eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.5هزار دنبال‌کننده
24.5هزار عکس
10.4هزار ویدیو
327 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین @harfaton1 کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقانه شهدا عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄ 📜نامه و انگشتر💍 به هر بهانه ای برایم هدیه می خرید؛ برای روز مادر و روزهای عید. اگر فراموش می کرد، در اولین فرصت جبران می کرد. هدیه اش را می داد و از زحماتم تشکر می کرد. زمانی که فرمانده نیروی زمینی بود، مدت ها به خانه نیامده بود،یک روز دیدم در می زنند. رفتم دم در، دیدم چندتا نظامی پشت در هستند، گفتند: "منزل جناب سرهنگ شیرازی؟" دلم لرزید. گفتم :" جناب سرهنگ جبهه هستند. چرا اینجا سراغشان را می گیرید؟ اتفاقی افتاده؟ " گفتند: از طرف ایشان پیغامی داریم." و بعد پاکتی را به من دادند و رفتند. آمدم در حیاط ، پاکت را درحالی که دستانم می لرزید ، باز کردم. یک نامه بود با یک انگشتر عقیق . نوشته بود:" برای تشکر از زحمت های تو. همیشه دعایت می کنم." یک نفس راحت کشیدم. اشک امانم نداد. 🥺❤️🥲❤️🥺 به روایت همسر شهید صیاد شیرازی اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💚⃞🌿️ جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°☘🥀☘°•-꧂❁•
❣ عاشقانه شهدا عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄ رمز زندگی✨ 🎉زمان تولد بچه مان در خرداد 1363 ، در اندیمشک بودیم. 🤰من باردار بودم، عباس لباس های رزمش را نمی آورد خانه؛ 🧼همان جا خودش می شست تا من اذیت نشوم. 💉نزدیک وضع حمل که شد، آمد و مرا برد دزفول،در راه آدرس بیمارستان را پرسید ❤️بنده خدایی گفت:" آخر همین خیابان بیمارستان حضرت زهرا(س) است." 🥺اسم بیمارستان را که شنید، آه عجیبی کشید، بنده دلم پاره شد ✨پرسیدم : "عباس ؟" ❤️گفت :" یا زهرا رمز زندگی من است. 🚩در عملیات فتح المبین با رمز یا زهرا مجروح شدم، با زنی ازدواج کردم به نام زهرا، حالا هم تولد بچه ام 🏨بیمارستان حضرت زهراست." به روایت همسر شهید عباس کریمی اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💚⃞🌿️ جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°☘🥀☘°•-꧂❁•
💕عاشقانه شهدا عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄ 📜فرازي ازنامه شهيد علي رضا نوري تنهاجلوه اي ازعشق وعلاقه زائد الوصف شهدا به همسرانشان رابازگو مي كند: "محبوبم ، من نمي توانم تورا فقط همسرم صداكنم چون،پاره هاي جانم درتو حل شد وپاره هاي عمرم چون دو فرزند ازتو روييد. بايد تورابه جاي همسرم به نام ديگري بخوانم كه هم،آن معناي دوست داشتن رادر خود داشته باشد وهم دربرگيرنده روييدن پاره هاي عمرم از وجود توباشدونمي دانم كه چه بگويم"1 شهدا به سبب تعلق خاطري كه به همسران خودداشته اند حتي به ريزترين كارهاي آنها كه گاه از نگاه بسياري از مردان معمولي به دور مي ماند ،اهميت مي دادند وسعي نمي كردند كه خودرا نسبت به مسائل بي توجه نشان دهند.هرگاه كه درفرصتي به ملاقات همسرو فرزندان خويسش مي آمدند سعي بر آن داشتند تا كمك حالي براي خانواده باشندوتاجايي كه امكان داشت ازمحبت ورزيدن به آنهادريغ نمي كردند. اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💙⃞💠 جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°🔹🦋🔹°•-꧂❁•
💕عاشقانه شهدا عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄ 📜فرازی ازنامه شهيد علی رضا نوری تنهاجلوه ای ازعشق وعلاقه زائد الوصف شهدا به همسرانشان رابازگو ميكند: ❣❣❣❣ "محبوبم ، من نميتوانم تورا فقط همسرم صداكنم چون،پاره های جانم درتو حل شد وپاره های عمرم چون دو فرزند ازتو روييد. بايد تورابه جای همسرم به نام ديگری بخوانم كه هم،آن معنای دوست داشتن رادر خود داشته باشد وهم دربرگيرنده روييدن پاره های عمرم از وجود توباشدونمی دانم كه چه بگويم"1 شهدا به سبب تعلق خاطری كه به همسران خودداشته اند حتی به ريزترين كارهای آنها كه گاه از نگاه بسياری از مردان معمولی به دور می ماند ،اهميت ميدادند وسعي نمي كردند كه خودرا نسبت به مسائل بي توجه نشان دهند.هرگاه كه درفرصتی به ملاقات همسرو فرزندان خويسش می آمدند سعی بر آن داشتند تا كمك حالی برای خانواده باشندوتاجايی كه امكان داشت ازمحبت ورزيدن به آنهادريغ نميكردند. اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💙⃞💠 جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°🔹🦋🔹°•-꧂❁•
عاشقانه شهدا عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄ شکرانه ای از جنس نیاز🤲 💍مراسم عقد انجام شد. 💕بعد از مراسم آقا عبدالله خواست تا با من حرف بزند. اولین برخورد زندگی مشترک مان بود. قبل از صحبت از من خواست تا یک مهر برایش بیاورم. چون روحیه ایشان را می شناختم از باب شوخی گفتم: "مهر؟ 📿مهر برای چی؟ مگرحاج آقا تا این موقع نمازشان را نخوانده اند؟" دیدم حال عجیبی دارد. 🥹نگاهی به من کرد و گفت:"حالا شما یک مهر بیاورید." 🫣اما من دست بردار نبودم. گفتم:"تا نگویید مهر برای چه می خواهید،نمی آورم 🥰" گفت: "می خواهم نماز شکر بخوانم و از اینکه خداوند چنین همسری به من داده از او تشکرکنم. 🤫دیگر حرفی نزدم. رفتم و با دو جانماز برگشتم. 💓 به روایت همسر شهید عبدالله میثمی اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💚⃞🌿️ جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°☘🥀☘°•-꧂❁•
√💞‌💫 💕عاشقانه شهدا عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄ اولین نامه شهید عباس دوران برای همسرش در روزهای جنگ تحمیلی... ❤️خاتون من ، مهناز خانم گلم سلام ✅بگو كه خوب هستی و از دوری من زیاد بهانه نمی گیری ❤️‍🩹برای من نبودن تو سخت است 🥷ولی چه می شه كرد جنگ جنگ است و زن و بچه هم نمی شناسد. 🥺نوشته بودی دلت می خواهد برگردی بوشهر 💌مهناز به جان تو كسی اینجا نیست همه زن و بچه ها یشان را فرستادند تهران و شیراز و اصفهان و ... 🔻علی هم (سرلشگر خلبان شهید علیرضا یاسینی ) امروز و فرداست كه پروانه خانم و بچه ها را بیاورد شیراز دیشب یك سر رفتم آن جا . 🔻علیرضا برای ماموریت رفته بود همدان از آنجا تلفن زد من تازه از ماموریت برگشته بودم می خواستم برای خودم چای بریزم كه گفتند تلفن 🔻علی گفت : مهرزاد مریضه پروانه دست تنهاست . ✌️قول گرفت كه سر بزنم گفت : نری خونه مثل نعش بیفتی بعد بگی یادم رفت و از خستگی خوابم رفت ، می دانی این زن و شوهر چه لیلی و مجنونی هستند. 😔پروانه طفلك از قبل هم لاغر تر شده مهرزاد كوچولو هم سرخك گرفته و پشت سرش هم اوریون پروانه خانم معلوم بود یك دل سیر گریه كرده 🔸به علی زنگ زدم و گفتم علی فكر كنم پروانه خانم مریضی مهرزاد را بهانه كرده و حسابی برات گریه كرده است . 🔻علی خندید و گفت : حسود چشم نداری توی این دنیا یكی لیلی من باشه؟ 💔دلم اینجا گرفته عینكم رو زدم و همان طور با لباس پرواز و پوتین هایی كه چند روز واكس نخورده نشستم 🌞تا آفتاب كم كم طلوع كنه باد آن روزی افتادم كه آورده بودمت اینجا ، 🍱تو رستوران متل ریسكس نمی دونم شاید سالگرد ازدواج یكی از بچه ها بود. 💵اگر پروانه خانم و بچه ها توی این یكی دو روز راهی شیراز شدند برایت پول می فرستم . 🥺خیلی فرصت كم می كنم به خونه سر بزنم ، علی هم همینطور حتی فرصت دوش گرفتن رو هم ندارم . دوش كه پیشكش پوتینهایم را هم دو سه روز یكبار هم وقت نمی كنم از پایم خارج كنم . 🔻علی كه اون همه خوش تیپ بود رفته موهایش رو از ته تراشیده من هم شده ام شبیه آن درویشی كه هر وقت می رفتیم چهارراه زند آنجا نشسته بود . 🌚بچه های گردان یك شب وقتی من و علی داشت كم كم خوابمون می برد دست و پایمان را گرفتند و انداختند توی حمام آب را هم رویمان بازكردند . 🤭اولش كلی بد و بی راه حواله شان كردیم اما بعد فكر كردیم خدا پدر و مادرشان را بیامورزد چون پوتینهایمان را كه در آوردیم دیدیم لای انگشتهایمان كپك زده است. ❤️مهناز مواظب خودت باش این حرفها را نزدم كه ناراحت بشی بالاخره جنگ است و وضعیت مملكت غیر عادی. نمی شود توقع داشت چون یك سال است ازدواج كردیم و یا چون ما همدیگر را خیلی دوست داریم جنگ و مردم و كشور را رها كرد و آمد نشست توی خانه . از جیب این مردم برای درس خواندن امثال من خرج شده است پیش از جنگ زندگی راحتی داشتیم و به قدر خودمان خوشی كردیم و خوش بخت بودیم به قول بعضی از بچه های گردان خوب خوردیم و خوابیدیم الان زمان جبران است اگر ما جلوی این پست فطرتها نایستیم چه بر سر زن و بچه و خاكمان می آید . بگذریم 👌از بابت شیراز خیالت راحت آن جا امن است كوه های بلند اطرافش را احاطه كرده و اجازه نمی دهد ✈️هواپیماهای دشمن خدای ناكرده آنجا را بزنند . ✍درباره خودم هم شاید باورت نشه اما تا بحال هر ماموریتی انجام دادم سر زن و بچه های مردم بمب نریختم اگر كسی را هم دیدم دوری زدم تا وقتی آدمی نبوده ادامه دادم . 🧐لابد خیلی تعجب كردی كه توی همین مدت كوتاه چطور شوهر ساكت و كم حرفت به یك آدم پر حرف تبدیل شده خودم هم نمی دانم به همه سلام برسان به خانه ما زیاد سر بزن مادرم تورا كه می بیند انگار من را دیده . 👌سعی می كنم برای شیراز ماموریتی دست و پا كنم و بیایم تو راهم ببینم همه چیز زود درست می شود دوستت دارم خیلی زیاد . 💖💖💖 مواظب خودت باش همسرت عباس - مهر ماه 1359 اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💙⃞💠 جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°🔹🦋🔹°•-꧂❁•
√͜͡💞💫 عاشقانه شهدا عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄ درباره سردار شهيد حميد باكری ميخوانيم: 🕊🕊🕊🕊🕊 "حميد گفت:راستی يه چيزایی اومده خانما زير چادرشان سر میكنن،جلوش بسته ست وتا روی بازوها رو ميگيره ....فاطمه گفت: مقنعه رو ميگی ؟ حميد دستاشو كه با حرارت تو فضا حركت ميكردن پايين انداخت و اومد كنارش نشست گفت: نميدونم، اسمش چيه، ولی چيز خوبيه چون بچه بغل ميگيری راحتتری ... از اون موقع با چادر مقنعه پوشيدم و هيچ وقت در نياووردم برام جالب بود و لذت بخش كه به ريزترين كارهای من دقت ميکنه...🥹❤️‍🩹 به لباس پوشيدنم كتاب خواندنم غذا خوردنم ... اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💙⃞💠 جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°🔹🦋🔹°•-꧂❁•
√🥀͜͡💫 👨‍👩‍👧‍👧محبت به خانواده عاشقانه شهداC᭄ "همسر شهيد طوسی ميگويد :روزی حسن آقا از منطقه آمد و گفت : واقعا پيش بچه ها شرمنده ام وميترسم يك روز شهيد بشوم و آرزوی بردن پارك در دلشان بماند ،آن روز به قدری خسته بود كه حد نداشت به اتفاق دخترم به پارك رفتيم و دخترمان در حا ل بازی با تاب بود اما حسن آقا از فرط خستگی روی نيمكت خواب رفته بود. در همين حال دخترم او را صدا زد و از او خواست تا تابش دهد و او سراسيمه از خواب بيدار شد و به طرف تاب دويد ودوتايی مشغول بازی شدند اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💙⃞💠 جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°🔹🦋🔹°•-꧂❁•
√💞‌❤️ عاشقانه شهدا عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄ 🖇جالب است بدانيم شهدا حتی در اوج نبرد نيز از ياد همسر خود غافل نبودند و يادو خاطره شان را به عنوان پشتگرمی و تقويت روحيه تلقی مينمودند. ❣❤️‍🔥❣❤️‍🔥❣❤️‍🔥❣ 📝در اينجا به نامه شهيد نظر علی محفوظی جويباری به همسرش اشاره ميكنيم : ✍"همسرم،درس چگونه در سنگر ماندن را از شما می آموزم و از كلمات شما،كه با قلمتان بر روی كاغذ آورديد به من نويد داديد ، نويد پيروزی اسلام و جان بر كفان اسلام ، به من قوت بخشيديد شما مرا به واژه شهادت نزديك ميبينيد ولی من بين خودم و شهادت فر سنگ ها فاصله ميبينم . دلم ميخواهد كه در حق من دعا كنيد و از خدا بخواهيد كه از سر تقصيرات بنده اش درگذرد .اگر سعادت داشتم مرا به خط مقدم جبهه ميبرند ولی هنوز سعادت يارم نشد . سعادت ، آنهايی داشته اند كه خدا عاشق آنها شده و موفق شدند به خط مقدم بروند و به عهد خود وفا كنند . و بر همه چيز دنيايی خود پا گذارند." اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💙⃞💠 جهت تعجیل در فرج و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°🔹🦋🔹°•-꧂❁•
√💛͜͡💫 عاشقانه شهدا عاشقانه‌های‌ حلال C᭄ عاشقانه شهيدان با همسرانشان كاملاً متقابل بودو علاقه‌اي خاص در بين آن‌ها حاكم بود. اين تعامل عاشقانه باعث مي‌شد كه برخی زنان در اكثر مراحل جنگ همراه شوهران خود باشند چراكه به يقين دريافته بودند كه دير يا زود، يار و همدم خويش را از دست خواهند داد. و بايد باقی عمر را در فصل جدايی به‌سر كنند. به‌عنوان مثال به صحبت‌های خانم غاده جابر همسر شهيد چمران اشاره مي‌كنيم: "وقتي رسيدم مصطفی نبود و من نمي‌دانستم اصلاً زنده است يا نه. سخت‌ترين روزها روزهای اول جنگ بود. بچه‌ها خيلی كم بودند،شايد 15يا17نفر در اهواز اول در دانشگاه جندی‌شاپور -كه الان شهيد چمران شده- بوديم. بعد كه بمباران‌ها سخت شد به استانداری منتقل شديم خيلی بچه‌های پاكی بودند كه بيشترشان شهيد شدند. وقتی ما از دانشگاه به استانداری منتقل شديم مصطفی در نورد اهواز بود در حال جنگ، يادم هست من دو روز مصطفی را گم كردم. اين روزها خيلی سخت بود هيچ خبری از او نداشتم از هم پراكنده بوديم موشك‌هايی كه مي‌زدند خيلی وحشت داشت هرجا مي‌رفتم مي‌گفتند "مصطفی دنبال‌تان مي‌گشت " نه او مي‌توانست مرا پيدا كند نه من او را! اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💙⃞💠 جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°🔹🦋🔹°•-꧂❁•
1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
√💕͜͡💓 عاشقانه شهدا عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄ همیشه سر این که اصرار داشت حلقه ازدواج حتماً دستش باشد، اذیتش می‌کردم. می‌گفتم: «حالا چه قید و بندی داری؟» می‌گفت: «حلقه، سایه یک مرد یا زن در زندگی است. من دوست دارم سایه تو همیشه دنبال من باشد. من از خدا خواسته ام تو جفتِ دنیا و آخرتم باشی!» اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💙⃞💠 جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°🔹🦋🔹°•-꧂❁•
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
√💕͜͡💓 عاشقانه شهدا عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄ همیشه سر این که اصرار داشت حلقه ازدواج حتماً دستش باشد، ا
√💕‌💓 🤍عاشقانه مذهبی عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄ عاشقانه شهدا 🥀 😊وقتی به خانه می آمد ، من ديگر حق نداشتم كار كنم . بچه را عوض ميكرد ، شير برايش درست ميکرد 🥙سفره را می انداخت و جمع ميكرد ، پابه پای من مينشست ، لباس ها را ميشست ، پهن مي كرد ، خشك ميكرد و جمع ميكرد . 💛آن قدر محبت به پاي زندگي ميريخت كه هميشه به او می گفتم : درسته كه كم می آيی خانه ؛ ولی من تا محبت های تو را جمع كنم ، برای يك ماه ديگر وقت دارم . ☺️نگاهم ميكرد و ميگفت : تو بيش تر از اين ها به گردن من حق داری . يك بار هم گفت : من زودتر از جنگ تمام ميشوم وگرنه ، بعد از جنگ به تو نشان می دادم تمام اين روزها را چه طور جبران مي كردم. به روایت همسر شهید حاج ابراهیم همت اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💙⃞💎 جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ꧁-•°⛄️🔹❄️🔹⛄️°•-꧂