بسیجی بود
و علاوه بر فعالیت های فرهنگی
وفعالیت هایی که در بسیج داشت
به کار های خیر دیگری مشغول بود که
از جمله اینها بردن کاروان هایی به کربلا بود
بیش از بیست بار به کربلا رفته بود
و ایام اربعین گروهی از مرد های فامیل را
به کربلا می برد
حتی اگر کسی هزینه سفر را نداشت؛
خودش مقدار هزینه ای که نیاز بود را
محیاو پرداخت می کرد...
#شهید_مرتضی_عطایی
#روایت_عشق
#شهیدانه
•┈┈•❀🌷❀•┈┈•
@Revayateeshg
بعدازشهادتداداشمصطفےازمادرشهیدپرسیدن:
"حالاكهبچهاتشهیدشدهمیخواےچیكارکنے؟"
ایشونمدستگذاشتنروےشونهینوهشونوگفتن:
"یہمصطفےدیگہتربیتمےڪنم🖐🏿"
#شھیدمصطفیصدرزاده❣
#خاطراتشهدا
#روایت_عشق
@Revayateeshg
«زخم دوری تو را؛
مرهم و درمانی نیست
بی سبب ساحل دل؛
این همه طوفانی نیست»❤️
#حاج_قاسم
#ابومهدی_المهندس
@Revayateeshg
چه زیباست ..
خاطرات مردانی
که پروای نام ندارند
و در کهف گمنامی خویش
مأوا گرفته اند
به یاد شهدای گمنام …
آنان که در زمین گمنامند
و در آسمانها مشهورند …
به مادر قول داده بود بر می گردد …
چشم مادر که به استخوان های بی جمجمه افتاد
لبخند تلخی زد و گفت :
بچه م سرش می رفت ولی قولش نمی رفت ...
#شهید_گمنام
#روایت_عشق
•┈┈•❀🌷❀•┈┈•
@Revayateeshg
#شهید_روح_الله_قربانی
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
یک هفته قـــــبل از شهادت توی تماس تلفنی گفت :
خانومم این دنیا مـــــیگذره....
این دنیا تـــــموم میشه...
این دنیا خـــــیلی کم و کوچیکه....
ببین مادرم رفت، ببین حاج آقا مجتبی رفت.✨
اگه قسمت شد و من رفـــــتم، تو غصه نخور ما توی اون دنیا همیشه با همیم ...
همیشه وقتی از ماموریت برمیگشت سعی میکرد نبودنشو برای همه ی جبران کنه ...🦋
اولین اعزامش به سوریه افتاد به اولین سالگرد ازدواجمان سخت و سنگین بود نبودن روح الله با اینکه قبل از رفتنش تمام تلاش خودش را کرد تا نبودنش را برایم جبران کند .🌸
اما خدا خواست و من صبر کردم.
وقتی بعد از 59روز از ماموریت برگشت نزدیک اربعین بود قرار گذاشته بودیم حتما به مسافرت برویم .🌱
دو روز قبل از مسافرت دفترچه ی کارهای روزانه اش را باز کرد دیدم تمام کارها و خرید و مایحتاجی که برای این سفر لازم داریم را یادداشت کرده خیلی خوشحال شدم از اینکه دیدم حتی در روزهای سخت کاری به فکر من هم بوده است انقدر از دیدن یادداشتش خوشحال شده بودم که میخاستم از رفتن سفر منصرفش کنم چون میدانستم خیلی خسته است.🌼
ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
@Revayateeshg
نفس نمیکشد هوا
قدم نمیزند زمین
سکوت میکند غزل💚
بدون تو یعنی همین ....!💔
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌺
#حاج_قاسم
#روایت_عشق
@Revayateeshg
#دعایسلامتیامامزمان🌹
#قرارهرشبمون🧡
#روایت_عشق 🌸
بسمالله....🌼
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ
فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ
وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً، حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِيهَا طَوِيلا🤲🏻🌺
@Revayateeshg
هميشه می گفت:
"ما هيچ وقت از لطف و عنايت اهل بيت، خصوصاً آقا امام رضا عليه السلام بی نياز نيستيم..."
هواپيمای سوخو را حاج احمد وارد نيروی هوايی سپاه كرد مراسم افتتاحيهاش را همه انتظار داشتيم در تهران باشد، ولی سردار گفت: ميخوام مراسم افتتاحيه توی مشهد باشه...
پايگاه هوايی مشهد كوچیك بود كفاف چنين برنامهای رو نميداد بعضيها همين را به سردار گفتند؛ ولی سردار اصرار داشت مراسم توی مشهد باشه با برج مراقبت هماهنگيهای لازم شده بود خلبان، بر فراز آسمان، هواپيما را چند دور، دور حرم حضرت علی بن موسی الرضا سلام الله عليه طواف داد اين را سردار ازش خواسته بود خيليها تازه دليل اصرار سردار را فهميده بودند خدا رحمتش كند؛ هميشه ميگفت: "ما هيچ وقت از لطف و عنايت اهل بيت، خصوصاً آقا امام رضا عليه السلام بی نياز نيستيم...
#شهیداحمدکاظمی
#روایت_عشق
#شهیدانه
@Revayateeshg
#روایت_عشق
#وصیتنامهشهدا
#شهید_ابوذر_غواصی
برادران بیدار باشید که امروز، جنگِ میانِ "اسلام ناب محمدی" و "اسلام کاذب" است. امروز دنیای اسلام و شما عزیزان بدانید که دین خدا حدّ و مرزی ندارد، هرکجا که باشد. برای خدا که کاری ندارد دین خود را حفظ کند؛ این امتحانات الهی است.
از مردم ایران و تمام مسلمانان جهان خواستاریم به حول و قوه الهی، رهبر فرزانه انقلاب، حضرت امام خامنهای مُدّظِلُّهُالعالی را یاری فرمایند تا تیر حق و عدالت را بر قلب زورگویان جهان نشانَد و زمینه ظهور حضرت بقیةَالله را فراهم آورند.»
•┈┈•❀🌷❀•┈┈•
@Revayateeshg