eitaa logo
روایت سیره شهدا
228 دنبال‌کننده
4 عکس
0 ویدیو
0 فایل
شهادت، مرگ تاجرانه و مرگ آدم‌های زرنگ است. امام خامنه ای اینجا شهدا روایت می‌شوند
مشاهده در ایتا
دانلود
اینجا رودسر است، شهر شهدای ۷۲ تن رودسر این شهر پرافتخار به حق لقب "شهر شهدای ۷۲ تن" را بر خود دارد لقبی که روایتی است از ایثار، مردانگی و عشق به وطن در میان این کاروان عاشقان نام‌هایی چون شهید ناصحی می‌درخشد مردانی از جنس ایمان که در میدان‌های آتش و خون از جان خویش گذشتند تا پرچم عزت بر افق ایران بماند شهید ناصحی و یارانش وارثان راهی بودند که از کربلا آغاز شد خونشان ریشه‌های دینداری را در دل این دیار محکم‌تر کرد و نام رودسر را در نقشه جهاد و فداکاری با خطی سرخ و ماندگار نگاشت نام شهید ناصحی در خونین‌شهر می‌درخشد همان‌جا که خون و ایمان در هم آمیختند و حماسه‌ای جاودانه رقم خورد «فتح خرمشهر» او از رودسر برخاست اما دلش با هر وجب خاک ایران پیوند خورده بود در روزهایی که خرمشهر زیر آتش دشمن می‌سوخت شهید ناصحی با قامتی استوار در صف مدافعان ایستاد برای ایران و ایمان او از آن دست مردانی بود که صدای اذان را در دل آوار شنید و با نگاه به آسمان دود گرفته، لبخند زد گویی می‌دانست خرمشهر دوباره آزاد خواهد شد حتی اگر جانش را در این راه بگذارد و چنین شد که نامش با خرمشهر پیوند خورد و در میان خاک و خون به ستاره‌ای ماندگار در آسمان ایران جان ماندگار شد اینجا رودسر است . . .
اینجا رودسر است، دیار دلیرمردی از تبار سادات، شهید هادی طاهری جوانی مؤمن، مخلص، مانوس با قرآن و اهل مطالعه عشق به شهادت در عمق جانش ریشه داشت از نوجوانی، فراتر از سن و سال خود می‌اندیشید نگاهش بلند بود و دلش بزرگ ساده زیست، بی‌تکلف، بی‌ادعا و همیشه آماده‌ی خدمت آن‌قدر خالص و بی‌ریا بود که گویی از جنس آسمان بود او لایق شهادت بود چون تمام هستی‌اش را وقف آرمان‌های الهی کرده بود و سرانجام دعای همیشگی‌اش مستجاب شد در میدان عشق بال گشود و به سوی معبود پر کشید نام او برای همیشه در آسمان این شهر خواهد درخشید اینجا رودسر است . . .
اینجا رودسر است، دیار شهید حسین محمودی جوانی که تنها فرزند پسر خانواده بود با ادب و متواضع، آراسته به خصائل نیکو دیندار، دوست داشتنی، صادق و مخلص کسی که صداقت را در کردار خود متجلی ساخت زمان‌شناسی که ارزش وقت و مسئولیت خود را به خوبی درک می‌کرد با روحیه‌ای مصمم و اراده‌ای پولادین در دفاع از وطن و اسلام راهی جبهه‌های جنگ شد و به آرزوی خود رسید نام شهید حسین محمودی همچون چراغی روشن بر تارک این دیار می‌درخشد اینجا رودسر است . . .
خرمشهر شهر خون و حماسه خرمشهر! ای سرزمین خون و حماسه ای شهری که کوچه‌هایت بوی ایمان و مقاومت می‌دهد در آن روزهای آتش و خون وقتی دشمن تا دندان مسلح آمده بود تا پرچم ظلم را بر دیوارهای تو بکوبد مردانی برخاستند که جز ایمان سلاحی و جز عشق به وطن پناهی نداشتند زمین داغ بود و آسمان پر از فریاد اما دل‌های رزمندگان روشن‌تر از صبح استوارتر از کوه آن‌ها آمده بودند تا ثابت کنند خرمشهر یک آرمان است یک باور است یک تپش جاودانه در قلب تاریخ است و آنگاه که خون، خاک را غسل داد و لب‌های تشنه با فریاد «یا زهرا» بر سنگر دشمن تاختند خرمشهر دوباره جان گرفت دشمن شکست نه با گلوله با نَفَس مردانی که هر قدمشان آیه‌ای از شجاعت بود و آنگاه که پرچم ایران بر بام مسجد جامع برافراشته شد فرشتگان گریستند مادران بوسه بر خاک زدند و امام شهدا گفت: خرمشهر را خدا آزاد کرد این حماسه در خاطره ها و در رگ‌های این سرزمین جاری‌ است تا هر نسلی بداند که آزادی خرمشهر میراث دلاورانی‌ است که جان دادند تا پرچم وطن بر زمین نیفتد اینجا خرمشهر است . . .
اینجا ایران است، دیار شهید برونسی عبدالحسین برونسی افزون بر تقوا و اخلاص مثال‌زدنی‌اش از ویژگی‌های برجسته‌ی دیگری نیز برخوردار بود فعالیت‌ سیاسی‌اش را از سال‌های پیش از انقلاب آغاز کرد و با شجاعتی بی‌نظیر در برابر حکومت پهلوی ایستاد تا جایی که بارها دستگیر و طعم تلخ شکنجه‌های ساواک را چشید پس از چندین بار تغییر شغل، سرانجام به کار بنایی روی آورد و تا زمان پیوستنش به سپاه با دستانی پینه‌بسته و دل‌سپرده به حق در همین حرفه باقی ماند پس از انقلاب با تمام وجود در خدمت اسلام و دفاع از میهن قرار گرفت و در جبهه‌های حق علیه باطل، حضوری مؤثر و الهام‌بخش داشت سرانجام در عملیات بدر در حالی که فرماندهی لشکری از ایمان و غیرت را بر عهده داشت به آرزوی دیرینه‌اش رسید و عاشقانه به وصال معبود نائل آمد پیکر مطهرش سال‌ها در دل خاک ماند تا آنکه پس از نزدیک به سه دهه شناسایی و به آغوش میهن بازگردانده شد همسر سردار شهید برونسی نقل می‌کند: پسرم از روی پله‌ها افتاد، دستش شکست عبدالحسین بچه را که به شدت گریه می‌کرد بغل گرفت و از خانه دوید بیرون ماتم برد وقتی دیدم دارد می‌رود طرف خیابان تا بهش برسم تاکسی گرفت و رفت در آن لحظه‌ها ماشین سپاه جلوی خانه پارک بود! اینجا ایران است . . .
اینجا رودسر است، دیار شهید علی غمگسار همان که لبخندش مرهم دل‌های شکسته بود و دل زنده‌اش، بهار را به یاد می‌آورد کوه ایثار بود بی‌ادعا، بی‌صدا در میانه‌ی میدان آتش و خون ایستاد بی‌آنکه نامی بخواهد از دو رویی و دو رنگی گریزان ساده چون نسیم سحر بی‌آلایش چون آیینه سربه‌زیر، اما بلندمرام بسیجیِ مخلص و رفیقی باوفا که در رفاقت تا مرز جان می‌رفت و اکنون در جوار حق همچنان غم‌گسار ماست در سکوتی سرشار از حضور اینجا رودسر است…
اینجا ایران است، دیار شهید محمدمهدی خوشنویسان جوانی از تبار ایمان و غیرت مبارزی مومن در رژیم ستم‌شاهی رزمنده‌ای شجاع در میدان نبرد نماد شهامت و اخلاص تجسم تواضع و مهربانی باور عمیقش به خدا زبانزد همه بود یاور نیازمندان و تکیه‌گاه دل‌های شکسته فرزند نمونه‌ای که احترام به پدر و مادر را سرلوحه داشت صداقتش آینه‌ای روشن از روح پاکش بود در سال ۱۳۵۹ در اطراف رود کرخه به خون نشست تا ایران بماند نامش چون ستاره‌ای درخشان بر آسمان عزت این سرزمین خواهد درخشید اینجا ایران است . . .
فردا کدام شهید را روایت کنم؟ در کانال «روایت سیره شهدا» سیره شهدای مورد نظر شما روایت می شود شما می‌توانید با ارسال چند ویژگی شاخص شهید به ادمین در این کار خیر شریک شوید عضویت در کانال با لمس «روایت سیره شهدا» در بالای همین پیام، سمت چپ ارتباط با ادمین برای معرفی شهید @DrBM1402 مفاهیم کلیدی در روایت سیره شهدا ۱- اخلاص ۲- شجاعت ۳- شهامت ۴- تدین ۵- خداباوری ۶- دشمن‌شناسی ۷- ولایت‌مداری ۸- مدیریت جنگ ۹- جلودار بودن ۱۰- تواضع ۱۱- جاذبه و دافعه ۱۲- استقامت ۱۳- ثبات قدم ۱۴- تهجّد ۱۵- نماز اول وقت ۱۶- مهربانی ۱۷- دستگیری از فقرا ۱۸- کار جهادی ۱۹- احترام به پدر و مادر ۱۹- نماز جماعت در مسجد ۲۰- رازداری ۲۱- پرهیز از غیبت ۲۲- راستگویی و صداقت و . . .
اینجا ایران است، دیار شهید ابراهیم هادی در عنفوان جوانی امیر نفس خویش بود با اخلاص زندگی می‌کرد اهل دیده‌شدن نبود در گمنامی راه نور را پیمود در کمک به نیازمندان دستی که می‌بخشید دیده نمی‌شد پهلوان بود و جوانمرد هیچ‌گاه بر سکوهای غرور نایستاد در میان دوستان محبوب بود حضورش در جمع آرامش می‌آورد متواضع بود و خاکی خود را پایین‌تر از همه می‌دید و به پاکی دل‌های ساده ایمان داشت شجاع بود و ایثارگر در دل خطر می‌رفت بی‌آنکه نامی بخواهد در عملیاتی با وجود آتش سنگین دشمن برای نجات همرزمانش به میدان خطر رفت و دیگر بازنگشت شهادتش دل‌های بسیاری را بیدار کرد الگویی روشن برای نسلی شد که در جستجوی صداقت، شجاعت و پاکی است برخی مسیر زندگی‌شان را عوض کردند ابراهیم هادی بی‌صدا رفت اما صدایش تا همیشه ماندگار شد فکه بهمن ۱۳۶۱ و پیکری که هنوز برنگشته است اینجا ایران است . . .
اینجا ایران است، دیار شهید حاج حسین خرازی اینجا سرزمین مردانی‌ست که وقتی پای عشق به میان می‌آید یک دست‌شان را در شلمچه جا می‌گذارند اما قدمی از میدان نبرد عقب نمی‌کشند فرمانده‌ای شجاع با چشم‌هایی آرام و نگاهی نافذ صدا و کلامش دل‌ها را قرص می‌کرد هیچ‌ وقت پشت سیم خاردار نفسش نماند هنگام خطر جلودار بود و جلوتر از همرزمانش حرکت می‌کرد دستی را در عملیات خیبر جا گذاشت اما راه را با دست دیگرش ادامه داد فرمانده ای باصلابت که اخلاص از چهره‌اش می‌بارید و اقتدار در سکوتش فریاد می‌زد روزش را با راز و نیاز و گریه در دعای عهد آغاز می‌کرد و شب‌ها با لبخند آرزوی شهادت می‌خوابید حسین خرازی در عملیات کربلای ۵ شهید شد اما هنوز صدای قدم‌هایش در اروند، در کارون، در دل فاو شنیده می‌شود او رفت ولی راهش روشن‌تر از همیشه در دل جوانان این سرزمین ادامه دارد اینجا ایران است . . .
اینجا ایران است، دیار شهید حسین فهمیده اگر پای وطن در میان باشد، نوجوان هم مرد می‌شود او تنها سیزده بهار از عمر پاکش گذشته بود اما دلی به وسعت غیرت مردان میدان داشت حسین فهمیده گفت: من باید بروم چون دشمن به خاکمان طمع کرده و رفت، بی‌تردید، بی‌تعلل، بی‌ادعا روز موعود نارنجک در دست سینه‌اش را سپر تانک دشمن کرد از جانش گذشت تا ذره‌ای از خاک نگذرد انفجار، نه فقط تانک را بلکه هیبت پوشالی دشمن را هم فرو ریخت او رفت اما قصه غیرت و شجاعتش در دل تاریخ ایران حک شد امام خمینی (ره) درباره‌اش فرمود: رهبر ما آن طفل سیزده‌ ساله‌ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بالاتر است با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید اینجا ایران است، سرزمین فهمیده‌ها سرزمین دلاورانی که هر کدام دنیایی از ایمان و فداکاری‌اند اینجا ایران است . . .
اینجا رودسر است، شهر مردان بزرگ، شهر استاندار شهید علی انصاری دیاری که به داشتن فرزندی چنین به خود می‌بالد مردی تحصیلکرده که نه‌ تنها در سنگر مدیریت بلکه در میدان ایمان و عمل نیز سربلند و بی‌ادعا بود عاشق حسین علیه‌السلام بود و خون حسین (ع) در رگش ساری و جاری بود خدمت به مردم را عبادت می‌دانست مدیری جهادی و پرتلاش بود از نیازمندان به سبک مولایش علی علیه‌السلام دستگیری می‌کرد با دستانی پُر از مهر و قلبی لبریز از اخلاص اهل تهجد و شب‌زنده‌داری و مؤمنی آراسته به تقوا بود مبارزی نستوه در دوران ظلم و اختناق حکومت ستم‌شاهی صادق، راستگو، و انقلابی اصیل که تاب تزویر و نفاق را نداشت و نفاق نیز تاب تحمل او را نیاورد و در تروری ناجوانمردانه او را به خون نشاند علی انصاری نامی ماندگار بر پیشانی افتخار رودسر است و این شهر هنوز با یاد او نفس می‌کشد اینجا رودسر است . . .