هدایت شده از دکتر سعیدی رضوانی
پرسشهای رایج قانون جدید- عابدی سرآسیا- 14 پرسش- دو برگی جهت چاپ.pdf
786.1K
جزوه مختصر 14 پرسش و پاسخ در مورد قانون جدید حجاب و عفاف
✨در ثواب نشر آن شریک باشید✨
✨انتشار بدون ذکر منبع، بلامانع است✨
#جهاد_تبیین
#قانون_عفاف_و_حجاب
─┅═ঊঈA-A คlเгєzคঊঈ═┅─
@Dr_abedisarasia
هدایت شده از فلسفه ذهن
16.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌑 سام پرنیا - دانشیار پزشکی دانشگاه نیویورک و مدیر تحقیقات احیای قلبی - درباره واقعییودن #تجربیات_نزدیک_به_مرگ (#NDE) در بیماران خود سخن میگوید👆
🌘 دو سوی نزاع در مورد تجربیات NDE همچنان بر اثبات توهمیبودن یا واقعیبودن آنها میچرخد و هنوز به مرحله تبیین جدی نرسیده است.
🌗 تقلیلگرایان معمولا تجربیات نزدیک به مرگ را مشتی بافتههای #مغز میدانند که می تواند منشاءهای مختلفی داشته باشد: کمبود اکسیژن، تزریق داروهای شبه روانگردان، خاطرات گذشته، پیشفرضهای فرهنگی و ... .
🌖 مدافعان NDE اما تفاوت تجربیات واضح و شفاف این بیماران با سایر اتفاقات حاصل از منشاءهای فوق را متذکر میشوند و از آن مهمتر، گزارشهای دقیقی که این افراد از اتفاقات روی زمین و گاه حتی در فواصل بسیار دور از محیط محل بستری (بیمارستان) میدهند. اتفاقاتی که در زمان کما و بعضاً بسیار قبل از زمان احیا رخ داده، قابل راستیآزماییست و اساسا از سنخ تونل نور و ملاقات با ارواح و ... نیست.
🌕 نگارنده بسیار مشتاق است که منکران NDE هرچه سریعتر بسراغ مسئله اصلی (دهها هزار گزارش متنوع از رخدادهای زمینی) بروند و شواهد و دلایلی متقن برای توهمیبودن آنها را شاهد باشیم. یا اینکه بالاخره از مرحله عمومی انکار عبور کرده و به مرحله تبیین فیزیکالیستی "این دست گزارشات" وارد شوند.
@PhilMind
🔴بد نیست بدانید هیچکدام از زن ها در این عکس که در سال 1960 ثبت شده اصلا زن نیستند، بلکه پلیسهای مرد شهر لس آنجلس هستند!
این پلیس ها برای گرفتن يک سارق که به زنان حمله می کرده، لباس زنانه پوشیده اند!
◀️حال قصد ما از روایت این تصویر لباس زنانه پوشیدن پلیس نیست بلکه حجاب متعارف زنان لسانجلسی هست که امروز بویی از آن نمانده. جالب است بدانید نه تنها اثری از این پوششها در آمریکا نیست بلکه بزرگترین مرکز حمایتی از LGBTدر جهان متعلق به لس آنجلس است.
#کلید_بنفش!
🆔 @Violet_Key
⭕️ قلدری آکادمیک (Academic Bullying): تهدیدی برای شهرت و انسجام دانشگاه
🛑 قلدری در محیط کار یکی از چالشهای بزرگ مدیریت منابع انسانی است که اثرات فردی و سازمانی منفی زیادی به دنبال دارد. در این آسیب سازمانی، فرد یا گروهی با تحقیر، طرد، اتهامات بی اساس و آزار، همکار دیگر خود را وادار به ترک سازمان میکنند. قربانی با فشار روانی زیادی مواجه شده و این امر باعث کاهش انگیزه و رضایت شغلی، ناتوانی در کار، بیماریهای جسمی و روحی و حتی خودکشی او میشود.
🛑 قلدری آکادمیک نوعی رفتار هدفمند، پیچیده، پنهان و بدون خشونت علنی در محیط دانشگاه توسط یک یا چند نفر از اعضای هیأت علمی علیه یک همکار است که با هدف تهدید، تحقیر، طرد و آزار و اذیت او برای تبعیت از آنها یا ترک سازمان انجام میشود.
🛑این نوع قلدری با توجه به استبداد، شخصیت، اهداف و رفتارهای فرد زورگو نسبت به زورگوییهای معمول سازمانی، آثار مخرب بیشتری به دنبال دارد.
🛑 با توجه به این که فرد زورگو استاد دانشگاه و به نوعی باهوش است، فرایند پیچیده ای را برای به دام انداختن قربانی طراحی و اجرا میکند و تلاش میکند تا ردی از خود برجا نگذارد.
🛑 دکتر علی محمد مصدق راد در مطلب ارزشمندی در مجله پایش، ابعاد قلدری آکادمیک به عنوان تهدیدی برای شهرت و انسجام دانشگاه را مورد بررسی قرار داده و نکات مهمی را بیان کرده است👇👇👇:
🛑 معمولاً افراد بسیار منظم، سخت کوش، پرکار، صادق، خلاق و نوآور، هدف این زورگویان قرار میگیرند.😢
🛑 قربانیان معمولاً افراد موفقی در تدریس و پژوهش هستند که متوجه تخلفات قانونی فرد قدرتمندی در سازمان میشوند.😔
🛑 آنها معمولاً بین اساتید علمی و دانشجویان به دلیل عملکرد خوب محبوب هستند و تحمل رفتارهای غیر قانونی و غیر اخلاقی را ندارند.😡
🛑 بیشتر این افراد واقعاً کار خود را دوست دارند و تلاش میکنند تا آن را به بهتری نحو انجام دهند.
🛑 زورگویان معمولاً برای پوشاندن نقاط ضعف خود به قلدری آکادمیک روی میآورند. آنها میدانند که شایستگی پست و مقام خود را ندارند؛ شخصیتی حسود داشته و احساس تهدید از جانب همکار شایستهتر خود میکنند. بنابراین، با به کارگیری رفتارهای ایذایی سعی در حفظ موقعیت فعلی خود دارند.
🛑 اجتناب از ارتباط مستقیم، تمسخر، انگ زنی و تخریب شخصیت علمی قربانی، تضعیف، تحقیر و به حاشیه و انزوا راندن او، اشاعه شایعات بی اساس، نظارت بیش از حد، تلاش برای یافتن عیوب قربانی، توطئه و استفاده از دوستان نزدیک قربانی برای خبرچینی، محدود ساختن دسترسی قربانی به منابع سازمانی، نادیده گرفتن یا کوچک شماری موفقیتها و بزرگ نمایی خطاهای کوچک قربانی، ممانعت یا به تعویق انداختن ترفیعات او، دعوت قربانی به جلسات غیر رسمی انضباطی و تهدیدهای مکرر کلامی یا کتبی به اخراج بر اساس اتهامات ساختگی یا بهانههای ناچیز، گرفتن مسئولیتهای قربانی و اجبار به استعفا و همچنین تودیع و بازنشستگی پیش از موعد از جمله رفتارهای ایذایی قلدران آکادمیک است.
🛑 معمولاً همکاران فرد قربانی به خاطر ترس، از او حمایت نمیکنند. آنها میترسند که در صورت حمایت از او، خود قربانی بعدی زورگویان شوند.
🛑 قربانی با توجه به این که باید از خود در برابر رفتارهای زورگویانه محافظات کند، وقت و انرژی کمتری برای افزایش بهرهوری خود و سازمان خواهد گذاشت.
🛑 شهرت سازمان به خاطر رفتار قلدرمابانه برخی از مدیران و کارکنان خدشهدار خواهد شد و با توجه به این که زورگویان از قدرت قانونی خود سوء استفاده میکنند، به راحتی دروغ گفته و اصول اخلاقی را رعایت نمیکنند، قربانی به تنهایی نمیتواند از خود محافظت کند. بنابراین، او نیازمند حمایت سازمانی و قانونی است
🛑 اثرات سازمانی قلدری آکادمیک شامل کاهش روحیه، انگیزه، رضایت شاغلی، تعهد سازمانی، خلاقیت و بهره وری و افزایش غیبت، جابجایی و فرسودگی شغلی کارکنان است.
🛑 مدیران ارشد دانشگاه باید اقدامات مربوط به پیشگیری و درمان مناسب این پدیده را طراحی و اجرا کنند. آنها باید محیط کاری سالمی را برای پرسنل خود ایجاد کنند تا با همه اساتید و کارمندان با احترام رفتار شود.
🛑 مدیران باید فرهنگ عدم تحمل زورگویی آکادمیک را در دانشگاه ایجاد کنند.
🛑 آزادی بیان در محیط دانشگاه باید تشویق شود تا هزینه قلدری برای زورگویان افزایش یابد. همچنین قوانین و مقررات ضد آزار و اذیت باید تدوین شود و کدهای اخلاق حرفهای و سازمانی بایستی تقویت شوند.
🛑 متن کامل مقاله را از اینجا بخوانید:
http://payeshjournal.ir/article-1-1682-fa.html
هدایت شده از ◉ احڪام C᭄
11.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از 🔵#گام_دوم_انقلاب🔵
20.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خطر تعلل در اجرای قانون حجاب. از آنچه نگرانید همان بر سرتان میآید.
دکتر بانکی توضیح میدهد.
هدایت شده از بیداری ملت
🔴حواستون بود ملانیا در مراسم عمومی تحلیف ریاست جمهوری همسرش ترامپ با یک پوشش بسیار کامل به سبک ملکههای سابق انگلیس حاضر شد!
◀️آیا این پوشش خبر از تغییرات فرهنگی عمیقی در آمریکا در دولت ترامپ خواهد داد؟ بالاخص اینکه ملانیا سابقا یک مدل لباس بوده ! ملانیا در دوره قبل هم از لباس برای نشان دادن سیاستها استفاده میکرد و این پوشش کامل و سیاه با کلاه میتواند نمادی از رمز آلودگی حفظ فاصلهها و تشخصورزی هم باشد. ولی آنچه که مهم است این است که ملانیا مثل آمریکاییها لباس نپوشید هرچند لباسهایش تولید کامل آمریکا بود.
✍عالیه سادات
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
در کتاب غیبت شیخ طوسی ره در حدیثی از وجود مقدس امام رضا علیه السلام میخوانیم:
أَمَا وَ اَللَّهِ لاَ يَكُونُ اَلَّذِي تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا أَوْ تُمَحَّصُوا حَتَّى لاَ يَبْقَى مِنْكُمْ إِلاَّ اَلْأَنْدَرُ ثُمَّ تَلاَ أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمّٰا يَعْلَمِ اَللّٰهُ اَلَّذِينَ جٰاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ اَلصّٰابِرِينَ.
بخدا سوگند آنچه منتظر آنید (ظهور) واقع نمیشود تا آنکه غربال و آزموده شوید تا جایی که جز افراد نادر (بر ایمان) باقی نمانند. آنگاه این آیه را تلاوت فرمودند: آیا پنداشتید که به حال خود رها میشوید و خداوند افراد اهل جهاد و صبر را بازشناسی نخواهد کرد؟
مشابه این روایت که از معصومان دبگر علیهم السلام نیز رسیده است حاکی از آن است که پیش از ظهور اکثر مردم از دین خارج میشوند تا جایی که به حسب برخی روایات گاه مردی صبح مومن است و عصر کافر میشود.
مشاهده وضع امروز برای ما سه نکته دارد:
۱. به دوران ظهور نزدیک میشویم.
۲. وعده معصومان حقیقت داشت پس به آنها ایمان بیاوریم.
۳. خطر همه ما را تهدید میکند. ممکن است ما هم از دین به در شویم.
راه نجات تمسک به قرآن و اهل بیت است. زیرا رسول خدا صلی الله علیه وآله در حجه الوداع فرمودند هر کس به این دو یادگار من چنگ بزند محال است گمراه شود. اگر دقت کنید کسانی که متزلزل میشوند یا با قرآن انس روزانه ندارند یا با اهل بیت سر و سری ندارند یا با هر دو. خداوند هم فرمود ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا یعنی اگر اهل تقوا باشید خداوند به شما فهم تشخیص درست از نادرست را میدهد. تقوا هم ممکن نیست مگر با فهم قرآن و سیره اهل بیت علیهم السلام.
طوفان شروع شده و همه را خواهد برد جز اندکی را که محکم به ریسمان الهی چنگ بزنند.
✍ دکتر مرعشی
https://eitaa.com/SAmarashi
چرا غربزدهها غربزده هستند؟
اول ببینیم غربزدهها چه کسانی هستند؟ آنها در کنار برخی پیشرفتهای غرب مانند پیشرفتهای تکنولوژیک، حتی زبالههای غرب را هم زیبا میبینند. آنها انحطاطهای واضح غربیان را هم پیشرفت میپندارند. به عکس، تمام فضایل ملت خود را به اندازه زبالههای غرب نمیبینند و ارزش خود را به اتصال بیچونوچرا به غربیان میپندارند.
غربزدهها اما از اول غربزده به دنیا نمیآیند. یک معضل روانشناختی سبب میشود که آنها غربزده شوند.
غربزدهها کسانی هستند مبتلا به احساس حقارت. این احساس چند نتیجه روانشناختی شناختهشده دارد.
۱. کرنش در برابر اقویا و مستکبران
۲. زدن بر سر ضعفا
۳. رفتار متکبرانه و قلدرمآبانه به عنوان مکانیسم جبرانی برای احساس حقارت (امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند ما من رجل تکبر او تجبر الا لذله وجدها فی نفسه. هیچکس نیست که تکبر و زورگویی کند مگر به سبب ذلتی که در نهاد خود مییابد).
۴. بیحیایی و بیشرمی و پررویی. زیرا افراد مبتلا به احساس حقارت از هیچ رفتاری ابا ندارند. به عکس، افراد والا نگران این هستند که رفتاری نکنند که به ارزشهای ذاتی آنان صدمه بزند.
احساس حقارت ذاتی است که غربزدهها را غربزده میکند. تقریبا علت همه رفتارهای آنان را میتوان ذیل همین مکانیسم فهمید.
✍ دکتر مرعشی
https://eitaa.com/SAmarashi
هدایت شده از مروجین معروف
26.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گاهی یک منبر کوتاه، میتونه اینقدر عمیق هر کسی رو به فکر وادار کنه...
التماس دعا
#انگیزشی #کلیپ #سخنرانی
🇮🇷کانال مروجین معروف
🆔@moravejin_marof
چرا روانشناسی اسلامی در عرصه عمل نمود قابل انتظار را نداشته است؟
✍ دکتر مرعشی، پزشک و دانشیار روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز
امروزه رسالتهای روانشناسانه در قالب تامین سلامت روان، شکوفایی و رشد ظرفیتهای ذهنی، مقابله با بحرانهای زندگی، تنظیم روابط بینفردی و کمک به تصمیمگیری بهینه و حل مسائل مربوط به سبک زندگی سالم تعریف میشوند. بنابراین روانشناسی اسلامی زمانی میتواند در عرصه عمل حضور موثر و مطرحی داشته باشد که بتواند از پس این رسالتها برآید.
وقتی از روانشناسی اسلامی سخن گفته میشود همگان یک معنا را اراده نمیکنند. دستکم چهار معنا برای روانشناسی اسلامی متصور است:
معنای اول- روانشناسی اسلامی نوعی روانشناسی تطبیقی میان روانشناسی غربی و آیات و احادیث اسلامی است. بدیهی است که این رویکرد به روانشناسی اسلامی در مقایسه با روانشناسی متعارف در خصوص رسالتهای روانشناسانه چندان مزیت نسبی خاصی ایجاد نمیکند الا اینکه از آیات و روایات برای تزیین و تایید همان آموزههای روانشناسی متعارف استفاده شود.
معنای دوم- روانشناسی اسلامی همان علمالنفس فلسفی و از جنس دیدگاههای کندی، فارابی، ابنسینا، ابنالطفیل، غزالی، ملاصدرا و ... در خصوص ماهیت نفس و قوای آن است. باز هم بدیهی است که موضوعات فلسفی، چندان عملگرایانه نبوده بلکه قابل آزمون تجربی نیز نیستند لذا اینگونه نظریات، صرفنظر از درستی یا نادرستیشان، چندان نمیتوانند انتظارات امروزین را از روانشناسی برآورده سازند.
معنای سوم- روانشناسی اسلامی همان معارف روانشناسانهای است که در لابلای نصوص دینی قابل جستجو است. به عبارت دیگر روانشناسی اسلامی یک روانشناسی اجتهادی مبتنی بر نص است که نیازی هم به آزمون تجربی ندارد. اما از آنجا که نصوص دینی مختص روانشناسی نبوده و اساسا شان نزول کتاب و سنت اهدافی چندبعدی و متناظر با پیچیدگیهای خلقت و انسان بوده است، روشن است که نمیتوان به آیات و احادیث به عنوان متون مخصوص روانشناسی نگریست. گرچه در این مجموعهها دلالتها و مضامین روانشناسانه زیادی به چشم میخورد اما به همان دلیلی که گفته شد تمرکز آنها بر روانشناسی نیست تا بتوان تمام نیازهای روانشناسانه را در آنها جست. از طرفی برداشت روانشناسانه از نصوص دینی با روش اجتهادی، ممکن است گاه مانند همه برداشتهای اجتهادی دیگر مورد اختلاف نظر و مناقشه بوده یا با یافتههای تجربی مطمئن همساز نباشند. لذا اینگونه برداشتها را نه با اطمینان میتوان به اسلام نسبت داد و نه از آنجهت که به صورت تجربی آزموده نیستند میتوان مورد استفاده عملیاتی قرار داد. صرفا میتوان به عنوان معارف روانشناسانه اسلامی به آنها نگریست که برخی قابل آزمون و برخی غیرقابل آزمون هستند و تا آزمون نشوند کاربرد عملی ندارند تا بتوانند انتظارات روانشناسانه امروز را برآورده کنند.
معنای چهارم- جهتگیری عقیدتی و ارزشی هر علمی را پارادایم آن علم تعیین میکند نه ضرورتا متن آن. از این جهت روانشناسی اسلامی عبارتست از یک علم کاملا تجربی که بر پارادایمی اسلامی استوار شده است. پارادایم یک علم نسبت به آن علم مانند زیربنا به روبنا است. پارادایم یک علم تعیین میکند که یافتههای تجربی چگونه تفسیر و تبیین شوند، چه پژوهشهای تجربی اولویت دارند، کاربست یافتههای تجربی در عمل باید با چه ملاحظاتی صورت گیرد و خلاصه پارادایم بر علم حاکم است. هرگاه پارادایمِ یک علم، اسلامی باشد آن علم نیز اسلامی است چه ایدههای پژوهشی آن برگرفته از نصوص دینی باشد و چه نباشد. وجه علمی بودن و کاربردی بودن آن را تجربی بودنش تامین میکند و وجه اسلامی بودن آن را پارادایم اسلامی حاکم بر آن. بنابراین یافتههای روانشناسی اسلامی حاصل آزمون تجربی هستند گرچه ایدههای این آزمونهای تجربی گاه برگرفته از نصوص دینی هستند و گاه خیر. به نظر میرسد تنها این معنا از روانشناسی اسلامی قادر است رسالتهای روانشناسانه امروزین را به دوش بکشد و تا زمانی که این معنا از روانشناسی اسلامی به معنای اخص و علم دینی به معنای اعم مورد توافق جمعیِ طالبان روانشناسی اسلامی قرار نگیرد، نه بازار انتقادات بیجا به علم دینی از رونق خواهد افتاد، نه دوگانهسازی کودکانه و شبهروشنفکرانه رایج میان علم و دین رخت برخواهد بست و نه روانشناسی اسلامی کاربرد عملی و جایگاه بایسته خود را خواهد یافت.
https://eitaa.com/SAmarashi