#روایت_یک_رویا
روایت اهالی
🌱از سفر اربعین باز میگردم پارسال هم رفته بودم اما امسال برایم طور دیگری بود و رنگ و طعم دیگری داشت.
شاید چون بار دومم بود و شاید چون امسال توفیق پیاده روی تمام مسیر نجف به کربلا نصیبم شده بود.
✨ مراسم اربعین را رزمایشی برای آمادگی ظهور دیدم انگار همه ما تربیت میشدیم تا هنگام ظهور زندگی را طور دیگری ببینیم
مگر نه این که با آمدن امام زمان قرار نیست ایشان معجزه کنند و مردم باید خودشان آماده تغییر جهان شوند قطعا برای این تغییر، جنگ خواهد شد همان طور که روایت انسان با جنگ حق و باطل شروع شد پایان آن نیز قطعا با جنگ خواهد بود.
🌱در این رزمایش تصور کردم قرار است یاد بگیریم موقع جنگ چطور با یک کوله پشتی زندگی کنیم بدون هیچ حس بدی.... اگر جنگ در شهر ما بود چطور درب خانه مان را باز کنیم تا خواهر و برادر نشناخته مان را میزبانی کنیم از دل و جان، بی هیچ چشم داشتی. مردم مهمان نواز عراق چقدر سخاوتمندانه این مهم را به ما آموزش دادند.
✨در این رزمایش شاهد صحنه های بسیار زیبایی بودم خانه های فقیرانه عراقی با انواع غذاهای لذیذ از ما پذیرایی کردند. لباس پاره شان را بر تن دیدم و خجالت کشیدم از سفره پر نعمتشان.
گاهی خانه های مرفهان شان را دیدم که مرد و زن بی هیچ حس فخرفروشی همچون کارگری برای زائرِ امام حسین از دل و جان مایه میگذاشتند.
اشکها را دیدم و صداهای لرزانشان را شنیدم موقع التماس دعا هنگام مشهد رفتنمان و این را حاکی از آن دانستم که سفر به مشهد برای خیلی هاشان با این وضع مالی امکان پذیر نیست .
🌱احترام بی حد و حصرشان را برای زائرِ امام حسین با تک تک سلولهایم حس کردم
و از خودم شاکی شدم چرا زبان دینم را بلد نیستم چرا نصف انگلیسی که بلدم عربی نمیدانم تا حداقل از آنها درست تشکر کنم و با هم ارتباط بهتری برقرار کنیم. ان شاء الله به طور جدی باید به دنبال یادگیری زبان عربی باشم.
و بارها و بارها از خودم پرسیدم من هم میتوانم همچون آنها میزبانی با معرفت باشم؟
🥀البته صحنه های ناراحت کننده ای هم آزارم داد دعوای زائران بر سر چیزهای مختلف حس مادری را به من داد که فرزندانش باهم نزاع میکنند و او غصه میخورد و با خود پنداشتم چقدر امام زمانمان را با این خودخواهی ها آزرده کرده ایم و دلم خون شد از تصور اینکه نکند رسیدن به این رشدِ همدلی طول بکشد و عمر من کفاف تنفس در زمان ظهور را ندهد.
🌱در هر صورت شیعه رو به رشد است طریق العلما که بی راهه ای به کربلا بود و روزگاری اولیای خاص پنهانی به زیارت کربلا نائل میشدند چند سالی است به مسیری میلیونی نجف به کربلا تغییر کرده و دلهای میلیونها عاشق چه آنها که آمدند و چه آنها که در دل آرزوی آمدن داشتند نشان از نزدیک شدن زمان موعود میدهد.
✨ثواب تک تک قدمهایم را نذر ظهور آقا کردم. تمام کسانی که روزی آرزوی قدم برداشتن در چنین مسیری را داشتند یا دارند سهیم تنفس در این رزمایش میدانم.
ان شاء الله زندگی ما در مسیر آمادگی برای زمان ظهور باشد و بدانیم که امام ما را با کوله باری از معرفت راهی دیارمان کرده است.
🔹غروب اربعین 1402
🆔@Revayate_ensan_home
🔹شما هم میتونید روایت خودتون رو از سفر اربعین و رویای ظهور و یا از اشتیاق و دلایل بیتابی برای این سفر برای ما بفرستید🌱
@revayate_ensan
با خرده روایتهای خودتون مانع از سانسور و بایکوت خبری این اعجاز در جهان بشید!
🆔@Revayate_ensan_home
#روایت_یک_رویا
روایت اهالی
خرده روایتی از جانماندگی 🌱
🔹من یک مادرم.. در پیاده روی اربعین حاضر نبودم... اما ریا و فخر نباشد.... خودم را جامانده نمی دانم... تمام امسال را یکپارچه توفیق حضور خواستم و نشد... ماندم بین از پوشک گرفتن پسرک و حاضر شدن با پسرک با پوشک در پیاده روی... دو راهیه عجیبی است نه؟ شما بخوانید دوراهی تربیت و تربیت... بخوانید دو راهی آموزش خودکنترلی یا آموزش سخاوت و تحمل رنج و سختی برای هدف و رسالت بزرگتر... کدام مقدم بود؟ دل پاره و سوخته خودم را نمیخواهم نشانتان بدهم که انتخابم را در گرو این دوراهی گذاشتم... در این منگنه شور و شعور... دقیقا در همین مرز ایستاده بودم..
🔸 ساعتی قلبم با رفتن بود و در سماح چهارتایی اسم نوشتم و بیمه حسین کردم زندگی را... ساعتی به روزهایی که برای آموزش از پوشک گرفتن فرزندم تلاش کردم و آماده نبود نگاه کردم... ساعتی به اول مهر فکر کردم و زمانی که از دست می رفت برای پروژه از پوشک گرفتن تا پایان خرداد... چرا که من مسول پرورش دخترانک یک مدرسه نیز هستم.. لحظه ای فرو ریختم و ماتم شدم و حسرت ... و باز ایستادم برای تربیت پسرک...
🔹در خواب خودم را دیدم که از یک مسیر دیگر به جمع رهروان طریق پیوسته ام و در دریایشان قطره می گردم...
من مانده بودم و خانه را پر کرده بودم از عطر نواهای این مسیر ... اشک هایم را بر صورت معصومه شان کشیدم که این غم، جنسش فرق می کند ... فرزندانم روزهاست از خانه می خوانند سفره الی الله... سفره الی الله... حالا اما پسرک در سن مناسبی یاد گرفته خودش را در زمان مناسبی کنترل کند... به یادگیری خودش افتخار کند و آن را با موفقیت برای دیگران تعریف کند... احساس عزت و ارزش می کند و شاید آماده باشد تا با نگاه ابا عبدالله؛پدر بندگی خدا؛ سرآمد عبد بودن در پیشگاه خدا ، جز خودمراقبان و پرهیزکاران باشد... و برای ساختن دنیایی بر مدار امام گام بردارد...
🔸پدر رفته ، پدر جای همه ما حتما قدم برداشته...
من مانده بودم اما جا مانده؟ نه....
⚠️برای تمام کسانی که ماندند اما جانماندند...
🆔@Revayate_ensan_home
#روایت_یک_رویا
روایت اهالی
🔹در مسیر کربلا، هر جادهای را انتخاب کنی بهتر است بگویم هر جادهای رزق تو باشد، به حسین علیه السلام میرسیم. حتی اگر جاده دلت باشد و این خاصیت کرامت این خاندان است.
🔸امسال رزق ما، طریق العلماء بود. آب فرات و نخلستانهای مسیر، شاهدان صدها ساله مشایه در کنارمان بودند.
جمع هجده نفره ما که بدون برنامهریزی قبلی، در کنار هم قرار گرفتند تا مشایه را آغاز کنند، از دهه بیست تا دههی نود، نماینده داشت. شاید یک روز عادی در شهر خودمان از هشت دهه سنی مختلف، کنار هم زندگی کردن سخت بهنظر برسد اما در مسیر کربلا این تفاوتهای سنی و فکری و سلیقهای رنگ می بازد.
🔹در مسیر کربلا باید نسل جوان متهم به دین گریزی و بیخیالی را شناخت که چطور دلسوزانه به دیگران کمک و خدمت میکنن. چقدر اعتقادات و افکار عمیقی دارند و چگونه برای حفظ شان تلاش میکنند. چیزهایی که در روزمرگی و شلوغی دنیای مدرن غبار میگیرد و دیده نمیشود.
🔸چند روز زندگی جمعی در مسیر پیادهروی اگرچه بینقص نبود اما تمثالی از زندگی انسان متمدن عصر ظهور بود که تو را به راه مطمئنتر و امیدوارتر می کرد.
#حب_الحسین_یجمعنا
#به_قله_نزدیکیم
🆔@Revayate_ensan_home
🌱چند روزیه که خستگی سفر یا بهتر بگم هجرت اربعین از تنم درومده و دارم به روزمرههای قبلی برمیگردم!
تماشای تکاپوی آدمها و تحلیل و حتی قضاوتش برام همیشه جالبه! مردم رو میبینم که دارن تلاش میکنن و از خودم میپرسم برای چی؟ جوابم اینه که میخوان پول دربیارن تا زندگی کنن! دقیقتر که نگاه میکنم میبینم واقعا شبانه روز ما کاملا درگیر پوله! حتی خودم! کار میکنیم و پول جابه جا میکنیم، نیازهامون رو با پول معامله میکنیم، آب و برق و خونمون با پوله، حتی بخوایم به کسی زنگ بزنیم یا اینترنت داشته باشیم هم پولیه!
❗️ناخودآگاه مقایسه میکنم با اربعین! تا هنوز خاطراتش برام پررنگه! اونجا هم آدمها پر از تکاپو بودن و نپرسیده داد میزدن برای چی! اونجا محور همه چی پول نبود، امام حسین(ع) بود! آدما دو دسته بودن یا زائر امام یا خادم امام و ازونجا به بعد فقط خیر بود که جاری بود!
🔷یادتونه میخواستیم ردپای خیر رو تو این مسیر دنبال کنیم؟
#پرونده_رفاه رو خوندید؟
به این پیام مراجعه کنید.
یادتونه گفتیم باید به جای اینکه هدفمون رفاه باشه باید هدفمون خیر باشه؟
حتی تو هر اذان ما شیعهها دعوت میشیم به خیرالعمل!
میدونید خیرالعمل چیه؟
از امام جعفر صادق(علیهالسلام) درباره معنی حی علی خیر العمل سؤال شد. حضرت فرمودند: خیر العمل ولایت اهلبيت است.
و در خبر دیگری آمده که فرمودند: خیر العمل نیکی به حضرت فاطمه و فرزندانش است. توحید صدوق، ص۲۴۱
محمدبنمروان میگوید امام محمد باقر(علیهالسلام) فرمودند: آیا میدانی تفسیر حی علی خیر العمل چیست؟ گفتم: نه. حضرت فرمودند: تو را به نیکی فرا میخواند! آیا میدانی نیکی به چه کسی؟ گفتم نه. فرمودند: تو را به نیکی حضرت فاطمه(عليهاالسلام) و فرزندانش فرا میخواند. علل الشرائع، ج۲، ص۳۶۸
🔻یعنی چی؟
به جای رفاه، خیر هدفمون باشه و خیر یعنی نیکی به اهل بیت؟ چه ربطی به هم دارن؟
🆔@Revayate_ensan_home
🌱بذارید خدمت امیرالمومنین برسیم:
حضرت علی (ع) در حکمت 316 نهج البلاغه میفرمایند: أَنَا يَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِينَ، وَ الْمَالُ يَعْسُوبُ الْفُجَّارِ
یعسوب یعنی ملکه زنبور عسل، یعنی کسی که همهی زنبورها ازش پیروی میکنن و به دنبالش میرن، این لقب در دو شکل دیگه به دو نفر دیگه هم اطلاق شده:
در زیارت ناحیه مقدسه، سیدالشهداء یعسوب المتقین و در حکمت 260 حضرت بقیه الله یعسوب الدین
🔻حالا آدمها دو دسته ان:
🔹کسانی که یعسوب اونها امیرالمومنین، سیدالشهدا و امام زمانه!
🔸کسانی که یعسوبشون ماله!
این خیلی عجیبه که ما یا از امام پیروی میکنیم یا از پول!
ما اینجا برای رفاه تلاش میکنیم و اربعین بدون تلاش رفاه کامل داشتیم! اینجا هدفمون این پول و رفاهه اما اونجا هدفمون فقط امام بود!
به نظرم این عجیبترین تقابل روی زمینه!
🔴پول در برابر امام!
اگر اربعین رو نمیدیدم هیچ وقت معنای این حدیث رو نمیفهمیدم! در رکاب یعسوب الدین و به سمت یعسوب المتقین همه چیز برای رفاه شما فراهمه، امسال نتونستم عکسای زیادی ثبت کنم اما از عکسهای سال پیشم استفاده میکنم!
🆔@Revayate_ensan_home
🔷تو مسیر مشایه به هر نیازی که فکر کنی، قبل از تو فکر کردن و پاسخش رو آوردن!
شستن لباس، جای خواب، کولر، اینترنت، آب و غذا و خوراکی که نگم اصلا، خیاطی و تعمیرات کالسکه و ویلچر، پزشک و دارو، حتی کتاب و رزق معنویی مثل تبرک به پرچم و چیزای جالبی مثل دستبند اسم و شماره برای بچه ها تا گم نشن! و هزار خدمت دیگه که من ندیدم...
🌱تو این سفر به این سختی تو فقط به مقصدت فکر میکنی و لذت میبری و در رفاه کاملی!
🔻میبینید چجوری معادلهها بهم میخوره؟
جایی که امام محور تصمیماته در مقابل زندگیهای روزمره ما که رفاه محور تصمیمات خیلیامونه...
اینجاست که میفهمیم چرا نباید رفاه هدفمون باشه و خیر باشه! خیرالعمل باشه!
و چقدر تفاوته که یعسوب ما چه کسی یا چه چیزی باشه...
🆔@Revayate_ensan_home