eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
7.9هزار ویدیو
300 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین https://eitaa.com/harfhamon کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
👌 نکته ی امروز 👌 🌺🍃بی شتاب ⇐ گوش کنید 🌹🍃بی تهمت ⇐ صحبت کنید 🌺🍃بی ‌دریغ ⇐ بخشش کنید 🌹🍃بی مشاجره ⇐ پاسخ دهید 🌺🍃بی ریـا ⇐ انفاق کنید 🌹🍃بی گِـلـه ⇐ لذت ببرید @Refighe_Shahidam313
عصرتون به زیبایی گلــ🌹ــهای بــهــاری
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊 🔴 ✨ زندگینامه شهید سید مجتبی علمدار قسمت 5⃣3⃣1⃣ 💫 مادر مادر ما زن مظلومی بود که خیلی در راه تربیت صحیح فرزندانش تلاش كرد. لحظه ای از فرزندانش غافل نبود. اختلاف سنی او با مجتبی کم بود. برای همین، رازدار مجتبی و دیگر فرزندان بود. مادر همیشه مي گفت: « مجتبی خیلی به ما درس داد. ما را با اسلام ناب آشنا كرد. » زمانی که مي خواستیم خبر شهادت مجتبی را به مادر بگوییم خیلی مي ترسیدیم. او ناراحتی قلبی داشت. ترس ما از این بود که این ناراحتی شدیدتر شود. اما مادر خودش جلو آمد و گفت: « من مي دانم که مجتبی شهید شده. من مطمئن هستم. اصلًا مجتبی برای این دنیا نبود. » خدا به او صبر داد. در مراسم تشییع و تدفین او مانند کوه استوار ایستاده بود. اصلًا فکر نمي کردیم این گونه مقاوم باشد. بعد از شهادت مجتبی وظیفه ی مادر سنگین تر شده بود! عصرهای پنج شنبه و جمعه به سر مزار مجتبی مي رفت و آنجا مي ماند. بسیاری از خانم ها بودند که تازه با شخصیت مجتبی آشنا شده بودند و به سر مزار مي آمدند. آنها از مادر مي خواستند تا برایشان از خاطرات مجتبی بگوید. بارها دیده بودم که دخترانی تقريبًا بدحجاب مي آمدند و مي گفتند: « برای عرض تشکر آمده ایم! ما حاجتی داشته ایم و این سید عزیز را به حق جده اش قسم دادیم و حاجت روا شدیم. » در این مواقع، مادر با لحنی صحیح و مادرانه شروع به امر به معروف مي کرد. ابتدا خاطراتی از مجتبی تعریف مي کرد. اين كه مجتبي هميشه بنده واقعي خدا بود بعد مي گفت: « دختر عزیزم، خدا شما را حفظ کند، مجتبی از اینکه شما این گونه باشی ناراحت مي شود. » بعد خیلی مودبانه در مورد اهمیت حجاب و اینکه چرا حجاب مورد تاکید اسلام است صحبت مي نمود. دختران زیادی بودند که با نصیحت مادر، مسیر زندگی آنها تغییر کرد. حتی برخی از آنها از دیگر شهرها به ساری مي آمدند. سال 85 ناراحتی قلبی مادر شدیدتر شد. قرار شد او را عمل کنند. کل خانواده از شرایط مادر ناراحت بودیم. اما او نشاط درونی عمیقی داشت! قبل از عزیمت به بیمارستان گفت: « من عازم سفر هستم. دیگر تمایل به ماندن ندارم! » در مقابل چشمان حیرت زده ما ادامه داد: « مجتبی را دیده ام. جایگاه آخرتی مرا نشان داده و گفته که من با شما هستم. » در یک غروب غم انگیز، مادر ما به دیدار سید مجتبی رفت. همه ی خانواده در حسرت غم و اندوه فقدان او سوختند. 🌱 راوی: خانواده علمدار قسمت: 6⃣3⃣1⃣ 💫 مسائل سیاسی مدت زیادی از شهادت سید نگذشته بود. جو سیاسی همه شهرها را ملتهب کرده بود. دوم خرداد 76 در پیش بود. عده ای از دوستان سید که به جناح چپ معروف شده بودند دور هم نشسته بودند. مرتب از کاندیدای مورد حمایت خود صحبت مي کردند. موج حمایت های آنها به هیئت هم کشیده شده بود. این سیاسی کاری ها باعث شد عده ای از هیئت جدا شوند. يك شب دوباره دور هم جمع شدند و بحث سياسي را پيش كشيدند. یکی از دوستان سید که به کار خود در حمایت از آن نامزد اصرار مي کرد، گفت: « والله قسم، اگر خود سید هم بود به ... رأی مي داد. » گفتم: « چی داری ميگی؟! چرا بی خود قسم ميخوری. » بعد شروع کردم به صحبت. تا توانستم بر علیه کاندیدای مورد حمایت او حرف زدم. هر چه دلم خواست گفتم! آن شب با ناراحتی جلسه را ترک کردم. شب هم خیلی زود خوابیدم . ایستاده بود در مقابلم. با چهره ای بسیار نورانی تر از زمان حیات. اخم کرده بود. فهمیدم از دست من ناراحت است. آمدم حرف بزنم که سید گفت: « مي دونی اونطرف چه خبره؟! چرا به این راحتی غیبت مي کنی؟! مي دونی اهل غیبت چه عذابی دارند. » بعد به حرف آن دوستان اشاره کرد و گفت: « والله قسم اگر بودم، به آن آقا رأی نمي دادم . »
قسمت: 7⃣3⃣1⃣ 💫 نامه ای به پدر خلاصه ای از نامه دختر شهید (زهرا علمدار) بابا مجتبي سلام. اميدوارم خوب باشي. حال من خوب است و شايد بهتر از هميشه. راستي حتمًا مي داني كه از نوشتن اولين نامه ام برايت حدود يك سال مي گذرد و در اين يك سال اتفاق بسيار مهمي براي من افتاده است. بگذار خيلي زود بگويم و بيش از اين منتظرت نگذارم. بابا جون من به سن تكليف رسيدم و بعد از اين بايد مثل همه ی بچه هاي خوب بعضي از كارها را انجام دهم. بابا مجتبي در نامه ی قبلي از مهرباني تو و خدا برايت نوشته بودم و گفته بودم مي خواهم نامه اي براي او بنويسم. بعدها فكر كردم كه اگر بخواهم براي خدا نامه بنويسم، حتمًا بايد بعد از مدتي منتظر جوابش باشم و اين انتظار كشيدن كمي برايم سخت بود. اما از روزي كه در مدرسه برايمان جشن تكليف گرفتند، تصميم گرفتم هر روز هنگام خواندن نماز يك جوري با خدا حرف بزنم كه انگار دارم برايش نامه مي نويسم خانم معلم ما مي گفت كه به اين كار مي گويند: « حضور قلب » يعني با قلب خود با خدا حرف زدن و من بعد از آن روز هميشه احساس خوبي دارم و از اين بابت خيلي خوشحالم. حتمًا تعجب مي كني بابا! زهرا كوچولو و اين حرفها! امّا تعجب نكن زهراي تو ديگر بزرگ شده. راستي بابا داشت يادم مي رفت. از حضرت رقيه ( علیها السلام ) چه خبر؟ حتمًا او را مي بيني. آخه مادر از او و علاقه ی تو به نازدانه ی امام حسين ( علیه السلام ) زياد برايم حرف ميزند. راستش را بگو، با ديدن او به ياد من نمي افتي؟ حتمًا به او مي گويي من هم دختري دارم كه خيلي بامزه است. باباجون من هر وقت دوستانت را مي بينم به ياد تو مي افتم، امّا نمي دانم كه آيا آنها هر وقت مرا مي بينند به ياد حضرت رقيه ( سلام الله علیها ) مي افتند؟ خب ديگر بايد بروم، صداي اذان مي آيد، از اين به بعد با خدا حرف زدن چه كيفي دارد! خداحافظ ـ دخترت سيده زهرا قسمت 8⃣3⃣1⃣ 💫 درد پهلو یه شب دیدم صدای ناله از اتاقش بلند شد با نگرانی رفتم سراغش دیدم پاهاش رو تو شکمش جمع کرده دستش هم روی پهلوش گذاشته و از درد دور خودش می پیچه. بلند بلند هم داد می زد: آخ پهلوم ... آخ پهلوم چند دقیقه بعد آروم شد... گفتم: "چته مادر! چی شده؟ " گفت: " مادر جان! از خدا خواستم دردی که حضرت زهرا (سلام الله علیها ) بین در و دیوار کشید رو بهم بچشونه... الان بهم نشون داد خیلی درد داشت مادر خیلی ." 🌱 راوی: مادر شهید ▪️پــایـــانــــــ 🌸🌿🌸🌿🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌿🌸🌿🌸 شاهدان اسوه داستان و زندگینامه شهدا https://telegram.me/shahedaneosve
࿐჻ᭂ⸙🍁 🍁⸙჻ᭂ࿐ 🌱💛🌱 خواند زبان دلم ثناےِ محمــ♡ــد (ص) ماند خرد خیره در لقاےِ محمـــ♡ـد (ص) دیدهِ دل جام جم به هیچ شمارد سرمه کند گر زخاکِ پاکِ محمــ♡ــد (ص) 🌸🍃 ࿐჻ᭂ⸙🍁 @Refighe_Shahidam313 🍁⸙჻ᭂ࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••|🎥|•• °○[مدتها بود اطرافیانم بخاطر حجابم منو میکردݧ و آزارم میدادݧ😔 نزدیڪ بود حجابمو بذارم ڪنار تا اینڪھ ایݧ ویدیو رو دیدم⇧]○° 🌸 +وعجل_فرجهم @Refighe_Shahidam313
⚛به دختر خانمها میگیم 🖤ـحجاب ! ↩️میگن: خب پسرا نگاه نکنن!!!😒 ⚛به آقا پسرها میگیم نـــــ👀ـــــگاه ! ↩️میگن: خب دخترا اینجوری نگردن!!!😒 ✴️من میگم: من اگر برخیزم ...🚶 تو اگر برخیزی ... 🏃 ⬅️همه بر میخیزند😃 من اگر بنشینم ... 🚼 تو اگر بنشینی ...🙇 🚫چه کسی برخیزد؟؟؟🙄 ☝️🏻تغییر را از خودمان شروع کنیم😉 +وعجل_فرجهم @Refighe_Shahidam313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣️ صـوٺ زیباے تـو آرامشِ جـان اسٺ بیـا وَجـہ پُر نـۅر ٺـو از دیـده نهان اسـٺ بیـا دل عُـشاق بِسـوزد زغـمِ دورےِ تـو قَد ِ عاݪـم ز فـراقِ تـۏ ڪـمان اسـٺ بیـا 💔 ♥️
❤️❤️:❤️❤️ سلام بر تو ایها العزیز
شبـانهـــ🌚✨ نیــــــازی بـــــهـ شــــرح آرزو نیستــــــ😌🌈😌 خــدایـــــا !! همــــــان ✌️ـهمیشگیــــــــ🍃 شبتون آرومــ🌙♡ و پر از عشقـ❤️ @Refighe_Shahidam313
✌️ـوضو قبل 😴ـخوابـГ یادتون نرهـ😉
◦•●◉✿ """ ✿◉●•◦ به توکل نام اعظمت "بسم الله الرّحمن الرّحیم" ◦•●◉✿ """ ✿◉●• 🌅روز خود را با سلام به چهارده معصــوم علیهم السلام شروع کنیم..🌅 بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّحمنِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ علی اِبن ابی طالب🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿن بن ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ🌹َ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ سلام بر تو ای بهتریـ🌺 بندهـ🌹 خــ❤️ــدا ❤️ــمــهــــدی جان منجی عالم بشریت ظهور کن... 🏳 زیارتنامه "شهــــــداء" 🌺بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌺 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... +وعجل‌فرجهم 🌿🌼🌿🌼🌿 🔶🔸🔶رفیق شهیدم🔶🔸🔶
☀️ ☀️ ⚠️ حدیث مذمت روی گردانی از خدا 💎 خداوند عزّوجلّ فرمود: ✅ ای فرزند آدم! از چه کسی روی برمی‌گردانی سه مرتبه این سخن تکرار می‌شود و آن‌گاه که مرتبه چهارم بنده بی توجهی کرد. خداوند از او اعراض می‌کند. 📚بحارالانوار، ج 84، ص 239، روایت 20، باب 16 @Refighe_Shahidam313
ابراهیم می گفت: اگه جایی بمونی که دست احدی بهت نرسه🚫 کسی تو رو نشناسه خودت باشی و 💚ـآقا مولا هم بیاد سرتو روی دامن بگیره این 👌ـخوشگلترین شهـادتهـ😍 دست‌ ما رو هم‌ بگیر 🤝🤝🤝 تو پلاکت رو دادی که ¬ـگمنامـГ شی من دوئیدم که نامدار شَم حالا من موندم زیر خروارها فراموشی و "نام تو" در دل تمام انسان‌ها 🌷 +وعجل_فرجهم @Refighe_Shahidam313
✋ـسلام لحظه هاتون به خنکی هوای الان که نسیم قشنگی میوزه... دلتون شادو پرنور 🌺رفــ"شهیدم"ــیق🌺
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿 طلبه ای از استان خوزستان بود. و در قم به تحصیلات حوزوی اش می پرداخت. متولد ۱۵مهر ماه سال۱۳۷۳ بود. بسیجی بود و از بر و بچه های انقلابی.. شهید مدافع حرم احمد مکیان... حافظ قرآن کریم بود و از این رو خود را رسانید به آیه: «ان الله اشتـری من المومنـین....» قطعا عده ای از مومنان را خدا جانشان ، را میخرد و مصداق آیه «عند ربهم یرزقون.» حرف جسارت به بی بی که پیش آمد؛ به غیرت علوی اش بر خورد ،برای دفاع رفت و سر انجام؛ با شهادت آرام گرفت... حرفش اطاعت از ولایت فقیه بود و خود سرباز جان بر کف ولایت... وصیت که کرده بود ، گفته بود ؛ به نمـاز اول وقت پایبند باشیـد. [نمیدانم! چه سری است در نماز اول وقت ، که گاهی انسان را به عروجی مانند شهادت می رساند] در وصیتش نوشته بود؛ ای امت دلاور حزب‌الله ای کسانی که اگر پایش بیفتد حاضرید همه ی هستی تان را تقدیم اسلام کنید، من که چیزی نداشتم . هستی من یک جان بود؛ که به پای قدم رهبر عزیزم و امت حزب ا… فدا کردم . ولی افسوس که یک جان بود کاش چندین جان داشتم وآنها را به پای رهبرم وبه کوی عشق حسین (علیه السلام )میریختم وبه اندازه‌ی یک لبخند او را شاد می کردم …. [تمامی شهدا پی به مظلومیت ولایت حضرت عشق؛ امام سید علی خامنه ای «مدظله العالی» برده اند و ما فقط در ادعای انقلابی گری امام خود را به دست مظلومیت سپرده ایم.... ای کاش ماجرای درد و دل با چاه های مدینه دوباره تکرار نشود ؛ که روزگاری با همسر حضرت زهرا«سلام الله علیها»چه کردند و مبادا با پسرشان ما چنین بکنیم... بعد از شهدا ؛ خودمان بهتر میدانیم چه کردیم با راهی که برایمان گذاشته بودند؛ تا ادامه اش دهیم ، ولی ما آن را به دست فراموشی سپردیم.. و چه حکیمانه خدا برایمان نام انسان را نهاد؛فراموش کننده...] گفته بود : غریبانه تشییع‌اش کنند، و روی مزارش بنویسند ؛ «پَرِ کاهـی تقدیم به پیشگاه حــق تعالی» خود را جامانده از قافله شهدا میدانست. وحال او به وصالش رسیده و ما همچنان در حسرتِ شـَهــاٰدَتـــ ... به قلم🖋:sh.g 📚مناسبت مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•●|💕🎥|●• 🌱یڪ مداحے ڪھ باعث شد ایݧ دختر خانم ❤️ـچادرے بشھ😭 •●💔شهیدگمنام سلام خوش اومدے مسافر مݧ😭●• +وعجل_فرجهم @Refighe_Shahidam313
🌷مهدی شناسی ۷🌷 ◀️ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﺎ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻭ ﺣﻘﺎﯾﻖ ﺭﺍ، ﻧﻪ ﻋﻘﻠﯽ،ﺑﻠﮑﻪ ﻭﻫﻤﯽ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯾﻢ، ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﺣﻘﺎﯾﻖ ﻧﻤﯽ ﮔﺮﺩﯾﻢ. ◀️ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺭ ﻋﯿﻨﯿﺖ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ،ﺍﯾﻦ ﻏﺬﺍﻫﺎﯼ ﻣﻌﻨﻮﯼ ﺭﺍ ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﺠَﻮﯾﻢ،ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﻁ ﻭﻫﻤﯽ ﻭ ﺗﻔﺮﯾﻂ ﻋﻤﻠﯽ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯾﻢ. ◀️ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺣﻘﺎﯾﻖ ﻧﺎﺏ ﺭﺍ ﯾﺎ ﺩﺭ ﺗﻄﺒﯿﻖ ﻋﻤﻠﯽ ﯾﺎ ﺩﺭ ﺍﻓﺮﺍﻁ ﻭﻫﻤﯽ،ﻗﺎﻃﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺗﺨﯿﻼ‌ﺕ ﺧﻮﺩ،ﻭﺭﺍﯼ ﺁﻥ ﭼﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ،ﻗﺪﻡ ﺑﺮﻣﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ. ◀️ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺯﻣﯿﻦ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻇﻬﻮﺭ ﺣﻀﺮﺗﻨﺪ.ﺯﯾﺮﺍ ﻫﺮ ﺩﻭ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻧﻮﺭﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻇﻬﻮﺭ ﺣﻀﺮﺕ،ﻧﻮﺭ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﮐﻨﻨﺪ. ◀️ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺧﺎﺹ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ،ﺍﮔﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﻣﺎ ﻇﻬﻮﺭ ﺧﺎﺹ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ،ﺍﯾﻦ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ.ﻭﮔﺮ ﻧﻪ ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺩﺭﺍﮎ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﮐﺮﺩ. ◀️ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﻇﻬﻮﺭ ﺧﺎﺹ ﺣﻀﺮﺕ ﻧﺮﺳﯿﺪﻩ ﺑﺎﺷﯿﻢ،ﺍﮔﺮ ﻭﻻ‌ﯾﺖ ﻣﻄﻠﻘﻪ ﯼ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﭙﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ،"ﻋﺎﺭﻓﺎ ﺑﺤﻘﻪ" ﻧﺒﺎﺷﯿﻢ ﻇﻬﻮﺭ ﻋﺎﻡ هم ﻓﺎﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ... +وعجل_فرجهم @Refighe_Shahidam313
🔴اکبر طبری پای میز محاکمه ♦️اکبر طبری ارتباطات سری و غیر سری و ناصوابی با متهمان پرونده‌های مختلف داشته و با دخالت در پرونده آن‌ها به نوعی قصد در برهم زدن روند دادرسی پرونده‌ها داشته است ♦️رد پای طبری در پرونده فساد پتروشیمی هم دیده شده است و به گفته قاضی مسعودی مقام نام طبری در پرونده پتروشیمی خودنمایی می‌کند ♦️امروز اولین جلسه رسیدگی به پرونده طبری در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک است که به ریاست قاضی بابایی برگزار می‌شود و باید دید چه پشت پرده‌های دیگری از پرونده او و ارتباطات ناصوابش با اصحاب پرونده برملا خواهد شد.