وقتی رفتید حرم امام رضا ع
یه سلام به اباعبدالله بدید
یه روضه با زبون خودتون بخونید
دوقطره اشک بریزید هدیه کنید به امام رضا ع.
بعد ببینید آقا براتون چیکار میکنه...
#شهاب_مرادی
#شب_ولادت_امام_جواد
#آرشیو
#امام_رضا
#گوشه_نشین
💠 @Emame_ASR 💠
🌸نماز #توسل به امام رضا (علیه السلام) به سفارش خود ایشان:
فرمودند:
هرگاه دچار امر دشواری شدی #دو_رکعت نماز بخوان.
🔹در رکعت اول بعد از حمد آیه الکرسی
🔹در رکعت دوم بعد از حمد سوره قدر
🔹بعد از نماز قرآن را بر روی سر بگیر و بگو:
«أَللَّهُمَّ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ إِلى خَلْقِکَ، وَ بِحَقِّ کُلِّ ایَةٍ فیهِ، وَ بِحَقِّ کُلِّ مَنْ مَدَحْتَهُ فیهِ عَلَیْکَ، وَ بِحَقِّکَ عَلَیْهِ، وَ لا نَعْرِفُ أَحَداً أَعْرَفَ بِحَقِّکَ مِنْکَ»
🔹سپس هر یک از ذکر های زیر را بگو:
«یا سَیِّدی یا اَللَّهُ». { ۱۰ مرتبه}
«بِحَقِّ مُحَمَّدٍ» { ۱۰ مرتبه}
«بِحَقِّ عَلِیٍّ». { ۱۰ مرتبه}
«بِحَقِّ فاطِمَةَ». { ۱۰ مرتبه}
«بِحَقِّ الْحَسَنِ». { ۱۰ مرتبه}
«بِحَقِّ الْحُسَیْنِ». { ۱۰ مرتبه}
«بِحَقِّ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ». { ۱۰ مرتبه}
«بِحَقِّ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ». { ۱۰ مرتبه}
«بِحَقِّ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ» { ۱۰ مرتبه}
«بِحَقِّ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ» { ۱۰ مرتبه}
«بِحَقِّ عَلِیّ بْنِ مُوسى». { ۱۰ مرتبه}
«بِحَقِّ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ». { ۱۰ مرتبه}
«بِحَقِّ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ». {۱۰ مرتبه}
«بِحَقِّ حَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ». { ۱۰ مرتبه}
«بِحَقِّ الْحُجَّةِ» { ۱۰ مرتبه}
👈اگر چنین کنی پیش از آن که از جایت برخیزی خداوند حاجتت را برآورده میکند.
#نشر_حداکثری
💝 💠 @Emame_ASR 💠
+امام رضا؟؟
+یک چیزی بگم؟
-جانِ امام رضات،بگو
+بگم؟
+دلم کربلا میخواد،یه وقت دیرنشه😔
به تورومیزنم باز،اگر روم بشه😭
بازیک سلام بدید برسه ڪربلا
الهی این مسیر برسه ڪربلا
#حسین_جاااانم_ای_حسین_روح_و_ریحانم
#گوشه_نشین
💠 @Emame_ASR 💠
#جانم_رضا
#روز_هشتم شاعران دنبال مضمون نیستند
هشت یعنی: السلام ای ضامن آهو رضا
*السلام علیک یا امام رضا*
💠 @Emame_ASR 💠
میگفت میدونم هرجای حرم امام رضا خاطره داری
یهو یادم افتاد بمیرم برا اونیکه حرم امام رضا رو ندیده
#امام_رضاجانم
#شب_اخر
#گوشه_نشین
💠 @Emame_ASR 💠
•●❥ ❥●•
#رمـــــان_دایرکتےها ✅
#قسمت_پنجم
کم کم داشتم بهش عادت میکردم
مدام برام نحوه استفاده داروهای گیاهی رو میفرستاد..
🌱
اوایل با اکراه قبول میکردم
اما بعدش با شوق و ذوق استقبال میکردم..
دیر اومدن های کیوان هم تقریبا دائمی شده بود
چند باری باهاش بحث کردم..
گفتم خسته شدم از این وضعیت؛
تنهایی کلافه ام میکنه...
اونم مدام میگفت خب چیکار کنم تو این اوضاع بیکاری و اقتصاد خراب..
توقع داری کارمو از دست بدم بیام بشینم تو خونه کنار تو؟!
صد بار بهت گفتم بچه دار بشیم قبول نکردی..
گفتم چرا هر چی میشه پای بچه رو میکشی وسط؟!
مگه برا فرار از تنهایی باید مادر بشم!!!
😕
همین بحثای بیخود و بی جهت من با کیوان،جرقه راحت حرف زدن با افشین رو روشن و روشن تر کرد!
انگار مجوز درد و دل با افشین برام امضا شد!
بحثایی که بین من و کیوان پیش میومد؛همه رو برا افشین تعریف میکردم
اونم با حوصله تمام گوش میکرد..
و با حرفاش آرومم میکرد!
این اولین بار بود با جنس مخالف به غیر از همسرم صحبت میکردم و انقدر راحت سبک میشدم!
نه بحثی در کار بود..
نه تشری..
نه حرف بچه ای که من بهش آلرژی پیدا کرده بودم!
متاسفانه ارتباطمون بیشتر شد..
🔥📵ساعت ورود و خروج کیوان رو بهش گفته بودم،تا توی اون زمان پیام نده..!
اونم زمانی که سرکار بود و بیرون از خونه بهم پی ام میداد..
همه چت ها رو هم قبل اومدن کیوان پاک میکردم.
پیام خاصی بینمون نبود،اما خودم خوب میدونستم که کارم اشتباهه!
😔😞
برا همین چندین بار از ترسم چک میکردم تا خیالم راحت باشه که پیاما پاک شده..!
رفته رفته پیامهای افشین از درد و دل و کمک فراتر رفت..
😞😞
ادامه دارد...
#فاطمه_قاف
#دایرکتی_ها
📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛
╔═🌸🍃════╗
@Emame_ASR
╚════🍃🌸═╝
توضیحاتی درباره رمان #دایرکتے_ها👇🏻
این رمان درباره خانمیست🧕🏼 که متاهله اما یک روز اتفاقی با اقایی در اینستاگرام📱 آشنا میشه .
از قضا اون اقا براش مزاحمت ایجاد میکنه اما این خانم بدلیل خجالت و مثبت نگری کاذبی که داشت، دچار خطا میشه و در دامی 🚫میفته که جبران کردنش خیلی سخته....
✨در نهایت عقیده اش به خدا و ایمانش اون رو از این دام بیرون میکشه اما دیگه خیلی دیره......