eitaa logo
🌴صوتها ونواها🌴تاسیس ۱۴۰۰
457 دنبال‌کننده
787 عکس
693 ویدیو
119 فایل
((باسلام)) صوتها بانواها درخدمت شماست باارائه شعرو مطلب برای محبین اهل بیت(ع) ((السلام علیک یااهل بیت النبوه)) https://eitaa.com/RobAbEnorozi313 «برای سلامتی امام زمان عج الله وتعجیل در فرج ظهور ایشان صلوات بفرستیم برمحمد وآل محمد»
مشاهده در ایتا
دانلود
14-785- Hoseini Zanjani- Tahlile Tarikhe Tashayo B (3) Ramazan87-(www.rasekhoon.net).mp3
2.55M
سیره امام موسی کاظم 1                   تعداد استفاده : 895مناسبت : ذی الحجه  نوع فایل : صوت  سایت : راسخون  مدت : 00:20:53 توضیحات : ImamKazem96
14-abedi-emamkazem13950213(www.rasekhoon.net).mp3
2.73M
حجت الاسلام دکتر عابدی - شخصیت و سیره امام موسی کاظم علیه السلام                   تعداد استفاده : 794مناسبت : ذی الحجه  نوع فایل : صوت  سایت : راسخون  مدت : 00:07:33 توضیحات : ImamKazem96
14_DAFA35-Marhoum Falsafi - emam kazem(www.Rasekhoon.com).mp3
806.2K
روضه امام موسی کاظم                   تعداد استفاده : 835اثر : مرحوم حجت الاسلام فلسفی  نوع فایل : صوت  سایت : راسخون  مدت : 03:11
14_DAFA34-Marhoum Falsafi - emam kazem va ghodal namour(www.Rasekhoon.com).mp3
590.9K
امام کاظم و گودال نمور                   تعداد استفاده : 746اثر : مرحوم حجت الاسلام فلسفی  نوع فایل : صوت  سایت : راسخون  مدت : 02:17
12-hosein_momeni_9_(www.Rasekhoon.net).mp3
14.12M
شهادت امام کاظم علیه السلام 1395/04/05                  تعداد استفاده : 819اثر : حجت الاسلام والمسلمین سید حسین مومنی  نوع فایل : صوت  سایت : راسخون  مدت : 00:38:57
سخنرانی حجت الاسلام دکترناصر رفیعی با موضوع «شخصیت و زندگی امام کاظم(ع)»، سال ۱۴۰۱ شخصیت و زندگی امام کاظم علیه السلام از جهات مختلفی قابل‌بحث و گفتگوست. امام کاظم علیه‌السلام ۲۰ سال با پدر بزرگوارشان زندگی کردند و معارف دینی را از امام صادق علیه‌السلام اخذ نمودند و دوران امامتشان نیز ۳۵ سال طول کشید. کتاب «مَطالِبُ السَؤول فی مَناقِب آلِ الرَّسول» محمد بن طلحه شافعی دربردارنده زندگی‌نامه حضرت زهرا و ائمه اطهار علیهم‌السلام است. این اندیشمند شافعی در رابطه با امام موسی بن جعفر علیه‌السلام می‌نویسد که امام کاظم علیه السلام شب‌ها را با سجده و نماز صبح می‌نمودند و روزها را با روزه و انفاق به فقرا سپری می‌کردند و کسانی که به ایشان بدی و تندی می‌کردند را با احسان و بخشش پاسخ می‌دادند. اهل‌بیت علیهم السلام سیئه را با حسنه جواب می دادند. امام محمد تقیعلیه السلام در پاسخ به نامه کسی که از پدر ناصبی خود گلایه کرده بود، می فرمایند؛ «الْمُدَارَاةُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْمُکَاشَفَةِ وَ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرٌ» مدارا بهتر از دعواست و شکیبایی و بردباری پیشه کن و صبور باش چراکه عاقبت نیک در انتظار متقین است. محمد بن طلحه شافعی از اندیشمندان اهل سنت در کتاب خود می‌نویسد، اگر کسی نسبت به موسی بن جعفر علیه السلام مرتکب خطایی می‌شد، گذشت می نمود؛ از بس ایشان عبادت می کرد که در مدینه به عبد صالح و در عراق به باب الحوائج معروف بود. به نقل از تاریخ بغدادی، ابو علی خلال شیخ الحنابله یکی دیگر از اندیشمندان برجسته اهل سنت در رابطه با امام کاظم علیه السلام می‌گوید؛ هر گرفتاری که پیدا کردم به موسی بن جعفر علیه السلام متوسل شدم و هر حاجتی که داشتم را خداوند متعال با توسل به این مرد الهی برآورده ساخت. در رابطه با جلسه مناظره هشام بن حکم با مخالفین که با حضور پنهانی و پشت پرده هارون‌الرشید برگزار شد، مخالفین در توطئه‌ای از وجوب تبعیت از دستور امام برای مبارزه مسلحانه با حکومت سؤال کردند که بعد از رفت‌وبرگشت‌های فراوان و گریز هشام از بیان پاسخ صریح، با شنیدن پاسخ وجوب اطاعت از امام(ع) در هر شرایطی؛ هارون‌الرشید برافروخته و به نقلی بعد از برگشت از جلسه دستور زندانی شدن امام کاظم علیه السلام را صادر کرد. امام کاظم علیه السلام مجموعاً چهار بار زندانی شدند که هر بار دستور قتل امام علیه السلام در زندان توسط هارون‌الرشید صادر می‌شد که با مخالفت زندانبانان مواجه گردید که امام علیه السلام در آخرین مرحله در زندان سندی بن شاهک مسموم و در سن ۵۵ سالگی به شهادت رسیدند. یکی از ویژگی باب الحوائج بودن امام کاظم علیه السلام در رسیدگی و توجه به امورات مردم است. مراجعات مالی ائمه اطهار علیه السلام بسیار زیاد بود به‌گونه‌ای که از نیشابور، قم و دیگر بلاد اسلامی بارهای متعددی برای ایشان ارسال می‌شد؛ از طرفی خود امام موسی بن جعفر علیه السلام نیز باغ خرمایی داشته، مبادرت به کشاورزی می‌کردند. این مؤلفه‌ها ضمن تقویت بنیه مالی امام علیه السلام، گسیل مراجعه مستمندان را در پی داشت. حلم و بردباری امام موسی بن جعفر علیه السلام در برطرف سازی حوائج و مواجهه با گناهکاران یکی دیگر از ویژگی های حضرت است. گاهی تنها شنیدن حرف گرفتار، او را آرام می‌سازد؛ بر اساس روایات اسلامی چیزی در زیر این آسمان بالاتر از ایمان به خدا و خدمت به مردم نیست. امام کاظم علیه السلام در دعایی به فـضـل بن یونس، بر اهمیت استدامت در بیان دعای «اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْنِی مِنَ الْمُعَارِینَ وَ لَا تُخْرِجْنِی مِنَ التَّقْصِیرِ» تأکید فرمودند: ایمانی که عاریه‌ای ترسیم گردد؛ با یک تلنگر گناه، وسوسه و شبهه از بین خواهد رفت. هیچ‌وقت نباید خود را بی‌نیاز بدانیم، همواره باید خود را مقصر دانسته، حس کنیم نسبت به دین کم گذاشته‌ایم.
در عیون أخبار الرضا(علیه السلام) از علی بن ابراهیم روایت مى‌کند: وقتى هارون، موسى بن جعفر(علیه السّلام) را زندانى کرد، حضرت، شب هنگام، از جهت هارون در ترس بودند که مبادا ایشان را بکشد. لذا تجدید وضو کردند و رو به قبله ایستادند و چهار رکعت نماز خواندند؛ سپس دست به دعا برداشته، فرمودند: «یا سَیِّدِی نَجِّنِی‏ مِنْ‏ حَبْسِ‏ هَارُونَ‏ وَ خَلِّصْنِی مِنْ یَدِهِ یَا مُخَلِّصَ الشَّجَرِ مِنْ بَیْنِ رَمْلٍ وَ طِینٍ‏ وَ یَا مُخَلِّصَ اللَّبَنِ‏ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ‏ وَ یَا مُخَلِّصَ الْوَلَدِ مِنْ بَیْنِ مَشِیمَةٍ وَ رَحِمٍ‏ وَ یَا مُخَلِّصَ النَّارِ مِنَ الْحَدِیدِ وَ الْحَجَرِ وَ یَا مُخَلِّصَ الرُّوحِ مِنْ بَیْنِ الْأَحْشَاءِ وَ الْأَمْعَاءِ خَلِّصْنِی مِنْ یَدِ هَارُون‏». یعنی: اى آقاى من، سرور من، مرا از زندان هارون نجات بده و از دست او رهایم کن. اى که درخت را از بین گل و شن بیرون مى ‏آورى! اى که شیر را از بین مجراى خون و سرگین خارج می‌کنى. اى که جنین را از میان رحم و مشیمه خارج مى‌کنى! اى که آتش را از آهن و سنگ بیرون مى‌آورى! اى که روح را از بین امعاء و احشاء خارج مى‌کنى! مرا از دست هارون نجات بده. این دعا زمزمه هفتمین برگزیده خداوند در زندان هارون است. در و دیوار و خشت خشت زندان هارون شاهد مناجات حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) با خداوند متعال بوده و چه اسرار ملکوتی را که در این زمزمه‌ها شنیده است؛ روایت شده که چون امام موسی کاظم(علیه السلام) این دعا را خواند، هارون، خواب هولناکی دید، ترسید، دستور داد که آن حضرت را از زندان رها کردند؛ هرچند آزار و اذیت‌های هارون نسبت به امام(علیه السلام) تا آخرین روزهای عمر حضرت، ادامه داشت. کفعمى در کتاب «بلد الامین» نیز دعایى از موسى بن جعفر(علیه السلام) نقل کرده که عظیم الشأن‏ و سریع الاجابة است و آن دعا این است: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَطَعْتُکَ فِی أَحَبِّ الْأَشْیَاءِ إِلَیْکَ وَ هُوَ التَّوْحِیدُ وَ لَمْ أَعْصِکَ فِی أَبْغَضِ الْأَشْیَاءِ إِلَیْکَ وَ هُوَ الْکُفْرُ فَاغْفِرْ لِی مَا بَیْنَهُمَا یَا مَنْ إِلَیْهِ مَفَرِّی آمِنِّی مِمَّا فَزِعْتُ مِنْهُ إِلَیْکَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الْکَثِیرَ مِنْ مَعَاصِیکَ وَ اقْبَلْ مِنِّی الْیَسِیرَ مِنْ طَاعَتِکَ یَا عُدَّتِی دُونَ الْعُدَدِ وَ یَا رَجَائِی وَ الْمُعْتَمَدَ وَ یَا کَهْفِی وَ السَّنَدَ وَ یَا وَاحِدُ یَا أَحَدُ یَا قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُوْلَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوا أَحَدٌ» خدایا! تو را در محبوب‌ترین چیزها نزدت که یگانه‏ پرستى است اطاعت کردم و تو را در مبغوض‏‌ترین چیزها که کفر است نافرمانى نکردم، پس آنچه از گناهان بین این دو است بر من بیامرز، اى آن‏که گرزگاه من تنها به جانب اوست، از آنچه از آن به سویت پناه آوردم مرا ایمنى بخش، خدایا! بیامرز از نافرمانیهاى بسیارم را در پیشگاهت، و طاعت اندکم را در آستانت بپذیر اى تنها توشه‏‌ام از میان توشه‏‌ها و اى امید و آرامش، و پناه و تکیه‏‌گاهم و اى یگانه و یکتا، اى که گفتى «بگو او خداى یکتاست،خداى بی‌نیاز است، نه زاده و نه زاییده شده، و برایش همتایى نبوده است. «أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مَنِ اصْطَفَیْتَهُمْ مِنْ خَلْقِکَ وَ لَمْ تَجْعَلْ فِی خَلْقِکَ مِثْلَهُمْ أَحَدا أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ تَفْعَلَ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِالْوَحْدَانِیَّةِ الْکُبْرَى وَ الْمُحَمَّدِیَّةِ الْبَیْضَاءِ وَ الْعَلَوِیَّةِ الْعُلْیَا [الْعَلْیَاءِ] وَ بِجَمِیعِ مَا احْتَجَجْتَ بِهِ عَلَى عِبَادِکَ وَ بِالاسْمِ الَّذِی حَجَبْتَهُ عَنْ خَلْقِکَ فَلَمْ یَخْرُجْ مِنْکَ إِلا إِلَیْکَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ لِی مِنْ أَمْرِی فَرَجا وَ مَخْرَجا وَ ارْزُقْنِی مِنْ حَیْثُ أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَیْثُ لا أَحْتَسِبُ إِنَّکَ تَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ». از تو درخواست‏ می‌کنم به حق آنان‏ که از میان آفریده‏‌هایت انتخاب کردى و هیچ‌کس را از میان آفریدگانت همانند آنان قرار ندادى، بر محمّد و خاندانش درود فرست، و با من چنان کن که سزاوار آنى، خدایا! از تو درخواست می‌کنم به حق یگانگى بزرگ‏تر الهى، و مقام تابنده محمّدى، و جایگاه برتر علوى، و به تمام آنچه به آن بر بندگانت حجّت نهادى و به حق‏ آن نامى که از آفریدگان خود پنهان داشتى که از تو جز براى تو اظهار نگردد، بر محمّد و خاندانش درود فرست و براى من در کارم گشایش و راه نجاتى قرار ده،و از جهاتى که گمان می‌برم و یا گمان نمی‌برم مرا روزى ده‏ همانا تو هرکه را بخواهى بی‌حساب روزى می‌دهی. سپس حاجت خود را درخواست کن.
خدایا خلاصم کن هارون که از حالات فوق‌العاده معنوی امام کاظم علیه‌السلام در سختی زندان‌هایش به تنگ آمده بود، تصمیم گرفت تا آن حضرت را در مخوفترین و تاریکترین زندان‌ها تحت شکنجه قرار دهد. به همین خاطر امام معصوم علیه‌السلام را به « سندی بن شاهک » دژخیم یهودی خود سپرد. سختی زندان سندی بن شاهک به قدری شدید بود که طاقت را از کف امام علیه‌السلام ربود. فراز زیر که در زیارتنامه آن حضرت وارد شده گوشه‌ای از شدائد امام را در زندان سندی بن شاهک توصیف می‌کند: « اللهم صل علی... المعذب فی قعر السجون، و ظلم المطامیر ذی الساق المرضوض بحلق القیود و الجنازة المنادی علیها بذل الاستخفاف... ». [1] . « خدایا! درود فرست بر آن امام مظلومی که ساق پای نازنینش بر اثر حلقه‌های زنجیر کوبیده شد و پس از شهادتش جنازه پاکش را با وضع ناشایست از زندان خارج نمودند... ». باری. از روایات استفاده می‌شود که امام موسی بن جعفر علیه‌السلام را در زندان و در میان سیاه چال‌ها شکنجه می‌دادند و غل و زنجیر آهنین به پای مبارکش بسته بودند. سختی زندان سندی بن شاهک به گونه‌ای بود که دعاهای آن حضرت عوض شد و با خدا چنین مناجات می‌فرمود: « ... یا مخلص الشجر من بین رمل و ماء و طین. یا مخلص النار من بین الحدید و الحجر. یا مخلص اللبن من بین فرث و دم. یا مخلص الولد من بین مشیمة و رحم. یا مخلص الروح من الأحشاء و الامعاء. خلصنی من ید هارون الرشید. » [2] . « ای خداوندی که گیاه را از بین آب و گل و ریگ نجات می‌دهی. ای خداوندی که آتش را از بین آهن و سنگ، رهایی می‌بخشی. ای خداوندی که شیر را از بین غذاهای هضم شده و خون خلاص می‌کنی. ای خداوندی که بچه را از میان پرده رحم نجات می‌بخشی. ای خداوندی که روح را از میان و درون حجاب‌ها، خلاص می‌کنی. مرا از دست هارون‌الرشید خلاص کن. » من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد گشته کاهیده تن و مانده به جا تصویرم یا ز زندان برسان مرگ مرا یا الله! یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم در روایتی وارد شده که امام کاظم علیه‌السلام وصیت کرد تا او را با همان زنجیرهایی که در بدن داشت و در زندان به وسیله آن‌ها شکنجه می‌شد دفن کنند. [3] . [~hr~]پی نوشت ها: (1) مصباح الزائر، سید بن طاووس، زیارت‌نامه امام کاظم علیه‌السلام -کبریت الأحمر، ص 176. (2) عیون اخبار الرضا، صدوق، ج 1، ص 94. (3) منتخب التواریخ، طریحی، ص 517. منبع: کرامات و مقامات عرفانی امام موسی بن جعفر؛ سید علی حسینی قمی، نبوغ چاپ دوم 1382.
🔸🔶《اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ(ع)》🔶🔸 ✅هارون الرشید، امام موسی کاظم(ع) را در مدینه دستگیر نمود و به طرف بصره فرستاد. امام هفتم مدت یک سال در آنجا زندانی بود. عیسی بن جعفر که مسئول زندان بود، به هارون گزارش داد که امام(ع) همیشه مشغول عبادت و راز و نیاز با خداست. از جمله دعاهای امام(ع) در زندان عیسی این بود که می فرمود : 📋《اَللّهُمَّ اِنَّکَ تَعلَمُ اِنِّی کُنتُ اَسئَلُکَ اِن تُفرِغَنی لِعِبادَتِکَ اَللّهُمَّ وَ قَد فَعَلتُ فَلَکَ الحَمدُ》 ♦️خداوندا! تو می دانی که من از تو تقاضا کرده بودم، مرا در گوشه ای خلوت قرار دهی تا مشغول عبادت باشم، تو تقاضای مرا برآوردی، تو را سپاس می گویم.(۱) در طی این سالها، همواره زندان و زندانبان امام(ع) در حال تغییر بود. در تاریخ آمده است که؛ 📋《لا یَزالُ یَنتَقِلُ مِن سِجنٍ اِلَی سِجنِِ》 ♦️آن حضرت(ع) همواره از زندانی به زندان دیگر منتقل می شد.(۲) تا اینکه امام(ع) مظلوم به زندان مخوف و تاریک سِندی بن شاهک ملعون منتقل شد و تحت شکنجه های شدید آن لعین قرار گرفت. تا جایی که در پی این شکنجه ها، امام(ع) برای خلاصی از زندان، این دعا را می کردند. 📋《یَا سَیِّدِی! نَجِّنِی مِنْ حَبْسِ هَارُونَ وَ خَلِّصْنِی مِنْ یَدِهِ یَا مُخَلِّصَ الشَّجَرِ مِنْ بَیْنِ رَمْلٍ وَ طِینٍ وَ مَاءٍ وَ یَا مُخَلِّصَ اللَّبَنِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ وَ یَا مُخَلِّصَ الْوَلَدِ مِنْ بَیْنِ مَشِیمَهٍ وَ رَحِمٍ وَ یَا مُخَلِّصَ النَّارِ مِنْ بَیْنِ الْحَدِیدِ وَ الْحَجَرِ وَ یَا مُخَلِّصَ الرُّوحِ مِنْ بَیْنِ الْأَحْشَاءِ وَ الْأَمْعَاءِ خَلِّصْنِی مِنْ یَدَیْ هَارُون》 ♦️ای مولای من! مرا از زندان هارون و از دست او نجات عنایت فرما. ای رویاننده ی درخت از بین شن و خاک و آب! و ای جاری کننده ی شیر از بین سرگین و خون! ای به دنیا آورنده فرزند از بین رحم و ای آزاد کننده آتش از بین آهن و سنگ و ای آزاد کننده روح از بین احشاء و اعضای بدن! مرا از دست هارون نجات عنایت فرما!(۳) تا اینکه امام(ع) سالیان سال، پس از تحمل این شکنجه ها به شهادت رسیدند. حسن بن عبدالله صیرفى از پدر خود نقل می کند که می گفت : 📋《تُوُفِّيَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ(ع) فِي يَدِ اَلسِّنْدِيِّ بْنِ شَاهَكَ فَحُمِلَ عَلَى نَعْشٍ وَ نُودِيَ عَلَيْهِ هَذَا إِمَامُ اَلرَّافِضَةِ فَاعْرِفُوهُ》 ♦️موسى بن جعفر(ع) در زندان سندى بن شاهک درگذشت و او را به وسیله تابوتى برداشتند و یک نفر در پیشاپیش فریاد می زد : این پیشواى رافضیان است او را بشناسید! 📋《فَلَمَّا أُتِيَ بِهِ مَجْلِسَ اَلشُّرْطَةِ أَقَامَ أَرْبَعَةَ نَفَرٍ فَنَادَوْا أَلاَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى اَلْخَبِيثِ بْنِ اَلْخَبِيثِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ(ع)!》 ♦️ایشان را به محلّ‌ سربازخانه آوردند، چهار تن او را بلند کردند و آنها ندا مى‌كردند : هر كس مى‌خواهد به خبيث فرزند خبيث موسى بن جعفر بنگرد، بیاید.(۴) جنازه امام(ع) را به محل نگهبانان آوردند، مردم نیز اجتماع کردند و جنازه ی ایشان را در قبرستان بغداد تشییع نمودند. در فرازی از سلام بر ایشان آمده است ؛ 📋《اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ(ع) وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ..الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَيْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَ أَبِيهِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّهِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ》 ♦️خدايا درود فرست بر محمّد(ص) و اهل بيتش، و درود فرست بر موسى بن جعفر(ع)، سلام بر معذّب در عمق زندان ها و تاريكي هاى زيرزمين ها، با ساق كوبيده، به حلقه هاى زنجيرها، و جنازه اي كه با خوارى و سبك انگاشتن بر آن جار زده شده، وارد شونده بر جدّش مصطفى و پدرش مرتضى و مادرش سرور بانوان!(۵) ابن حجر مکی(عالم اهل تسنن که در رد شیعه کتاب نوشته است و وقتی در معرفی ائمه به امام موسی کاظم(ع) می رسد) می گوید : 📋《یُدعَی بِبَابِ قَضَاءِ حَوائِجِ المُومِنِینَ ای اهلِ سُنَّه》 ♦️اهل سنت از او به عنوان باب الحوائج یاد می کردند. و در عبارتی دیگر آمده است که ؛ 📋《کَانَ مَعْرُوفا عِنْد أهل الْعرَاق بِبَاب قَضَاء الْحَوَائِج عِنْدالله》 ♦️امام موسی بن جعفر(ع) در عراق به باب الحوائج معروف بوده است.(۶) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : ای به زندان کرده خلوت با خدا موسی‌ ابن ‌جعفر ای همه آزادگان را مقتدا موسی‌ ابن‌ جعفر ای که در حبس بلا بودی به فرمان الهی هم قدر را هم قضا را رهنما موسی ابن جعفر کاظمینت از برای شیعیان و دوستانت هم مدینه، هم نجف، هم کربلا موسی ابن جعفر شب که تاریک است و تنهایی چراغ تو است با تو حلقه زنجیر می‌خواند دعا موسی ابن جعفر
این عجب نبود که کوه و دشت و صحرا و بیابان با تو گردد هم‌نوا و هم‌صدا موسی ابن جعفر تا بود جانم به تن دست از ولایت بر ندارم کز ولادت با تو بودم آشنا موسی ابن جعفر 👤سازگار 📚منابع : ۱)الفصول المهمه ابن صباغ مالکی، ص۲۴۰ ۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۴۳۲ ۳)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۸، ص۲۲۰ ۴)كمال الدين و تمام النعمة شیخ صدوق، ج۱، ص۳۸ ۵)مصباح الزائر ابن طاووس، ص۲۳۱ ۶)الصّواعق المحرقه ابن حجر مکی، ج۲، ص۵۹۰ سید حسن حسینی فاضل
هنگامی که امام کاظم علیه السلام را، نخست به بصره در زندان عیسی بن جعفر زندانی کردند، فرازی از دعایش چنین بود: اللهم انک تعلم انی کنت اسئلک ان تفرغنی لعبادتک، اللهم و قد فعلت فلک الحمد: «خدایا! تو می دانی که من جای خلوتی را برای عبادت از تو خواسته بودم، و تو چنین جایی برایم آماده کردی، تو را سپاس می گویم و سپاس مخصوص تو است.» [۱] . ولی سختی زندان سندی بن شاهک به قدری شدید بود که دعای آن حضرت عوض شد و چنین به خدا عرض می کرد: … یا مخلص الشجر من بین رمل و ماء وطین، یا مخلص النار من بین الحدید و الحجر، یا مخلص اللبن من بین فرث و دم، یا مخلص الولد من بین مشیمه و رحم، یا مخلص الروح من الاحشاء و الرحم، خلصنی من یدی هارون الرشید: «ای خداوندی که گیاه را از بین آب و گل و ریگ نجات می دهی! ای خدایی که آتش را از بین آهن و سنگ رهایی می بخشی، ای خدایی که شیر را از بین غذاهای هضم شده و خون خلاص می کنی. ای خدایی که نوزاد را از بین چفت و رحم نجات می دهی! ای خداوندی که روح را از میان حجابهای جهاز هاضمه، آزاد می سازی، مرا از دست هارون خلاص کن.» [۲] . پی نوشت ها: [۱] ارشاد مفید (ترجمه شده)، ج ۲، ص ۲۳۲٫ [۲] عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۹۴٫ انتخاب شفقنا از کتاب راز دگرگونی دعای امام کاظم در زندان
مدت حبس حضرت موسی بن جعفر در رجال كبیر در ضمن حالات جناب علی بن یقطین وزیر هارون چند روایت نقل می كند كه آنها صریح است در آنكه آقا چهار سال در زندان محبوس بود. و در اصول كافی است كه مسافر گفت: من هر شب رختخواب حضرت رضا (ع) را در دهلیز خانه فرش می كردم حضرت همه شب بعد از عشاء تشریف می آورد و به خواب می رفت تا مدت چهار سال بعد یك شبی حضرت رضا نیامد به منزل عیالاتش مضطرب شدند روز كه شد سؤال كردند معلوم شد كه دیشب حضرت موسی بن جعفر (ع) از دنیا رفته و حضرت به بالین پدر بزرگوارش تشریف برده، و در دمعةالساكبه از بعضی از اخبار نقل كرده كه حضرت موسی بن جعفر (ع) یك سال در بصره نزد عیسی بن جعفر بن ابی جعفر منصور دوانقی محبوس بود و رشید ملعون امر كرد آن حضرت را به قتل برساند و او امتناع كرد بعد آن حضرت را بردند در بغداد نزد فضل بن ربیع حبس نمودند و به او امر كرد كه آن بزرگوار را به قتل آورد او هم ابا كرد بعد آن حضرت را نزد فضل بن یحیی بن خالد البرمكی حبس نمودند و از او هم خواهش نمودند كه حضرت را به قتل برساند او هم ابا و امتناع نمود بعد خود یحیی بن خالد البرمكی مباشر قتل آن حضرت گردید و بعضی گفتند سندی بن شاهك ملعون آن حضرت را در طعام مسموم یا در رطب مسموم به قتل رسانید انتهی. و در عیون از علی بن ابراهیم از پدرش روایت كرده كه گفت شنیدم از یك نفر از اصحابمان كه می گفت: هارون الرشید حضرت موسی بن جعفر را محبوس نمود چون شب شد حضرت ترسید كه هارون او را به قتل برساند پس آن بزرگوار تجدید وضو فرمود و چهار ركعت نماز كرد بعد به این دعوات دعا كرد: «یا سیدی نجنی من هارون و خلصنی من یده یا مخلص الشجر من بین رمل و طین و یا مخلص اللبن [ صفحه 520] من بین فرث و دم و یا مخلص الولد من بین مشیمة و رحم و یا مخلص النار من بین الحدید و الحجر و یا مخلص الروح من بین الاحشاء و الامعاء خلصنی من ید هارون». پس هارون در خواب دید كه مرد سیاه صورتی شمشیر بالای سرش نگاهداشته و می گوید موسی بن جعفر را رها كن و الا با شمشیر گردنت را می زنم پس هارون از هیبت آن شخص از خواب بیدار شد و به حاجب گفت برو میان زندان و موسی بن جعفر را رها كن حاجب آمد میان زندان و حضرت را رها كرده و گفت اجابت كن خلیفه را پس گریان و مهموم و محزون آیسا من حیوته آمد نزد هارون در حالتی كه اندامش می لرزید فرمود سلام علی هارون آن ملعون جواب سلام داد و سه خلعت بر آن بزرگوار پوشانید و سوار بر اسب خود نمود و اكرامش نمود و آن بزرگوار در هر پنجشنبه می رفت نزد هارون تا آنكه دو مرتبه آن حضرت را محبوس نمود و تسلیم كرد به دست سندی بن شاهك لع و آن ملعون آن حضرت را به زهر شهید نمود. و در كتاب ابن عساكر است كه ربیع بن یونس بن محمد بن كیسان حاجب منصور دوانقی بود و بعد وزیر او شد و پسرش فضل بن ربیع حاجب هارون الرشید شد و پسر فضل عباس بن فضل بن ربیع حاجب محمد امین بود و فوت ربیع در سنه ی صد و شصت و نه بود انتهی. و در خامس بحار روایت كرده وقتی كه حضرت یوسف از زندان بیرون شد به درب زندان نوشت «هذا قبور الاحیاء و بیت الاحزان و شماتة الاعداء» الخ