مرا با دلتنگی رها نکن..
یا به او بگو بروَد..
یا تو بیا و پا در میانی کن....
#دلتنگی 🌼
#حاج_قاسم🌹
#روایت_عشق ☘
شادی روحش صلوات🕊
اللهم صل علی محمد و🌸
آل محمد و عجل فرجهم ❤️
@Revayateeshg
AUD-20210129-WA0015.mp3
2.75M
#قرارصبحگاهی ☀️🌈
#روایت_عشق ❤️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌷
#امام_زمان 🦋
#دعایفرج 🤲🏻🍃
🌼بسم الله الرحمن الرحيم🌼
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،
وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ،
وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ،
اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً
كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ
اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ،
وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني
السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ،بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ.
⊰@Revayateeshg⊱
اَحَبُِکُم اِلَی اللهِ اَحسَنُکُم اَخلاقا
محبوب ترین شما در نزد خدا ، خوش اخلاق ترین شماست
#پیامبراکرمص
#مجمعالبیانجلد10صفحه87
#روایت_عشق
#حدیث
@Revayateeshg
هر وقت دانش آموزان سر کلاس
حاضر باشند معلم خواهد آمد❣
🌹#اللهمعجللولیڪالفرج
🌸#روایت_عشق
🌼#امام_زمان
🌺#جمعه
@Revayateeshg
معاملهےپرسودےاست...
شهادترامیگویم
فانی میدهے⇦باقی میگیرے😍
#جسم میدهے⇦جان میگیرے
#جان میدهے⇦جانان میگیرے😍
چھلذتےدارد#شهادت
#شهید_حجت_الله_رحیمی🌸
#روایت_عشق
#شهیدانه
@Revayateeshg
#زندگینامهشهدا 💐
#روایت_عشق 🌷
#شهیدمحمدسلیمانی🕊
سلام رفقا✋
من محمد سلیمانی هستم مهمان امروز قلب های پاک شما 🌺
در 1366/1/8 در رودسر به دنیا اومدم.
دومین فرزند خانواده ی سلیمـانی بودم😍 مـادرم من را با عشق حسین بن علی (ع)🌺 و شهدا تربیت کرد و هنگامی که لب به سخن گفتن گشودم کلمه ای که به من آموخت نام مبـارک امام حسین بود😍
هنوز به سن بلوغ نرسیده بودم نماز و روزه ام ترک نمی شد ومادرم از همان دوران چه اطمینانی داشتداز اینکه روزی فرزندش در راه اسلام شهید خواهد شد😌
اتاقم رو به قطعه ای از گلزار شهدا🌺 تبدیل کرده بودم🌺
هر طرف را که نگاه میکردم یا عکس امام و حضرت آقا را میدیم یا عکس شهدا😍
در دوران جنگ نوزادی بیش نبودم. اما در تشییع شهدا🌷 با سربند "لبیک یا خمینی" که مـادرم به سرم می بست ومن را در آغوش میگرفت ، شرکت میکردم
من از همان آغاز ، با شهدا انس گرفته بودم😍 و با آنها آشنا شده بودم🌺
یک عکس در اتاقم بود که زیرش این جمله حک شده بود : 🌺
" رهسپاریم با ولایت تا شهـادت"🌺 همیشه این جمله رو زمزمه میکردم😊
آنقدر اطمینان داشتم که هر وقت عکس شهدا را نگاه میکردم میگفتم:🌺
عکس من هم یک روز باید در کنار این شهدا قرار بگیرد🌺 واسمم را کنار اسم شهـدا می نوشتم .
در اواخر هر سال که فصل بازدید زائران از مناطق جنگی جنوب❤ ️ و کربلای ایران❤ ️ می رسید🌷 برای
ثبت نام در جمع خدام شهدا 😍 و پذیرایی از زائران بی قراری می کردم
همیشه جزء اولین کسانی بودم که برای خـادمی می رفت ️و آخرین نفراتی بودم که بازمی گشت☺
@Revayateeshg
روایت عشق🖤
#زندگینامهشهدا 💐 #روایت_عشق 🌷 #شهیدمحمدسلیمانی🕊 سلام رفقا✋ من محمد سلیمانی هستم مهمان امروز قل
#زندگینامهشهدا 🍃
#روایت_عشق 🌺
#شهیدمحمدسلیمانی🌷
در سال ۱۳۸۷ دانشگاه📚 را به پایان رساندم و با مدرک کاردانی فارغ التحصیل شدم 🎓 پس از فارغ التحصیلی برای اعزام خدمت مقدس سربازی اقدام کردم. 🍃
با اینکه می توانستم درسپاه ناحیه ی رودسر و درکنارخانواده خدمت کنم☺ ️اما ازامتیاز بسیجی بودنم استفاده نکردم .
ودر مقابل اصرار دوستان و پدر و مادر می گفتم: 🌺
" هر چه خدا قسمت کند راضی هستم "🌺
در سال 87 از سوی سپاه ناحیه رودسر به منظور گذراندن دوره ی مربیگری آموزش بسیج🌺 انتخاب شدم 😊 و به عنوان جوان ترین مربی آموزش معرفی گردیدم.💐
با دوران راهیـان نــور بخاطر اینکه از خادم الشهـدایی جا نمانم و بتوانم به عشقـم یعنی نوکری زائران کربلای ایران در سرزمین گرم خوزستان برسم سربازی خود را دو ماه تمدید کردم و به جنوب رفتم.
در تمامی یادواره های شهدای شهر فعالیت داشتم😍
از تأمین منابع مالی گرفته تا کارهای تدارکاتی ، فرهنگی، تبلیغاتی ، ساخت دکور و🌺
دهم بهمن ماه ۱۳۸۸ بود که به پادگان میشداغ اعزام شدم☺ ️
54 روز به زائران کربلای ایران خدمت کردم😍
و 6 روز قبل از این که مأموریتم به اتمام برسد 🌺
که هم خطر لوله های اس پی جی از بین بره
هم از اونا به عنوان تزیین استفاده کنم☺ ️اما خبر نداشتم که اس پی جی دوتا خرج پنهان داره
شب قبلش تو پادیگان رزم شب بود و اس پی جی شلیک شده بود. فردای اون روز رفتم لوله های اس پی جی با سنگ تراش ببرم
که گرمای سنگ تراش باعث فعال شدن اون میشه لوله اس پی جی حرکت میکنه
و به طرف دوتا چشمام میاد...
درست ۴ روز قبل تولدم در ۴فروردین ۱۳۸۹ خود رو به امام زمان (عج)معرفی کردم😍 و دعوت حق رو لبیک گفتم و درمیان شهدا قرار گرفتم😍 ❤ ️
و دقیقا روز تولدم دفنم کردند
@Revayateeshg