﷽
#سلام_امام_زمانم ❣
تابیایے مطمئنم فصلِ باران مےشود
ڪوچہ ها پس ڪوچہ هامان هم چراغان مےشود
تابیایے هرخیابانے ڪه خلوٺ مانده اسٺ
در مسیر دیدن تو راه بندان مےشود
#بهار_تویے_آقا🌸🍃
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🌺🍃
@ReyhanatoRasoul97
🍃
🌸
🍃
✅ توصیه هایی كاربردی و خاص از مرحوم آيةالله #كشميرى -اعلیاللهمقامه-:
🌱توصیه میشود حداقل یکبار این توصیه ها را بخوانید:
1⃣ حتماً دقایقی از ساعات رازآمیز روزهداری خود را به برترین عبادت اختصاص دهید و آن هم چیزی نیست جز «#تفکر»! 🤔 با خود و خدای خود خلوت کنید؛ خصوصاً به نوع رابطه حضرت حق با خودتان بیاندیشد؛ امید است ابوابی از معرفت به رویتان باز شود ...
#ادامه_دارد
🌺🍃
@ReyhanatoRasoul97
ღ
❣ #یاضـــــامنآهـــــو
هرڪسی را گره ڪور به کار افتاده
گذرش بر #حرم تو دوسه بار افتاده
🌺🍃
@ReyhanatoRasoul97
☪☪☪☪☪☪☪☪☪☪
*(سه) ساعت در ماه مبارک رمضان وجود دارد که خیلی گرانبهاست،پس اگر تو بر آن ها محافظت کنی نهایتا این سه ساعت تا آخر ماه مبارک رمضان میشود (نود) ساعت!!!*
که این سه ساعت عبارتند از:
۱:#ساعت_افطار، افطاری را زود حاضر کن و وقتی برای دعا بزار.چون برای روزه دار دعایی هست که مردود نمیشود پس برای خودت و عزیزانت و مردگان دعا کن
۲:#ساعت_دوم آخر شب است پس با خداوند خلوت کن که خداوند صدا میزند آیا درخواست کننده ای هست اجابتش کنم آیا استغفار کننده ای هست ببخشمش پس در آن زیاد استغفار کن
۳:واما #ساعت_سوم نشستن تو بعد نماز صبح در جایگاه نمازت تا وقت اشراق.
این نود ساعت است پس بر بقیه اوقات مداومت کن بر ذکر و دوری ازغیبت....نماز های فرض و نافله را بجا بیار که فقط سی روز است و به سرعت میگذرد.
سه دعا در سجودتان فراموش نشود
1) اللهم إنی أسألك حسن الخاتمة
2)اللهم ارزقني توبة نصوحه قبل الموت
3)اللهم يا مقلب القلوب ثبّت قلبي علي دينك
حلول ماه مبارک رمضان مبارک باد*
❤❤❤❤❤
🌺🍃
@ReyhanatoRasoul97
رجب را نفهمیدیمـ••✘
شعبان را تقدیم کردے
شعبان را رَها کردیم
به رمضان میهمانمان کردے📿
تو بگو این همہ دوسٺ داشتن
براے چہ؟ . . .🙃💕
-
-
[ اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضان ]
#همینحوالیسترمضانرامیگویم...
🌺🍃
@ReyhanatoRasoul97
🌸ای که روشن شود از
🌸نورِ تو هر صبح جهان...
🌸روشنایِ دل من
🌸حضرت خورشید سلام...
🍃السلام علیڪ یا عین الحیوة
@ReyhanatoRasoul97
═✧❁🌷یازهـرا🌷❁✧═
واجبِ شرعیِ عشقست
سلامِ سرِ صُبح
السّلام
ای همه ی عِشـق و مسلمانیِ من...
#یااباعبدالله
#صبحتونبخیر🍃🌸
@ReyhanatoRasoul97
═✧❁🌷یازهـرا🌷❁✧═
100251-2 تشرف آخوند خراسانی به محضر امام زمان.mp3
3.52M
بندگان خدا در خلوت، حواله می گیرند
نیمه شب ها کسب آبرو میکنند ودر روز هزینه می کنند
تشرف آیت الله العظمی آخوند خراسانی به محضر امام زمان(عج)
🎙استاد_حدائق شیرازی
🌸اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸
@ReyhanatoRasoul97
مکاشفه عجیب شهید حاج عبدالحسین برونسی با حضرت زهرا (س):
🔵 شهید برونسی فرمانده است توی عملیات رمضان ، تیربار دشمن می گیره تو گردان عده ای شهید میشن گردان زمین گیر میشه. سید کاظم حسینی میگه من معاون شهید برونسی بودم، اصلا بچه ها نمی تونستن سرشونو بلند کنن، یه دفه دیدم شهید برونسی بیسیم چی و پیک و همه رو ول کرد و رفت یه جاافتاد به سجده، رفتم دیدم آروم آروم داره گریه می کنه، میگه یا زهرا مدد، مادر جان مدد...
بهش گفتم حالا وقت این حرفا نیس ، پاشو فرماندهی کن بچه های مردم دارن شهید میشن،
میگفت شهید برونسی انگار مرده بود و اصلا" توجهی به این خمپاره ها و حرفهای من نداشت.
گفت بعد از لحظاتی بلند شد و گفت: سید کاظم گفتم بله، گفت سیدکاظم اینجا که من ایستادم قدم کن، 25 قدم بشمار بچه های گردان رو ببر سمت چپ، بعد 40 قدم ببر جلو.
گفتم بچه ها اصلا" نمیتونن سرشونو بلند کنن عراقی ها تیربارو گرفتن تو بچه ها. چی میگی؟
گفت خون همه بچه ها گردن من، من میگم همین.
گفت وقتی این دستورو داد آتیش دشمنم خاموش شد، 25 قدم رفتم به چپ، 40 قدم رفتم جلو،
بعد یه پیرمردی بود توی گردان ما خوب آرپیچی می زد، یه دفه شهید برونسی گفت فلانی آرپیچی بزن، گفت آقای برونسی من که تو این تاریکی چیزی نمی بینم
گفت بگو یا زهرا و شلیک کن.
می گفت : یا زهرا گفت و شلیک کرد و خورد به یه تانک و منفجر شد.
تمام فضا اتیش گرفت و روشن شدفضا،
گفت اون شب 80 تانک دشمن رو زدیم و بعد عقب نشینی کردیم.
چند روز بعد که پیش روی شد و رفتیم شهدا رو بیاریم، رفتم اونجا که شهید برونسی به سجده افتاده بود و می گفت یا زهرا مدد، نگا کردم دیدم جلومون میدون مین هست.
قدم شماری کردم 25 قدم به چپ دیدم معبریه که دشمن توش تردد می کرده
اگر من 30 قدم می رفتم اونورتر توی مین ها بودم
40 قدم رفتم جلو دیدم میدان مین دشمن تموم میشه رفتم دیدم اولین تانک دشمن رو که زدن فرمانده های دشمن با درجه های بالا افتادن بیرون و کشته شدن.
شهدا رو که جمع کردیم برگشتیم تو سنگر نشستم، گفتم آقای برونسی من بچه ی فاطمه ام ، من سیدم، به جده ام قسم از پیشت تکون نمی خورم تا سِر اون شب رو بهم بگی، تو اون شب تو سجده افتادی فقط گفتی یا زهرا مدد، چی شد یه دفه بلند شدی گفتی 25 قدم به چپ؟ 40 قدم جلو، بعد به آرپیچی زن گفتی شلیک کن؟ شلیک کرد به یه تانک خورد که فرماندهان دشمن تو اون تانک بودن ؟ قصه چیه؟
گفت سید کاظم دست از سرم بردار
گفتم نه تا این سِر رو نگی رهات نمیکنم،
گفت میگم ولی قول بده تا زنده ام به کسی نگی
گفتم باشه
گفت تو سجده بودم همینطور که گفتم یا زهرا مدد، (توعالم مکاشفه) یه خانومی رو دیدم به من گفت چی شده؟
گفتم بی بی جان موندم؛ اینا زائرین کربلای حسین تو هستند، اینجا موندن چه کنم؟
گفت آقای برونسی جلوت میدون مینه، حرکت نکن، 25 قدم برو به سمت چپ، اونجا معبر دشمنه، از اونجا بچه ها رو 40 قدم ببر جلو میدون مین تموم میشه فرمانده های دشمن یه جا جمع شدن تو تانک جلسه دارن آرپیچی رو شلیک کن ان شاء الله تانک منفجر میشه و شما پیروز میشی.
کتاب خاک های نرم کوشک
📚شهدا📚
🌺🍃
@ReyhanatoRasuol97