eitaa logo
حَـبـیـب!
13.5هزار دنبال‌کننده
75 عکس
15 ویدیو
0 فایل
به نام خدایِ زهــرا. می گویند تقوا از تخصص لازم تر است ؛ آنرا می پذیرم! اما میگویم: آنکس که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد ؛ بی تقواست. -شهید چمران! - تبلیغـٰات @taablighaathabib -جهتِ ارتباط با ما https://eitaa.com/delgoye530
مشاهده در ایتا
دانلود
حَـبـیـب!
. حکایت آشنایی ما بر میگرده به قبل به دنیا آمدن من ... دوست دوران طلبگی پدر همسایه دوران کودکی من و ما رفیق خانوادگی سالها ؛ ماه ها و روز ها و در آخر همسفر آخرین سفر اربعین کربلا💔✋ حکایت و داستان راجع به امام جمعه شهید زیاد دارم و داریم خانوادگی که براتون خواهم گفت ؛ ولی حالا آمدیم که چند روزی تا قبل از دفن حاج آقا صباحی کنار خانواده شون باشیم بلکه مرحمی بشیم واسه این روز هاشون ؛ از سفر براتون خواهم گفت ...😔 @Revayat_Habib530
. خیلی هاتون در جریانید البته ولی سفرمون به سوریه و لبنان نزدیکِ ان شاءالله که بتونیم کنار هم دستی برسونیم بلکه ما هم تو این بخر بخر و ببر ببر آخرالزمانی یه نقش کوچولو داشته باشیم... پس کنارمون باشید!☺️ @Revayat_Habib530
. اینجا نشستیم دور هم حرف حرفِ خاطراتِ حاج آقاست! خیلی ناراحت کننده است که اولین نوه شون شب جمعه به دنیا میاد و حاج آقا چقدر برا دیدنش ذوق داشته ولی ظهر جمعه تو محرابش شهید میشه💔! @Revayat_Habib530
279.2K
و روضه سحر ما منزل امام جمعه شهید کازرون دلمون خانوادگی برگرفته؛ خاطرات رو مرور می‌کنیم نمی دونیم گریه کنیم یا خنده ...💔✋ @Revayat_Habib530
حَـبـیـب!
. واقعا فکرشو نمیکردم این خونه ای که همین ماه های قبل برای دیدن حاج آقا آمده بودیم حالا برا تسلیت و تبریک شهادت شون بیاییم ؛ واقعا سخته ...💔✋ واقعا توانِ روایت کردنو ندارم ضحی کوچولوی دو ساله که مادرش وقت گریه مدام بهش میگه گریه نکن بابا نیست بغلت کنه ... امیرعلی چهار پنج ساله ای که وابسته به بابای شهیدش بود و هنوز بعد شهادت امام جمعه شهید با هیچ کس حرف نزده!💔✋ واقعا توان دیدن فاطمه هفت هشت ساله رو ندارم ؛ مادرم میگه تو خانمها که فاطمه رو دیده؛ فاطمه از اون دختراییه که همش همه چیو تو خودش میریزه! و حتی میدونید روی حرف زدن و توانشو ندارم با آقا مهدی بیست ساله که رفیق سال های کودکی منه رو به رو بشم✋💔 دختر بزرگ حاج آقا هم که گفتن نداره ؛ دو روزه نوه حاج آقا و فرزند دخترشون به دنیا آمده و حاج آقا ندیده نوه رو به شهادت رسید ... گفته بود کسی تو گوشش اذان و اقامه نگه تا خودم بیام ؛ فقط عکسشو دیده بود ...!💔✋ @Revayat_Habib530
حَـبـیـب!
. تو حرمِ حضرت معصومه سلام الله علیها داشتم قدم میزدم به سمت ضریح یهو دیدمش ؛ بعد احوال پرسی و خوش و بش با همون لبخند و خوش رویی همیشگیش بهم گفت: حاج آقا زیارت کردم ولی دوباره دارم برمیگردم سمت ضریح ... گفت مگه زیارت نکردی؟! گفت چرا خودم زیارت کردم ولی یادم افتاده من امام جمعه مردم کازرونم؛ دارم برمیگردم جای مردم کازرون هم یه زیارت کنم... @Revayat_Habib530
. بابت‌ تسلیت هاتون‌ که تو ناشناس فرستادید یه‌ دنیا ممنونم و سپاسگذارم ؛ ان شاءالله شهید دست ما رو بگیره! @Revayat_Habib530
. آخرین اربعین کربلا بودیم با حاج آقا کمر درد شدیدی داشت ... عموی ما بلند شد و چند حرکت به ایشون یاد داد برا تمرین کردن و خوب شدن کمر دردشون؛ ایشون هم حرکات رو انجام می‌دادند! بعد رو به من کردن و گفتن حمید پاشو حرکت ها رو فیلم بگیر تا از کربلا برگشتم انجام بدم... امروز بدن حاج آقا رو تو تابوت که دیدم به خودم گفتم آره حاج آقا کمر دردتون دیگه خوب شد💔✋! @Revayat_Habib530
حَـبـیـب!
. و لباس های خونین حاج آقا خودش ماجرای درازی داره که دست و دلم به نوشتنش نمیره؛ فقط اینو بگم که عبا و قبا رو حتی پیرهنِ تنش رو تازه خریده بود ... @Revayat_Habib530