eitaa logo
ستاد امر به معروف و نهی از منکر منطقه ۱۱ اصفهان (رهنان)
61 دنبال‌کننده
984 عکس
1.7هزار ویدیو
22 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نکته های مفید
🌺☘🌹بزرگی را گفتند .تو برای تربیت فرزندانت چه میکنی؟ گفت:هیچ کار گفتند: مگر میشود؟😳 پس چرا فرزندان تو چنین خوبند؟🤔 گفت:من در تربیت خود کوشیدم،تا الگوی خوبی برای آنان باشم. فرزندان راستی گفتار ودرستی رفتار پدر ومادر را می بینند ، نه امر ونهی های بیهوده ای که خود عمل نمی کنند. تخم مرغ اگر با نیروی بیرونی بشکند پایان زندگیست ولی اگر با نیروی داخلی بشکند آغاز زندگیست ، همیشه بزرگترین تغییرات از درون شکل میگیرد. ☘🌺☘🌺☘🌺☘
هدایت شده از نکته های مفید
💠 👈عاشق واقعی حضرت امام حسین علیه السلام حاج آقای ‍ قرائتی فرمود: پدرم از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ، در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست ( در بزم غم حسین، مرا یاد کنید ) بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟ روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!! وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد : در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند از قضا نامزدم سرویس زیبا و‌ بسیار گرانی را انتخاب کرد ، من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت : حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !! بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد : آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ، من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است حواله ی آقا امام حسین علیه السلام است ، لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !! تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!! وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم همانگونه که در عزای امام حسین علیه السلام بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ، همانگونه که در عزاء بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ، و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری مینداخته هرگز دستش به مال مردم آلوده نبوده و یک حسینی حسینی راستین بوده است ..... اللهم ارزقنا توفيق خدمة الحسين عليه السلام في الدنيا و الآخره 🌷🌷🌷🌷🌷🌷با ذکر 14 صلوات هدیه به فاطمه زهرا سلام الله علیها
انجام تکلیف درسی فرزند رهبر انقلاب روی ✍ به روایت آقای سادات‌ اعلایی،‌ معلم دبستان علوی تهران: 📌 در مدرسه‌ای که آقای میثم خامنه‌ای، فرزند رهبر انقلاب درس می‌خواندند، معلم از دانش‌آموزان می‌خواهد که مقوایی برای درس ریاضی تهیه کنند و این رسمی که در تصویر می‌بینید را روی آن ترسیم کنند و به مدرسه بیاورند. 📌ایّام جنگ بود و کمبود اقلام؛ مقوا هم به راحتی پیدا نمی‌شد لذا آقای خامنه‌ای، رئیس‌‌ جمهور وقت یک که آن زمان به جای کیسه نایلونی برای خرید میوه و اقلام استفاده می‌شد را باز می‌کنند و برای انجام رسم به فرزندشان می‌دهند و این جمله را خطاب به معلم روی آن مقوا می‌نویسند: «آقای آموزگار محترم! مقوا نداشتیم، من به میثم و دیگر بچه‌ها گفته‌‌ام از این کاغذها که باید دور ریخته می‌شد استفاده کنند. لطفا مؤاخذه نکنید بلکه تشویق هم بفرمائید. سید علی خامنه‌ای»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخشش را بخش کن ! محبت را پخش کن … غضب پریشانی است… نهایتش پشیمانی است ! هر چه بضاعتمان کمتراست … قضاوتمان بیشتر است… با خویشتنداری … خویشاوند داری … به خشم … چشم نگو … انسان خوشرو … گل معطر ست. دوست داشتن را دوست بدار ... از کينه، متنفر باش ! به مهربانی، مهر بورز ! با آشتی، آشتی کن .. و از جدایی، جدا باش … ‌
هدایت شده از نکته های مفید
15.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الله اکبر این همه جلال🌺 الله اکبراین همه جمال🌺 الله اکبراین همه شکوه🌺
هدایت شده از نکته های مفید
📳در افغانستان، نسبت به ایران نفرت‌پراکنی می‌کنند و در ایران، نسبت به افغانستان!! اما کارفرمای هر دو پروژه‌ی نفرت‌پراکن، یکی‌ست. ❌ ایران اینترنشنال: وای ۱۵ میلیون مهاجر افغانی به ایران هجوم آوردند! ❌افغانستان اینترنشنال: وای ایرانی ها به افغانی غذا نمیدن،کار نمیدن، افغانی ها زیر پل کنار آشغالا ...
🐜اگر ۱۰۰مورچه سیاه و ۱۰۰مورچه قرمز را در یک شیشه بریزید، هیچ اتفاقی نمی‌‌افتد! 🔺اما اگر شیشه را تکان دهید، مورچه‌ها [دچار شک میشوند و] شروع به کشتن یکدیگر می‌کنند. 🔺مورچه‌‌های قرمز معتقدند سیاه دشمن است، در حالی که سیاه ها معتقدند قرمزها دشمن است. 🔺اما دشمن واقعی کسی است که شیشه را تکان داده است! ✅در جامعه ما هم همینطور است. قبل از شروع درگیری، باید از خود بپرسیم:«چه کسی شیشه را تکان داد؟»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گويند كه کلاغ و طوطی هر دو سیاه و زشت آفریده شدند. طوطی شکایت کرد و خداوند او را زیبا ساخت. ولى کلاغ گفت : هر چه از دوست رسد نیکوست. و نتیجه آن شد که: طوطی همیشه در قفس و کلاغ همیشه آزاد... ‌