رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
سلام و نور
🌹☘به نیت سلامتی و تعجیل ظهور امام زمان (عج)
🚩یک زیارت عاشورا و ۱۰۰ گل🌷 صلوات 📿 در ماه #صفر میخوانیم و ثواب آن را هدیه میدیم به
روح پاک و مطهر شهید روز سی ام
شهیدعلی نظری🌹☘
#چله_شهدا
#رفیق_شهیدم
@Refighe_Shahidam313
سلام و نور
🌹☘به نیت سلامتی و تعجیل ظهور امام زمان (عج)
🚩یک زیارت عاشورا و ۱۰۰ گل🌷 صلوات 📿 در ماه #صفر میخوانیم و ثواب آن را هدیه میدیم به
روح پاک و مطهر شهیدان روز سی و دوم
شهدای گمنام💛🌹☘
#چله_شهدا
#رفیق_شهیدم
@Refighe_Shahidam313
دعای ماه صفر.mp3
زمان:
حجم:
383.9K
اعمال ماه صفر؛ بدان كه اين ماه معروف به نحوست است و براى رفع نحوست هيچ چيز بهتر از تصدق و ادعيه و استعاذات وارده نيست اگر کسی خواهد که محفوظ ماند از بلاهای نازله در این ماه در هر روز ده مرتبه این دعا را بخواند چنانكه محدث فيض و غيره فرموده
يَا شَدِيدَ الْقُوَى وَ يَا شَدِيدَ الْمِحَالِ يَا عَزِيزُ يَا عَزِيزُ يَا عَزِيزُ
اى سخت نيرو و اى سختگير اى با عزت اى عزيز اى با عزت
ذَلَّتْ بِعَظَمَتِكَ جَمِيعُ خَلْقِكَ فَاكْفِنِي شَرَّ خَلْقِكَ يَا مُحْسِنُ يَا مُجْمِلُ يَا مُنْعِمُ يَا مُفْضِلُ
از بزرگيت تمام خلقت در پيشگاه تو خوار است پس شر خلقت را از من كفايت فرما اى احسان كننده اى نيكوكار اى نعمت بخش اى عطا ده
يَا لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
اى كه نيست معبود حقى جز تو منزهى تو بدرستى كه من از ظالمانم پس اجابت كرديم برايش و نجاتش داديم از غم و همچنين نجات دهيم مؤمنان را
وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ
و رحمت خداى بر محمد و آل پاك و پاكيزه اش
دعای #ماه_صفر
#صفر
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅══❁🦋❁══┅┄
ماه #صفر تمام شد اما عزا بپاست
این هفته هفته ی غم اولاد مصطفاست
جایِ غدیر را سخن دشمنان گرفت
این بدعتی که شد خودش آغاز ماجراست
راه سخیفِ اهل سقیفه شروع شد
پایانِ کار، خانه نشینیِ مرتضاست
با مهرِ حیدر است که عالم بنا شده
دنیای بی ولای علی پوچ و بی بهاست
بیعت نکرد بیتِ علی با خلیفه ای
راه غدیر و راه سقیفه ز هم جداست
دشمن سه بار حمله بر این خانه کرده است
بیتی که داغدار غم ختم الانبیاست
یا صاحب الزمان نظری کن به پشت در
این مادر شماست که در بین شعله هاست
محسن به پشت در به چه جرمی شهید شد؟!
قلب امام عصر بر این غصه مبتلاست
ای وای از غلاف… مرا می کشد همین…
…ردی که روی بازوی ریحانه ی خداست
کوچه مقدّم است به گودال قتلگاه
زیرا مدینه نقطه ی آغاز کربلا است
ای منتقم به خاطر مادر دگر بیا
بر محسن بن علی ، گل پرپر دگر بیا....
.
اللهم_عجل_فرج_منتقم_الزهرا
سلام الله عليهما
.
.
ما از غمتان هنوز مشکی پوشیم
عید دل ما روز ظهور است فقط
.
از شادیتان شاد شویم آن روزی
برپا بشود حکومت عدل فقط
.
اعیاد ربیع ز راه خواهد آمد
در روز ز پا فتادن خصم فقط
.
اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
|•🦋•|
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅══❁🦋❁══┅┄
در میان عاشقان
عطر حضورت میرسد
با ظهور اربعین بوی ظهورت میرسد ✨
بسکه در ماه صفر
عالم حسینی میشود
از مسیر کـربلا امـواج نـورت میرسد✨
با چه شوقی
اهل ایمان راهـپیمایی کنند
کاروان در کاروان بوی عبورت میرسد✨
یالثـارات الحـسـیـنت میشود نزدیکـتـر
این، اَناالمهدی ست کز قلب صبورت میرسد
🤲🖤🤲
❤️🩹🥀❤️🩹
#صفر
#اربعین
#ماه_صفر
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💚⃞🌿️
جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
•❁꧁-•°☘🥀☘°•-꧂❁•
2.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 دعا ی هر روز #ماه_صفر 🌙
در مفاتــیح الجـــنان آمده است ڪه
اگر ڪسی خواهد ڪه محفوظ ماند
از بــلاهای نازله در این مــــاه در هر
روز ۱۰ مرتبه این دعــا را بخواند
#صفر
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💚⃞🌿️
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
•❁꧁-•°☘🥀☘°•-꧂❁•
📓در مفاتیح الجنان آمده است
👌 که اگر کسی خواهد که محفوظ ماند از بلاهای نازله در این ماه
✌️در هر روز ده مرتبه این دعا را بخواند
#ماه_صفر
#صفر
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
•❁꧁-•°🌸°•-꧂❁•
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
ـــــ ـ ـــــ ـ ـــــ ـ▪️◾️💠▪️◾️ـ ـــــ ـ ـــــ ـ ـــــ 📝واى بر تو! آب را بر كودكان حسين بسته اى و
📕⚫️📕⚫️📕 🌿﷽🌿
⚫️📕⚫️📕
📕⚫️
⚫️
☆ با کــاروان عــشـق☆
● برنامه بیست و هفتم
📝امام حسين(ع) كنار خيمه نشسته است. بىوفايى كوفيان دل او را به درد آورده است.
لحظاتى خواب به چشم آن حضرت مى آيد. در خواب مهمان جدّش پيامبرمى شود. پيامبر به ايشان مى فرمايد: "اى حسين! تو به زودى، مهمان ما خواهى بود".
صداى هياهوى سپاه كوفه به گوش مى رسد! زينب(س) از خيمه بيرون مى آيد و نگاهى به صحراى كربلا مى كند.
📌خداى من! حمله كوفيان آغاز شده است. آنها به سوى ما مى آيند. شمشيرها و نيزه ها در دست، همچون سيل خروشان در حركت اند.
زينب(س) سراسيمه به سوى خيمه برادر مى آيد، امّا مى بيند كه برادرش، سر روى زانو نهاده و گويى خوابش برده است. نزديك مى آيد و كنار او مى نشيند و به آرامى مى گويد: "برادر! آيا اين هياهو را مى شنوى؟ دشمنان به سوى ما مى آيند".
🏴امام سر خود را از روى زانوهايش بلند مى كند. خواهر را كنار خود مى بيند و مى گويد: "اكنون نزد پيامبر بودم. او به من فرمود: به زودى مهمان من خواهى بود".
زينب(س) نگاهى به برادر دارد و نيم نگاهى به سپاهى كه به اين طرف مى آيند. او متوجّه مى شود كه بايد از برادر دل بكند. برادر عزم سفر دارد. اشكى كه در چشمان زينب(س) حلقه زده بود فرو مى ريزد.
گريه او به گوش زن ها و بچّه ها مى رسد و موجى از گريه در خيمه ها به پا مى شود.
امام به او مى فرمايد: "خواهرم، آرام باش!".
✳️سپاه كوفه به پيش مى آيد. امام از جا برمى خيزد و به سوى برادرش عبّاس مى رود و مى فرمايد: "جانم فدايت!".
درست شنيدى، امام حسين(ع) به عبّاس چنين مى گويد: "جانم فدايت، برو و ببين چه خبر شده است؟ اينان كه چنين با شتاب مى آيند چه مى خواهند؟".
💠عبّاس بر اسب سوار مى شود و همراه بيست نفر از ياران امام به سوى سپاه كوفه حركت مى كند. چهره مصمّم و آرام عبّاس، آرامش عجيبى به خيمه نشينان مى دهد. آرى! تا عبّاس پاسدار خيمه هاست غم به دل راه ندارد.
🔹عباس، پسر على(ع)، شير بيشه ايمان مى غرّد و مى تازد.
گويا حيدر كرّار است كه حمله ور مى شود. صداى عبّاس در صحراى كربلا مى پيچد. سى و سه هزار نفر، يك مرتبه، در جاى خود متوقّف مى شوند.
ــ شما را چه شده است؟ از اين آشوب و هجوم چه مى خواهيد؟
ــ دستور از طرف ابن زياد آمده است كه يا با يزيد بيعت كنيد يا آماده جنگ باشيد.
ــ صبر كنيد تا پيام شما را به امام حسين(ع) برسانم و جواب بياورم.
🔶عبّاس به سوى خيمه امام حسين(ع) برمى گردد.
بيست سوار در مقابل هزاران نفر ايستاده اند. يكى از آنها حبيب بن مظاهر است. ديگرى زُهير و... اكنون بايد از فرصت استفاده كرد و اين قوم گمراه را نصيحت كرد.
حَبيب بن مظاهر رو به سپاه كوفه مى كند و مى گويد: "روز قيامت چه پاسخى خواهيد داشت وقتى كه پيامبر از شما بپرسد چرا فرزندم را كشتيد؟"
▪️در ادامه زُهير به سخن مى آيد: "من خير شما را مى خواهم. از خدا بترسيد. چرا در گروه ستم كاران قرار گرفته ايد و براى كشتن بندگان خوبِ خدا جمع شده ايد".
يك نفر از ميان جمعيّت مى گويد:
ــ زُهير! تو كه طرفدار عثمان بودى. پس چه شد كه اكنون شيعه شده اى و از حسين طرفدارى مى كنى؟
ــ من به حسين نامه ننوشته بودم و او را دعوت نكرده و به او وعده يارى نيز، نداده بودم، امّا در راه مكّه، راه سعادت خويش را يافتم و شيعه حسين شدم. او فرزند پيامبر ماست. من آماده ام تا جان خود را فداى او كنم تا حقّ پيامبر را ادا كرده باشم.
♦️آرى، آنها آن قدر كوردل شده اند كه گويى اصلا سخنان حبيب و زهير را نشنيده اند.
⚫️
📕⚫️
⚫️📕⚫️📕
📕⚫️📕⚫️📕
ویژه ماه محرم و صفر
#امام_حسین #ماه_صفر #صفر
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
📕⚫️📕⚫️📕 🌿﷽🌿 ⚫️📕⚫️📕 📕⚫️ ⚫️ ☆ با کــاروان عــشـق☆ ● برنامه بیست و هف
📕⚫️📕⚫️📕
⚫️📕⚫️📕
📕⚫️
⚫️
▪️عبّاس خدمت امام حسين(ع) مى آيد و سخن سپاه كوفه را باز مى گويد.
امام مى فرمايد: "عبّاسم! به سوى اين سپاه برو و از آنها بخواه تا يك شب به ما فرصت بدهند. ما مى خواهيم شبى ديگر با خداى خويش راز و نياز كنيم و نماز بخوانيم. خدا خودش مى داند كه من چقدر نماز و سخن گفتن با او را دوست دارم".
عبّاس به سرعت باز مى گردد. همه نگاه ها به سوى اوست. به راستى، او چه پيامى آورده است؟
او در مقابل سپاه كوفه مى ايستد و مى گويد: "مولايم حسين از شما مى خواهد كه امشب را به ما فرصت دهيد".
🔹سكوت بر سپاه كوفه حاكم مى شود. پسر پيامبر يك شب از ما فرصت مى خواهد. عمرسعد سكوت را مى شكند و به شمر مى گويد: "نظر تو در اين باره چيست؟" امّا شمر نظرى نمى دهد.
عمرسعد نگاهى به فرماندهان خود مى كند و نظر آنها را جويا مى شود. آنها هم سكوت مى كنند، در حالى كه همه در شك و ترديد هستند. از يك سو مى خواهند هر چه زودتر به وعده هاى طلايى ابن زياد دست يابند و از سويى ديگر امام حسين(ع) از آنها يك شب فرصت مى خواهد.
اين جاست كه فرمانده نيروهاى محافظ فرات ( عمرو بن حجّاج ) سكوت را مى شكند و مى گويد: "شما عجب مردمى هستيد! به خدا قسم، اگر كفّار از شما چنين درخواستى مى كردند، مى پذيرفتيد. اكنون كه پسر پيامبر چنين خواسته اى را از شما دارد، چرا قبول نمى كنيد؟"
⚜همه منتظر تصميم عمرسعد هستند. به راستى، او چه تصميمى خواهد گرفت؟ عمرسعد فكر مى كند و با زيركى به اين نتيجه مى رسد كه اگر الآن دستور حمله را بدهد، نيروهايش روحيّه لازم را نخواهند داشت.
او دستور عقب نشينى مى دهد و سپاه كوفه به سوى اردوگاه باز مى گردد. عبّاس و همراهانش نيز، به سوى خيمه ها باز مى گردند.
⚫️تنها امشب را فرصت داريم تا نماز بخوانيم و با خدا راز و نياز كنيم.
● ادامه دارد...
⚫️
📕⚫️
⚫️📕⚫️📕
📕⚫️📕⚫️📕
#امام_حسین #ماه_صفر #صفر
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
📕⚫️📕⚫️📕 ⚫️📕⚫️📕 📕⚫️ ⚫️ ▪️عبّاس خدمت امام حسين(ع) مى آيد و سخن سپاه كوفه را ب
ـــــ ـ ـــــ ـ ـــــ ـ▪️◾️💠▪️◾️ـ ـــــ ـ ـــــ ـ ـــــ
🌿﷽🌿
با کاروان عشق ویژه ماه محرم و #صفر
☆ با کــاروان عــشـق☆
● برنامه بیست و هشتم
⚡️غروب روز تاسوعا نزديك مى شود. امام در خيمه خود نشسته است.
پس از آن همه هياهوى سپاه كوفه، اكنون با پذيرش پيشنهاد امام، سكوت در اين دشت حكم فرماست و همه به فردا مى انديشند.
💥صدايى سكوت صحرا را مى شكند: "كجايند خواهر زادگانم؟".
با شنيدن اين صدا، همه از خيمه ها بيرون مى دوند.
آنجا را نگاه كن! اين شمر است كه سوار بر اسب و كمى دورتر، رو به خيمه ها ايستاده و فرياد مى زند: "خواهر زادگانم! كجاييد؟ عبّاس كجاست؟ عبدالله و عثمان، فرزندان اُمُّ البَنين كجا هستند؟"
💫شمر نقشه اى در سر دارد. او ساعتى پيش، شاهد شجاعت عبّاس بود و ديد كه او چگونه سپاهى را متوقّف كرد. به همين دليل تصميم دارد اين مرد دلاور، عبّاس را از امام حسين(ع) جدا كند.
او مى داند عبّاس به تنهايى نيمى از لشكر امام حسين(ع) است. همه دل ها به او خوش است و آرامش اين جمع به وجود اوست.
حتماً مى دانى كه اُم ّالبَنين، مادر عبّاس و همسر حضرت على(ع) و از قبيله بنى كِلاب است. شمر نيز، از همان قبيله است و براى همين، عبّاس را خواهر زاده خود خطاب مى كند.
بار ديگر صدا در صحرا مى پيچد: "من مى خواهم عبّاس را ببينم"، امّا عبّاس پشت خيمه ايستاده و جواب او را نمى دهد. او نمى خواهد بدون اجازه امام با شمر هم كلام شود.
🌴امام حسين(ع) او را صدا مى زند: "عبّاسم! درست است كه شمر آدم فاسقى است، امّا صدايت مى كند. برو ببين از تو چه مى خواهد؟".
اگر امر امام نبود او هرگز جواب شمر را نمى داد.
عبّاس سوار بر اسب، خود را به شمر مى رساند و مى گويد:
ــ چه مى گويى و چه مى خواهى؟
ــ تو خواهر زاده من هستى. من برايت امان نامه آورده ام و آمده ام تا تو را از كشته شدن نجات دهم.
ــ نفرين خدا بر تو و امان نامه ات. ما در امان باشيم و فرزند پيامبر در ناامنى باشد؟ دستانت بريده باد، اى شمر! تو مى خواهى ما برادر خود را رها كنيم، هرگز!
🍂پاسخ فرزند على(ع) آن قدر محكم و قاطع بود كه جاى هيچ حرفى نماند.
شمر كه مى بيند نقشه اش با شكست روبرو شده خشمگين و خجل به سوى اردوگاه سپاه كوفه برمى گردد.
عبّاس هم به سوى خيمه ها مى آيد. چه فكرى كرده بود آن شمر سيه دل؟ عبّاس و جدايى از حسين(ع)؟ عبّاس و بی وفايى و پيمان شكنى؟ هرگز!
اكنون عبّاس نزديك خيمه هاست. نگاه كن! همه به استقبالش مى آيند. خيمه نشينان، بار ديگر جان مى گيرند و زنده مى شوند. گويى كلام عبّاس در پشتيبانى از حسين(ع)، نسيم خنكى در صحراى داغ كربلا بود.
عبّاس، با ادب و تواضع از اسب پياده مى شود و خدمت امام حسين(ع) مى رسد. تبسمى شيرين بر لب هاى امام نشسته است. آرى! تماشاى قامت رشيد عبّاس چه شوق و لذّتى به قلب امام مى بخشد.
امام دست هاى خود را مى گشايد و عبّاس را در آغوش مى گيرد و مى بوسد.
🍃امشب همراه من باش! امشب، شب جمعه، شب عاشوراست.
به چشم هايت التماس كن كه به خواب نرود امشب شورانگيزترين شب تاريخ است.
آن طرف را نگاه كن كه چگونه شيطان قهقهه مى زند. صداى پاى كوبى و رقص و شادمانيش در همه جا پيچيده و گويى ابليس امشب و در اين جا، سى و سه هزار دهان باز كرده و مى خندد!
اين طرف صداها آرام است. همچون صداى آبى زلال كه مى رود تا به دريا بپيوندد.
🌿آيا صداى تپش عشق را مى شنوى؟ همه فرشتگان آمده اند تا اشكِ دوستان خدا را كه بر گونه ها نشسته است ببينند. عدّه اى در سجده اند و عدّه اى در ركوع. زمزمه هاى تلاوت قرآن به گوش مى رسد.
عمرسعد نيروهاى گشتى اش را به اطراف خيمه هاى امام فرستاده تا اوضاع اردوگاه امام را، براى او گزارش كنند.
يكى از آنها هنگامى كه از نزديكى خيمه ها عبور مى كند، فرياد مى زند: "خدا را شكر، كه ما خوبان از شما گنهكاران جدا شديم!".
📌بُرير اين سخن را مى شنود و با خود مى گويد: عجب! كار به جايى رسيده است كه اين نامردان افتخار مى كنند كه از امام حسين(ع)جدا شده اند؟ يعنى تبليغات عمرسعد با آنها چه كرده است؟
اكنون بُرير با صداى بلند فرياد مى زند:
ــ خيال مى كنى كه خدا تو را در گروه خوبان قرار داده است؟
ــ تو كيستى؟
ــ من بُرَير هستم.
ــ اى بُرَير! تو را مى شناسم.
ــ آيا نمى خواهى توبه كنى و به سوى خدا باز گردى؟
معلوم است كه جواب او منفى است. قلب اين مردم آن قدر سياه شده كه ديگر سخن هيچ كس در آنها اثرى ندارد.
به هرحال، اين جا همه مشغول نماز و دعا هستند. البته خيال نكن كه فقط امشب شب دعا و نماز است. اكنون اوّل شب است. بايد منتظر بمانيم تا نگهبانان عمرسعد به خواب بروند، آن گاه كارهاى زيادى هست كه بايد انجام دهيم.
امام حسين(ع) براى امشب چند برنامه دارد.
ـــــ ـ ـــــ ـ ـــــ ـ▪️◾️💠▪️◾️ـ ـــــ ـ ـــــ ـ ـــــ
#امام_حسین #صفر
ارسالی اعضا 📨
میگفت:
تو هیئت وسط روضه خونی،
یه دختر سه ساله آوردن؛
چون همه داشتن گریه میکردن
و لطمه میزدن
روضهخون ازش پرسید:
«از اینجا نمیترسی که؟!»
گفت: «نه، عموم اینجا نشسته!»
مجلس ریخت به هم:)💔
#خانوم_سه_ساله
۵ماهر#صفر
سالروز#شهادت_حضرت_رقیه بر ساحت مقدس امام عصر و تمام شیعیان تسلیت
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💚⃞🌿️
جهت تعجیل در فرج آقا امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
•❁꧁-•°☘🥀☘°•-꧂❁•
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
📕⚫️📕⚫️📕 ⚫️📕⚫️📕 📕⚫️ ⚫️ ✅اكنون امام مى فرمايد: "خداوند به شما جزاى خير دهد! بد
ـــــ ـ ـــــ ـ ـــــ ـ▪️◾️💠▪️◾️ـ ـــــ ـ ـــــ ـ ـــــ
🌿﷽🌿
با کاروان عشق
ویژه برنامه ماه محرم و #صفر
☆ با کــاروان عــشـق☆
● برنامه سی ام
✨به راستى كه شما از بهترين ياران هستيد. چه استوار مانديد و از بزرگ ترين امتحان زندگى خويش سر بلند بيرون آمديد. تاريخ همواره به شما آفرين مى گويد.
اكنون امام حسين(ع) نگاهى به ياران خود مى كند و مى فرمايد: "سرهاى خود را بالا بگيريد و جايگاه خود را در بهشت ببينيد".
✅همه، به سوى آسمان نگاه مى كنند. پرده ها كنار مى رود و بهشت نمايان مى شود. خداى من! اين جا بهشت است! چقدر با صفاست!
امام تك تك ياران خود را نام مى برد و جايگاه و خانه هاى بهشتى آنها را نشانشان مى دهد. بهشت در انتظار شماست. آرى! امشب بهشت، بى قرار شما شده است.
🍃براى لحظاتى سراسر خيمه غرق شادى و سرور مى شود. همه به يكديگر تبريك مى گويند، بهترين جاى بهشت! آن هم در همسايگى پيامبر! فرشتگان با تعجّب از مقام و جايگاه شما، همه صف بسته اند و منتظر آمدن شمايند. شما مى رويد تا نام خود را در تاريخ زنده كنيد.
به راستى كه دنيا ديگر يارانى به باوفايى شما نخواهد ديد.
🌴هنوز ياران در حضور امام هستند و از هم نشينى با امام و شنيدن رضايت خدا و زيبايى هاى بهشتى كه در انتظار آنهاست، لذت مى برند.
اكنون امام حسين(ع) برنامه هاى امشب را مشخّص مى كند. ايشان همراه با ياران خود از خيمه بيرون مى آيد.
شب از نيمه گذشته است. سپاه كوفه پس از ساعت ها رقص و پايكوبى به خواب رفته اند. اوّلين دستور امام اين است كه فاصله بين خيمه ها كم شود و خيمه زنان و كودكان در وسط قرار گيرد.
چرا امام اين دستور را مى دهد؟ بايد اندكى صبر كنيم.
خيمه ها با نظمى جديد و نزديك به هم بر پا مى شود. امام دستور مى دهد تا سه طرف خيمه ها، خندق ( چاله عميق ) حفر شود.
همه ياران شروع به كار مى كنند. كارى سخت و طاقت فرساست، فرصت هم كم است.
🔰در تاريكى شب همه مشغول كاراند. عدّه اى هم نگهبانى مى دهند تا مبادا دشمن از راه برسد. كار به خوبى پيش مى رود و سرانجام سه طرف اردوگاه، خندق حفر مى شود.
امام از چند روز قبل دستور داده بود تا مقدار زيادى هيزم از بيابان جمع شود. اكنون دستور مى دهد تا هيزم ها را داخل خندق بريزند.
با آماده شدن خندق يك مانع طبيعى در مقابل هجوم دشمن ساخته شده و امام از اجراى اين طرح خشنود است.
امام به ياران خود مى گويد: "فردا صبح وقتى كه جنگ آغاز شود، دشمن تلاش مى كند كه ما را از چهار طرف مورد حمله قرار دهد، آن هنگام اين چوب ها را آتش خواهيم زد و براى همين دشمن فقط از روبرو مى تواند به جنگ ما بيايد".
✅حالا مى فهمم كه امام از اين طرح چه منظورى دارد.
برنامه بعدى، آماده شدن براى شهادت است. امام از ياران خود مى خواهد عطر بزنند و خود را براى شهادت آماده كنند.
فردا روز ملاقات با خداست. بايد معطّر و آراسته و زيبا به ديدار خدا رفت.
❇️نگاه كن! امشب، برير، چقدر شاداب است! او زبان به شوخى باز كرده است.
همه شگفت زده مى شوند. هيچ كس بُريَر را اين چنين شاداب نديده است. چرا، امشب شورِ جوانى دارد؟ چرا از لبخند و شوخى لب فرو نمى بندد؟
🔸او نگاهى به دوست خود عبد الرّحمان مى كند و مى گويد: "فردا، جوان و زيبا، در آغوش حُور بهشتى خواهى بود". آرى، زلف حوران بهشتى در دست تو خواهد بود. از شراب پاك بهشتى، سرمست خواهى شد. البته تو خود مى دانى كه وصال پيامبر و حضرت على(ع) براى او از همه چيز دلنشين تر است!
💠عبد الرحمان با تعجّب به بُرَير نگاه مى كند:
ــ بُرَير، هيچ گاه تو را چنين شوخ و شاداب نديده ام. همواره چنان با وقار بودى كه هيچ كس جرأت شوخى با تو را نداشت. ولى اكنون...
ــ راست مى گويى، من و شوخى اين چنينى! امّا امشب، شب شادى و سرور است. به خدا قسم، ما ديگر فاصله اى با بهشت نداريم. فردا روز وصال است و بهشت در انتظار ما است. از همه مهمتر، فردا روز ديدار پيامبر است، آيا اين شادى ندارد؟
عبد الرحمان مى خندد و بُرَير را در آغوش مى گيرد.
🔹آرى اكنون هنگامه شادمانى است. اگر چه در عمق اين لحظات شاد، امّا كوتاه غصه تنهايى حسين(ع) و تشنگى فرزندانش موج مى زند.
●ادامه دارد...
ـــــ ـ ـــــ ـ ـــــ ـ▪️◾️💠▪️◾️ـ ـــــ ـ ـــــ ـ ـــــ
#امام_حسين
#کربلا
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💚⃞🌿️
جهت تعجیل در فرج آقا امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
•❁꧁-•°☘🥀☘°•-꧂❁•