رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#غزه #شهدای_قدس
نصب پرچم و پلاکارد
مزین به تصاویر شهدای اخیر
در بالای ورودی قبر استرومردخای (استر مردهخوار!) توسط رزمندگان تکاور فاتحین همدان
✌️✌️☝️☝️
#ماه_رمضان
#قدس
شهدا و نماز
🤲📿🤲
از سن ۱۰ سالگی تا لحظه شهادت در تمام فراز و نشیبهای سیاسی و نظامی، هرگز نمازش ترک نشد.
روزی از یک سفر طولانی و خستهکننده به منزل بازگشت.
پس از استراحت مختصر، شب فرا رسید.
ابراهیم آن شب را به همه خستگیهایش تا پگاه، به نماز و نیایش ایستاد
وقتی مادرش او را به استراحت سفارش نمود، گفت:
مادر! حال عجیبی داشتم. ای کاش به سراغم نمیآمدی و آن حالت زیبای روحانی را از من نمیگرفتی!
#شهید_ابراهیم_همت
نماز مون شهدایی
🥺🤲🥺
به وقت عاشقانه با خدا نزدیک میشیم
التماس دعــای فرج
التماس دعــا ...
#نماز_اول_وقت
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَج
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
•❁꧁-•°❄️🕊❄️°•-꧂❁•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نه مجنونم
که دل بردارم از دوست
مده گر عاقلی بیهوده پندم ...💔
عشق جانم
امام زمانم...
🥺❤️🩹🥺
بیا که دلمان سخت تنگ است...
😭😭😭
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَج
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
#رفیق_شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
•❁꧁-•°❄️🕊❄️°•-꧂❁•
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
چله برای ظهور آقامون💛و پایان چشم انتظاری و شروع سربازی در کنارشون😍 روز سی و نهم چله🌺 یک زیارت عاشور
روز چهلم چله برای ظهور آقامون💛و پایان چشم انتظاری و شروع سربازی در کنارشون😍انشاءالله
روز پایان چله🌺
یک زیارت عاشورا و ۴۰ مرتبه اللهم عجل لولیک الفرج😍🤲🏻
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ماه_رمضان
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَج
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
•❁꧁-•°❄️💛❄️°•-꧂❁•
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
شوخی طبعی ابراهیم... 😁💛🌼
شوخ طبعی
ابراهيم در موارد جدّي بودن كار بسيار جدّيت داشت اما در موارد شوخي و مزاح بسيار انسان خوش مشرب و شوخ طبعي بود و اصلاً يكي از دلايلي كه خيليها جذب ابراهيم ميشدند همين موضوع بود.
ابراهيم در مورد غذا خوردن هم اخلاق خاصي داشت. وقتي غذا به اندازه كافي بود خوب غذا ميخورد و ميگفت: "بدن ما به جهت ورزش و فعاليت زیاد، احتياج بيشتري به غذا داره".
يكبار با يكي از بچههاي محلي گيلانغرب به يه كلهپزي در كرمانشاه رفتن و دو نفري سه دست كامل كلهپاچه خورده بودن! يا وقتي يكي از بچهها ،ابراهيم را براي ناهار دعوت كرده بود براي سه نفر 6 عدد مرغ را سرخ كرده و مقدار زيادي برنج و...آماده كرده بود و چيزي هم اضافه نيامد!
در ايام مجروحيت ابراهيم به ديدنش رفتم و بعد با موتور به منزل يكي از رفقا براي مراسم افطاري (#ماه_رمضان )رفتيم، صاحبخانه از دوستان نزديك ابراهيم بود و خيلي تعارف ميكرد.
ابراهيم هم كه به تعارف احتياج نداشت، كم نگذاشت و تقريباً چيزي از سفره اتاق ما اضافه نيامد.
جعفر هم آنجا بود، بعد از افطار مرتب داخل اتاق مجاور میرفت و دوستانش را صدا ميكرد و يكييكي آنها را ميآورد و ميگفت: " ابرام جون، ايشون خيلي دوست داشتن شما رو ببينن و..." ابراهيم هم كه خيلي خورده بود و به خاطر مجروحيت پاش درد ميكرد مجبور بود به احترام افراد بلند شه و روبوسي كنه. جعفر هم پشت سرشان آروم و بيصدا ميخنديد. وقتي ابراهيم مينشست، جعفر ميرفت و نفر بعدي رو ميآورد و چندين بار اين كار رو تكرار كرد. ابراهيم كه خيلي اذيت شده بود با آرامش خاصي گفت:"جعفر جون ، نوبت ما هم ميرسه!"
شب وقتي ميخواستيم برگرديم ابراهيم سوار موتور من شد و گفت:"اكبر سريع حركت كن"، جعفر هم سوار موتور خودش شد و دنبال ما راه افتاد، فاصله ما با جعفر زياد شده بود كه رسيديم به ايست و بازرسي من ايستادم. ابراهيم سريع گفت: برادر بيا اينجا"، يكي از جوانهاي مسلح جلو اومد و ابراهيم ادامه داد: "دوست عزيز، بنده جانباز هستم و اين آقاي راننده هم از بچههاي سپاه هستن. يه موتور دنبال ما داره مياد كه..."، بعد كمي مكث كرد و گفت:" من چيزي نگم بهتره فقط خيلي مواظب باشين. فكر كنم مسلحه" و بعد هم گفت: "بااجازه" و حركت كرديم.
حدود صد متر جلوتر رفتم توي پيادهرو و ايستادم. دوتايي داشتيم ميخنديديم كه موتور جعفر رسيد، سه چهار نفر مسلح دور موتور رو گرفتن و بعد متوجه اسلحه كمري جعفر شدن و ديگه هر چي ميگفت كسي اهميت نميداد و... تقريباً نيم ساعت بعد مسئول گروه اومد و حاج جعفر رو شناخت و كلي معذرت خواهي كرد و به بچههاي گروهش گفت:"ايشون، حاج جعفر از فرماندهان سپاه هستن".
بچههاي اون گروه، با خجالت از ايشون معذرت خواهي كردن و جعفر هم كه خيلي عصباني شده بود. بدون اينكه حرفي بزنه اسلحهاش رو تحويل گرفت و سوار موتور شد و حركت كرد.كمي جلوتر كه اومد با تعجب ابراهيم رو ديد كه در پياده رو ايستاده و شديد ميخنده. تازه فهميد كه چه اتفاقي افتاده و چرا اون رو متوقف کرده بودن. ابراهيم جلو اومد ،جعفر رو بغل كرد و بوسيد. اخماي جعفر بازشد و او هم خندهاش گرفت و با خنده همه چيز تمام شد ...
✌️😁😅😁✌️
کاش منم مثل داداشم بودم 🥺🤲🥺
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ
قهرمان من
برادر شهیدم
رفیق آسمانی من
سرباز آقا امام زمان
#شهید_ابراهیم_هادی
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
•❁꧁-•°❄️🕊❄️°•-꧂❁•
6.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌 کــلامشهـــید
• حجاب •
• تلنگر •
اگر خدا
شهادت رو نصیبمون کرد
بنده از شهدایی هستم که
حتما یقهی بیحجاب ها رو میگیرم اون دنیا ...
#شهید_جواد_محمدی
حواسمون باشه
✌️☝️✌️
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَج
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
•❁꧁-•°❄️🕊❄️°•-꧂❁•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختری که خوابه
ولی ملائکه براش گناه مینویسند 😳❗️
عکسای چهره ساده و..... رو هم منتشر نکنید
که اینا هم، خودشون زمینهساز اشتباهات بعدی میشن
🧕 #عفاف_و_حجاب
🌱 #حجاب
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَج
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
•❁꧁-•°❄️🕊❄️°•-꧂❁•
11.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 خاطرهگویی شهید زاهدی عزیز رحمتاللهعلیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
شهادت در #ماه_رمضان
آزادی #قدس آزادی جهان است