آخر آن کینه خود همه جا جار زدی خنجر 🔪 از روی جفا بر دل سردار💘 زدی ای نمک خورده و بشکسته نمکدان ، ز چه رو؟ 😡 پشت برمکتب آن شیر جگردار زدی ❤️ #حاج_قاسم #مردمیدان #روایت_عشق @Revayateeshg

#امام_حسین #شب_جمعه #روایت_عشق @Revayateeshg

#دلنوشته #سحرهفدهم.... سلام ستاره غریب زمین⭐️ شانزده سحر از رمضان گذشت... و هفدهمین سیاهی هم آسمان رمضان را فرا گرفت📆 اما هنوز خبری از ظهور تو در دل زنگار گرفته ام نیست😓 ✍آموخته ام؛ که سفره دار رمضان تویی… و کسی در این ضیافت، محبوب تر است، که تو، سهم بیشتری از قلبش را، تسخیر کرده باشی.🌺 هرچه لا به لای تپش های دلم جست و جو میکنم..... خبری از شیدایی نمی یابم!😭 من همان فرزند گریز پای توام که به درد نداشتنت عادت کرده است🥀 و همه سهمش از انتظار⏰ فقط و فقط هیاهویی تو خالی است😔 که اگر درد تو به استخوانش زده بود سحری از رمضان را تنها به امید یافتنت سجاده نشینی میکرد🌸 وای یوسف تنهای من🥺 این رمضان حاجتی عظیم قلبم را احاطه کرده است💟 تو.... درد نداشتن تو.... و دویدن مدام برای یافتنت همه آرزویی است که در لا به لای مناجات سحر به دنبالش میگردم🌈 برای قلب بیمار من چاره ای بیاندیش قلب بیمارم جای خالی برای حضور مداوم تو ندارد💔 به امید علاج امده ام مرا دست خالی از گوشه سفره ات رد مکن☘ به امید اجابت آمده ام یا مجیب.... یامجیب.... یامجیب.... ❣ #روایت_عشق #ماه‌مبارک‌رمضان #اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج @Revayateeshg

دعای روز هفدهم ماه رمضان🌙✨ هدیه به #بهرام‌کرامت🌹 #روایت_عشق❤️ #ماه‌مبارک‌رمضان✨ @Revayateeshg

#قرار‌‌روزانه ☀️🌈 #روایت_عشق ❤️ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌷 #امام_زمان 🦋 #دعای‌فرج 🤲🏻🍃 🌼بسم الله الرحمن الرحيم🌼 اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ،بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ. ⊰@Revayateeshg⊱

#روزی_یک_صفحه_قران 📖🌸 #صفحه‌هفدهم 7⃣1⃣ هدیه به اقای خوبی ها..... #امام_زمان (عج)🌸 التماس دعا 🍃 #روایت_عشق ❤️ #ماه_رمضان @Revayateeshg

#اینفوگراف | کوتاه درباره تاریخچه مسجد مقدس جمکران 🔺️ انتشار به مناسبت هزار و شصت و نهمین سال بنای مسجد مقدس جمکران به امر مبارک حضرت ولیعصر عجل‌الله تعالی فرجه 💠💠💠 ✅ کانال رسمی مسجد مقدس جمکران: @jamkaran_ir

[🎤🎼] #محمدحسین‌پویانفر یا اباصالح بیا تا دل شود خدایی... #جمعه #روایت_عشق🌸 #اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج ❤️ @Revayateeshg

اسلام علیڪ یا فاطمة المعصومہ‌(س) #روایت_عشق ❤️ #استوری🍃 @Revayateeshg

#زندگی‌نامه‌شهدا 🍃 #روایت_عشق ❤️ #شهیداباصلت‌داودی🌷 دوم تیر ماه سال ۱۳۴۱در خانواده ای مذهبی ومعتقد به دین اسلام در روستای ذاکر دیده به جهان گشود. وی۲۳مرداد سال ۱۳۶۳ به نهاد مقدس جهادسازندگی پیوست و در واحد تدارکات جهاد سازندگی زنجان کار خود را با انبار داری آغاز کرد. او سازندگی میهن اسلامی را نیز همچون تبلیغات اسلامی،رسالتی الهی می دانست. پس از چندی، این جهادگر بسیجی ، به بخش تدارکات و پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی پیوست و علاوه بر مسئولیت پیشین ، به این تکلیف جدید نیز روی آورد. اباصلت بارها اعزام به جبهه را خواستار بود. اما به سبب مسئولیت های بزرگی که در جهاد سازندگی استان داشت ، این اجازه به او داده نمی شد . تا سرانجام بیست و سوم آبان ماه سال ۱۳۶۶ به منطقه ی عملیاتی نصر ۸ با عنوان مسئول تدارکات گروهان از گردان ذوالفقار اعزام شد و به منطقه ی ماووت رفت، ۲۵آذر ماه در تپه گردرش بود که بر اثر اصابت خمپاره ی دشمن از ناحیه کتف راست آسیب دید و در همان لحظه به شاهدان ابدی حق تعالی پیوست . یادش گرامی و راهش پررهرو باد🥀 شادی روح شهدا #صلوات ٱللَّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَىٰ‌مُحَمَّدٍ‌وَآلِ مُحَمَّدٍ‌وَ‌عَجِّل‌فَرَجَهُم🌺 @Revayateeshg