📚 #خوردنیهای_حرام
1️⃣. خوردن غذایی که #نجس است #حرام است اما اگر شک دارد که نجس شده یا نه، خوردن آن اشکال ندارد. (1)
2️⃣. خوردن گوشت حیوانات حرام گوشت مانند خرگوش، خرچنگ، حیوان داخل صدف و ماهی که جزو ماهیان پولکدار نباشد و همچنین خوردن بعضی از قسمتهای حیوانات #حلال_گوشت نیز مانند دنبلان و نخاع حرام است. (2)
3️⃣. خوردن هر مایعی که مست کننده می باشد #حرام است، و در آن فرقی بین این نیست که کم باشد یا زیاد و فرقی ندارد مست بشود یا نه. (3)
4️⃣. #خوردن_مال_غصبی و مالی که از راه حرام بدست آمده مثل مال دزدی یا مالی که از راه قمار و مانند آن بدست آمده است؛ در این مورد انسان نیز مدیون است و باید مالی را که استفاده کرده جبران کند و به صاحبش برگرداند. (4)
🏷 پینوشت:
(1) رساله مراجع تقلید، م 145
(2) تحریرالوسیله، کتاب الاطعمه و الاشربه، م 1 و م 2 و م 5 و م 27
(3) تحریرالوسیله، کتاب الاطعمه و الاشربه، خوراکی های غیر حیوان، م 15 و م 16 ؛
(4) رساله مراجع تقلید، م ٢٥٤٨
💠 @RoozieHalal 💠
هدایت شده از جمعیت امام رضاییها
💞 چشم روشنی شب عید
در ماه های گذشته که با مردم زلزله زده خوی همدل و همراه بودیم، خاطرات بسیار زیبایی رو به جا گذاشتیم.
✅️ حالا میخواهیم با کمک دوباره شما عزیزان اینبار دل ۸ زوج رو شاد کنیم و هزینه جهیزیه این عزیزان رو در شهرستان زلزله زده خوی تامین کنیم.
💳 شماره کارت جمعیت امام رضاییها:
5041-7270-1063-2337
🔷️ کمک به تهیه جهیزیه از طریق لینک👇
https://ppng.ir/d/CchC
@emamrezaeeha_ir
🗯🗯#اثرات_مهمان_نوازی
♨️دشمنىها راتبديل به دوستى مىكند
🌸🍃اگر كسى از برادر دينىاش كينهاى در دل داشته باشد و يا با او #دشمنىورزد، يكى از راههاى بسيار خوب و مؤثر براى برقرارى آشتى اين است كهاو را به مهمانى در منزل دعوت كند، هر چند از اين كار كراهت داشته باشد.به محض دعوت كردن، دشمنى و كينهها تبديل به دوستى و صداقت مىشود واز طرفى رضايتخداوند جلب مىشود، چون رضاى خدا در اين است كه بينمؤمنان دشمنى نباشد و همه باهم برادر و يكدل و يكرنگ باشند.
✨✨حكايت: عادت ملك كرمان
🌴آوردهاند كه ملكى در كرمان بود، در غايت كرم و مروت. عادت او چنينبود كه اگر فرد غريبى به آن شهر مىآمد، او سه روز آن فرد را مهمان خودمىكرد و از او پذيرايى مىنمود.
🌴روزى لشكر عضدالدوله به كرمان حمله كرد و آن ملك طاقت مقاومتباايشان را نداشت. لذا در دژى رفت و هر روز صبح كه مىشد، بيرون مىآمدو جنگ سختى با آنها مىنمود و عدهاى را مىكشت. اما شب كه مىشد،مقدار زيادى غذا و ميوه جات براى آنها مىفرستاد، به اندازهاى كه تمام لشكردشمن سير مىخوردند.
🌴عضدالدوله از اين كار تعجب كرد و يك نفر را مخفيانه پيش او فرستاد، وپرسيد: اين چه كارى است كه تو مىكنى؟ روز آنها را مىكشى و شب به آنهاغذا و امكانات مىدهى!
🌴ملك در جواب گفت: جنگ كردن اظهار مردى است و نان دادن اظهارجوانمردى. ايشان اگرچه دشمن من هستند، اما در اين ولايت غريباند وچون غريب باشند، مهمان ما هستند و از جوانمردى نيست كه مهمان رابى غذا گذاشت.
🌴عضدالدوله باخود گفت: كسى كه چنين با مروت و جوانمرد است،جنگ كردن ما با او اشتباه است. لذا از اطراف دژ برخاست و آن ملكبه خاطر مهماندارى نيكو از شر دشمن خلاصى يافت.
♨️مهماننواز در #امنيت است
🔆دين مقدس اسلام براى افراد مهماننواز - هر عقيده و مسلكى كه داشتهباشند - اهميت زيادى قايل است و به آنها احترام ويژهاى مىگذارد; هرچندكه اهميت و احترام گذاردن براى منحرفان و كفار، فقط در دنيا است و درآخرت هيچ بهرهاى ندارند و تنها ثمرات دنيوى مهماندارى شامل حال آنهامىشود، اما همين مقدار كه امتيازات زيادى شامل حال آنها مىشود و نسبتبه ديگران برترى دارند، اهميت #مهمان_نوازى را مىفهماند.
📚معراج السعادة، عالم ربانى ملا احمد نراقى (قدس سره)
💠 @RoozieHalal 💠
از دزدی بادمجان تا ازدواج
شیخ علی طنطاوی تعریف میکند: یک مسجد بزرگی در دمشق هست که به نام «مسجد جامع توبه» که مشهور است.
جوانی طالب علم، بسیار فقیر و مشهور به عزت نفس بود. او ساکن اتاقی در مسجد بود.
دو روز بر او گذشته بود و غذایی نخورده بود؛ توانایی مالی برای خرید غذا هم نداشت. روز سوم احساس کرد از شدت گرسنگی به مرگ نزدیک شده است.
با خودش فکر کرد او اکنون در حالت اضطراری قرار دارد و شرعا گوشت مردار و یا حتی دزدی در حد نیازش جایز هست؛ بنابراین گزینه دزدی بهترین راه بود.
این مسجد در یکی از محلههای قدیمی واقع شده و در آنجا خانه ها به سبک قدیم به هم چسبیده و پشت بامهای خانه ها به هم متصل بود به طوری که میشد از روی پشت بام به همه محله رفت. این جوان به پشت بام مسجد رفت و از آنجا به طرف خانه های محله به راه افتاد. به اولین خانه که رسید، دید چند زن در آن است، چشم خودش را پایین انداخت و دور شد. به خانه بعدی که رسید دید خالی است و بوی غذایی مطبوع از آن خانه میآمد. وقتی بو به مشامش رسید از شدت گرسنگی انگار مانند یک آهن ربا او را به طرف خودش جذب کرد.
این خانه یک طبقه بود و از پشت بام به روی بالکن و از آنجا به داخل حیاط پرید. فورا خودش را به آشپزخانه رساند سر دیگ را برداشت دید در آن بادمجانهای شکمپر (دلمهای) قرار دارد؛ یکی را برداشت و به سبب گرسنگی به گرمی آن اهمیتی نداد. گازی از آن گرفت، تا میخواست آن را ببلعد عقلش سر جایش برگشت و ایمانش بیدار شد. با خودش گفت: پناه بر خدا، من طالب علمم چگونه وارد منزل مردم شوم و دزدی کنم؟
از کار خودش خجالت کشید. پشیمان شد، استغفار کرد و بادمجان را به دیگ برگرداند و از همان طرف که آمده بود، سراسیمه بازگشت.
وارد مسجد شد و در حلقه درس استاد حاضر شد درحالیکه از شدت گرسنگی نمیتوانست بفهمد استاد چه میگوید.
وقتی استاد از درس فارغ شد و مردم هم پراکنده شدند. زنی کاملا پوشیده پیش آمد و با شیخ گفتگویی کرد که او متوجه صحبتهایشان نشد. شیخ به اطرافش نگاهی انداخت و کسی را جز او نیافت.
صدایش زد و گفت: تو متاهل هستی؟ جوان گفت: نه، شیخ گفت: نمیخواهی زن بگیری؟ جوان خاموش ماند، شیخ باز ادامه داد، به من بگو میخواهی ازدواج کنی یا نه؟
جوان: پاسخ داد به خداوند که من پول لقمه نانی ندارم، چگونه ازدواج کنم؟
شیخ گفت: این زن آمده به من خبر داده که شوهرش وفات کرده و در این شهر غریب و ناآشناست. کسی را ندارد، نه در اینجا و نه در دنیا به جز یک عموی پیر و او را با خودش آورده؛ او اکنون در گوشهای از این مسجد نشسته. این زن خانه شوهرش و زندگی و اموالش را به ارث برده است؛ اکنون آمده تقاضای ازدواج با مردی کرده تا شرعا همسرش و سرپرستش باشد تا از تنهایی و انسانهای بد طینت در امان بماند. آیا حاضری او را به عقد خود در بیاوری؟ جوان گفت: بله
استاد رو به آن زن کرد و گفت : آیا تو او را به شوهری خودت قبول داری؟ زن هم پاسخش مثبت بود.
آنها به عقد یکدیگر درآمدند. عموی زن به او گفت: دست شوهرت را بگیر. سپس آن دو را به طرف خانه زن راهنمایی کرده و از آنان خداحافظی کرده و رفت.
زن و شوهر وقتی وارد خانه شدند، زن نقاب از چهرهاش برداشت.
جوان از زیبایی و جمال همسرش مبهوت ماند و متوجه آن خانه شد. الله اکبر. این همان خانهایست که واردش شده بودم.
زن از او پرسید : چیزی برای خوردن میل داری؟
گفت: بله. پس سر دیگ را برداشت. نگاهی به درون آن انداخت و با تعجب گفت: عجیب است. چه کسی به خانه وارد شده و از آن یگ گاز گرفته است؟
مرد به گریه افتاد و قصه خودش را برای همسرش باز گفت.
زن گفت: این نتیجه امانتداری و تقوای توست. از خوردن بادمجان حرام خویشتنداری نمودی؛ اکنون خداوند تعالی همه خانه و صاحب خانه را بر تو حلال نمود.
💠 @RoozieHalal 💠
💠آیت الله بهجت ره:
هرطور با نماز رفتار کنیم،
بازتاب آن را در زندگیمان خواهیم دید، در همه ابعاد.
آیت الله قاضی ره: اگر نماز را تحفظ کردید، همه چیزتان محفوظ می ماند.
#آیت_الله_بهجت_ره
💠 @RoozieHalal 💠
🌷 امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) فرمودند :
✍ در آخرالزمان برکت از سال و ماه و روز و هفته و ساعت برداشته میشود.هر سالی به قدرت یک ماه هر ماهی به قدر یک هفته، هر هفته ای به اندازه یک روز و هر روزی به قدر یک ساعت میگذرد. و در آن زمان سختیها بسیار شده و عمرها کوتاه میگردد.
📚( کنز العمال ، ج۱۴ ، ص۲۴۴)
💠 @RoozieHalal 💠
💠 قنوت دل
نماز شب، پاککننده گناهان
🔹 في قَولِ اللّهِ عَزَّوَ جَلَّ: «إِنَّ الحَسَناتِ یُذهِبنَ السَّیِّئاتِ»،
قالَ: صَلاةُ المُؤمنِ بِاللَّیلِ تَذهَبُ بِما عَمِلَ مِن ذَنبٍ بِانَّهارِ؛
🔸 امام صادق علیهالسلام درباره این سخن خداوند متعال که «همانا خوبیها بدیها را از بین میبرد»، میفرماید:
نماز شب مؤمن، گناهی را که در روز مرتکب شده است، از بین میبرد.
🖇 کافی، ج ۳، ص ۲۶۶
#قنوت_دل
#نماز_شب
💠 @RoozieHalal 💠
نمونه انفاق امام علی(علیه السلام) - حجتالاسلام عالی.mp3
3.04M
🎬 نمونه انفاق امام علی علیه السلام
🎤حجت الاسلام والمسلمین عالی
#عالی
💠 @RoozieHalal 💠