eitaa logo
روایت عشق🖤
987 دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
3.5هزار ویدیو
159 فایل
﷽ 🔸تبادلツ👇🏻 تبادل باهر تعداد عضوی انجام میشه مهم محتواست😊 ❤️ @Azii0_0zii شما مهمان شهدا هستید😍😊 🌺کپی به شرط صلوات برای ظهور اقا و دعا برای شهادت خادمین کانال😊🌹 🌺لفت به شرط صلوات برای سلامتی آقا eitaa.com @Revayateeshg
مشاهده در ایتا
دانلود
°|🥀|° ڪُلنافداڪ‌یازینَب♥ راه‌تو‌ مرد‌کیست ؟! @Revayateeshg ╰─🕊──🌷──🕊─╯
♥️🔗 آیت‌الله حق‌شناس:🌱 جوانی ڪہ وقتی بہ محرمات الھی می‌رسد ... چشم میپوشد 👀🚫 امام زمان بہ او افتخار میڪند ⁦☺️⁩💚 ❣اَللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @Revayateeshg •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌
🌱🌸 وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وآنهاكه‌درراه‌ما (باخلوص‌نيت) جهادكنند قطعابه‌راههاى‌خود هدايتشان‌خواهيم‌كرد «عنکبوت آیه ۶۹» ✨❤️ ╭─┅──✨🌷✨──┅─╮ @Revayateeshg ╰─┅──✨🌷✨──┅─╯
ڳوش ڪن🙃 خـــدا داره صداٺ میزنہ☺️😍 مـے گویند📿🕌 بلند شو مؤمݩ😇 اصلا زشتھ بچھ مسلمۅݩ مۅقع نماز تۅ فضاے مجازے باشھ!! ❤️حی علی الصلاة ╭─┅──🌿🦋🌿──┅─╮ @Revayateeshg ╰─┅──🌿🦋🌿──┅─╯
مـاندَݩ‌دࢪصَفِ‌عاشورایےِ اِمـامِ‌عِشـق💞 تَنھابا↓ یَقینِ‌مُطلَق⚡️ بہ‌دَسٺ‌مےآیَد! :) @Revayateeshg
💖💐💕🔆 داستان واقعی و بسیار جذاب پنجاه وهفتم شکایت کردیم به پلیس بین الملل تاجر آمریکایی پول واریز کرده بود به حساب تاجر ترکی اون پول را بالا کشیده بود و شده یه قطر آب وقتی از دفتر پلیس بیرون اومدیم بابا تا خونه ی کلمه هم حرف نزد -بابا یه لیوان آب برات بیارم یهو غش کرد افتاد زمین باباااااا باباااااا بچه ها زنگ بزنید آمبولانس بابا را انتقال دادن بیمارستان میلاد دکتر گفت باید سریع انتقال داده بشه اتاق عمل ساعتها به کندی میگذشت تا دکتر از اتاق عمل خارج شد -آقای دکتر چی شد؟ دکتر:تا جایی که به ما مربوط میشد انجام شده بقیه اش توکل بخدا دعا کنید براش 😔😔😔😔باتمام اختلاف نظرها اما پدرم بود رفتم مزار شهدا رفتم مزار رضا -رضا 😭😭😭 هیچکس رو ندارم جز بابا پیش حاجی ضمانت کن بابام نره و حالش بهتر شه ‌‌عصری برگشتم بیمارستان بابا به هوش اومده بود😊😊 . . . ✍با ادامه داستان همراه ما باشید .... کپی فقط باذکر نویسنده وذکر صلوات مجاز است نویسنده: بانو....ش j๑ïท ➺ •♡| @Revayateeshg
💖💐💕 داستان واقعی و بسیار جذاب پنجاه و هشتم عصری برگشتم بیمارستان بابا به هوش اومده بود😊😊 اما همون روز تو نمونه آزمایشش خون بود دوروز بعد جواب آزمایشا اومد بدبختیام کم نبود این یکی هم بهش اضافه شد بابا سرطان مثانه داشت اونم از نوعی بدخیم😔 یاحسین غریب متوسل شدم بازم به حاج ابراهیم همت بابا تو بخش ویژه بود ما نمیتونستیم پیشش باشیم رفتیم خونه نصف شب صدای جیغای مامان مارو ب سمت خودش کشوند -مامان چی شده چرا جیغ میکشی ؟ مامان :حنانه حنانه اون عکس تو اتاقت کیه؟ -شهید همت چطور مامان: تو یه بیابون بودم یه آقایی لباس نظامی پوشیده بود گفت شفای شوهرتو خدا داده اما باید به دین عمل کنید بابا خوب شد برگشت خونه . . . ✍با ادامه داستان همراه ما باشید .... کپی فقط باذکر نویسنده وذکر صلوات مجاز است نویسنده: بانو....ش j๑ïท ➺ •♡| @Revayateeshg
"" ... ❤️ علاقه خاصی به مقام معظم رهبری داشت. 🌸 این دوست داشتن فقط زبانی نبود و در عمل هم سعی می کرد به حرف آقا گوش بدهد. 🌸 یکی از نمونه هایش این بود که بعد از سفارش رهبری به خرید و ؛ تصمیم گرفته بود و برایش یک آرزو بود که بعد از ازدواج وقتی خواستند در خانه مستقلی زندگی کنند همه وسایلی که تهیه می کنند محصولات ایرانی باشد🌷 @Revayateeshg ╰─🕊──🌷──🕊─╯
حفاظت از ما کمی سخت بود ،چون سردار راحت می گرفت. حواسش آن قدری که به بیت المال بود به خودش نبود. مراسم بزرگداشتی برای فوت پدرشان گرفته بودند. برای آماده سازی فضا از سرباز ها کمک گرفته شد. وقتی وارد شد واین صحنه را دید ، مخالفت کرد؛ گفته بود سرباز ها مرخص شوند . اما محافظت از او نمی گذاشت تا حرفش را قبول کنند. وقتی دید امرش پذیرفته نشد ، با تک تک سرباز ها رو بوسی کرد ، محبت کرد و موقع پذیرایی به مسولشان گفت: _اول غذای این دوستان سرباز را بدهید. ✨چرا حاج قاسم این طور بود؟ _چون مسلمان واقعی بود. چرا این همه بیت المال را مراقبت می کرد؟ _ چون مسلمان واقعی بود. چرا به اطرافیانش روحی و جسمی بها می داد؟ _چون مسلمان واقعی بود. هزار چرا هم که بپرسید یک جواب دارد. باید چرا ها را از کسانی بپرسید که ماسک اسلام دارند و عمل شیطان! جوان اگر می خواهد بداند حق کجاست، منش را ببیند. نیازی نیست به خاطر اشتباهات دیگران قید را بزند! حق، مردان خودش را نشان داده است.
|💚| +حاج‌آقاپناهیان‌میگفت: آقا ✨ صبح☀️ به عشق 💞شما چشم باز میکنه این عشق💕 فهمیدنے نیست...! بعدما صبح که چشم باز میکنیم بجایِ عرض ارادت به محضر آقا گوشیامونُ چک میکنیم! ⁉️ @Revayateeshg
😔 ╭─┅──✨🌷✨──┅─╮ @Revayateeshg ╰─┅──✨🌷✨──┅─╯