eitaa logo
هندوستان
927 دنبال‌کننده
70 عکس
17 ویدیو
6 فایل
کانال اشعار عاصی خراسانی @sheikh_ali_moghaddam
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از علی مقدم
می خواستم بگویمش امّا گریستم @sheikh_ali_moghaddam
هر جا که شمعِ جمع شدی سوختم زِ رشک بهر خدا، که روی به هر انجمن مَکُن ... @SAEB_TABRIZ
به دادِ من برس ای عشق بیش ازین مپسند که زندگانیِ من، صرفِ خورد و خواب شود @SAEB_TABRIZ
دوستان، مژده که ماه رمضان می‌آید وقت آمرزش هر پیر و جوان می‌آید می‌توان کرد نثار قدمش جان عزیز که ز درگاه خداوند جهان می‌آید سفره رحمتش افتاده و، این ماه شریف به خبر کردن ما بی‌خبران می‌آید صیقلی از مه نو در کف روشنگر فیض به جلا دادن آیینه جان می‌آید تا کند پاک ز آلایش عصیان همه را موج رحمت ز کران تا به کران می‌آید نیست مه، بلکه همایی‌ست که از اوج شرف بر سر خلق جهان بال‌فشان می‌آید می‌کند پشت جهانی سبک از بار گناه گرچه بر نفس شکمخواره گران می‌آید تا به شب ابر کرم، فیض و عطا می‌بارد تا سحر تیر دعاها به نشان می‌آید گل بچین، زین چمن فیض که ده روز دگر گلشن عمر ترا، فصل خزان می‌آید بربا گوی سعادات، ازین میدان زود که اجل سوی تو خوش گرم عنان می‌آید عمل خویش تو امروز نکو کن واعظ که بد و نیک تو فردا به میان می‌آید @SAEB_TABRIZ
هدایت شده از علی مقدم
به حرمت رمضان کوش اگر ز اهل یقینی همین مه است که آدم طبیعت ملک استش
هدایت شده از هندوستان
هر شام ز ماه رمضان صبح امیدی است هر روز ازین ماه مبارک شب عیدی است هر آه جگرسوز که از سینه برآید در دامن صحرای جزا سایه بیدی است هر نوع شکستی که ترا روی نماید چون موج درین بحر پر و بال جدیدی است تا خلوت یوسف که صبا راه ندارد از دیده یعقوب عجب راه سفیدی است در دامن دشتی که تو می می کشی امروز هر لاله او شمع سر خاک شهیدی است صائب اگرت دیده بیدار نخفته است در پرده شبگیر عجب صبح امیدی است @SAEB_TABRIZ
هدایت شده از علی مقدم
به به دست از جهان نشسته مکن آرزوی عشق کاین نیست دامنی که توان بی وضو گرفت
آن را که خواب مرگ بود در نظر مدام چون شمع تا سحر مژه بر هم نمی‌زند @SAEB_TABRIZ
هدایت شده از هندوستان
لذتِ افطار در دنبال باشد روزه را صبح اگر بندد دَری ایزد، گشاید وقت شام @SAEB_TABRIZ
هدایت شده از علی مقدم
20.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نشســت شاعــران حوزوی کشــور در کنگره شعر آفتاب | مشهد مقدس ۱۴۰۰ @sheikh_ali_moghaddam
در این هجوم که خلقی به دست و پا افتد همین بس است که او را نظر به ما افتد
هدایت شده از علی مقدم
قال مولانا امیرالمومنین علیه السلام : نَفَسُ المَرْءِ خُطَاهُ إلى أجَلِه هر نَفَس انسان، گامى بسوى مرگ است جلوه ای بود، عدم بود نمی دانستم غیر حق، جمله صنم بود نمی دانستم از تکاثر ز کفم رفت رحیق و کوثر این زیادی همه کم بود نمی دانستم هر چه بر نفس لعین رحم نمودم اینجا همه‌ مصداق ستم بود نمی دانستم چه فریبی که من از سفره دنیا خوردم نانش آغشه سم بود نمی دانستم عاقبت خانه ی شیطان شد و رفت از دستم آری آن دل که حرم بود نمی دانستم جز به سجده، ره معراج نمی گردد طی وصل در قامتِ خم بود نمی دانستم هنرش جز به سرافکندگی اش روشن نیست سجده، معراجِ قلم بود نمی دانستم هر دم و بازدمم عمر مرا کمتر کرد نفسم تیغ دو دم بود نمی دانستم هر نفس بُرد مرا سوی اجل تا آخر نَفَسم نیز قدم بود نمی دانستم @sheikh_ali_moghaddam