بی حجابی، آرزو را میکند مطلق عنان
خنده گل، دستِ گلچین را به خود وا میکند
#صائب_تبریزی
#حجاب
@SAEB_TABRIZ
از انتظار، دیدهٔ یعقوب شد سفید
هیچ آفریده چشم به راه کسی مباد
#صائب_تبریزی
@SAEB_TABRIZ
هدایت شده از علی مقدم
_عبرت های امتحان
_وقت داریم اما غافلیم
#علی_مقدم
ایام امتحانات عبرت های مختلف برای ما داره که قابل توجه هست
یکی از عبرت های امتحان اینه که انسان شب امتحان چون خوف امتحان داره بیدار میمونه و در طی یک شب چندین بار محدوده امتحان را میخونه
شب امتحان تفاوتی در شب بودن نداره نسبت به شب های دیگه اما چون انسان این شب بیدار هست و غافل نیست، متوجه میشه هر شب چقدر فرصت داره برای مطالعه(به خودش میگه اگه من هر شب مثل شب امتحان مطالعه کنم در سال چه همه کتاب میتونم بخونم)
یعنی خاصیت بیدار و هشیار بودن اینه که انسان متوجه میشه خیلی فرصت داره اما استفاده نمیکنه
اینکه هی میگیم فرصت نیست، ریشه در غفلت داره
#صائب_تبریزی به همین نکته به زیبایی اشاره میکنه اونجا که میفرماد:
غافل کند از کوتهی عمر شکایت
شب در نظر مردم بیدار بلند است
اگر بیدار باشی متوجه میشوی خیلی فرصت داری برای انجام خیلی از کارهای بزرگ
#علی_مقدم
#امتحان #امتحان_منطق
#عبرت_های_امتحان
https://eitaa.com/joinchat/3757244420C1143bd604a
هدایت شده از صوت ها و پادکست های علی مقدم
توبه_1_1.mp3
1.04M
💠از توبه ی شکسته، زمین گیرِ خجلتم
ابیاتی در باب #شکستن_توبه
برشی از جلسه خوانش #مثنوی_معنوی ۱۵ خرداد ۱۴۰۲
@ali_moghddam
هدایت شده از هندوستان
امام جواد عليه السلام : تَأخيرُ التَّوبَةِ إغتِرارٌ ؛
امام جواد عليه السلام :تأخير در توبه كردن فريب خوردن است .
.
.
در جوانی توبه کن تا از ندامت برخوری
نیست چون دندان، لب خود را گزیدن مشکل است
#صائب_تبریزی
.
.
آنچه ما از دل سیاهی با جوانی کرده ایم
هر چه با ما می کند پیری سزاواریم ما
#صائب_تبریزی
.
.
عاجز بُوَد ز أخذ عنان دستِ رعشه دار
وقت شباب دامن فرصت نگاه دار
#صائب_تبریزی
.
.
عصا از راستی هر دم به گوش پیر می گوید
دگر در خواب خواهی دید ایام جوانی را...
#واعظ_قزویی
.
.
مخُسب آسوده ای بُرنا ، که اندر نوبت پیری
به حسرت یاد خواهی کرد ایّام جوانی را
#پروین_اعتصامی
@SAEB_TABRIZ
ترک افیون را علاجی بهتر از تقلیل نیست
اندک اندک ز آشنایان جهان بیگانه شو
#صائب_تبریزی
@SAEB_TABRIZ
دعوی مردان این عصر انفعالی بیش نیست
شیر می غرند و چون وامی رسی بزغاله اند
#بیدل_دهلوی
@SAEB_TABRIZ
هدایت شده از صوت ها و پادکست های علی مقدم
عرق شرم.mp3
441.6K
💠آبیارِ رحمت
اگر حتی اشک نداشتی که در محضر خدا گریه کنی، حداقل شرمنده باش
عرق شرم جبران چشم خشک است
شرم آن رویِ عرقناک، آبیار رحمت است
#بیدل_دهلوی
گر نباشد اشک، خجلت هم تلافی می کند
#بیدل_دهلوی
قسمتی از جلسه #مثنوی_معنوی ۶ تیر ۱۴۰۲
#علی_مقدم
@ali_moghddam
دل صد پارهی ما را نگاهی جمع میسازد
که از یک رشته بتوان بخیه زد چندین جراحت را
#صائب_تبریزی
@SAEB_TABRIZ
نفسِ بدکردار صائب قابلِ تعلیم نیست
این سگِ دیوانه را چندین مَرَس کردن چرا؟
#صائب_تبریزی
@SAEB_TABRIZ
مانند لاله سوخته نانی است روزیم
آن هم فلک به خون جگر میدهد مرا
#صائب_تبریزی
@SAEB_TABRIZ
نیست در جاذبهی شوق مرا کوتاهی
پلهی ناز تو بسیار بلند افتاده است
#صائب_تبریزی
@SAEB_TABRIZ
هدایت شده از علی مقدم
معرفی صائب تبریزی و شاخصه های شعری او.pdf
1.12M
💠معرفی صائب تبریزی و خصوصیات شعر صائب تبریزی
به مناسبت بزرگداشت صائب تبریزی
مطرح شده در جلسه انجمن ادبی مطلع
۲۱ خرداد ۱۴۰۲
توسط علی مقدم
#صائب_تبریزی #مکتب_هندی #سبک_هندی
#علی_مقدم #انجمن_ادبی_مطلع
https://eitaa.com/joinchat/3757244420C1143bd604a
غیر از خدا که هرگز در فکر او نبودی
هر چیز از تو گم شد ، وقتِ نماز پیداست
#صائب_تبریزی
https://eitaa.com/joinchat/3757244420C1143bd604a
هدایت شده از صوت ها و پادکست های علی مقدم
سفر در وطن_1_1_1.mp3
585.8K
💠سفر در وطن _ سفر در منزل
ما حتی اگر همه عمر یک جا ثابت ایستاده باشیم باز هم در حال سفر هستیم، سفر از دنیا به سوی آخرت، از ملک به ملکوت
این مضمون را صائب با تشبیه به شمع تبیین می کند
استاده است شمع و همان گرم رفتن است
#صائب_تبریزی
بیدل این مطلب را با تشبیه نفس تبیین می کند
همچون نفس بنای جهان بر تردد است
#بیدل_دهلوی
برشی از جلسه #مثنوی_معنوی ۱۵ خرداد ۱۴۰۲
#علی_مقدم
@ali_moghddam
#غدیری_ام
چون لباسِ کعبه بر اندامِ بُت زیبنده نیست
جز تو بر شخصِ دگر نامِ امیرالمومنین
#صائب_تبریزی
@SAEB_TABRIZ
هدایت شده از علی مقدم
غریبِ کوی توام، با وطن چه کار مرا؟!
سپردهام به تو خود را، به من چه کار مرا؟!
#تسلیم_شیرازی
📚 کاروان هند
https://eitaa.com/joinchat/3757244420C1143bd604a
هدایت شده از هندوستان
ابیاتی از قصیدهی بیدل دهلوی در وصف امیرالمومنین علیه السلام:
امید، اینجا به غارتگاه حسرت رفته سامانش
به هر دستی که دیدم، پارهای دارد ز دامانش
در این مرتَع، شکار مکرِ روباهان شد آن غافل
که آگاهی ندادند از کنام شیر یزدانش
کدامین شیر یزدان؟! مرتضی آن صفدر غالب
که می خوانند مردان حقیقت، شاه مردانش
شهنشاه یقین، تختِ جهان عزّت و قدرت
که اعجاز کلام اللّه دارد کوس برهانش
نگه، دریوزه کن تا بینی آن آیات قدرت را
به دلها گوش نِه، تا بشنوی آواز قرآنش
قضا، ترتیبی از خوان نوالش داشت در فطرت
دم صبح ازل جوشید از گرد نمکدانش
ز اِنعام «سَلُونی» بر خط امکان، صلا گستر
ز حکم «لو کشَف» بر عالم تحقیق، فرمانش
تأمُّل تا عیار دستگاه قدر او گیرد
دهد دوش نبی اللّه ، نشان از پایه شانش
بیاضِ حُسنِ «شقُّ الصّدر»، زیب مَطلَع صبحش
سواد مُلک «تَمَّ الفَقْر»، تزیین شبستانش
دو طاقِ منظر رحمت: خَم محراب ابرویش
دو مصراعِ درِ علمِ نبی: لبهای خندانش!
ترحُّمْ آفرین: ذاتش، شفاعت پرور: اخلاقش
کرم: تصویر الطافش، نجات: ایجاد احسانش
اگر عفوِ گرانْسَنگش، بیاراید ترازویی
جهان بر عرش یابد پلّه اقبال عصیانش!
زبانِ گبر اگر در دیر، نام شرم او گیرد
کند آتش عرَق چندان، که گرداند مسلمانش
لبِ بت، گر به تصدیق کمالش یا علی گوید
به نوری آشنا گردد که آرد کعبه، ایمانش
به کعبه پیش از آن کاین ذات اقدس در وجود آید
عقیقه جز ذبیحُ اللّه نپسندند، قربانش!
در این میخانه تا صبح قیامت کم نمی گردد
عرقْ پیمایی دریا، ز شرم جرعه نوشانش
مشیت، منحصر فهمید در ابداع امکانش
فروغ جوهر آل نبی بر مهر تابانش
چمنْ پیرای گلزار نبّوت، ریشه نخلش
گهرْ تعمیر انوار رسالت، جوش عمّانش
سیه روزی که از خاک درِ او دامن افشاند
لباس کعبه گر پوشد، نبیند غیر قطرانش
همه گر آفتاب از آستانش بگذرد غافل
سحر خندد بر اِدبارش، فلک گرید به حرمانش
به گاهِ حمله ی این شیر، اگر خواهد سپر داری
جگر در خاک جوید رستم از سام نریمانش
شُکوه رعد غیرت، صورْ خیز از نعره شیرش
جلال برقِ قهر حق، نگاه چشمِ غضبانش
به دریایی که آن دستِ حمایت، سایه اندازد
صدای کشتی نوح آید از هوی نهنگانش!
خمیر طینتش را چاشنی، از جوهر نوری
که می ریزند رنگ عالم ارواح، ز ابدانش
در آن حضرت اگر دریای امکان یک گهر بندد
نمی ارزد به تشویق نگاه باریابانش
بضاعت کو که باشد تحفه بزم قبول آنجا؟
جهان گر شرم دارد، زیره نفروشد به کرمانش
طریق عجز می پویم، نمی دانم چه میگویم؟!
به توصیف خداوندی که دانشهاست حیرانش
#بیدل_دهلوی
https://eitaa.com/SAEB_TABRIZ
چو خاک اگرچه ندارد وجود من قدری
برای کوری دشمن نگاه دار مرا...
#سلیم_تهرانی
@SAEB_TABRIZ
این که عمرم همه در مرحلهپیمایی رفت
کاش یک بار هم از خویش سفر میکردم!
#صائب_تبریزی
@SAEB_TABRIZ
ذوق وصال میگزد از دور پشت دست
گرم است بس که صحبت من با خیال تو
#صائبتبریزی
@SAEB_TABRIZ
هدایت شده از هندوستان
استقبال از محرم
بود ده روز سالی موسم این دانه افشانی
ز غفلت مگذران بی گریه ایام مُحرم را
#صائب_تبريزی
@SAEB_TABRIZ