eitaa logo
🌴صوتها ونواها🌴تاسیس ۱۴۰۰
457 دنبال‌کننده
787 عکس
693 ویدیو
119 فایل
((باسلام)) صوتها بانواها درخدمت شماست باارائه شعرو مطلب برای محبین اهل بیت(ع) ((السلام علیک یااهل بیت النبوه)) https://eitaa.com/RobAbEnorozi313 «برای سلامتی امام زمان عج الله وتعجیل در فرج ظهور ایشان صلوات بفرستیم برمحمد وآل محمد»
مشاهده در ایتا
دانلود
❣﷽❣ ⚫️ (5) 🔘 ⚫️ ⭐بر زینب و رافت کمالش صلوات ⭐بر کوه شکوه و بر جلالش صلوات ⭐بر نایبه حضرت زهرای بتول ⭐بر قلب حسینی و وصالش صلوات (دعای فرج) السلام علیک یا اباعبدالله ( یا حسین)۳ صل الله علیک یا اباعبدالله و صل الله علی قلب زینب الصبور و لسان الشکور ✨ای سایه ات فتاده به روی سرم حسین ✨معنای واقعی اصول الکرم حسین ✨یک یا حسین گفتم و دیدم غمی نماند ✨تسکین دردهای دل مضطرم حسین  آقا جااان…یا اباعبدالله… ✨لطفی که کرده ای تو به من پدرو مادرم نکرد ✨ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین ✨من سال هاست در به در روضه ی توام ✨داغ تو را به جان و دلم می خرم حسین 🔰ان شاالله بری کربلا … ان شاالله حسرت حرم به دلت نمونه… تسکین دل مومن حسینه… امروز دعا کن برا اونایی که کربلا رو ندیدن… دلشون پر میزنه برا حرم حسین… ✨در کوچه های سینه زنی سالیان سال ✨در حسرت هوای حرم می پرم حسین ✨کابوس من شده غم دوری کربلا ✨در خواب هم ذکر لب من حرم حسین ◼️حسین… آرام جانم… ◼️حسین… روح‌ و روانم… (آره زمزمه کن...همه با هم) ◼️حسین… آرام جانم… ◼️حسین… روح‌ و روانم… ◼️حسین…سالار زینب… ◼️حسین… دلدار زینب… این روزا روزای اسارت اولاد زهراست… این روزها روزهای خاک نشینی دختر امیرالمومنینه … یا صاحب الزمان آقا جان آجرک الله… ببخش آقا… فقط یه زمزمه کنم ناله شو بزنی… از زبان بی بی زینب بگم … ◼️کوفه چراغانی شده (حسین جان)۳ ◼️زینب تماشایی شده (حسین جان)۳ ◼️دخترت آواره شده  (حسین جان)۳ (ایام ایام اسارت بی بی زینبه…) (دیگه از امروز باید بگی امان از دل زینب) آخ میون همه دلها … امون از دل زینب… چه خون شد دل زینب… روضه برات بخونم ، میدونم میخای ناله کنی برای  یتیمان حسین  برا غریبی بی بی زینب امان امان (چه مصیبتیه مصیبت بی بی زینب س) (کدوم زینبو میگم…) 🔹نیست فلک به قدرو هم پایه ام 🔹سایه ی من ندیده همسایه ام آره زینب … زینبی که وقتی میخواست بره کنار قبر پیغمبر, ، میگفتن صبر کنیم نیمه شب بشه، مردم خونه هاشون برن ، (جلو جلو قنبرو می فرستادن، قنبر برو مشعل و چراغی اگه روشنه خاموش کن) بی بی که راه می‌افتاد , امیرالمومنین علی جلو میرفت ، آخ سمت راست حسنه ، سمت چپ حسینه، (عباس هم پشت سر می اومد تو تاریکی و دل شب) چشمی به قد و بالای زینب نیفته… آاااخ … (اوج)اون خانمی که سایه شو نامحرم ندیده… صداشو نامحرم نشنیده… حالا بین نامحرما … تو بازار برده فروشا… تو محله یهودی نشینااا از همه بدتر تو بزم شراب ( اف به دنیااا دختر علی کجا و بزم شراب) (فرود)دست زنها و بچه ها رو با طناب بسته بودن، وارد مجلس یزید کردن ، بالای مجلس یزید ملعون نشسته… دور تا دور نامحرما و حرامیا… (اهل بیت پیغمبر وسط ایستاده بودن) سر ابی عبدالله رو گذاشته بودن تو طشت طلا… (کجای عالم با یه خانواده داغدیده این کارو میکنند…) (بیخود نبود وقتی از امام سجاد سوال کردن ، آقا کجا به شما خیلی سخت گذشت سه مرتبه آقا فرمود الشام الشام الشام) (خدا میدونه چه گذشت به دل اهل بیت ع چی گذشت به دل بی بی زینب س…) 🔘زینب و مجلس اغیار کجا 🔘زینب و کوچه و بازار کجا 🔘زینب و این همه آزار کجا 🔘زینب و طشت سر یار کجا ⏺ آخ تو مجلس یزیدن، همه نامحرما و حرامیا هستن بمیرم رقاصه ها دارن میرقصن، همه دارن کف میزنن، دارن هلهله میکنند… امان امان (بگمو ناله شو بزنی…) (اوج)یه وقت  این زن و بچه دیدن یزید ملعون چوب خیزرانو بالا برد … دختر داره میبینه ، خواهر داره میبینه، همسرش داره میبینه چوب خیزران رو بالا برد آخ زد به لب و دندان ابی عبدالله… آخ صدای ناله ی زنها بلند شد… صدای ناله ی بی بی بلند شد… ( سبک خدایا عاشقان را) ♨️مزن ظالم حسین مادر ندارد ♨️مزن ظالم کسی بر سر ندارد ♨️مزن چوب جفا ای بی مروت ♨️دگر انگشت و انگشتر ندارد ♨️الهی خواهرت زینب بمیرد ♨️نباشد بعد تو ماتم بگیرد صل الله علیک یا مظلوم … یا غریب … یااباعبدالله… یا حسین … ⬅️همنوا با دل سوخته  بی بی زینب س 3مرتبه ناله بزن حسین جااان حسین جااان 2 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈    
❣﷽❣ ⚫️ 🔘 ▪️ 2 🔹سرلوحه عشق است و نزول برکات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی نشوی لال به هنگام ممات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی که بگیری ز علی جام حیات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی که قبول شود زیارات و دعات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی که بگیری ز خداوند درجات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات یارب الحسین بحق الحسین اشفع صدررالحسین بظهور الحجه ⬅️دهه دوم محرم و ایام اسارت عمه سادات زینب کبری... ایامی که بی‌بی با کاروانی همراهه که سرهای بریده، مقابل کاروانه... وقتی خانم چشمش به سرهای بریده می افتاد اشک از چشماش جاری میشد...غم دلشو میگرفت.. 💔ای کوفه من با کوچه هایت آشنایم 💔بانوی دین، بنت علی مرتضایم 💔ای کوفه با ما اینچنین، رسم وفا نیست 💔مهمان نوازی این چنین با آشنا نیست کجای عالم دیدی مهمونی وارد شهری بشه سنگ بارانش کنند... با سنگ و خاکستر پذیرایی کنند... 💔اینجا زمانی مسکن و مأوای ما بود 💔در جای جای کوچه هایش جای ما بود ⬅️بی‌بی رو وارد شهر کوفه کردند.... خاطرات کوفه داره براخانم زینب کبری زنده میشه... (چه خاطراتی) مگه چه خاطراتی داره خانم زینب کبری... خاطرات امیرالمومنین ع یرا زینب زنده شد.. (خاطراتی که وجود خانم زینب کبری رو غرق در ماتم و غم و اندوه میکنه) 💔هرسائلی در کوچه چون محتاج نان بود 💔هر کس غریب و بی کس و بی خانمان بود 💔در خانهٔ بابای ما او را مکان بود ⬅️هر فقیری وارد کوفه میشد......خونه امیرالمومنین رو نشونش میدادن... هر غریبی وارد کوفه میشد.....، سراغ علی و بچه های علی رو میگرفت... هر کی زمین خورده بود یه یا علی میگفت، مولا به دادش میرسید... اینجا خونه باباش علی بوده... این شهر بوی باباش علی میده... این شهر بوی برادرشو میده.... این شهر بوی حسین میده... همون حسینی که حالا سرش رو نیزه است... ⏪حالا زینب با کاروان زن ها و بچه ها وارد کوفه شده.... اسیرو بی کس و تنها... دستای بی‌بی رو بستن.... از بالا بام خاکستر میریزن... سنگ میزنن... 💔ای کوفه با ما اینچنین رسم وفا نیست 💔مهمان نوازی اینچنین با آشنا نیست ♻️بگمو التماس دعا ♻️آی حاجت دارا... جوون دارا...آبرو دارا....آی غریب نوازا ⬅️یه وقت بی‌بی زینب نگاه کرد دید یه عده زنها اومدن دارن نان و خرمای صدقه پخش میکنند ...اونم دست اهل بیت پیغمبر... دست بچه هایی که گرسنه بودنُ شاید چند روز بود که غذا نخورده بودن... زینب این نان و خرماهای صدقه رو از دست بچه ها میگرفت.. آخ صدقه بر ما اهل بیت حرامه...... امان امان امان 💔این رسم مهمانداری از آل عبا نیست 💔بر نیز بنگر تا ببینی ماجرایم 💔در سینه درد و غم ز خلق الناس دارم 💔بر نیزه پیش رو سر عباس دارم ⬅️اینجا یه زبان حالی داره.... یه نگاه کرد به سر بریده عباس... صدا زد عباسم داداش.... دادلش پاشو حال زینبو ببین... ای غیرت الله .. پاشو پاشو ببین زینب اومده اسیری.... زینبی که قامتش رو نامحرم نمیدید... حالا ما بین نامحرماست... ⬅️زینبی که هر وقت میخواست به زیارت قبر مادرش زهرا بره... امیرالمومنین میگفت جوونای بنی هاشم دور زینبو بگیرید... نور چراغو کم کنید... کسی قد و قامت زینبم رو نبینه.... داداش بیا ببین بین نامحرما اسیرم... ای غیرت الله ..عباسم ...پاشو بیا به داد خواهرت زینب برس.... 🖤کوفه چه غوغایی شده 🖤زینب تماشایی شده هرچقدر ناله داری به ناله های دل بی‌بی زینب کبری دستتو بلند کن سه مرتبه از سویدای دلت ناله بزن ....بگو یا حسیـــــــن...... هنگام نشر لطفا حذف نشه⬇️ 🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
‍ ❣﷽❣ 🔊 ◾️ ◾️ ◾️ ورود کاروان اسرا به شام شامیان من داغ دارم، هل هله کمتر کنید ۲ بخدا نمیزارم اینجور بشینید... (امام زمان) خارجی نه، زاده، پیغمبرم، باور کنید اگه برام داستان درست نمیکنید، اگه فردا حرف برام در نیاد، یه کار ازتون میخوام، به خدا برا روضه است، کسی خجالت نکشه من دارم میگم، میخوام همه باهم دست بزنید میخوام شعر بخونم، صدا دستتونو بشنوم میخونم، دست بزن، عیب نداره بزن، کف زدن،( بزن) کف زدن پای سر (دست بزن) کف زدن پای، سر، فرزند زهرا، خوب نیست (دست) دست زدن، دست زدن، پای سر ، فرزند زهرا خوب نیست آقا، تو هی دوتا میزنی قطع میکنی، هی داد میزد، اینا میخندیدن کف زدن پای سر، فرزند زهرا ، خوب نیست نا مسلمانان، حیا، از دخت پیغمبر، کنید یه روضه بگم، از کربلا به شام ، هیچ جا نشده بود به اینا احترام بزارن، سادات، یا باید مثل سید اجازم بدید، یا پاشید برید بیرون، عمامه برداشت، یعنی واویلا، یعنی من اجازه دارم هر روضه ای، هیچ کس احترام نذاشت، الا دم دروازه، تو شلوغیا و خنده ها، یکی گفت سلام آقا، یهو آقا برگشت علی بن الحسین، دید تو شلوغیا یکی دستشو آورده، سلام آقا، آقا لبخند زد، تو مارو میشناسی؟ گفت آره آقا، باباتم میشناسم، جون بخواه، چه بلایی سرت آوردن؟ گفت ببینم، ازت خواسته ای بگم آره، گفت یه پارچه بیار، آفتاب، زنجیرارو سوزونده، این زنجیرا رو گردنمه، گردنم سوخته، (ای وای، اگه بعدیشو بگم، همه دستا کار میکنه) گفت سَهل، پول داری؟ آقا تو اسارت پول چکارت؟ گفت میخوام بدم، به این، نیزه دارها ، (گوشتو بگیر)، میخوام اینقدر به بهونه سرها ، وسط ناقه، اینقدر نچرخند، بین عمه ها، آه، بگیریدش، مگه سید اولاد زهرا، خودشو میزنه؟ نزن بچت داره میبینه، وای چه روضه ای اومد تو سرم، نزن، بچه اش داره میبینه، نزن، نزن، این پسرِ، این پسرِ، نزن، دخترش، دخترش داره میبینه، آه، پیش سه ساله، رو سینه اش نرو ، حسیــــــــــن، حسیـــــــــــن باشه، دست تو مستمع رو میبوسم، الان خوشهالم، روضه ثابت گرفتم، دیونه هامو پیدا کردم، آره، هر کدوم شما تو یه هیئت میدیدمتون، اما حالا دور هم جمع شدیم، پسرش داشت میدید باباش خودشو میزنه، از این ور میزد، میگفت نزن، خودشو میزد، میگفت نزن، اون بچه میدونی چکار میکرد، میزد هی خودشو، پاتو وردار، پاتو وردار، یَومٌ عَلی صَدرِ المُصطَفی، یَومٌ عَلی، وَجهِ الثُری، رو زمین افتاده، کمک، کمک، کمک، آخ کمک اومدن، اما به حسین نه ، کمک سنان، کمک شمر، کمک خولی، حسیـــــــــــن، حسیــــــــن آه، آه، اگه پا به پات، گریه نمیکردم نمیخوندم، بخونم یا نه؟، روضه بگم برا اینم، یه ساعت داره میزنه، از اول روضه داره میزنه، اما خون نیومد، الان یکم خون اومد در حیرتم، چگونه، به رویش، عدو زده تو رو خدا نزنید، تو رو خدا نزنید، به پا من نیفت، کاش یکی به پا اون می افتاد، نزن، زینب به پاش افتاد، اومد تو گودال، آه، دیگه نمیخونم، تو حسین بگو من نخونم، تو حسین بگو، به جان مادرم هنوز روضه نخوندم، حسیــــــــــن، حسیــــــــــن بسه، باشه، فقط یه دونه بگم، هنده اومد تو مجلس، یه عبایی پوشیده بود، یه قبایی پوشیده بود، (بخونم یا نه)، اومد تو مجلس، طلا هاشو بسته، گردنبندشو انداخته،( بزار بخونم، بزار بخونم، تو گلوم میمنه وا)، یه وقت رسید، عمه های تو رو دید، گفت اینا که حجاب دارن، پس میگفتید اینا خارجی اند، بزرگتون کجاست، اومد جلو زینب، خانم اینطور بود، میدونست هنده ببینه میشناسه، گفت دستتو بردار، دستتو بردار ببینم، دستشو برداشت، واویلا، دیدن چادرشو برداشت، عباشو برداشت، یکی هنده رو بگیره، گفت زن یزید محجبه، دختر علی، با پارچه؟ حسیـــــــــــن، حسیــــــــن، حسیـــــــــــن @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
. ⚫️ 🔘 ▪️ 🔹سرلوحه عشق است و نزول برکات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی نشوی لال به هنگام ممات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی که بگیری ز علی جام حیات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی که قبول شود زیارات و دعات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی که بگیری ز خداوند درجات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات یارب الحسین بحق الحسین اشفع صدررالحسین بظهور الحجه ⬅️دهه دوم محرم و ایام اسارت عمه سادات زینب کبری... ایامی که بی‌بی با کاروانی همراهه که سرهای بریده، مقابل کاروانه... وقتی خانم چشمش به سرهای بریده می افتاد اشک از چشماش جاری میشد...غم دلشو میگرفت.. 💔ای کوفه من با کوچه هایت آشنایم 💔بانوی دین، بنت علی مرتضایم 💔ای کوفه با ما اینچنین، رسم وفا نیست 💔مهمان نوازی این چنین با آشنا نیست کجای عالم دیدی مهمونی وارد شهری بشه سنگ بارانش کنند... با سنگ و خاکستر پذیرایی کنند... 💔اینجا زمانی مسکن و مأوای ما بود 💔در جای جای کوچه هایش جای ما بود ⬅️بی‌بی رو وارد شهر کوفه کردند.... خاطرات کوفه داره براخانم زینب کبری زنده میشه... (چه خاطراتی) مگه چه خاطراتی داره خانم زینب کبری... خاطرات امیرالمومنین ع یرا زینب زنده شد.. (خاطراتی که وجود خانم زینب کبری رو غرق در ماتم و غم و اندوه میکنه) 💔هرسائلی در کوچه چون محتاج نان بود 💔هر کس غریب و بی کس و بی خانمان بود 💔در خانهٔ بابای ما او را مکان بود ⬅️هر فقیری وارد کوفه میشد......خونه امیرالمومنین رو نشونش میدادن... هر غریبی وارد کوفه میشد.....، سراغ علی و بچه های علی رو میگرفت... هر کی زمین خورده بود یه یا علی میگفت، مولا به دادش میرسید... اینجا خونه باباش علی بوده... این شهر بوی باباش علی میده... این شهر بوی برادرشو میده.... این شهر بوی حسین میده... همون حسینی که حالا سرش رو نیزه است... ⏪حالا زینب با کاروان زن ها و بچه ها وارد کوفه شده.... اسیرو بی کس و تنها... دستای بی‌بی رو بستن.... از بالا بام خاکستر میریزن... سنگ میزنن... 💔ای کوفه با ما اینچنین رسم وفا نیست 💔مهمان نوازی اینچنین با آشنا نیست ♻️بگمو التماس دعا ♻️آی حاجت دارا... جوون دارا...آبرو دارا....آی غریب نوازا ⬅️یه وقت بی‌بی زینب نگاه کرد دید یه عده زنها اومدن دارن نان و خرمای صدقه پخش میکنند ...اونم دست اهل بیت پیغمبر... دست بچه هایی که گرسنه بودنُ شاید چند روز بود که غذا نخورده بودن... زینب این نان و خرماهای صدقه رو از دست بچه ها میگرفت.. آخ صدقه بر ما اهل بیت حرامه...... امان امان امان 💔این رسم مهمانداری از آل عبا نیست 💔بر نیز بنگر تا ببینی ماجرایم 💔در سینه درد و غم ز خلق الناس دارم 💔بر نیزه پیش رو سر عباس دارم ⬅️اینجا یه زبان حالی داره.... یه نگاه کرد به سر بریده عباس... صدا زد عباسم داداش.... دادلش پاشو حال زینبو ببین... ای غیرت الله .. پاشو پاشو ببین زینب اومده اسیری.... زینبی که قامتش رو نامحرم نمیدید... حالا ما بین نامحرماست... ⬅️زینبی که هر وقت میخواست به زیارت قبر مادرش زهرا بره... امیرالمومنین میگفت جوونای بنی هاشم دور زینبو بگیرید... نور چراغو کم کنید... کسی قد و قامت زینبم رو نبینه.... داداش بیا ببین بین نامحرما اسیرم... ای غیرت الله ..عباسم ...پاشو بیا به داد خواهرت زینب برس.... 🖤کوفه چه غوغایی شده 🖤زینب تماشایی شده هرچقدر ناله داری به ناله های دل بی‌بی زینب کبری دستتو بلند کن سه مرتبه از سویدای دلت ناله بزن ....بگو یا حسیـــــــن...... 🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤 . 👈 👈 .@roze_daftari
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ (_ع ) (_ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحمن 🔸بر چهرهٔ قرصِ ماه مهدی صلوات 🔸بر عطر خوش نگاه مهدی صلوات 🔸برندبه های جمعه های منتظران 🔸بر خاک ره سپاه مهدی صلوات السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَین ⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند 🔶امشب شبِ هفتِ عزا بهرِ حسين است 🔶کرببلا غرقِ عزا و شوروشین است 🔶حوّا و مریم ، آسیه ، کلثوم و هاجر 🔶در کربلا امشب زند بر سینه و سر 🔶هم آدم و نوح و خلیل الله و عیسا 🔶هم مصطفی و مرتضی وخضروموسا 🔶امشب به دشتِ کربلا اندر عزا یند 🔶بهر حسین و آن شهیدان در نوایند 🔶امشب که شامِ هفتمِ آقا حسین است 🔶بهر حسین گریان شهِ بدروحنين است 🔶زهرای اطهر بر حسینش گریه دارد 🔶بر یاوران و اهلبیتش غصّه د ارد 🔶ختم رسل بهر حسین خود عزادار 🔶هم غصّه دار زینب و سجّاد تبدار 🔶درکربلا بنگر چسان شورونوائیست 🔶درهفتمِ آقا بپا امشب عزائیست 🔶این هـفـتمين شامِ جد ا يي ازحسین است 🔶اندر عزا زین العبا و زینبین است 🔶دراین شبِ هفتم همه غرقِ عزایند 🔶هم زینب و اهل حرم نوحه سرایند 🔶اندر دلِ زندانِ کوفه این شب تار 🔶باشند از بهرِ حسین امشب عزادار 🔶آل نبی را بین که در تاریکی یِ شب 🔶اندر دلِ زندان همه در تاب و در تب 🔶نوحه سرا کلثوم و زینب بر شهیدان 🔶اندر دلِ زندان همه در آه و افغان 🔶دور از نگاهِ آن یزیدیهایِ کافر 🔶اندر دلِ زندان زند بر سینه وسر 🔶از داغِ هفتاد دو لاله داغدارند 🔶از بهرِ آن گلهای پرپرغصّه دارند 🔶گلهایِ باغ مصطفا گردیده پرپر 🔶از بهرِ آنان درعزاخاتون محشر 🔶زندا نِ كوفه جملگي با اشكِ ريزا ن 🔶شدذکرشان جانم حسين جا نم حسين جا ن 🌺صل‌الله‌علیک‌یااباعبدالله ⬅️دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا..آی حاجت دار آی جوون دارا.. شب/روز هفت ابی عبدالله... روز هفتم/سوم که میشه..دختر میاد کنار قبر بابا...خواهر میاد کنار قبر برادر.. دسته گل میارن..عکس بابارو میارن . زیر بغلای خواهرا و دخترها رو میگیرن..تسلا میدن..یه دل سیر گریه میکنند (عزاداری میکنند سبک میشن) ⬅️اما من بمیرم برا یتیمان ابی عبدالله...آوارهٔ بیابونا...سر حسین ع بالای نیزه ..بدنش تو کربلا...بچه ها آواره اند...به هر بهانه ای کتکتشون میزنند...آب میخوان میزنند.. غذا میخوان کنک میزنند.. بابارو میخوان کتک میخورند.. ⬅️ الهی غریب نشی... الهی گرفتار نشی...الهی بی کس نشی.. چه کشیدند یتیمان حسین ع چه کشید بی بی زینب س 💔امان از دل زینب 💔چه خون شد دل زینب ✔️(هر روضه ای میشه خوند)✔️ صدا زد... ◼️به‌سوی‌شام‌وکوفه‌ام‌چه ظالمانه میبرند ◼️نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند ◼️سر تو را به نوک نی زدند این ستمگران ◼️نمی روم ولی مرا به تازیانه میبرند ⏪عصر روز یازدهم عمر سعد دستور داد یک عده عرب اومدند محمل ها را بستند. یک وقت دستور داد: حالا برید زن و بچه هارو سوار کنید. تا جلو اومدند که زنها را سوار کنند، بی بی زینب صدا زد: شما مردها به ما نامحرمید. ما به شما نامحرمیم. کنار بروید.. بی بی همهٔ زنها و بچه های اهل خیمه رو سوار ناقه کرد.. نوبت رسید به عمه سادات زینب.. بمیرم اومد سوار ناقه بشه هر چی دورو بر خودشو نگاه کرد..دید محرم نداره.. صدا زد.. () ⚫️کجایید ای هواداران ببینید محمل زینب ⚫️که بر باد فنا رفته بساط محمل زینب ⚫️کجایی ای علی اکبر، شبیه روی پیغمبر ⚫️کجایی ای علمدارم، ضیای چشم خونبارم یه وقت دیدند بی بی زینب س صدا زد: وا غربتاه.. وا حسیناه..ای داد از غریبی.. ☑️خواهره دیگه... کنار جنازه برادره اگر گریه نکند چه کنه.. جا داشت یک عده بیان بی بی رو دلداری بدن..بهش تسلیت بگن.. از کنار بدن برادر بلندش کنند.. چه کردند؟ بمیرم زینب را کتک زدند.. با تازیانه... 💔امان از دل زینب 💔چه خون شد دل زینب هر چقدر ناله داری به سوز جگر زینب کبری س سه مرتبه ناله بزن بگو 🌹 حسین آرام جانم..حسین روح وروانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ (2) حضرت رقیه (س) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یاصاحب زمان ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَین ⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله به آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید بریم درخانه دختر سه ساله اباعبدالله امشب بگو حسین جانم مجلس سه ساله ا ت است دیگه دست خالی ردمان نکنی 🔶به روی نیزه‌ها از دور می‌دیدم سرت را 🔶بابا! تو هم دیدی دو چشم دخترت را؟ 🔶چشمانم از داغ تو شد باغ شقایق 🔶در خون‌‌ رها وقتی که دیدم پیکرت را 🔶ای کاش جای آن همه شمشیر و نیزه 🔶یک بار می‌شد من ببوسم حنجرت را 🔶بابا تو که گفتی به ما از گوشواره 🔶همراه خود بردی چرا انگشترت را 🔶با ضرب سیلی تا که افتادم ز ناقه 🔶دیدم کبودی‌های چشم مادرت را 🔶یک روز بودم یاس باغ آرزویت 🔶حالا بیا با خود ببر نیلوفرت را ⬅️عزیزانی که درگوشه ازاین مجلس نشسته آید میدونم گرفتاری میدونم مریض داری میدونم برای حاجت امدید امروز (امشب) بگو حسین جانم به صورت سیلی خورده دخترت دیگه ما را دست خالی ردمان نکنی ▪️رقیه دخترزهرا اطهر ▪️دل جان می شود از او مطهر ▪️رقیه جان توی دوردانه عشق ▪️بود روشن زتو کاشانه عشق ⬅️عزیزان ما نمی دانیم خدا لیاقت بده که بریم از نزدیک قبر بی بی رقیه را رازیارت کنیم یا نه بی بی با این دستهای کوچکش خیلی از گره ها را باز می کنه 🔻بی بی جان 🔸غم خودرا بی افزا دردل من 🔸توی یک دانه غم خانه عشق 🔸رقیه جان به ما منت گذاری 🔸گدایی از گدایانت شماری 🔸امید آن است که در فردای محشر 🔸مرا جزء محبانت شماری دیدم آرام آرام آمد مقابل سر بریده بابا چه مخواد بگه عزیزان ای کسی که دختر سه ساله دارید دستهای کوچکشه بلند کرد گویا از بابا تمنا داره چه گفت ، گفت بابا جانم دلم برات تنگ شده انشالا هیچ فرزندی را چشم انتظار بابا نکنه دختر دارها می دونن من چه می گم بابا غرور دختره دیدی هروقت دل تنگ بابا میشه یاد بابا می کنه میگه بابام می خواهد خونم بیاد انشاالله همه دختران تان عاقبت به خیر بشن، حالا درد دل سه ساله حسین گوش کن بابا دیگه خسته شدم ازاین سفر بابا جان که میای منو ببری بابا ،خداکنه یتیم نشی اخ بمیرم آن قدر بهش تازیانه زدند اخ شما هم امشب (امروز)یتیم نوازی کنید آرام آرام آمد جلو مقابل سر بریده بابا سر بابا رادرآغوش گرفت😭 صدا زد بابای خوبم 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده اما میخام بگم😭 بابای خوبم 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه اگه با چوب به لب و دندان تو زدن... اما به منم تازیانه زدن..😭. 🔸مرا باشد نشان از تازیانه بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم. طاقت سیلی خوردن ندارم. طاقت سنگ خوردن ندارم. 🔸ز تو دارم تمنا جان بابا 🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا احمد بهزادی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
سلام علیکم ❓خیلی از دوستان سوال می کنند که در دهه دوم یا سوم محرم چه روضه هایی باید خوانده شود 👌پاسخ: 👇 ✏️علاوه بر بعضی از روضه هایی که در دهه اول خواندیم مثل ▪️روضه حضرت رقیه ع ▪️روضه حضرت علی اصغر ع ▪️روضه حضرت علی اکبر ع ▪️روضه حضرت ابالفضل ع روضه های زیر برای دهه دوم و سوم مناسب است ▪️روضه وداع امام حسین ع ▪️روضه وداع حضرت زینب و حضرت سکینه با اجساد شهدا ▪️روضه جنایات گودال قتلگاه (تاختن اسب به بدن مطهر..) ▪️روضه حرکت دادن اسرا از کربلا ▪️روضه دفن شهدا ▪️روضه ورود اسرا به کوفه ▪️روضه تنور خولی ▪️روضه ام حبیبه ▪️روضه مجلس ابن زیاد ▪️روضه دیر راهب ▪️روضه دروازه ساعات ▪️روضه مجلس یزید لعنت الله ▪️روضه زبان حال حضرت رباب معمولا در دهه های محرم یک شب ▪️روضه حضرت زهرا سلام الله علیها ▪️و روضه امام حسن مجتبی علیه السلام
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ امام موسی بن جعفر(ع) حضرت علی اصغر(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم أَبَا الْحَسَنِ، یَا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ، أَیُّهَا الْکاظِمُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔶مشکل گشای کارها باب الحوائج 🔶دارد هوای شعیان باب الحوائج 🔶پیوسته می گوید یا باب الحوائج 🔶یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر ۲ ⬅️امشب درخونه باب الحوائج موسی بن جعفر بریم دیدند در زندان باز شد چهارنفر روی پاره تخته ای یک بدنی را دارندمی آرند ای شعیان بیایدبدن امام خودتان را تحویل بگیرید آخه بدنو گرفتند خدایا آقامان که چندین سال توی این سیاه چاله ها نه نور و مرطوب چرا این تخته سنگینه ،گذاشتند روی زمین پارچه را برداشتند آخ بمیرم دیدند این غل وزنجیر هنوز به دست وپای آقاست لا اله الا الله حضرت معصومه (ص) می فرماید هر روز امام رضا می آمد درون خانه برای اینکه دل تنگی ما نسبت به بابا کم بشه می آمد باما حرف می زد اما دیدیم لحظاتی نیست آقا بعد از ساعتی برگشت دیدم موی پریشانه ناخوش احواله گفتم آقاجان اتفاقی افتاده گفت یتیم شدیم خواهرا لااله الا الله ای انهای که حاجت دارید گرفتاری ،مریض داری متوسل بشیم به باب الحوائج انشاءالله حاجت روا میشی اما باخودم میگم این حرف رابزنم یا نزنم اما بگم گریه اش برای شما مگر این غل وزنجیر چه کرده بود با اقا که استخونهای پا ی اقا له شده بود اما چین عبارتی هم درمقتل آمده بگم این عبارت دو جاه دیگه هم به کار رفته است یکی مدینه برایی مادرسادات فاطمه زهرا (س)که نوشتند دنده بی بی له شده بود لا اله الا الله یکی هم کربلا که اسبها رو نعل تاززدند و بدن ابا عبدالله تاختند اما دلتو از مدینه ببرم کربلا ⏪یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند گریزی هم داشته باشیم به روضه علی اصغر امام حسین انشاالله همه اموات فیض ببرند ابی عبدالله قنداقه علی اصغرش رو آغوش گرفت. اومد در مقابل دشمن ایستاد. علی اصغرش رو روی دستاش بلند کرد. صدا زد.. ای نانجیبها.. شما با من سر جنگ دارید.. اگه به من حسین رحم نمیکنید.. این طفل شش ماهه که کاری نکرده. یه نگاه به لبهای خشکیدش بندازید. ببینید. اگه بهش آب بدید میمیره. اگه آب هم ندید میمیره اگه حرف من حسین رو قبول ندارید خودتون بیایدببرید علی اصغرو سیرابش کنید. دشمن داره نگاه میکنه.میگن خیلی ها به گریه افتادن. ابی عبدالله داره حرف میزنه. شاید اینها دلشون بسوزه. یکدفعه دیدند. حرمله نانجیب تیر سه شعبه از کمان رها کرد.خدا لعنت کنه تورا حرمله مادرهای که درگوشه ای از این مجلش نشسته ای نمیدونم بچه شش ماهه دارید یا نه. اگه بچه شش ماه دارین. الان یه دست زیر گلوش بکشید ببینید آیا طاقت دارید یه زخم روی بدنش ببینید یا نه. فقط همینو بگم ابی عبدالله نگاه کرد. دید تیر سه شعبه. گوش تا گوش علی رو دریده. علی اصغر روی دستها بابا جان داد حسین آرام جانم..حسین روح وروانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا احمد بهزادی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 1403
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حضرت عباس (ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمان یا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ♦️خدا كند كه كسي تير اينچنين نخورد ♦️بدون دست به يك لشگرِ لعين نخورد ♦️سه شعبه تا كه رها شد نشستم و گفتم ♦️خدا كند كه به آن چشم ِ نازنين نخورد ♦️بدونِ دستْ كسي كه تنش پُر از تير است ♦️خدا كند ز بلندي فقط زمين نخورد ♦️كنار ِ پيكرت افتاده استخوانِ سرت ♦️خدا كند كه كسي گُرز ِ آهنين نخورد ♦️به رويِ دست زدم تا كه دادمت از دست ♦️بدونِ تو كه كسي آب بعد از اين نخورد ⬅️اجرومزده همه شما برادران و خواهران وعزاداران با بی بی دوعالم فاطمه زهرا(س) انشاالله درهر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید بریم در خانه اباالفضل، همون اباالفضلی که باب الحوائجه... دست توسل بزنیم ..درسته کربلا دستاشو قطع کردند اما دست عالمی را گرفته اگه حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله..... ⏪نمیدونم با چه نیتی امشب اومدی تو مجلس اباالفضل دامن مادر اباالفضل بگیر بخدا عباس مشکل گشاست... مشکل گشایی میکنه... عباس درد بی درمونو دوا میکنه... یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند حالا دلها آمده شد برات روضه اباالفضل بخونم همه اسیران خاک فیض ببرند ⬅️آقا ابوالفضل درروز عاشورا صدا زد حسین جان بادر برادر برادر درخون تپیده ات را دریاب صدای ابوالفضل به گوش امام حسین رسید آمد کنار بدن پاره پاره برادر.. دید برادر دست دربدن ندارد.. تیر به چشم برادر اصابت کرده... فرق ابوالفضل تا به ابرو شکسته امام حسین صدا زد .. عباسم برادر آیا وصیتی دارید صدا زد چرا برادر سه وصیت دارم 🔻وصیت اول برادرجان خون ازچشمم پاک کن تا یک بار دیگرتو برادرم راببینم حسین جان یک بار دیگر عزیز زهرا راببینم 🔻وصیت دوم تا زنده هستم مرا به خیمه مبر برادرجان چون به سکینه ات وعده آب دادم مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم چراکه ز روی سکینه خجالتی دارم سکینه اب طلب کرد وپاره شد جگرم نشد که قطزه ابی برای او ببرم 🔻اما وصیت سوم برادر حسین جان سلام من را به خواهرم زینب برسان بگو زینب جان وقتی رفتی مدینه سلام من را به مادر چشم انتظارم ام البنین برسان انشاالله هیچ مادری را چشم انتظار فرزند نکنه بگومادرجان اجل مهلت نداد بیام یک باردیگر ببینمت مادر.. 🔸صبابیا مددی کن که سخت دلگیرم 🔸سلام من را برسان نزد مادر پیرم 🔸بگو گذشت آمدن من دگر به وطن مادر 🔸غرض که جان تو و طفلهای بی کس من مادر حسین آرام جانم ..حسین روح وروانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دیر راهب بسم الله الرحمن الرحیم یارحمن یا رحیم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَین ⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند . صلی الله علیک یا اباعبدالله .. کاشکی یه سلام مثه سلامِ راهبِ نصرانی میدادم ، بعدِ سلام منم جون میدادم آقا .. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ . ▪️ بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را ▪️بیا و گرم کن از چهره ات شبِ ما را ▪️"منو جدا شدن از کویِ تو خدا نکند ▪️ که بی حرم چه کنم غصه هایِ فردا را ▪️خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد ▪️بگیر بالِ مرا تا ببینیم آنجا را ▪️ به موجِ سینه زنانت قسم ▪️ غلام توام که بُرده گریۀ ما آبرویِ دریا را ▪️گدایِ هر شبم و کاسه گردم و ندهم به یک نگاهِ کریمانه ات دو دنیا را ▪️مرا ببر بِه چِشَم زیرِ پا مغیلان را ▪️مرا ببر که ببینم به نیزه سرها را ▪️خدا کند که بیایی شبی به روضۀ ما ▪️شنیده ام که به سر سر زدی کلیسا را ▪️خوشا به پنجۀ راهب که شانه ات می زد ▪️به آنکه بُرد دل راهبانِ ترسا را ▪️ به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت ▪️ گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را ⬅️میگن راهبی بوده،شبش خواب عیسی مسیح را می‌بینند که می گوید:فلانی مهمانی داری و اون مهمان برای عیسی مسیح خیلی عزیز است باید از او خوب پذیرایی کنی ابرو داری کن راهب میگه بلند شدم از صبح هی چشمم به این راه دوخته شده بود قرار یک مهمان عزیز بیاد برای عیسی مسیح باید خوب پذیرایی کنم؛هی نگاه کرد هی نگاه کرد دید نیومد ظهر شد شروع کرد نگاه کردن دم دمای غروب بود دید کاروانی دارد میاد، جلو جلو اراذل اوباش دارن میان و پشت سر این اراذل اوباش یک اقای رو بستنش به شتری لنگ و پشت سر اون اقا ۸۴ زن و بچه و این ها، چندتا سر به نیزه بلند است این راهب کمی نگاه کرد دید بچه ها بیشتر به یک سر نگاه می کنند بین این همه سر یک سر خیلی جلوه دارد؛خود راهب نگاه کرد دلش را برد این سر، گفت:این همان مهمان عیسی مسیح است بخدا همان است همانی که عیسی مسیح گفته بودکاروان نزدیک شد،این ها صدا زدند راهب جاداری ما می خواهیم این جا استراحت کنیم،ما می خواهیم امشب اینجا باشیم.میگه گفتم:《بله جا هست》میگه دیدم خودشان خیمه زدند رفتن شروع کردن غذا اماده کردن اما بچه ها خانم ها پشت دیوار کمین کردند،پناه گرفتند؛ میگه دیدم یک خانمی بین این خانم ها هی داره میگه رباب پچه هارا جمع کن؛کلثوم نزار بچه ها از هم جدا بشند؛فضه اگه می توانی یکی دوتایشان را بغل بگیر ؛اون ناز دانه راهم بگید بیاد بغل خود عمه ..این دختر بچه هی می گفت:عمه پام درد می کنه،عمه منزل قبلی از کاروان جا موندم بد زدند عمه کمرم درد میکنه،همه را ارام کرد. راهب میگه:این سر سرکی؟گفتند راهب این سر بزرگی این سر حسین پسر پیغمبر ، میگه سر را گرفتم گفتم:..من این سر را می خواهم امشب گفتن این جوری نمیشه باید پول بدی؛میگه هرچی پول داشتم جمع کردم دادم به این ها که این سر را یک شب نگه دارم سر را اورد توی دیر شروع کرد با این سر حرف زدن؛ای سر تو کی هستی، خودت رو به من معرفی کن؛هی حرف زد دید جوابی نمی شنوِ. اخر صدازد:خدایا به حق عیسی به این سر بگو بامن حرف بزن میگه یک وقت دیدم این لبها داره به هم می خوره.میگه گوشم رو بردم جلو ببینم چی میگه؛صدا امد راهب چی می خوای بشنوی؟ صدازد شما کی هستید؟ میگه دیدم لبها دوباره به هم می خوره می خوای من را بشناسی ..انا ابن محمد مصطفی(ص)،انا ابن علی المرتضی(ع) انا ابن فاطمه زهرا(س)؛راهب داره گوش میده‌. یهو لب ها دوباره به هم خورد:انا المظلوم،انا الغریب،انا العطشان.. یک دفعه دیدند صورت به صورت این سر گذاشت:چرا صورتت خون الودِ؟ این خون علی اکبر علی اصغر . حرف هاشو زد؛شروع کرد با گلاب این سر را شست و شو دادن،تاصبح با این سر درد و دل کرد وقتی صبح شد.کاروان اماده ،منتظر راهب سر را برگردانه؛بعضی از بچه ها میگفتن:..عمه خدا به دادمان برسِ،ان ها که مسلمان بودند باسر بابامون اون جوری کردند،این که مسیحی است چی کار میکنه.. یک وقت دیدن زینب میگه الهی خیر ببینی،خدا خیرت بده راهب، چی شد مگه عمه؟پاشید ببینید با باباتون چه کرده. یا حسین یا حسین یا حسین حسین آرام جانم..حسین روح وروانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ (_ع ) (_ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحمن 🔸بر چهرهٔ قرصِ ماه مهدی صلوات 🔸بر عطر خوش نگاه مهدی صلوات 🔸برندبه های جمعه های منتظران 🔸بر خاک ره سپاه مهدی صلوات السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَین ⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند 🔶امشب شبِ هفتِ عزا بهرِ حسين است 🔶کرببلا غرقِ عزا و شوروشین است 🔶حوّا و مریم ، آسیه ، کلثوم و هاجر 🔶در کربلا امشب زند بر سینه و سر 🔶هم آدم و نوح و خلیل الله و عیسا 🔶هم مصطفی و مرتضی وخضروموسا 🔶امشب به دشتِ کربلا اندر عزا یند 🔶بهر حسین و آن شهیدان در نوایند 🔶امشب که شامِ هفتمِ آقا حسین است 🔶بهر حسین گریان شهِ بدروحنين است 🔶زهرای اطهر بر حسینش گریه دارد 🔶بر یاوران و اهلبیتش غصّه د ارد 🔶ختم رسل بهر حسین خود عزادار 🔶هم غصّه دار زینب و سجّاد تبدار 🔶درکربلا بنگر چسان شورونوائیست 🔶درهفتمِ آقا بپا امشب عزائیست 🔶این هـفـتمين شامِ جد ا يي ازحسین است 🔶اندر عزا زین العبا و زینبین است 🔶دراین شبِ هفتم همه غرقِ عزایند 🔶هم زینب و اهل حرم نوحه سرایند 🔶اندر دلِ زندانِ کوفه این شب تار 🔶باشند از بهرِ حسین امشب عزادار 🔶آل نبی را بین که در تاریکی یِ شب 🔶اندر دلِ زندان همه در تاب و در تب 🔶نوحه سرا کلثوم و زینب بر شهیدان 🔶اندر دلِ زندان همه در آه و افغان 🔶دور از نگاهِ آن یزیدیهایِ کافر 🔶اندر دلِ زندان زند بر سینه وسر 🔶از داغِ هفتاد دو لاله داغدارند 🔶از بهرِ آن گلهای پرپرغصّه دارند 🔶گلهایِ باغ مصطفا گردیده پرپر 🔶از بهرِ آنان درعزاخاتون محشر 🔶زندا نِ كوفه جملگي با اشكِ ريزا ن 🔶شدذکرشان جانم حسين جا نم حسين جا ن 🌺صل‌الله‌علیک‌یااباعبدالله ⬅️دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا..آی حاجت دار آی جوون دارا.. شب/روز هفت ابی عبدالله... روز هفتم/سوم که میشه..دختر میاد کنار قبر بابا...خواهر میاد کنار قبر برادر.. دسته گل میارن..عکس بابارو میارن . زیر بغلای خواهرا و دخترها رو میگیرن..تسلا میدن..یه دل سیر گریه میکنند (عزاداری میکنند سبک میشن) ⬅️اما من بمیرم برا یتیمان ابی عبدالله...آوارهٔ بیابونا...سر حسین ع بالای نیزه ..بدنش تو کربلا...بچه ها آواره اند...به هر بهانه ای کتکتشون میزنند...آب میخوان میزنند.. غذا میخوان کنک میزنند.. بابارو میخوان کتک میخورند.. ⬅️ الهی غریب نشی... الهی گرفتار نشی...الهی بی کس نشی.. چه کشیدند یتیمان حسین ع چه کشید بی بی زینب س 💔امان از دل زینب 💔چه خون شد دل زینب ✔️(هر روضه ای میشه خوند)✔️ صدا زد... ◼️به‌سوی‌شام‌وکوفه‌ام‌چه ظالمانه میبرند ◼️نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند ◼️سر تو را به نوک نی زدند این ستمگران ◼️نمی روم ولی مرا به تازیانه میبرند ⏪عصر روز یازدهم عمر سعد دستور داد یک عده عرب اومدند محمل ها را بستند. یک وقت دستور داد: حالا برید زن و بچه هارو سوار کنید. تا جلو اومدند که زنها را سوار کنند، بی بی زینب صدا زد: شما مردها به ما نامحرمید. ما به شما نامحرمیم. کنار بروید.. بی بی همهٔ زنها و بچه های اهل خیمه رو سوار ناقه کرد.. نوبت رسید به عمه سادات زینب.. بمیرم اومد سوار ناقه بشه هر چی دورو بر خودشو نگاه کرد..دید محرم نداره.. صدا زد.. () ⚫️کجایید ای هواداران ببینید محمل زینب ⚫️که بر باد فنا رفته بساط محمل زینب ⚫️کجایی ای علی اکبر، شبیه روی پیغمبر ⚫️کجایی ای علمدارم، ضیای چشم خونبارم یه وقت دیدند بی بی زینب س صدا زد: وا غربتاه.. وا حسیناه..ای داد از غریبی.. ☑️خواهره دیگه... کنار جنازه برادره اگر گریه نکند چه کنه.. جا داشت یک عده بیان بی بی رو دلداری بدن..بهش تسلیت بگن.. از کنار بدن برادر بلندش کنند.. چه کردند؟ بمیرم زینب را کتک زدند.. با تازیانه... 💔امان از دل زینب 💔چه خون شد دل زینب هر چقدر ناله داری به سوز جگر زینب کبری س سه مرتبه ناله بزن بگو 🌹 حسین آرام جانم..حسین روح وروانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
❣﷽❣ 🔳 🔳 🔳 می‌گذرد کاروان 🔳رفتی برادرت تنهاتر شد 🔳رفتی مجیب عالم مضطر شد در دل نخلستان تا که علم افتاد خواهرمان زینب بین حرم افتاد زجر شنیدن هلهله ها را آتش خنده ی حرمله ها را خواهرمان دیده به که من گویم دردم بی تو باید برگردم 🔳رفتی برادرت تنهاتر شد 🔳رفتی مجیب عالم مضطر شد 🔳علمدار … ای نخل خشک خونین دستت کو؟ ای ماه ام البنین دستت کو ؟ بی تو تک و تنها، در دل این دشتم در پی دست تو روی زمین گشتم لحظه ی دیدن مشک دریده فذق شکسته و دست بریده قامت من خم شد کمرم را خم کردی به لبم جان آوردی 🔳رفتی برادرت تنهاتر شد 🔳رفتی مجیب عالم مضطر شد 🔳علمدار مشک را آوردی تا پای جانت با دست و با کتف و با دندانت این چه بلایی بود بر سرمان آمد بهر تسلایش مادرمان آمد رفتی و تشنه تر از همه بودی تشنه ی دیدن فاطمه بودی فاطمه هم آمد آمد امّا خیلی دیر دیده ات را بسته تیر 🔳رفتی برادرت تنهاتر شد 🔳رفتی مجیب عالم مضطر شد 🔳علمدار 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈