🔰 منظور از کلینیک همان محل‌های مشاوره است 👤 دکتر محمدرضا میرشمسی، معاون اجتماعی و دستگاه‌های حاکمیتی ستاد امر به معروف کشور درباره «کلینیک ترک بی‌حجابی» گفت: 🔹در این مراکز، تنها کارهای تربیتی و فرهنگی صورت می‌گیرد. 🔹آقای رئیس جمهور نیز تأکید دارند که در بحث حجاب باید کار تربیتی و فرهنگی صورت بگیرد. 🔹در این مراکز افرادی که سابقا بی‌حجاب بودند تجربیات خود را با دیگران به اشتراک می‌گذارند. 🔸کانال اخبار عفاف و حجاب کشور @goharshad1_ir

اندر حکایت برخی نقدهای "علمی" بر کلینیک ترک بی‌حجابی دقیقا نمی‌دانم این ایده در التیام زخم بی‌حجابی بر بدنه جامعه واقعا کارآمدی کافی خواهد داشت یا نه. اما این را می‌دانم که هیچ کاری بی‌عیب و نقص نیست. وقتی ایده‌های سلبی مطرح شد گفتند مسئله بی‌حجابی با کار سلبی حل نمی‌شود باید کار ایجابی کرد. گفتند با بگیر و ببند حل نمی‌شود باید کار فرهنگی کرد. همان‌هایی که این را گفتند و میگویند از سیاسیون تا دانشگاهیان تا حوزویان هیچکدام هیچ کار فرهنگی و ایجابی نکردند بلکه هیچ ایده‌ای هم نداشتند و ندارند. آنقدر بر سر ایده کار سلبی کوفتند تا معضل بی‌حجابی به پدیده عریانی و کشف حجاب به کشف لباس افزایش وخامت یافت. گفته بودیم چنین می‌شود گفتند بدبینانه نگاه می‌کنی! امروز که یک کسی خواسته یک کار ایجابی انجام دهد حال اسمش هر چه باشد به اسمش اشکال می‌کنند. گویا مسئله این عزیزان اساسا آن است که هر کاری در زمینه حجاب باید در نطفه خفه شود. عزیزی فرموده است این نحوه اسم گذاری سوءاستفاده از علم است. علم که بازیچه نیست! درست فرموده علم بازیچه نیست اما علم همواره ایدئولوژیک است. متخصصین فلسفه علم این را به خوبی و بهتر از علم زدگان می‌دانند که علم منهای ایدئولوژی وجود خارجی ندارد. علم روانشناسی و روانپزشکی که همجنسبازی را بدون هیچ پشتوانه پژوهشی و برخلاف حجم زیادی پژوهش‌های علمی بهنجار تلقی کند به قول مک‌کانگی یک علم اومانیستی است. این تلقی که علم بی‌طرفی ایدئولوژیک دارد نزد فلاسفه علم خنده‌دار و کودکانه است. عزیزان گویا به این نکته توجه ندارند. عزیز دیگری فرموده است که حجاب ربطی به سلامت روان ندارد! یا للعجب! چرا وقتی اولین کشف حجاب علنی اتفاق افتاد آن را ناشی از فشار روانی به علت تنش‌های اجتماعی و سیاسی دانستید؟ و چرا وقتی زنی در دانشگاه عریان شد او را بیمار روانی خواندید و بستری‌اش کردید؟ یک بام و دو هوا که نمی‌شود عزیزان من! یا کشف حجاب ربطی به سلامت روان ندارد یا دارد. نمی‌شود هروقت به نفع جریان سازمان‌یافته بی‌حجابی باشد ربط داشته باشد و هروقت به ضرر جریان بی‌حجابی باشد ربط نداشته باشد! چگونه است که شما همه عادات و جزییات سبک زندگی هر فرد را با سلامت روانی او مرتبط می‌دانید اما رفتار مهمی مانند حجاب و بی‌حجابی را که تعیین کننده بخش بزرگی از سبک زندگی فرد است مرتبط با سلامت روانی نمی‌دانید. عزیزانی هم که می‌دانم دغدغه حجاب را دارند می‌فرمایند این اسم مناسب نیست و دافعه دارد. شاید درست می‌فرمایند شاید هم نه! اما بیایید کمک کنید نه آنکه بنشینید بالای گود و بگویید لنگش کن. ایراد گرفتن آسان است، شما می‌خواهید چه کنید یا چه کرده‌اید؟ به هر سه گروه عرض می‌کنم کمی هم انصاف خوب است! https://eitaa.com/SAmarashi