هدایت شده از ﴿روضــه مخـدراتـــﷻ﴾
شهدا شرمندهایم...
یا فاطمه شهیده شرمنده ایم که به خاطر وحدت پا روی خون مطهر شما گذاشتیم
یا محسن شهید شرمنده ایم که بی گناه ترین و مظلوم ترین جنین را به خاطر مصالح
دنیوی نادیده گرفتیم
یا رسول الله ای پیغمبر شهید، شرمنده ایم که
به خاطر سران بدعت روضه شما سر به مهرماند
یاحسین شهید شرمنده ایم
که نگفتیم سران سقیفه همان ها هستند که فرمودید:
فَلَعَنَ اللّٰهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ
شهدای جنایات سقیفه شرمنده ایم
شهدای کربلاشرمنده ایم
ای اهل بیت پیامبر شرمنده ایم که بیان نکردیم ظلم دشمنان شما را
امامزاده های شهید شرمنده ایم که نگفتیم بنای این گستاخی بر علیه شما را ابوبکر عمر عایشه لعنهم الله گذاشتند
شهدا شرمندهایم ...
🆔@Roze_mokhadarat
هدایت شده از أنصارُالٔمَهدي
.
چون پیغمبر صلی اللّه علیه وآله به معراج رفت در بهشت به درختی رسید پر سیب.دست فرا کرده یک سیب از درخت باز کرد و نیمه وی را تناول کرده و نیمه دیگر از دست وی افتاده و نا پدیده شد.
حق تو از آن نیمه ذوالفقار آفرید و از آن یک نیمه که خورده بود چون به خدیجه سلام اللّه علیها رسید به فاطمه سلام اللّه علیها حامله شد اکنون ذوالفقار و فاطمه سلام اللّه علیها هر دو خواهر و برادر بودند.
روزی علی سلام اللّه علیه در حجره آمد فاطمه سلام اللّه علیها در کلام بود.
فرمودند:یا فاطمه با که مکالمت می کنی؟
فرمودند:با برادرم ذوالفقار.
منابع؛
الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء 2/16
احسن الکبار فی مناقب الأئمۀ الأطهار خطّی ص 33
یا ذوالفقار.wav
حجم:
8.28M
..◇تیـــغِ مـــولا مـــدد بـــده◇..
مِثلطاووسکهپَرش
قِسمتکَرکسنَشود؛بُردننام#عَلیقِسمتهَرکسنَشود!
هدایت شده از معارف و مقاتل آلُ الله
#مصائب_هجوم_به_بیت_ولایت
🩸 فرازهایی از «جسارتهای زبانیِ» دوّمی به حضرت صدیقه کبری سلاماللّهعلیها...
شخص «دوّمی» به شهادت تاریخ علاوه بر ضرب و شتم و قتل و دیگر ظلمهایی که در حق حضرت زهرا سلاماللهعلیها روا داشت، با زبانش نیز به آن حضرت جسارت کرده و آن بانوی مظلومه را آزرد؛ چند نمونه از این جسارتها را _ با عذرخواهی از محضر حضرت حجت ارواحنافداه _ نقل میکنیم:
👈 وقتی که اوّلی و دوّمی برای ظاهرسازی، به عیادت آن حضرت آمدند، صدیقه کبری سلاماللّهعلیها از آن دو، روی برگردانده و در آخر چنین فرمودند:
خدایا! تو شاهدی که این دو نفر، چقدر مرا در حیات و به هنگام رفتنم از این دنیا، آزار دادند؛ من شکایت از آنها را به نزد تو میآورم!
«اولی» با شنیدن این جملات، اشک تمساح ریخته و جزع و فزع کرد که در این هنگام «دوّمی» به او گفت: من تعجب میکنم از مردمی که تو را والی خود کردهاند!
📜 أَنْتَ شَیْخٌ قَدْ خَرِفْتَ تَجْزَعُ لِغَضَبِ امْرَأَةٍ؟!
▪️تو یک پیرمرد خِرفتی هستی که از غضب یک زن بیتابی میکنی؟!
خشم یک زن چه ارزشی دارد؟! چه مانعی دارد که شخصی یک زن را خشمناک کند!؟سپس هر دو بلند شدند و رفتند.(۱)
👈 وقتی که «دوّمی» هیزم به پشت خانه آن حضرت گذاشت، صدیقه کبری سلاماللّهعلیها از پشت در به او فرمودند:
وَیْحَکَ یَا عُمَرُ ! مَا هَذِهِ الْجُرْأَةُ عَلَی اللَّهِ وَ عَلَی رَسُولِهِ؟!
📜 ای عمر! وای بر تو! چگونه بر خدا و پیغمبر جسارت ورزیدی!؟
در اینجا بود که دوّمی در جواب آن حضرت، گفت:
📜 کُفِّی یَا فَاطِمَةُ! فَلَیْسَ مُحَمَّدٌ حَاضِراً
▪️بس کن ای فاطمه! محمد {صلیاللهعلیهوآله} کجا بوده الان؟!(۲)
👈 در ادامه قضیه هجوم، صدیقه کبری سلاماللّهعلیها در حالی که گریه میکرد، از پشت در فرمود: « خدایا! از فقدان پیغمبرت و از غصب آن حقی که تو برای ما آن حق را قرار دادی، به درگاهت شِکوه دارم.» در اینجا باز آن نانجیب به آن بانوی مظلومه گفت:
📜 دَعِی عَنْکِ یَا فَاطِمَةُ حُمْقَاتِ النِّسَاءِ ... وَ أَخَذَتِ النَّارُ فِی خَشَبِ الْبَابِ
▪️ای فاطمه! این حرفهای احمقانه زنانه را کنار بگذار! ... در همین حال بود که چوبههای در داشت آتش میگرفت.(۳)
📚(۱)علل الشرایع،ج۱ ص۱۸۵
📚(۲)بحارالانوار ج۵۳ ص۱۹
📚(۳)بحارالانوار ج۵۳ ص۲۰
@Maghaatel