#شهید_علی_عرب
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
ده روز قبل از رفتنش همه ی دوستانش را جمع کرد توی خانه و با آنها صحبت کرد.
میگفت:
این آخرین دفعهای است که شما را میبینم و در بین شما هستم. اگر شماها را رنجاندم، من را ببخشید و...
وسایلش را از توی کمد درآورد و به تک تک دوستانش میداد.
گفت :
من دیگه به اینها احتیاجی ندارم ...
اینها رو از من یادگاری داشته باشید.
یک دست لباس نو از توی بستهای که همراهش بود درآورد و پوشید.
قرار بود تا چند ساعت دیگر عملیات شروع شود، گفتم:
چه خبره؟
لباس نو پوشیدی؟
چرخید به طرفم و گفت:
این لباس شهادت من است.
گفت:
چون آب نیست، تیمم کن باید نماز بخوانیم.
گفتم :
نماز چی؟
گفت :
نمازشهادت
قبل از اینکه برود توی معبر و حرکت کند، نمازش را خواند.
•┈┈•❀🌷❀•┈┈•
@Revayateeshg
7.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن
وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین
وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن
وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین🖤
#امام_حسین
#روایت_عشق
@Revayateeshg
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا