eitaa logo
هندوستان
928 دنبال‌کننده
71 عکس
17 ویدیو
6 فایل
کانال اشعار عاصی خراسانی @sheikh_ali_moghaddam
مشاهده در ایتا
دانلود
میوه پخته محال است نیفتد بر خاک هرکه دل بسته به این دار فَنا نیم رس است @SAEB_TABRIZ
الا لیتَ الشّبابَ یعودُ یوماً فاُخبِرَهُ بما فَعَل المَشیبُ ترجمه : ای کاش جوانی روزی برگردد تا من به او (جوانی) خبر بدهم که پیری با من چه کرد . . آنچه ما از دل سیاهی با جوانی کرده ایم هر چه با ما میکند پیری ، سزاواریم ما . . صد حیف که ما پیر جهان دیده نبودیم روزی که رسیدیم به ایام جوانی @SAEB_TABRIZ
بر مار و مور جای نفس تنگ گشته است بردند بس که آدمیان آرزو به خاک @SAEB_TABRIZ
می شود طومارِ عمرش طی به اندک فرصتی هرتهی مغزی که گوید چون قلم بسیار حرف @SAEB_TABRIZ
اگر چه سگ به مَرَس می کِشند صیادان کشیده است سگ نفس در مرس ما را مرس : قلاده @SAEB_TABRIZ
غزل اخلاقی بسیار زیبا از براى کام دنيا خويش را غمگين مکن پشت پا زن بر دو عالم، دست را بالين مکن نخل نوخيز تو بهر بوستان ديگرست ريشه محکم در زمين عاريت چندين مکن چشم خواب آلود را در گوشه نسيان گذار راه دورى پيش دارى بار خود سنگين مکن اشک خونين در قفا دارد وداع رنگ و بو خانه اى کز وى برون خواهى شدن رنگين مکن مى چکد خون از سر شمشير حشر انتقام پنجه از خون ضعيفان سرخ چون شاهين مکن تيشه اى دارى چو آه آتشين در آستين سنگ راهت گر شود کوه گران، تمکين مکن هر چه پيشت آورد قسمت، به آن خرسند باش از براى زيستن اندازه اى تعيين مکن خارخار حرص را در پرده دل ره مده ناقه گردون نورد روح را گرگين مکن زخم دندان ندامت در کمين فرصت است کام خود از بوسه شکر لبان شيرين مکن غنچه مستور مى خواهد بهشت روى يار چشم خود را باز بر رخسار حورالعين مکن نقد از مرگ ارادى ساز حشر نسيه را منزل خود را دراز از چشم کوته بين مکن شکر اين تلخرويان نى به ناخن مى کند وقت حاجت جز به خون خود دهن شيرين مکن نان جو خور، در بهشت سير چشمى سير کن دل چو گندم چاک بهر خوشه پروين مکن شهپر طاوس را آخر مگس ران مى کنند فخر بر عريان تنان از جامه رنگين مکن در نمى گيرد به ارباب خرد افسون عشق گر نه اى بيکار، خون مرده را تلقين مکن آب صاف و تيره صائب دشمن آيينه است سينه خود را غبارآلود مهر و کين مکن @SAEB_TABRIZ
امیر المومنین علیه السلام : "و لا تحاسدوا فان‌الحسد یاکل الایمان کما تاکل النار الحطب" حسد به اهل حسد کار می کند صائب چنان که آتش سوزنده میخورد خود را @SAEB_TABRIZ
جانِ هواپرستان در فکر عاقبت نیست گِرد هدف نگردد تیری که شد هوایی @SAEB_TABRIZ
چرا ز غیر شکایت کنم؟! که همچو حباب همیشه خانه خرابِ هوای خویشتنم @SAEB_TABRIZ
چون گُل ز ساده لوحی در خواب ناز بودیم اشکِ وداع شبنم بیدار کرد ما را @SAEB_TABRIZ
از خامه ی خویش است مرا رزق مهیا چون طفل ز انگشت مرا شیر برآید خامه : قلم @SAEB_TABRIZ
لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون از گلوي خود بريدن وقت حاجت همت است ورنه هر کس گاه سيري پيش سگ نان افکند @SAEB_TABRIZ