مي‌وزد از سينه گل دسته‌اي 💖ماهمه‌درمسجدچشم‌تو‌قامت بسته‌ايم 💖عاشقان‌پنجره‌باز‌است‌اذان‌مي‌گويند 💖قبله‌هم‌سمت‌نماز‌است‌اذان مي‌گويند 🤲🏻💖 .دعــــــــــا🤲🏻
وَ اجعَل قَلبِی بِحُبِّکَ مُتَیِّماً... وجودمو از محبت ِخودت پر كن ... مغرب به افق 19:54 جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀 صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
«و قلبی لايميل إلا اليک» و قلبم به هیچ کس جز تو راغب نیست... #التماس_دعای_فرج #داره_صدامون_میکنه
‌✅ بخوانید تنگ‌دستی شما رفع‌ می‌شود! ✍️آیت الله بهجت (ره) : ▫️ از آقا سید عبدالهادی شیرازی رحمه‌الله که‌ماشاءالله، واقعاً عالم حسابی بود، نقل کرده‌اند که در کوچکی بعد از فوت پدرم میرزای بزرگ تکفّل خانواده به عهده‌ی من بود. می‌گوید: ایشان را در خواب دیدم. از من پرسیدند: آقا سید عبدالهادی، حال شما چطور است؟ می‌گوید در جواب گفتم: خوب نیست. ▫️ فرمود: به بچه‌ها و اهل خانه سفارش کنید که نماز اول وقت بخوانند، تنگدستی شما رفع می‌شود. 📘در محضر بهجت، ج۳ ظهر به افق 13:12 جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀 صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت بیست و یک : معلم نمونه ✔️ راوی : عباس هادی 🔸ابراهيم ميگفت: اگر قرار است
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت بیست و دوم: دبیر ورزش ✔️ راوی : خاطرات شهید رضا هوشیار 🔸ارديبهشت سال 1359 بود. ورزش دبيرستان بودم. در كنار مدرسه ما دبيرستان ابوريحان بود. ابراهيم هم آنجا معلم ورزش بود. رفته بودم به ديدنش. كلي با هم صحبت كرديم. شيفته و اخلاق ابراهيم شدم. 🔸آخر وقت بود. گفت: تك به تك واليبال بزنيم!؟ خنده ام گرفت. من با تيم ملي واليبال به مسابقات جهاني رفته بودم. خودم را صاحب سبك ميدانستم. حالا اين آقا ميخواد...! گفتم باشه. توي دلم گفتم: ضعيف بازي ميكنم تا ضايع نشه! سرويس اول را زد. آنقدر بود كه نتوانستم بگيرم! دومي، سومي و... 🔸رنگ چهره ام پريده بود. جلوي دانش آموزان كم آوردم! ضرب دست عجيبي داشت. گرفتن سرويسها واقعاً مشكل بود. دورتا دور زمين را بچه ها گرفته بودند. نگاهي به من كرد. اين بار آهسته زد. امتياز اول را گرفتم. امتياز بعدي و بعدي و... . ميخواست نشم. عمداً توپها را خراب ميكرد! 🔸رسيدم به ابراهيم. بازي به دو شد و آبروی من حفظ شد! توپ را انداختم كه سرويس بزند. توپ را در دستش گرفت. آمد بزند که صدائي آمد. الله اكبر... ندای ظهر بود. توپ را روي زمين گذاشت. رو به قبله ايستاد و بلندبلند اذان گفت. در فضاي دبيرستان صدايش پيچيد. 🔸بچه ها رفتند. عده اي براي وضو، عده اي هم براي خانه. او مشغول نماز شد. همانجا داخل حياط. بچه ها پشت سرش ايستادند. جماعتي شد داخل حياط. همه به او اقتدا كرديم. نماز كه تمام شد برگشت به سمت من. دست داد و گفت: آقا رضا رقابت وقتي زيباست كه با باشد. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم جهت تعجیل در فرج آقا و شادی روح شهدا 🥀 صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰❄️➰✌️❁═┅┄