اللهم عجل لولیک الفرج
توکه یک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد
حیف باشدکه توباشی ومرا غم ببرد
التماس دعا😢
https://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
🔴 #علمدار
✨ زندگینامه شهید سید مجتبی علمدار
قسمت 0⃣3⃣
رفتم وضو بگيرم و آماده شوم براي نماز صبح. آرام حرکت کردم تا به نمازخانه ی گردان رسیدم. هنوز ساعتی تا اذان صبح مانده بود. جلوی نمازخانه يك جفت كتانی چيني بود. توجهم به آن جلب شد. نزديك كه رفتم متوجه شدم كسي در نمازخانه مشغول مناجات با خداوند است. او به شدت اشك مي ريخت. آنقدر شديد گريه ميكرد كه به فكر فرورفتم. با خود گفتم:
« خدايا اين چه كسي است كه در دل شب اين گونه گريه مي كند؟!»
خواستم بروم داخل، ولي گفتم خلوتش را به هم نزنم. پشت در ايستادم. گريه هاي او در من هم اثر كرد. ناخواسته به حال او غبطه خوردم. خودم را سرزنش مي كردم و اشك مي ريختم.
با خودم گفتم:
« ببین این بچه بسیجی ها چطور قدر این لحظات را مي دانند. ببین چطور با خدا خلوت کرده اند. »
هنوز نتوانسته بودم تشخيص دهم آن فرد چه كسي است؟
از جلوی نمازخانه رفتم و موقع اذان برگشتم و وارد نمازخانه شدم. او رفته بود. وقتي به محل مناجات آن شخص رسيدم باورم نمي شد! هنوز محل مناجات او از اشك چشمانش خيس بود! خیلی دوست داشتم بدانم آن شخص چه کسی است. کفش کتانی او حالت خاصی داشت.
روز بعد به پاهای بچه ها خیره شدم. بالاخره همان كتانی را در پاي او دیدم؛ " سید خوبي های گردان، سيد مجتبي علمدار . "
🌱 راوی: رضا علیپور و یکی از دوستان شهید
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
🔴 #علمدار
✨ زندگینامه شهید سید مجتبی علمدار
قسمت 1⃣3⃣
💫 شخصیت
چهره ای محزون داشت. مي توانستی در چهره اش سیمای یاران اهل بیت ( علیهم السلام ) را مشاهده کنی؛ زيرا بزرگان دین ما گفته اند:
« هر کس به قومی شبیه شود از آنها خواهد شد و با آنها محشور مي شود. »
شخصیتی پرجاذبه و وصف نشدني داشت. ویژگی هایی که برای انسان کامل برشمرده اند در او جمع بود. همه به او احترام مي گذاشتند. شخصیت سید از همان کودکی به خوبی شکل گرفت. با حضور در جبهه گوهره ی وجودی او بیشتر پر و بال یافت.
همه ی بستگان و اهل فامیل روی او حساب خاصی داشتند. مادر، او را الگو و معلم خود مي دانست.
کم حرف بود. به هرچه که از دین مي دانست عمل مي کرد. به کوچک و بزرگ احترام مي گذاشت. با هر کس مناسب با سن و سالش سخن مي گفت. حق الناس بسیار برایش مهم بود. اگر ناخواسته کاری انجام مي داد و بعد متوجه مي شد که کسی از او دلگیر شده، تا او را راضی نمي کرد آرام نمي گرفت. مي گفت:
« خدا از حق خودش ميگذرد ولی از حق مردم نمي گذرد. »
خودش هرگز اشتباهات دیگران را به دل نمي گرفت. سعی مي کرد با رفتار یا عمل پسندیده ای طرف مقابلش را متوجه اشتباهش کند.
دائم به مادر و خواهر درباره ی حفظ حجاب و عفاف سفارش مي کرد.
مي گفت:
« باید خانم زینب کبری ( سلام الله علیها ) الگوی شما باشد. »
بسیار روی این موضوع حساس بود. یکبار از منطقه به مرخصی آمده بود. با رفقایش رفته بودند بازار. با دیدن وضع حجاب در آن محل با عده ای درگیرشدند! نهایتًا کارشان به کلانتری کشید. مأموران به آنها گفته بودند:
« شما مگر کی هستید که دعوا راه انداخته اید!؟ »
سید هم در جواب گفته بود:
« وقتی ما جبهه هستیم شما اینجا چه مي کنید که حالا شهر مذهبی ما به این روز در آمده؟ »
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
🔴 #علمدار
✨ زندگینامه شهید سید مجتبی علمدار
قسمت 2⃣3⃣
سید واقعًا پا بر روی نفسانیات خود گذاشته بود. همه از تواضعش درس اخلاق مي گرفتند. هنگام صحبت، حجب و حیا در چهره اش موج ميزد.
هر کس در مسئله ای نیاز به مشورت داشت بهترین گزینه اش سید بود.
حقوقش کم بود ولی با این حال به دیگران بسیار کمک مي کرد. اوایل به خاطرکمک به اسلام و دفاع از دین و جبهه حقوقش را نمي گرفت. وقتی در سپاه مشغول بود یک دستگاه تلویزیون و پنکه در قرعه کشی برنده شد. فهمید یکی ازدوستان پاسدار به خاطر همین وسایل با همسرش مشکل پیدا کرده. بدون اینکه کسی مطلع شود آنها را به او بخشید.
سید آنقدر خوش برخورد بود که جوانان مشکل دار نیز جذب او مي شدند. سید هم به آنها بها مي داد و برایشان ارزش قائل مي شد. و همین امر باعث مي شد که آنها به سمت هیئت و اهل بیت (علیهم السلام ) کشیده شوند.
دائم ذکر مي گفت. علاقه زیادی به خواندن قرآن داشت. هر روز یک جزء از قرآن مجید را بالحنی خوش تلاوت مي کرد. به سبک قرائت استاد غلوش. قرآن را به زیبایی تلاوت مي کرد.
نماز جماعت را ترک نمي کرد. برای نماز جماعت اغلب به مسجد جامع مي رفت و برادرانش را نیز سفارش به نماز اول وقت مي كرد.
گاهی نماز جماعت را در میادین شهر برگزار مي کرد تا بقیه نیز به نمازجماعت تشویق شوند. سید هرچه داشت از نمازش بود. در کودکی هر وقت مشغول بازی
بود و موقع نماز مي رسید بازی را رها مي کرد و مي گفت نماز واجب تر است.
او به فرمایش حضرت علی( علیه السلام ) به خوبی عمل مي کرد آنگاه که فرمودند:
« ه
ر کس به مسجد رفت و آمد کند از موارد زیر بهره گیرد: برادری که در راه خدا با اورفاقت کند، علمی جدید، رحمتی که در انتظارش بوده، پندی که از هلاکت نجاتش دهد، سخنی که موجب هدایتش شود و ترک گناه. »(1)
با دوستانش بسیار صمیمی بود. به خصوص همرزمانش. سید، اتاق مجزا داشت. هر بار که با چند نفر از دوستانش از منطقه برمي گشتند به آنجا مي رفت. پدر و مادر هم با افتخار از آنها پذیرایی مي کردند. سید هر بار هم عازم منطقه مي شد غسل شهادت مي کرد.
وقتی با نامحرم صحبت مي کرد سرش را پایین می انداخت. وقتی برای کمک به پدرش به مغازه کفاشی مي آمد، اگر خانمی وارد مغازه مي شد، کتابی در دست مي گرفت و سرش را بالا نمي آورد. مي گفت:
« بابا شما جواب بده. »
او مي دانست که پیامبر (ص) در این باره فرموده اند:
« چشمان خود را از نامحرم
ببندید تا عجایب را ببینید. »
----------------------------------------
1. مواعظ العددیه، ص 281.
2. میزان الحکمه، ج10، ص 7
⬅️ ادامه دارد....
farahmanddoa-ahd(www.sahebzaman.org).mp3
زمان:
حجم:
1.22M
💚۰|#قرار_صبحگاهی🍃
#دعــاے_عهـــد»
🎤 محسن فرهمند
📝عهد بستم همه ی نوکری و اشکم را
💥نذر تعجیل فرج،هدیه به ارباب کنم
قرائت دعای فرج به نیت تعجیل در #ظهور_مولا (عج )هر روز صبح
#thepromisedsaviour
🔸🔸بيستم فروردين ماه سالروز شهادت سيدمرتضي آويني🔸🔸
🔸روز هنرانقلاب اسلامي و روز بسيج هنرمندان
با عنوان 🔸هنرمندبسيجي،🔸نگاه انقلابي و
🔸جهادهنري گرامي باد.🌷
راه طی شده...
🔻تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم. من از راه طی شده با شما حرف می زنم ... باید در جستجوی حقیقت بود و این متاعی است که هر کسی براستی طالبش باشد، آنرا خواهد یافت و در نزد خویش نیز خواهد یافت. .. بنده با یقین کامل می گویم که تخصص حقیقی در سایه تعهد اسلامی بدست می آید و لاغیر...
🔸🔸 @Refighe_Shahidam313🔸🔸
745.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💖سلام ۱۴ صلوات به نیابت از امام عصر علیه السلام تقدیم به پیشگاه امام کاظم ، امام رضا، امام جواد و امام هادی علیهم السلام.💖
💖امیرالمؤمنین علیه السلام: 💖
شما را از منافقان می ترسانم, زیرا آنها گمراه و گمراه کننده اند، خود خطاکارند و دیگران را هم به خطا اندازند، هر زمان به رنگى در مى آيند و به قيافه هاى ديگرى خودنمايى مى کنند»
نهج البلاغه خطبه ۱۹۴