با سلام؛
این پرسشنامه توسط تعدادی از دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز و برای یک پژوهش علمی مهم و پیشرفت دانش ساخته شده است. از شما درخواست داريم اگر سن تان بین ۲۵ تا ۴۰ سال است و حداقل ۵ سال از شروع زندگی متاهلی شما گذشته، با پر کردن این پرسشنامه ما را در این تحقیق یاری کنید. اطلاعات شخصی شما هیچ جا مورد استفاده قرار نمیگیرد و فقط جنبه آماری پژوهش اهمیت دارد. نیازی به درج مشخصات هویتی مانند نام و نام خانوادگی نیست.
🙏🌷
https://survey.porsline.ir/s/JlbkOdSk#?ref=te
◻️پاسخی به شبهه یکی از اساتید حقوق جزا و جرمشناسی درباره رابطه «عدالت» و «اجرای حدود اسلامی»
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔸نقل میکنند که یکی از متخصصان حقوق جزا و جرمشناسی در پاسخ این سوال که چرا کتابی در موضوع حقوق جزا نمینویسد؟ چهره در هم کرده و فرموده: «من کتاب بنویسم تا شما اعدام کنید و دست بِبُرید و سنگسار کنید؟!»
در این میان یکی از حاضران پرسیده است: «مگر شما حدود و قصاص را قبول ندارید؟»
استاد محترم در پاسخ گفته است نه تنها قبول دارم؛ بلکه مدافع اجرای حدود و قصاص هم هستم! اما مقدمه اجرای حدود اسلامی، تحقق عدالت اسلامی است. «شما نخست عدالت اسلامی را اجرا کنید خودم برای اجرای حدود، کفن میپوشم». ابتدا باید عدالت اسلامی را اجرا کرد و پس از نهادینه شدن عدالت اسلامی در جامعه آنگاه نوبت به اجرای حدود میرسد. و ادامه داده است که «در عدالت اسلامی فقر نیست، بیکاری نیست، فساد نیست، رانت نیست، ستم نیست!» اما «در جامعهای که بیکاری و فساد است و خبری از عدالت نیست، اجرای حدود، معنا ندارد و اجرای حدود خودش نقضِ غرض است و خودش ستم است!»
و سپس هم ادامه داده است که «چگونه میشود در کشوری که فقر، بیکاری، گرانی، و طلاق زوجین بیداد میکند برای فریب افکار عمومی از حجاب حرف زد.»
جدیداً هم در یکی از کانالهای علمی دیدم که با قلم خود آن استاد این مطلب و این پرسش و پاسخ مطرح شده است!
♦️هر چند بنده نمیتوانم باور کنم که چنین سخنانی از یک متخصص حقوق و جزای اسلامی صادر شده باشد! زیرا بطلان و سستی چنین سخنی آشکارتر از آن است که نیاز به بررسی تفصیلی داشته باشد. چنین سخنانی که مدتی است به گونههای مختلف و با بیانهای گوناگون از سوی مخالفان حدود وقوانین اسلامی بر زبان جاری میشود، بیش از آنکه محصول «دلیلجویی» و بحثی «علمی و تحقیقی» باشد، بیشتر معلول «علتهایی درونی» و «انگیزههایی غیرعلمی» است.
یعنی این محقق محترم و امثال او، نمیدانند که
✔️اجرای حدود از ارکان عدالت اسلامی است؟ یعنی یکی از اجزا و ارکان عدالت اسلامی، اجرای حدود اسلامی است؟
✔️آیا این استاد محترم نمیداند برای مبارزه با فساد و رانت و ظلم، چارهای جز اجرای حدود و دیات نیست؟
✔️آیا این استاد محترم نمیداند که منوط کردن اجرای حدود و مواجهه سخت با مجرمان، به رفع فقر، بیکاری، گرانی و طلاق در جامعه، منوط کردن آن به امری محال است؟! زیرا هیچ جامعهای نبوده و نیست و پیدا نخواهد شد که چنین اموری در آن وجود نداشته باشد. اساساً ما «جامعه معصوم» نداریم.
✔️ممکن است گفته شود که منظور این استاد محترم این نبوده است که «هیچ» فقر و بیکاری و گرانی و طلاقی در جامعه نباشد بلکه منظورشان به صورت نسبی بوده است! اگر چنین باشد، سؤال میکنیم که معیارشان چیست؟ تا چه میزان یا تا چه درصدی از وجود فقر و بیکاری و گرانی و ... را مانع اجرای حدود اسلامی نمیدانند؟! و آن معیار و میزان را به چه دلیلی و با چه میزان و معیاری تعیین کردهاند؟!
✔️به علاوه آیا این نظر ایشان فقط مربوط به حدود و ارزشهای اسلامی است یا هر ارزش و قانونی را شامل میشود؟ مثلاً اگر کسی بدهی خود را نداد، یا اگر کسی خانه خود ایشان را آتش زد یا ماشین خود ایشان را دزدید باز هم نظرشان این است که تا زمانی که فقر و گرانی و طلاق در جامعه هست، نباید قوانین و مقررات را درباره آنها اجرا کنیم؟! یا اجرای چنین قوانین و مقرراتی را بلااشکال میدادند؟ اگر پاسخ منفی باشد، که معلوم است نتیجه چنین نگاهی، چیزی جز هرج و مرج اجتماعی و اختلال در ابتداییترین حقوق مردم نخواهد بود و اگر پاسخ مثبت باشد، سؤال میکنیم چه تفاوتی میان مقررات و قوانین اسلامی و مقررات و قوانین بشرساخته وجود دارد؟ چرا اجرای مقررات و قوانین اجتماعی بشرساخته را منوط به رفع فقر و بیکاری و طلاق و ... نمیکنید؟!
✔️میگوید «چگونه در کشوری که طلاق بیداد میکند میتوان از حجاب دم زد»؛ آیا نمیداند که میزان رشد طلاق در ایران و سایر جوامع دنیا، همبستگی مثبتی با میزان شلحجابی و بیحجابی دارد؟ یعنی یکی از راههای کاهش طلاق و فروپاشی خانواده، جلوگیری از بیحجابی است.
✔️به راستی از نظر این استاد محترم، بیحجابی در میان خانوادههای فقیر بیشتر است یا ثروتمند؟ در شمال تهران بیشتر است یا جنوب آن؟
🔸همانطور که گفتم چنین اظهار نظرهایی فاقد «دلیل»اند، باید «علت» آنها را جست و درمان کرد.
#عدالت
#فرهنگ
#شبهه
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از دکتر محسن عزیزی ابرقوئی
سوءاستفاده تبلیغاتی از زنان در غرب
تبلیغات مجلات [نیز] زنان را مورد جنسی سازی قرار می دهد. اول، مطالعات نشان می دهد که زنان اغلب به عنوان اشیاء جنسی در چنین تبلیغاتی نشان داده می شوند (به عنوان مثال، بیکر، 2005؛ لیندنر، 2004). لیندنر (2004) در تحلیلی گزارش داد که به طور متوسط 40 درصد از تبلیغات زنان را به عنوان اشیاء تزئینی نشان می دهند. هنگامی که زنان به عنوان "تزئینات" در تبلیغات نشان داده می شوند (با ایستادن اغواگرانه در کنار خودرو برای بهبود تصویر خودرو)، هدف اصلی آنها این است که به آنها نگاه شود.
Lindner, K. (2004). Images of women in general interest and fashion advertisements from 1955 to 2002. Sex Roles, 51, 409-421.
https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
هدایت شده از دکتر محسن عزیزی ابرقوئی
رضایتمندی زناشویی در بانوان مسلمان
از زمان حملات تروریستی شهر نیویورک در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱.م، اسلام در بسیاری از مناظره ها، بحث ها و نشریات موضوع محوری بوده است (الغافلی و همکاران، ۲۰۱۴). بحث در مورد اسلام غالباً به مسائل خانوادگی مربوط می شود که توسط رسانه های غربی عمدتاً به صورت منفی تلقی می شود. به عنوان مثال، مسائل مشکل ساز شامل نقش های جنسیتی و رفتار با زنان است (مک دونالد، ۲۰۰۶؛ ریدوانی، ۲۰۱۱؛ اناجی، ۲۰۱۶). با این حال، مطالعات این دیدگاه نامطلوب از وضعیت زنان را تأیید نمی کند: مسلمانان مذهبی رضایت زناشویی افزایش یافته ای را نشان می دهند (عبدالخالق، ۲۰۰۶، ۲۰۱۰؛ آسامرای و همکاران، ۲۰۰۸؛ احمدی و حسین آبادی، ۲۰۰۹؛ ظاهری و همکاران، ۲۰۱۶، اما همچنین رجوع کنید به ابوریا، ۲۰۰۷).
منبع صفحه چهارم مقاله زیر:
Sorokowski, P., Kowal, M., & Sorokowska, A. (2019). Religious affiliation and marital satisfaction: Commonalities among Christians, Muslims, and atheists. Frontiers in Psychology, 10, Article 2798. https://doi.org/10.3389/fpsyg.2019.02798
https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
هدایت شده از دکتر محسن عزیزی ابرقوئی
نقش دینداری و حجاب در تصویر بدنی بهتر و احساس فشار کمتر برای دستیابی به استانداردهای زیبایی در دنیای غرب
بالاترین میزان رضایت از بدن (با وجود این که این گروه دارای بالاترین وزن بدن در نمونه بودند) در میان دختران نوجوان مسلمان مراجعه کننده به مدرسه و با حجاب مشهود بود. آنها همچنین فشار کمتری برای دستیابی به استانداردهای زیبایی ایده آل غربی نسبت به دختران نوجوانی که شیوه لباس پوشیدن غربی را می پذیرند، نشان دادند. نتایج پژوهش حاکی از نقش مهم عوامل اجتماعی-فرهنگی در نگرش فرد نسبت به تصویر بدن است، اما این پرسش را در مورد نقش دین به عنوان یک عامل محافظتی در مورد نگرش بدن و ظاهر در میان زنان مسلمان با حجاب نیز باز می کند.
Đurović D, Tiosavljević M, Šabanović H. Readiness to accept Western standard of beauty and body satisfaction among Muslim girls with and without hijab. Scand J Psychol. 2016 Oct;57(5):413-8. doi: 10.1111/sjop.12315. Epub 2016 Jul 31. PMID: 27477544.
https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
هدایت شده از دکتر محسن عزیزی ابرقوئی
حجاب به عنوان یک عامل محافظ در برابر افسردگی
حجاب یا پوشش معمولاً توسط زنان مسلمان انجام می شود، اما همچنان در جامعه سکولار بحث برانگیز است. برخی از فمینیست های غربی استدلال می کنند که حجاب یک رفتار ظالمانه است که برای مثال با ایجاد افسردگی بر زنان تأثیر منفی می گذارد. این مقاله این فرضیه را با یک نمونه ملی از زنان مسلمان آمریکایی آزمایش می کند. نتایج تحلیل رگرسیون فرضیه را تایید نکرد. در واقع، زنانی که بیشتر محجبه بودند، علائم افسردگی را کمتر و نه بیشتر گزارش کردند. به عبارت دیگر، حجاب یک عامل محافظتی در زمینه افسردگی به نظر می رسد. با توجه به شیوع افسردگی در بین زنان، یافته ها نتایج مهمی برای زنان مسلمان در هر دو سطح خرد و کلان دارد.
Hodge DR, Husain A, Zidan T. Hijab and Depression: Does the Islamic Practice of Veiling Predict Higher Levels of Depressive Symptoms? Soc Work. 2017 Jul 1;62(3):243-250. doi: 10.1093/sw/swx027. PMID: 28505358.
https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
هدایت شده از دکتر محسن عزیزی ابرقوئی
حجاب زنان در فرانسه به عنوان عامل محافظ در برابر تصویر بدن، اختلالات خوردن و چند اختلال روانی دیگر
با کنترل دینداری و حمایت از جانب خداوند، زنانی که حجاب داشتند اختلاف وزن، نارضایتی از بدن، تمایل به لاغری، اضطراب اجتماعی، درونی کردن آرمان های مرتبط با لاغری و عضلانی بودن، و فشار برای رسیدن به ایده آل ها از سوی همسالان و رسانه ها را به میزان بسیار کمتری از دیگران (افراد غیرمحجبه) گزارش کردند. همه اینها در حالی است که تبعیض ادراک شده افراد باحجاب به طور قابل توجّهی بیشتر از کسانی بود که حجاب نداشتند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که استفاده از حجاب ممکن است یک عنصر محافظ برای زنان مسلمان فرانسوی باشد.
Kertechian, S. K., & Swami, V. (2016). The hijab as a protective factor for body image and disordered eating: A replication in French Muslim women. Mental Health, Religion & Culture, 19(10), 1056–1068. https://doi.org/10.1080/13674676.2017.1312322
https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
هدایت شده از دکتر محسن عزیزی ابرقوئی
نقش محافظتی حجاب در برابر اختلال بدریخت انگاری بدن (Body-Dysmorphic Disorder)
در روانشناسی اختلال بدریختانگاری یا BDD یا اختلال بدشکلی بدنی که گاهی هنوز به آن دیسمورفوفوبیا نیز گفته میشود، یک اختلال روانی است که با این ایده وسواسگونه توصیف میشود که برخی از جنبههای بدن یا ظاهر خود به شدت ناقص است و بنابراین اقدامات پنهانی را برای پنهان کردن یا رفع آن انجام میدهد. اختلالی است که مهمترین تظاهر آن اشتغال ذهنی مفرط به وجود نقصی خیالی یا بزرگنماییشده در ظاهر است. در نوع هذیانی اختلال بدریخت انگاری، عیب تصور میشود. اگر نقص واقعی باشد، اهمیت آن به شدت اغراق میشود. در هر صورت، افکار در مورد آن فراگیر و مزاحم است، و ممکن است روزانه چند ساعت را درگیر آنها باشد، باعث پریشانی شدید و اختلال در فعالیتهای عادی دیگر شود.DSM-5 اختلال بدریخت انگاری را در طیف وسواسی-اجباری طبقهبندی میکند و آن را از بیاشتهایی عصبی متمایز میکند.
در مناطق مسلمان نشین، چون حجاب، اطمینان خاطر می دهد که ویژگی های ظاهری زنان جز برای اعضای خانواده و همسر نشان داده نمی شود، و همچنین جذابیت ظاهری و جسمی به اندازه جوامع غربی ارزشمند نیست و اعتقاد بر این است که نمایاندن زیبایی های ظاهری به دیگران گونه ای آسیب پذیری ایجاد می کند، بنابراین زنان مسلمان در برابر اختلال بدریخت انگاری بدن تا حدود زیادی محافظت می شوند (نک: دیوید ویل و فوگن نظیر اوقلو، ترجمه احمدی طهور سلطانی و پیمبری، 1400، اختلال بدریخت انگاری بدن، ص 152).
https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
هدایت شده از دکتر محسن عزیزی ابرقوئی
پیامدهای جنسی سازی دختران و زنان
پیامدهای شناختی و هیجانی
کاهش تمرکز و توجه؛ ایجاد اخلال در فرایندهای ذهنی مربوط به ریاضی و تفکر منطقی. در یک مطالعه مشخص شد دخترانی که لباس شنا بر تن داشتند، و مشغول حل تمرین ریاضی بودند، بسیار بدتر از دخترانی که لباس معمولی پوشیده بودند عمل کردند. درواقع، دختران، با مقایسۀ ذهنی بدن خود با استانداردهای جنسی فرهنگ خود، ظرفیت ذهنی و تمرکزشان را از دست داده بودند. چنین چیزی در پسران یافت نشده بود.
از دست دادن اعتماد به نفس و احساس راحتی با بدن و شرم، اضطراب و حتی انزجار از خود از پیامدهای عاطفی و هیجانی جنسی سازی در دختران است.
سلامت جسمانی و روانی
مشکلات خوردن، عزت نفس، افسردگی یا خلق افسرده در دختران تحت تاثیر قرار می گیرد. مشکلات جسمانی نیز به صورت غیرمستقیم رخ می دهد.
تمایلات جنسی
تمایلات جنسی سالم در دختران دچار مشکلاتی می شود. نگرانی های غیرواقعی و منفی درباره تمایلات جنسی از این مسائل است. مشکلاتی که در سنین پایینتر ایجاد می شود می تواند بر عملکرد بزرگسالی ایشان نیز اثرگذار باشد.
نگرشها و باورها
قرار گرفتن در معرض تصاویر رسانه هایی که دختران را جنسی سازی می کنند، بر تصور دختران از زنانگی و تمایلات جنسی اثرگذار است. چنین وضعیتی به تقویت قالب های جنسیتی مانند شیء انگاری دختران منتهی می شود. جذابیت ظاهری، در مرکز ارزشگذاری دختران قرار میگیرد.
تأثیر بر دیگران و جامعه
جنسی سازی دختران بر پسران، زنان بزرگسال، و جامعه نیز اثرگذار است.
مواجهه با ایده آلهای جذابیت جنسی زنان، ممکن است برای برخی مردان، تجربه یافتن یک شریک قابل قبول یا لذت کامل از صمیمیت با زنان را دشوار سازد.
زنان بزرگسال، از تلاش زیاد برای دست یابی به معیارهای ظاهری دختران جوان تر رنج می برند.
افزایش آزار جنسی و خشونت جنسی و همچنین درخواست برای هرزه نگاری کودکان و توجیه آن نیز از دیگر پیامدهای جنسی سازی دختران است.
جنسی سازی نگرش جامعه را تغییر میدهد و مشکلاتی چون خشونت علیه زنان و دختران، بهره کشی جنسی از دختران، پورنوگرافی و روسپیگری دختران را افزایش میدهد.
پیشنهادها عمدتا بر آگاهی بخشی به افراد و دختران و والدین و جامعه و سیاست گذاری ها متمرکز است. مثلا استفاده از توصیه های اخلاقی و مذهبی. برگزاری همایش و مسابقاتی که بر ویژگی های غیرجنسی (مثلا توانمندی های شخصیتی و ...) دختران و زنان متمرکز است.
Report of the APA Task Force on the Sexualization of Girls
https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
هدایت شده از دکتر محسن عزیزی ابرقوئی
بی پوششی و خودشیءانگاری (Self-objectification)
شیءانگاری جنسی به تعامل کردن با زنان و ادراک ایشان بهعنوان اشیای جنسی اشاره دارد. در این فرآیند، فرد عینیتیافته، در چشم ناظران، به یک «بدن غیرانسانی» تبدیل می شود. این اصطلاح بهدرستی بیانگر دو بُعد اصلی تعریف کنندۀ شیءانگاری است: ابزار (وسیله) بودن و انکار انسانیت. هنگامیکه زنان شیئیت مییابند با آنها بهعنوان بدن صرف، ابزاری برای استفاده و لذت دیگران برخورد می شود (ابزار بودن). علاوه بر این، آنها از شخصیت خود محروم میشوند و بهعنوان موجوداتی مکانیکی و بیفکر در نظر گرفته میشوند که قادر به تجربه حالات ذهنی انسانی نیستند (انکار انسانیت). بر اساس نظریه شیءانگاری، ابزار اصلی شیءانگاری، نگاه شیءگونه است که به نگرشهای کم و بیش صریح مردانه، کنایههای جنسی یا اظهارنظرهای متمرکز بر ظاهر فیزیکی زنان اشاره دارد. این نوع بازخوردهای بینفردی میتواند توسط زنان درونی شود و باعث خودشیئیانگاری آنها، یعنی توجه بیشتر آنها به بدن و ظاهر فیزیکیشان به جای شخصیت کامل آنها، شود. از جمله پیامدهای روانشناختی خودشیءانگاری در زنان میتوان به کمتر اخلاقی و انسانی دیدن خود، احساس گناه زیاد در قربانیان زن، عملکرد شناختی ضعیفتر، حساس شدن نسبت به ظاهر خود، مورد تجاوز و آزار جنسی قرار گرفتن، مشکلات سلامت روان بیشتر (بیاشتهایی و پرخوری عصبی، افسردگی، مشکلات کارکرد جنسی)، افزایش شرمگینی و اضطراب نسبت به بدن، احساس ناتوانی در انتخاب آگاهانه و اراده آزاد و ... اشاره کرد. زنانی که در معرض ارزیابیهای مبتنی بر زیبایی بدنی از جانب دیگران قرار میگیرند (بهعنوان نمونه وقتی زیباییهای بدنیشان در معرض دید مشاهدهگران بیرونی قرار میگیرد)، مستعدّ این وضعیت هستند. نک:
- Baldissarri C, Andrighetto L, Gabbiadini A, Valtorta RR, Sacino A, Volpato C. Do Self-Objectified Women Believe Themselves to Be Free? Sexual Objectification and Belief in Personal Free Will. Front Psychol. 2019 Aug 8;10:1867. doi: 10.3389/fpsyg.2019.01867. PMID: 31440196; PMCID: PMC6694764.
- Calogero R. M., Tantleff-Dunn S., Thompson J. K. (2011). Self Objectification in Women: Causes, Consequences, and Direction for Research and Practice. Washington, WA: American Psychological Association
- Chen Z., Teng F., Zhang H. (2013). Sinful flesh: sexual objectification threatens women’s moral self. J. Exp. Soc. Psychol. 49 1042–1048. 10.1016/j.jesp.2013.07.008
- Fredrickson B. L., Roberts T. A. (1997). Objectification theory: towards understanding women’s lived experiences and mental health risks. Psychol. Women Q. 21 173–206. 10.1111/j.1471-6402.1997.tb00108.x
- Kahalon R., Shnabel N., Becker J. C. (2018). Don’t bother your pretty little head” appearance compliments lead to improved mood but impaired cognitive performance. Psychol. Women Q. 42 136–150
- Loughnan S., Baldissarri C., Spaccatini F., Elder L. (2017). Internalizing objectification: objectified individuals see themselves as less warm, competent, moral, and human. Br. J. Soc. Psychol. 56 217–232. 10.1111/bjso.12188
https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
هدایت شده از دکتر محسن عزیزی ابرقوئی
پاسخ مارتین سلیگمن به بخشی از بیانیه انجمن روانپزشکان ایران درباره عدم اثربخشی جریمه!
اخیراً انجمن روانپزشکی ایران، در بیانیه ای، مدعی شده است: «بر اساس نظریههای رفتاری، از جمله نظریه تقویت مثبت اسکینر و نظریه نیازهای مازلو، تغییر رفتار انسانی از طریق اجبار و تنبیه منجر به نتایج معکوس میشود. مطالعات داخلی و بینالمللی نشان میدهد که رویکردهای قهری نه تنها به تغییرات مثبت منجر نمیشوند، بلکه احتمال تنش، درگیری و چنددستگی در جامعه را افزایش میدهند.»
مارتین سلیگمن روانشناس مثبت گرای معروف در پاسخ به مدعاهای اینچنینی، چنین می گوید: «واقعیت این است که اسکینر، اشتباه کرده بود. تنبیه، به معنای پیوند دادن رویدادی ناخوشایند به عملی نامطلوب، در حذف رفتارهای ناخواسته بسیار مؤثر است. از مجموع روش های اصلاح رفتار، تنبیه احتمالا بیش از سایرین مؤثر است، و تاکنون صدها آزمایش، کارآمدی و اثربخش بودن آن را نشان داده اند.» (سلیگمن، ۱۹۹۶؛ کودک خوشبین، ترجمه فروزنده داورپناه، ۱۳۸۸، ص ۳۱۸).
برای آگاهی بیشتر از شواهد متعدد در تأیید مؤثر بودن تنبیه، به کتاب زیر مراجعه کنید:
Campbell, B. A., & Church, R. M. (1969). Punishment and aversive behavior. Appleton-Centruy Crofts.
پانوشت: البته که تنبیه، شرایط و اقتضائات مهمی دارد که لازم است رعایت شود.
https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231