eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.5هزار دنبال‌کننده
24.6هزار عکس
10.5هزار ویدیو
327 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین @harfaton1 کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#حاج_قاسم شیفته سلوک معنوی محمد حسین بود عبادت‌های محمد حسین در خفا انجام می‌شد و افرادی که از دوست
کتاب «حسین پسر غلامحسین» را بخوانید حالا شهید یوسف الهی الگویی شده برای جوانان انقلابی کرمان و مکتب حاج قاسم، فرهنگ مبارزه با استکبار در منطقه بیش از گذشته پر رنگ تر شده و سربازان امام خامنه ای بیش از گذشته مصمم هستند در جبهه مقاومت ایستادگی کنند و پیروزی با مؤمنان است. کتابی به نام «حسین پسر غلامحسین» از زندگی شهید محمد حسین یوسف الهی نوشته شده که شامل خاطرات هم رزمانش از وی می‌باشد که می‌تواند زوایای بیشتری از زندگی شهید را نمایان کند. مطالعه این کتاب می‌تواند نسل جدید را با فرهنگ دفاع مقدس بیش از گذشته آشنا کند. جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
شهید زین الدین از زبان همسر برخورد اولی که با ایشان داشتم، تمام مسائل را برای من گفته بود. او می گف
چند نمونه کتاب از زندگینامه شهید مهدی زین الدین جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
jundi allah: شهید توسط بی سیم در حال صحبت كردن با فرماندهی قرارگاه عقبه بود و انگار به او سفارش می ك
jundi allah: کتاب شناخت نامه سردار شهید «ذبيح الله عالى» به قلم «ابراهیم غفاری چراتی» در 48 صفحه با حمایت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس مازندران در سال 95 توسط نشر «رسانش نوین» در هزار نسخه به چاپ رسیده است. این کتاب كه با محوريت سردار شهید «ذبيح الله عالى» مى باشد، به موضوعاتى از جمله «تولد تا جوانی»، «تحصیلات و ورزش»، «ازدواج»، «موج انقلاب اسلامی»، «حضور در میدان‌های نبرد»، «ویژگی‌های شهید»، «مجروحیت»، «شهادت» و «وصیت‌نامه شهید» پرداخته شده است. در بخشی از این کتاب می خوانیم: مرگ را حق می دانست و به همسرش می گفت، مرگ دست خداست و هر آن امکان دارد انسان طعمه مرگ شود. پس بهتر است کارهای نیکو انجام دهد و اعمال خودش را با قرآن تطبیق دهد. این بیت سعدی را بسیار زمزمه می کرد. (خاطرات هم رزمان شهید) عمر برف است و آفتاب تموز اندکی ماند و خواجه غره هنوز اهل اسراف نبود. همسرش می گوید: «ما به مشهد رفتیم. مقداری نان خرید. گفتم نان زیاد است. گفت: اگر زیاد است به خانه می بریم. گفت: آری. من نان خشک را خیس کرده و می خورم. در جبهه بعضی وقت‌ها رزمندگان نان خشک می‌خورند.» امام خمینی را ابوذر زمان می دانست که با پرچم صداقت بر معاویه‌های زمان خروشید. اطاعت از فرماندهی را واجب و حفظ اسرار جنگ را لازم می شمرد و می گفت: «بیایید برای خدا حرف های ناگفتنی جبهه را در دلتان حفظ کنید.» جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
عباس به روایت همسرش همسر عباس و نامزدی کوتاهشان   عباس آقا پسرعموی بنده بودند که در 29 دی ماه س
راستی دردهایم کو؟: روایتی از زندگی شهید مدافع حرم عباس دانشگر مجموعه روایت‌هایی از اثرگذاری ویژه شهید مدافع‌حرم عباس ‌دانشگر در رفتار و سبک‌زندگی جوانان شهدای مدافع‌حرم، موج جدیدی از اسلام‌خواهی را نه تنها در ایران که در سراسر جهان اسلام ایجاد کرده‌اند. آنها داشته‌های دفاع‌مقدس را غنی کردند و فصول دیگری بر کتاب قطورش افزودند. شهید عباس دانشگر یکی از شهدای مدافع‌حرم دهه‌هفتادی است که روی نسل‌جوان امروزی تاثیرگذاری ویژه‌ای داشته است. شهیدی که خود مصداق بارز تعبیر «جوان مؤمن انقلابی» در کلام مقام معظم رهبری  شد. جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
امروز می‌خواهم از کسی صحبت کنم که همیشه با من است. عده‌ای فکر می‌کنند که بابای من مرده است ولی می‌د
جانا به قلم منصوره قنادیان شهید محرم ترک جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
پرواز از کرانه فرات: خاطرات پاسدار شهید مدافع حرم محمد معافی بریده‌ای از کتاب «پرواز از کرانۀ فرات»؛ خاطرات پاسدار مدافع حرم شهید «محمد معافی» (صفحه 44) نویسنده: سبحان خسروی ناشر: نشر مقاومت عشق و علاقهٔ محمد به رهبر انقلاب ویژه بود. سخنرانی‌های ایشان را دنبال می‌کرد و اگر کسی تهمتی ناروا به ایشان می‌زد با سعه‌صدرو منطق پاسخش را می‌داد و هیچ توهینی را نسبت به شخص ایشان تحمل نمی‌کرد. به معنای واقعی کلمه ولایتمدار بود و با کلام و عملش پیرو راستین رهبر بود. معتقد بود اجتهاد در برابر حرف‌های صریح و شاخص رهبر انحراف است و هیچ‌کس نباید جلوتر یا عقب‌تر از خط و حرف ولی‌فقیه حرکت کند. خیلی از دوستان و اطرافیان به خاطر روش و منش زندگی محمد عاشق رهبری شدند.* * به نقل از پدر شهید جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
بریده‌ای از کتاب «بیست و هفت روز و یک لبخند»؛ روایتی از زندگی‌نامه شهید مدافع حرم، بابک نوری هریس (صفحات 165 تا 167) نویسنده: فاطمه رهبر انتشارات: خط مقدم این بارِ اول نیست؛ بابک، اکثر شب‌ها جای بقیه نگهبانی می‌دهد. علی‌پور متوجه شده وقتی‌که مهرورز نیست و مسئولیت زدن لوح بر عهده‌ی بابک است، بابک طوری ساعت پست خودش را انتخاب می‌کند که بقیه زمان بیشتری برای استراحت داشته باشند. بارها هم شاهد بوده وقت نگهبانیِ بچه‌های دیگر، بابک از خواب بیدار می‌شود، برایشان خوراکی می‌برد و ساعتی کنارشان می‌نشیند تا تنهایی و سکوت خوفناک شب اذیت‌شان نکند. دیگر خیلی‌ها، وقت پست دادن، منتظر بابک‌اند تا برایشان میوه و خوراکی ببرد و دمی هم‌صحبت‌شان شود. بابک از توی جیبش دو سیب درمی‌آورد و یکی را سمت علی‌پور می‌گیرد. لبخندی، کُنج لب رضا می‌نشیند. می‌پرسد: به چی داری فکر می‌کنی، حاجی؟ رضا نگاه می‌چرخاند توی سیاهی. از دور، هرازگاهی صدای تیراندازی می‌آید. سیب را از دست بابک می‌گیرد و می‌گوید: به همه‌چی و هیچ‌چی. - رضا، می‌دونی تو پادگان کسوه که بودیم، خیلی احساس غرور داشتم. - از چی؟ - از این‌که پادگان ما تو چند کیلومتری اسرائیل بود و اون نمی‌تونست هیچ غلطی بکنه. علی‌پور نگاهش می‌کند. بابک با هیجان ادامه می‌دهد: این می‌دونی یعنی چی رضا؟ یعنی که ما صاحب قدرت‌ایم؛ یعنی به اون‌ها هم ثابت شده با ما نمی‌تونن دربیفتن. رضا، ما تو چند کیلومتریِ اون‌ها بودیم و هیچ کاری نتونستن بکنن. هیجان به صدایش اوج می‌دهد: می‌دونی علت همه‌ی این‌ها چیه؟ علی‌پور در سکوت سر تکان می‌دهد. در این مدت، بابک هیچ‌وقت این‌همه حرف نزده بود. بابک در جیب پیراهنش دست می‌کند. قرآن کوچکی درمی‌آورد و زیر لب صلوات می‌فرست و لایش را باز می‌کند: - به خاطر وجود و درایت ایشونه. رضا، این آرامش و امنیت، این غروری رو که من امشب ازش حرف می‌زنم، مدیون بودن این مرد هستیم؛ همه‌ی ما. علی‌پور خم می‌شود روی عکس. تصویر حضرت خامنه‌ای، زیر نور اندک ماه روشن می‌شود. - خیلی دوست دارم ارادتم رو به خودش بدونه. می‌خوام بفهمه یکی از سربازهاش من‌ام و برای خوشحالی و سربلندیِ خودش و کشورش هر کاری می‌کنم. رضا می‌بیند که بابک چطور سریع قطره‌اشک گوشه‌ی چشمش را پاک می‌کند؛ اما خودش را به ندیدن می‌زند و خیره می‌شود به چهره‌ی مردی که سرانگشتان بابک در حال نواختن اوست. جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
احمدرضا بیضائی سه سال از برادر شهیدش بزرگ‌تر است؛ او در مقطع دکترای حرفه‌ای رشته دامپزشکی تحصیل کرده
کتاب «تو شهید نمی‌شوی» روایت‌هایی از حیات جاودانه شهید مدافع حرم، شهید محمودرضا بیضایی با استقبال مخاطبان و توسط انتشارات «راه یار» به چاپ بیست‌ و یکم رسید. جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
ادامه وصیت شهید محمد رضا دهقان امیری قال الحسین (ع): «إن کان دین محمّد لم‌یستقم الاّ بقتلی فیاسی
یک روز بعد از حیرانی زندگی نامه شهید محمد رضا دهقان امیری به قلم فاطمه سلیمانی ازندریانی گزیدۀ کتاب می‌دانی آرزوی دو چیز به دلم ماند. هم دلم می‌خواست یک دل سیر کتکت می‌زدم و هم دلم می‌خواست یک یادگاری از تو داشته باشم. در جریان یادگاری‌ها که هستی. همه را گذاشتند توی ویترین و درش را چندقفله کرده‌اند. از تو فقط چند عکس دارم که آن‌ها را از مهدیه گرفته‌ام. هرچه از تو مانده را مامان فاطمه بلوکه کرده. حتی کم مانده دور ویترین سیم خاردار بکشند. البته حق هم دارند. من اگر بودم شاید دزدگیر هم نصب می‌کردم. چه صحنۀ بامزه ای می‌شود که مثلاً یک نفر مهمان خانۀ شما باشد و بخواهد دور ازچشم بقیه در ویترین را باز کند. آن وقت آژیر دزدگیر رسوایش می‌کند. من هم به قول خودت گوریل شدم وقتی به مهدیه گفتم در ویترین را باز کند و گفت در ویترین چندقفله است و کلیدش را هم احتمالاً یک نفر قورت داده... جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
مسافر آبان کتاب مسافر آبان روایت زندگینامه و خاطرات شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی ست . این کتاب در
مسافر آبان کتاب مسافر آبان روایت زندگینامه و خاطرات شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی ست . این کتاب در هفت فصل با عناوین روزگار مادری ، علاقه و انس ، با هم صمیمی بودیم ، لبخند مصطفی ، نخبه مومن ، دنبالت گشتیم و آماده پرواز با نقل خاطراتی کوتاه از خانواده ، دوستان و آشنایان و همرزمان شهید مطالبی را در مورد اخلاق و سبک زندگی او به همراه آلبوم تصاویر ارائه می دهد .  جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄