سَفینة النجٰاة
. و برای این هفته کتابی ایرانی از "گلستان جعفریان"
.
و برای این هفته کتابی ایرانی از "مظفرسالاری"
هاشم که پسری خوش سیرت و پاک و اهل سنت که تو دکان طلا فروشیِ پدربزرگش زیورآلات میسازه
هاشم دلش گیر میکنه پیش ریحانه دختر ابو راجح حمامی ... دختر دوست پدربزرگش که همبازی بچگی هاش بود و حالا که خانومی شده اون رو میبینه
از طرفی ازدواج اونی که اهل سنته با دختر شیعه غیر ممکنه
و از طرفی وقت زیادی نداره چون ریحانه خواستگارهای دیگه هم داره
و حالا این وسط پای قنواء دختر حاکم حله هم به ماجرا باز می شه و مشکل ها دوچندان میشن.
و تصمیم برای هاشم سخت میشه و اون باید تصمیم درست رو بگیره
تصمیمی که با ضرب و شتم ابوراجح و خبر اعدامش رنگ و بوی خون و مرگ می گیره🤭🤦🏻♀
با اینکه تقریبا کتاب قابل پیش بینی ای هست و از همین الان آخرش رو شاید حدس بزنید
اما ارزش خوندن داره
[ روایت شیرینی از یک واقعیت در دل تاریخ ]
سَفینة النجٰاة
خوشحال میشم اگر خوندید نظرتون رو تو ناشناس یا پی وی بگید بهمون👐🏻✨
راستی
https://daigo.ir/secret/7734679152
لینک ناشناس کانال عوض شد
قبلی چند روزی بود که خراب شده بود
اگر پیامی هم بوده که جواب نداده بودم لطف کنید دوباره بفرستید💙
سَفینة النجٰاة
#ادیتسَفینةالنجاة 📜 #وقایعاتفاقیه ✍🏻 تک برگ شمارهی۲ ؛ بنا بود فراموشی دوا باشد اما درد شد دردِ
تک برگ شماره3.jpg
825.5K
#ادیتسَفینةالنجاة
📜 #وقایعاتفاقیه
✍🏻 تک برگ شمارهی۳ ؛
که تا دنیا تا دنیایی میکند
صدای ناله و استغاثهی مادرجوان ما
در پس ذهنش زنده و شنواست
و تصویر پیش رویش
مرد عاشقی است که
همصحبت چاه شد
و از بازوی کبود کبوترش میگفت
.
.
- @SAFINATOLNEJATT