#دلنوشته
#سحرسیزدهم....
شمارش مهمانیت از ١٢ گذشت....🗓
ومن به دوازدهمین سفره خدا فکر میکنم 💡
که سالهاست در زمین پهن شده و کسی از آن رزقی بر نمیدارد❣
سالهاست که هست اما کسی دستش را به سمتش دراز نمیکند 🌷
سالهاست که هست اما کسی از طمع شیرین جانش نمی نوشد💜
دلمان تنگ است💞
تنگ است برای داشتنت🥺
تنگ است برای دیدنت💔
تنگ است برای بوییدنت😔
تنگ نوایی که وقتی صدایت میکنیم پاسخ مهربانت را به گوش بشنویم....
تنگ همه دقایقی که وقتی زمین میخوریم دستانمان را بگیری ؛🦋
و خاک از روحمان بتکانی و…
آرام بگویی؛ برخیز و نترس،
من پشت سرت ایستاده ام….😍
خودت بگو حال خرابو دل تنگ ما را جز اعجاز نگاه تو چه کسی درمان خواهد کرد؟؟ 🍃
بخدا قسم برای درمان همه ی آنچه که در نفس ما نهفته است فقط یک طبیب روی زمین هست و آن روی ماه توست که قرن هاست برای دیدنش خشکسالی را خریده ایم🌻
به تو پناه آورده ام؛🌺
از ضرب همه آنچه به زمین زنجیرمان کرده
تو تنها امید برای دریدن زنجیر های روح خسته مایی🌹
ما برخواسته ایم....
باید این رمضــــــان🌕
اخرین رمضــــــان 🌙
بدون تــــــ♡ـــــو باشد🌸
#روایت_عشق❤️
#ماهمبارکرمضان
#اللهمعجللولیڪالفرج🤲🏻
@Revayateeshg
اقاجان!😍❤️
قبول باشه نماز و روزتون...:))
التماس دعا آقا...!
مارو یادتون نره یه وقت!🙏🏻
اللهمعجللولیڪالفرج 🌸
#امامزمان
#روایت_عشق
#ماهمبارکرمضان
@Revayateeshg
#دلنوشته
#سحرچهاردهم....
✍غضب مکن بر من؛ حبیبم…
غضب مکن؛
که من حتی، لایق غضب کردنت هم نیستم.
✨ناخواسته بود، هرآنچه کردم،
نادانسته بود، هرآنچه گفتم…
اما ناخواسته و نادانسته از آغوشت فاصله گرفتم🌸
فاصله گرفتن از تو همانا و زمین خوردن های مکررم همانا
دلبر بی همتای من تو که باشی زمین و زمان آرام است
و تو که نباشی هرچیز راهی به قلبم می یابد جز آرامش 😔
و من نمیدانم کجا.... کجای این دنیای شلوغ
لحظه ای ثانیه ای دستم را رها کردند
اله من قلبم انقدر به این درو آن در میزند تا رسوایم کند🍃
ومن این رسوایی را به همه ی عزت های دنیا نخواهم فروخت
همین رمضان که کام دلم به مهر دوباره ات روشن شد فهمیدم که تو حقیقتا پادشاه قلبمی💙
و زمانی که جز تو به قلبم وارد میشود
دلم سوت میکشد داد میزند آشوب میشود
و همه ایناها شرح حال دل بیماریست که گمت کرده است
محبوب بی نظیر قلبم بهانه میگیرد
حوصله کسی را ندارد کاری بکن تو که نباشی هیچ ضربتی آرامش نمیکند💔
نمیدانم چه شد نمیدانم کجا دستانت را رها کرده ام
اما برگشتنم و پیدا کردنت کار من نیست
من نشسته ام همینجا سر سجاده پر تز زنجیرم که اجازه پرواز را از من گرفته
است من نشسته ام همینجا ای تمام سرمایه کسی که هیچ سرمایه ای ندارد
یا کنز من لا کنز له
ای تمام سرمایه دلم برگرد....❤️
#روایت_عشق
#ماهمبارکرمضان
@Revayateeshg
اقاجان!😍❤️
قبول باشه نماز و روزتون...:))
التماس دعا آقا...!
مارو یادتون نره یه وقت!🙏🏻
اللهمعجللولیڪالفرج 🌸
#امامزمان
#روایت_عشق
#ماهمبارکرمضان
@Revayateeshg
#دلنوشته
#سحرپانزدهم
سلام مادر....🌻
برای عرض تبریک آمده ام🎈
اینبار خدا از دامان تو پرده از رخ برداشته است
چه زیباست تماشای قد و بالای دلبرم در چشمان نوزادی که در اغوش تو آرام گرفته است🌺
سلام مادر.... 🤩
خسته از هیاهوی دنیا آمدهام🌍
آمدهام ازهمان نگاهها که به چشمان مولودت می بخشی
به من ارزانی کنی🌈
میدانی من سالهاست به اعجاز این نگاه ایمان آورده ام✨
من سالهاست عطر تو را در میان سجاده ام حبس کردهام💐
تا نکند گوشه چادرت را رها کنم و در سیاه بازار دنیا گم شوم😔
خوش به حال او مادر.... 💗
خوش به حال نوزادی که انگشتان تو دستانش را لمس میکند
خوش به حال نوزادی که آغوش تو آرامش میکند🌹
خوش به حال نوزادی که اول بار تو را مادر صدا میکند😍
تو مادر ترین مادر روی زمینی مادر
و من یک نیم نگاه تورا به تمام نگاه های عاشقانه زمین نمیدهم😊
این سحر تمام شهر را به عطر آغوشت دعوت خواهم کرد🍃
آخر من یقین دارم تو آنقدر بزرگی که تمام زمین در آغوشت جا میشود
آنقدر رئوفی که تمام زمین از مهرتو سیراب میگردد🦋
✍️سحر پانزدهم هم رسید.
و قرص ماه، از خانه ی فاطمه طلوع کرد!
🌸و سهم من
در این شادی عظیم، بزرگترین سهمِ عالم است؛
آخر من نیز فرزندِ مادرم هستم.🥰
#روایت_عشق❤️
#ماهمبارکرمضان
#ولادتامامحسن
@Revayateeshg
دعای روز پانزدهم ماه رمضان🌙✨
هدیه به
#شهیدعبدالصالحزارع🌹
#روایت_عشق❤️
#ماهمبارکرمضان✨
@Revayateeshg
#دلنوشته 📖
#سحرشانزدهم....🌸
رمضان از نیمه گذشت و به پیچ نهایی اش نزدیک میشود💫
و لحظه های قدر از راه می رسند🌹
شب هاب قدر فرصت میوه چینی است و ما برداشت میکنیم همه آنچه را که یکسال در زمین قلبمان کاشته ایم🌱
عمر یکساله ام را که برانداز میکنم....
هیچ نقطه روشنی برای دریافت کرامتت نمی یابم😔
اما مهربانی یکساله تورا که مرور میکنم😍
دلم به لیلة القدر این رمضان نیز قرص میشود🌸
سالهایت که رسم میان من و تو همین بوده است....
من یکسال را خراب کرده ام 😞
و تو سال بعد را به نیکو ترین تقدیر نوشته ای🌿
چه رازی است میان تو و اسم رحمانت؟
که از هر چه بگذری مهر پاشیدن بر بندگانت را پس نمیگیری🌈
سیاه دل تر از همیشه🖤
شکسته تر از هرسال💔
چشم به راه لیلة القدرت نشسته ام🌙
اما یقین دارم که سهمی عظیم از عشق را برایم کنار گذاشتی💞
من بی تو تمام می شوم دلبرم🦋
دفتر تقدیرم را از هر چه خالی میکنی
خیالی نیست.... 🌻
اما تقدیر مرا از لمس وجودت خالی مکن من بدون تو یعنی هیچ🌥
تو تنها ثروت باعظمت منی خدا🧡
و من به انتظار سهم بیشتری از تو
گوشه سفره رمضانت را رها نکردهام✨
رحمان مگر جز مهر پاشیدن میداند؟
لیلة القدر مرا به طوفانی از مهرت تکان بده....❤️
یا رحمان.... یا رحمان.... یا رحمان....
#روایت_عشق
#ماهمبارکرمضان
@Revayateeshg
#دلنوشته
#سحرهفدهم....
سلام ستاره غریب زمین⭐️
شانزده سحر از رمضان گذشت...
و هفدهمین سیاهی هم آسمان رمضان را فرا گرفت📆
اما هنوز خبری از ظهور تو در دل زنگار گرفته ام نیست😓
✍آموخته ام؛
که سفره دار رمضان تویی…
و کسی در این ضیافت، محبوب تر است، که تو، سهم بیشتری از قلبش را، تسخیر کرده باشی.🌺
هرچه لا به لای تپش های دلم جست و جو میکنم.....
خبری از شیدایی نمی یابم!😭
من همان فرزند گریز پای توام که به درد نداشتنت عادت کرده است🥀
و همه سهمش از انتظار⏰
فقط و فقط هیاهویی تو خالی است😔
که اگر درد تو به استخوانش زده بود
سحری از رمضان را تنها به امید یافتنت سجاده نشینی میکرد🌸
وای یوسف تنهای من🥺
این رمضان حاجتی عظیم قلبم را احاطه کرده است💟
تو....
درد نداشتن تو....
و دویدن مدام برای یافتنت همه آرزویی است که در لا به لای مناجات سحر به دنبالش میگردم🌈
برای قلب بیمار من چاره ای بیاندیش
قلب بیمارم جای خالی برای حضور مداوم تو ندارد💔
به امید علاج امده ام مرا دست خالی از گوشه سفره ات رد مکن☘
به امید اجابت آمده ام
یا مجیب.... یامجیب.... یامجیب.... ❣
#روایت_عشق
#ماهمبارکرمضان
#اللهمعجللولیڪالفرج
@Revayateeshg
دعای روز هفدهم ماه رمضان🌙✨
هدیه به
#شهید_مجتبی_برسنجی 🌹
#روایت_عشق❤️
#ماهمبارکرمضان✨
@Revayateeshg
#دلنوشته 📚
#سحرهجدهم....
فرصت ها چه شتابان در گذرند
و چه زود این ضیافت به خط پایان نزدیک میشود⏰
هجدهمین سحر رمضانت رسید🗓
و من هنوز کوله بارم خالیست🥺
نه بهره ایبرداشتهام ☔️
نه خیری کاشتهام🌱
میدانی دلبرم🌹
من نه زبان شکر آموخته ام
نه آبرویی اندوخته ام😞
تکان بده مرا....
تا چند لقمه ای از باقی مانده سفره ات بردارم🌙✨
دستانم را از خودت پر کن🤲🏻
تا خالی تر از خالی از کنار این سفره بر نخیزم🌺
لیله القدرت از راه میرسد،🌟
و باید پنجه در پنجه آسمان، به آغوشت متصل شوم…
و من می ترسم؛
این چند ساعت از روشن ترین سیاهیِ زمین را، به غفلت تباه کنم....🌍
راستی آلودهی ذات نمیخری؟💔
انا عبدک الضعیف
شکستگی های مرا به حساب ناتوانیم بنویس✍🏻
قدرتمند تر از تو مربی دیگری سراغ ندارم🌻
مرا از نو میسازی؟
یا رب.... یا رب.... یا رب....
ای مربی بی بدیل من❤️
#روایت_عشق
#ماهمبارکرمضان
#اللهمعجللولیڪالفرج
@Revayateeshg
#دلنوشته📖
#سحرنوزدهم🌺
پشت و پناه محکم که میگویند داشته ای تاکنون؟✨
ستون آهنین که میگویند داشته ای تاکنون؟
عزتی که به انتصابش سر بالا بگیری و در زمین راه بروی
داشته ای تاکنون؟ 🍃
✍پشت و پناه محکم من
ستون آهنین من،
و تمام عزت دنیا و آخرت من؛
پیش چشمانم
به سمت مسجدی میرود؛
که قرارگاه ملاقاتِ آخرِ و اولِ او با دلبر است…😞💔
ملاقاتی که او را به فزت و رب الکعبه می رساند
اما از من و از زینب تمام هستی مان را می ستاند🖤
چه کنم بیخیال رفتن شوی؟
چه کنم که برای رسیدن از سر شب تا سحر تمام اسمان را گز نکنی؟🥀
وای که تمام اقتدارم در چشمان تو خلاصه میشود....
و امشب همهی اقتدارم، خونین،به زمین می افتد💔
با خودم چه کنم بابا؟
که از وقتی که چشم به دنیا گشودم غم نداشتنتان با من بود🌼
با خودم چه کنم که تمام عزتم، در دستان شماست؟
اما بی نفس های شما به زندگی محکوم شدهام🥀
می دانی من میترسم از دنیایی که قرار است هزاران سال بدون تو سر کند
تا روزی خاضعانه تسلیم دستان پسرت گردد🤲🏻❤️
چیزی تا سحر نمانده....
تو دعا کنی خدا آمین میگوید. 🌸
برای غربتی که جانمان را سوزانده دعا کن🔥
شاید راهی باز شود....
راهی که پرده از چشمان آخرین فرزندتو بردارد😍🤲🏻
و وقار حیدری تو را در هیبت نفس گیر او رو نمایی کند.
تو دعا کنی حتما خدا آمین میگوید💞
#روایت_عشق
#ماهمبارکرمضان
#اللهمعجللولیڪالفرج
@Revayateeshg