eitaa logo
گروه جهادی امام زمان (عج)
380 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
4 فایل
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ الْحُسَیْن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شهید زندگی کنیم تا شهید بشیم❤️ فرمانده صاحب الزمان @AbOulfazl8 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وحشت زدگی یک طفل معصوم در بمباران رژیم صهیونیستی حامیان حقوق بشر کجاااان الاااان؟!!!!! چرا لال مونی گرفتن!!! نکنه حمایت از این کودکان و... براتون سود نداره ، درسته!!! https://eitaa.com/Ruhollah1373
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدی که بوی بهشت می‌دهد 😍 از وقتی این شهید را به بیمارستان آوردند بوی خوشش همه فضا را پر کرده و امدادگران مایل به دفن او نیستند. 🔸مردم برای زیارتش به بیمارستان می آیند. 🔹همه اجساد درون این چادر را دفن کردند به جز این شهید
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 شهید آوینی ۱۴۰۲ با هوش مصنوعی! 🔷 یک کار بسیار زیبا با استفاده از تکنولوژی برای همدردی با مردم غزه ◇ حالمون رو دگرگون کرد توصیه میکنم حتما دوستان ببینند 🔻 احسنت به کسی که به ذهنش اومده و این کار زیبا رو از هوش مصنوعی گرفته
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ و زیر گوشم شیطنت کرد _مگه من تو رو دست این پسره نسپرده بودم؟🤨 کجا گذاشته رفته؟😁 🌷مادر مصطفی🌷همچنان قربان قد و بالای ابوالفضل🕊 میرفت که سالم برگشته... و ابوالفضل پشت این شوخی، حقیقتاً نگران مصطفی🌸 شده بود.. و میدانست را کجا بزند که زیر لب پرسید _رفته زینبیه؟😊 پرده اشک شوقی که چشمم را پوشانده بود با سرانگشتم کنار کشیدم😢 و شیدایی این جوان سُنی را به چشم دیده بودم که شهادت دادم _میخواست بره، ولی وقتی دید داریا درگیری شده، همینجا موند تا مراقب من باشه!😊 بی صدا خندید..😁 و انگار نه انگار از یک هفته جنگ شهری برگشته.. که دوباره سر به سرم گذاشت _خوبه بهش سفارش کرده بودم، وگرنه الان تا حلب رفته بود!😂😉 مادر مصطفی مدام تعارف میکرد ابوالفضل داخل شود.. و عذر غیبت پسرش را با مهربانی خواست _رفته حرم سیده سکینه!😊 و دیگر در برابر او نمیتوانست شیطنت کند که با لهجه شیرین عربی پاسخ داد _خدا حفظش کنه،😊 شما که تو داریا هستید، ما خیالمون از حضرت سکینه (س) راحته!😊😇 با متانت داخل خانه شد.. و نمیفهمیدم با وجود شهادت سردار سلیمانی😟 و آشوبی که به جان دمشق افتاده، چطور میتواند اینهمه باشد.. 🧐 و جرأت نمیکردم حرفی بزنم.. مبادا حالش را به هم بریزم. مادرمصطفی تماس گرفت تا پسرش برگردد.. و به چند دقیقه نرسید که مصطفی برگشت... از دیدن ابوالفضل چشمان روشنش مثل ستاره میدرخشید..🤩😍و او هم نگران بود که سراغ زینبیه را گرفت.. و ابوالفضل از تمام تلخی این چند روز، تنها چند جمله گفت _درگیریها... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
یک بار با محسن سوار ماشین بودیم. گرم حرف بودیم که یک توپ بادی افتاد جلویمان. نتوانستم بکشم کنار. رفت زیر ماشین و ترکید. محسن گفت: بزن کنار! پیاده شد رفت سمت بچه ای که سر کوچه دمغ شده بود. دست کشید روی سرش و گفت: ناراحت نشو! برو با دوستات یه بازی دیگه بکن تا من برات توپ بخرم. جلوی یک مغازه ترمز کردم. دو تا توپ بادی خرید؛ مثل همان توپی که ترکیده بود. خوشحال بود که در این دوره و زمانه هنوز بچه هایی پیدا می شوند که دست از موبایل و بازی کامپیوتری بکشند و بیایند در کوچه خودشان را سرگرم کنند.
. . عزیزان امروز آخرین مهلت جهت شرکت در پویش هشتاد و هفتم است 110 نفر راهی کربلای معلی هستن از این تعداد بیست نفر هستن که پیر مرد و پیرزنی هستن که یا زائر اولی هستن یا اینکه هزینه سفر رو ندارن متأسفانه 😔می‌خواهیم به مدد امام زمان عج و کمک شما عزیزان این 20 نفر رو راهی کربلا کنیم ✅ هزینه هر زائر سه میلیون ششصد هزار تومان در حد توان ولو به ده هزار تومان در این پویش مارو کمک کنید 🌹 شماره کارت بنام خیریه جهادی حضرت زینب(س)👇 💳6273817010138661 حاج آقا محمودی مسول خیریه👇 @mahmode110 09130125204 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ احکام آنلاین📚 ╭┅────────┅╮ @ahkam_onlinee ╰┅────────┅╯
🌷 🌷 !! 🌷در عمليات كـربلای۵ تـازه مجـروح شـده بـودم؛ آن هـم روز دوم عمليات؛ ۶۵/۱۰/۲۱ يك پايم قطع شـده بـود و دسـت راسـت و سـر و سينه‌ام تركش خورده بود. پس از اعزام به كشور آلمان، پايم را بدون زانو پيوند زدند و با ۴ ـ ۳ پـيچ، اسـتخوان ران را بـه اسـتخوان سـاق وصـل كردند. مانده بودم كه با يك پای بدون زانو و سيخ ماننـد، چگونـه نمـاز بخوانم، بنشينم، دراز بكشم و .... قبلش در عمليات كربلای۴ يك شب موقع عمليـات كـه تـا صـبح مشغول جنگ و گريز بوديم و اصلاً جز خون و شهيد و .... چيـزی نبود، نماز صبح داشت قضا می‌شد. برای اولين مرتبه، نماز صبح را در حال راه رفتن و با تيمم ـ آن هم از كنار جاده شلمچه ـ خوانـدم. بـرای سـجده و ركوع فقط.... 🌷فقط كمی سر را خم می‌كرديم و سنگ از قبل برداشته شـده را بـه پيشانی می‌ساييديم و تازه وقتی به مقر بازگشتيم، از فرمانـده و روحـانی گردان پرسيديم كه وضعيت نماز صبح‌مان چه‌جور است! ....با خود فكر می‌كردم حالا چه‌كار كنم. بعضی پيشنهاد دادند كـه همـان‌طور نشسته ادامه بده و نماز نشسته هم قبول است، ولی تـصميم گـرفتم كه ايستاده نماز بخوانم. برای اولين مرتبه ايستادم و موقـع سـجده چـون پای چپم زانو نداشت، به جای اين‌كه هفت جای بدنم روی زمـين باشـد، شـش جـای بـدنم روی زمـين بـود و ماننـد ژيمناسـتيك‌كارهـا پـايم را می‌چرخاندم و می‌نشستم. حالا مدت‌هاست كه اين‌گونه نماز نخوانده‌ام، ولی اين نماز هم مانند آن نماز صبح كلی كيف دارد. : جانباز سرافراز غلامرضا عابد مسلك ❌❌ امنیت اتفاقی نیست!
هر كدام از دوستانش شهيد مى‌شدند يك نكته از زندگى‌شان مى‌شد سرلوحه كارهاى مرتضى. مثلاً شهيد نجفى كه در عمليات تل‌قرين شهيد شد، سفارشش شده بود برنامه هر روز مرتضى. شهيد نجفى گفته بود حتى اگر شده روزى چند دقيقه براى خودتان روضه امام حسين عليه‌السلام بخوانيد. نجفى اولين دوستِ شهيدِ مرتضى بود. شهادتش بدجور مرتضى را به هم ريخت. 📸 عكس‌نوشت: شهيدان مدافع حرم و (ابوعلى)
با بچه‌های فامیل کنار رود آب مشغول بازی بود که یه سیب قرمز و درشت از آب رد شد، بچه‌ها سیب رو گرفتن و تقسیمش کردن و خوردن؛ اما علیرضا نخورد. گفت: من نمی‌خورم، شاید صاحبش راضی نباشه. بچه‌ها نفهمیدن چی گفت! ولی پدر از خوشحالی بال در آورد؛ وقتی دید پسر کوچیکش اینقد حلال و حرام سرش میشه! 📚 بخشی از زندگی دانش‌آموز شهید علیرضا مظفری صفات، از کتاب «فکر بکر خدا، ص ۷۰».
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ درگیریها خونه به خونه بود،.. سختی کارم همین بود که هنوز مردم تو خونه ها ، ولی الان زینبیه پاکسازی شده. دمشق هم ارتش تقریباً کنترل کرده،فقط رو بعضی ساختمون ها هنوز تک تیراندازشون هستن. و سوالی که من روی پرسیدنش رانداشتم مصطفی بی مقدمه پرسید _راسته تو انفجار دمشق شهید شده؟ که گلوی ابوالفضل از غیرت گرفت و خندهای عصبی😏🤨 لبهایش را گشود _غلط زیادی کردن!😏😎 و در همین مدت سردار سلیمانی را دیده بود که سینه سپر کرد _نفس این تکفیری ها رو حاج قاسم گرفته،😎 تو جلسه با ژنرال های سوری یجوری صحبت کرد که روحیه ارتش زیر و رو شد💪 و دمشق بازی باخته رو بُرد!✌️ الان آموزش کل نیروهای امنیتی سوریه با 💙ایران و 💙 و به خواست خدا ریشه شون رو خشک میکنیم!😎💪 ابوالفضل نفس کم آورده و دلش از غصه سوریه میسوخت که همچنان می گفت _از هر چهار تا مرز اردن و لبنان و عراق و ترکیه، تروریست ها وارد سوریه میشن😕😐 و ارتش درگیره! همین مدت خیلی ها رو که دستگیر کردن اصلاً سوری نبودن!😐😐 سپس مستقیم به چشمان مصطفی نگاه کرد و با خنده تلخی خبر داد😄🙁 _تو درگیریهای حلب وقتی جنازه ها رو شناسایی میکردن، چندتا افسر ترکیه ای و سعودی هم قاطیشون بودن. 😐حتی یکیشون ریاض بود،😐😏 اومده بوده سوریه بجنگه! از نگاه نگران مصطفی پیدا بود از این لشگرکشی جهانی ضد کشورش ترسیده.. که نگاهش به زمین فرو رفت و آهسته گفت _پادشاه عربستان داره پول جمع میکنه که... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
حسین عرب عامری ، فرمانده گردان کربلا بود. یکی از بسیجی‌ها توی تب می‌سوخت. با هذیان‌هایش همه را بیدار کرد. چند نفری آمدیم بالای سرش. حسین وارد سنگر شد. بلافاصله چفیه را خیس کرد و گذاشت روی پیشانی‌اش. به ما گفت: برید بخوابید. من مواظبش هستم. موقع خوابیدن، نگاهم به رخت‌خواب حسین افتاد که هنوز دست نخورده بود. هر چه اصرار کردم، گفت: بیدار موندن برای من که هنوز نخوابیده‌ام، راحت‌تره. بسیجی تب‌دار، یک آن سر جایش نشست و پرسید: ساعت چنده؟ من باید الآن سر پست باشم. با پرس‌وجو معلوم شد درست می‌گوید. نوبت نگهبانی‌اش شروع شده بود. حسین، او را به من سپرد و به جای او رفت سر پست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🔺☝️اقای رئیس قوه قضاییه، چه کسی باید برخورد کند؟! 🔴❌🔺ببینید در مردم دارند جان می دهند و مسئولین ما اینجا بی بندوباری راه انداختن!😡 👈حالا متوجه شدید چرا سازمان ملل این همه هوای ایران رو داره و آل سعود هم با ما همراه شده؟!؟!؟ ❌راستی تو عربستان چه خبره؟! ❌وضعیت از این بدتره! 🔴بسیج محله و امام جمعه کجاست؟! ❌این مراسم بی حیایی در اسلام شهر برگزار شده! باید اعتراض کرد و به آنها فهماند که اینجا فحشاخانه نیست! حتما با شماره های زیر تماس بگیرید و اعلام کنید باید با عوامل برگزاری مراسم لعنتی برخورد قاطع صورت بگیرد! 🔴فرمانداری اسلامشهر 021 5634 3031 🔴وزارت کشور 021 84861 🔴استانداری تهران 021 84690 🔴سامانه به رئیس شورای شهر اسلامشهر 3000501234
گروه جهادی امام زمان (عج)
❌🔺☝️اقای #اژه_ای رئیس قوه قضاییه، چه کسی باید برخورد کند؟! 🔴❌🔺ببینید در #غزه مردم دارند جان می دهند
اینو زنگ زدم به فرمانداری اسلام شهر میگه شایعه هست دنبال طرف هستیم که این کلیپ رو درست کرده گول شایعه فضای مجازی رو نخورید دوستان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 🌷 .... 🌷حضرت آقا آمده بودند کرمان. مثل همیشه یکی از برنامه‌هایشان دیدار با خانواده شهدا بود. قرعه افتاده بود به نام ما. دیگر از خدا چه می‌خواستیم؟ وقتی آمدند حاج قاسم هم همراهشان آمده بود. لا‌به‌لای حرف‌ها از فرصت استفاده کردم و رو به حضرت آقا گفتم: «آقا ان‌شاءاللّه فردای قیامت همه ما رو که این‌جا هستیم شفاعت کنید.» فرمودند: «پدر و مادر شهید باید من و شما را شفاعت کنند.» بعد هم خم شدند و سرشان را به‌طرف حاج قاسم گرداندند. نگاهی به حاجی کردند و فرمودند:... 🌷فرمودند: «این آقای حاج قاسم هم از آن‌هایی است که شفاعت می‌کند ان‌شاءاللّه.»حاجی سرش را انداخت پایین. دو دستش را گرفت روی صورتش. ــ بله! از ایشان قول بگیرید به شرطی که زیر قولشان نزنند. جلوی در ورودی دیدمش. مراسم افطاری حاجی به بچه‌های جبهه و جنگ بود. گفتم: «حاجی قول شفاعت می‌دی یا نه؟ واللّه اگه قول ندی داد می‌زنم می‌گم اون روز حضرت آقا در مورد شما چی گفتن؟» حاجی گفت: «باشه قول می‌دم فقط صداش رو در نیار.» 🌹خاطره ای به یاد سردار دل‌ها، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی : آقای جواد روح‌اللهی داماد خانواده شهید معزز محمدرضا عظیم پور 📚 کتاب "سلیمانی عزیز"، انتشارات حماسه یاران، ص۵۸ ❌️❌️ ....ما هم داریم.
اکبر تعریف می کرد: این اواخر یک بار آمدم پایگاه و دیدم آشپز پادگان خیلی ولخرجی کرده! دو جور غذا تهیه کرده بود. چلومرغ و چلوقیمه، مرغ برای خلبان ها و قیمه برای سرباز ها. وقتی فهمیدم، ناراحت شدم و گفتم: حالا که دوجور غذا درست کردی مرغ را بگذار برای سربازها و قیمه برای خلبان ها. تا یاد بگیری بین بندگان خدا فرق نگذاری. خدا همه را یک جور آفریده.
- بِسْمْ أللّٰھِ الرَّحْمٰنِ الرَّحْیٖمْ🌿!' اللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِكَ الفَرَجْ گول شایعه فضای مجازی رو نخوریم
- بِسْمْ أللّٰھِ الرَّحْمٰنِ الرَّحْیٖمْ🌿!' اللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِكَ الفَرَجْ ناموس مردم رو مثل ناموس خودمون مثل خواهر خودمون بدونیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴حجت الاسلام راجی 🔻 اتفاقی نادر، پاشیدن نمک در چشم سردار ایرانی 🔻 روحیه جهادی در نگاه سردار مقاومت 🔻حاج قاسم خود را متعلق به کدام سپاه میدانست؟ همه شهدا الگو هستن باید از شهدا الگو بگیریم @Ruhollah1373