eitaa logo
ریحانه زهرا:))🇵🇸
4.5هزار دنبال‌کننده
53.4هزار عکس
36.7هزار ویدیو
615 فایل
‹ ﷽ › - ️مـٰا‌همـآن‌نَسل‌ِجَوانیـم‌ڪِہ‌ثـٰابِت‌ڪَردیم‌ در‌رَه‌ِعِشـق،جِگَردارتَراَزصَد‌مَردیم..! - هرچه‌اینجا‌میبینید‌صرفا‌برای‌ما‌نیست! - کپی؟! حلالت - ‹بی‌سیم‌چۍ📻› https://harfeto.timefriend.net/17323605084289 - <مدیرارتباطات> @Reyhaneh_Zahra2
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از editor_inshat
#بک_گراند
#بکگراند @Reyhaneh_Zahra_80
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم سوپرایزمون برای 1.1K شدنمون:))✨
ریحانه زهرا:))🇵🇸
نام تو زندگی من #پارت_150 می کردم. روی تختی که کنار حوض گذاشته بودم و روی اون فرش انداخته بودم د
نام تو زندگی من به همین خیال باش. - چه خبر؟ بی من خوش می گذرونید؟ یاد روزهام افتادم و پوزخندی زدم. - اصلا جای شماها خیلی خالیه. - خودمم می دونم. - کی برمی گردی؟ مهری آهی کشید. باورکن اوایل که می اومدم این جا دوست نداشتم برگردم ولی حالا که تو هستی،علی و لیلاجون هستند دوست دارم زودتر بیام. روی مبل نشستم و نگاهمو به دیوار دوختم و در دل گفتم خبر نداری مهری، منم دیگه رفتنی شدم. یک ماه دیگه شاید هیچ وقت نبینمت هیچ وقت. آهی کشیدم. - پس چرا بر نمی گردی؟! - چی بگم ولا...؟ این خاله ی آرش افتاده رو تخت بیمارستان باید این جا باشیم تا حالش خوب بشه. پیرزن خرفت نمی میره! - وا! مهری چی داری می گی؟واسوه خودت خوب نیست درباره مردم این طور صحبت می کنی. مهری خنده ای کرد. - کوفت، به مریضی مردم می خندی؟! بعد دعا می کنی زودتر بمیره! صدای خنده هاش بیشتر و بلندتر شد.