eitaa logo
روحانیت بیدار 🇵🇸
3.1هزار دنبال‌کننده
915 عکس
461 ویدیو
26 فایل
امام خامنه‌ای ارواحنا فداه در نظام اسلامی وظیفه‌ی علما فقط گفتنِ مسئله‌ی نماز و روزه نیست، مردم را بیدار می‌کنند، هوشیار می‌کنند، حقایق را به مردم می‌گویند، بصیرت‌افزایی می‌کنند. خادم کانال @MAQ118
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ مواجهه امام خمینی با منتظری/1 🔴سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری 🔸مواجهه امام خمینی با ثمره عمر خود حسینعلی منتظری یکی از تلخترین مواجهات امام با پروژه نفوذ و اغفال سران برجسته نظام بود که طبعا هزینه سنگینی برای جمهوری اسلامی داشت. 🔹اما آغاز ماجرا پس از آنی بود که تیتر یک روزنامه کیهان مبنی بر قائم مقامی آقای منتظری در آذر ماه ۶۴ که توسط یکی از اعضای مجلس خبرگان رهبری بیان شد، بیت منتظری و شخص وی مورد توجه و طمع بسیاری قرار گرفت. کسانی که منتظری را پل پیروزی‌ها و کسب موقعیت‌های بعدی خود می‌دیدند. 🔸ارتباط نهضت آزادی‌ها با وی که از قبل از انقلاب وجود داشت، تقویت شد و جولان باند سید مهدی هاشمی و منافقین زخم خورده بیشتر. حاصل این همگرایی‌ها، انتقادات غیرمنصفانه و تند منتظری در نامه‌هایش به امام (ره) در مورد اعدام سید مهدی هاشمی قاتل، جنگ و نهادهای انقلابی مانند سپاه شد. 🔹می‌توان اوج این بی انصافی‌ها را در عوض شدن جای شهید و جلاد در تابستان ۶۷ دید که در بیان منتظری، «منافقینِ» بی منطق و تروریست اول انقلاب به «مجاهدینِ» با منطق و تفکر تبدیل شدند و اجرای حکم الهی در مورد آن‌ها، مورد طعن و نیش آقای منتظری قرار گرفت! منتظری که خود روزی در کسوت نماز جمعه تهران و قم، راه انقلاب و امام (ره) را می ستایید، در ده فجر ۶۷، تندترین انتقادات را به راه امام (ره) و سیاست‌های انقلاب و جنگ وارد کرد؛ در حالی که خود پس از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از مسئولینی بود که بیشترین اختیارات را داشت! 🔸 امام خمینی از ابتدا با انتخاب آقای منتظری به قائم مقامی مخالف بودند و اگر چه بنا بر مصالحی، سکوت اختیار کرده بودند اما بعدها به این مخالفت تصریح نمودند. 🔹ایشان در نامه ۶۸/۱/۶ چنین می نویسند: « والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را می دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیل کرده که مفید برای حوزه های علمیه بودید.. در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.» مخالفت امام با انتخاب آقای منتظری گرچه برای نخستین بار در فروردین ۶۸ مکتوب شد اما ایشان پیشتر در جمع سران قوا به نارضایتی خود از این انتخاب و نیز ناتوانی منتظری برای تصدی رهبری انقلاب اسلامی تصریح کرده بودند. 🔹 مرحوم سید احمد خمینی در این باره چنین بیان می دارد: « در سال ۶۵جلسات هفتگی سران قوا در دفتر یکی از آنان یا در بدون حضور امام برگزار می شد. من، ای، آیت الله موسوی اردبیلی، آقای میر حسین موسوی و آقای هاشمی رفسنجانی حضور داشتیم. بر حسب تقدیر در همان روز آقای منتظری نیز با امام جلسه داشتند. در آن سال هر وقت که امام با آقای منتظری ملاقات می کردند بعد از جلسه برافروخته و عصبانی بودند به طوری که در چهره شان مشخص و نمایان بود. آن روز در وسط جلسه بودیم که ناگهان امام بدون در زدن یک دفعه با حال عصبانیت شدید و برافروختگی وارد اتاق شدند و خطاب به ما فرمودند: من از اول با منتظری مخالف بودم. ایشان به درد رهبری بعد از من نمی خورد!» کلام امام که تمام شد، سران قوا و من در یک سکوت سنگینی فرو رفتیم؛ چون چنین بر خورد بی‌مقدمه ای از امام سابقه نداشت و اهمیت موضوع را می رساند.» 🔸 علت مخالفت امام را می توان در نامه های ایشان جستجو نمود. آقای منتظری علی رغم برخورداری از جایگاه رفیع علمی و فقهی، در باب سیاست و مدیریت، به تعبیر امام و تایید برخی بزرگان، فردی « » و «» بود که به شدت تحت تأثیر اطرافیان و نفوذی ها قرار می گرفت. باند سید مهدی هاشمی، جریان لیبرال(نهضت آزادی) و شبکه تروریستی منافقین سه ضلع مثلثی را تشکیل دادند که آقای منتظری را در چنبره خود قرار داده بودند و ایشان عملا صدایی برای انعکاس تحلیل های غلط و حرف های تخریبی آنها علیه انقلاب اسلامی تبدیل شده بود.( روزگار قائم مقامی، صص ۶۱_۶۸) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
توهین خوب، توهین بد! استانداردهای دوگانه در مواجهه با اهانت به مقدسات و بزرگان حوزه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بعد از انعکاس جهت‌دار و مغرضانه و تحریف‌آمیز بیانات ناصحانه آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی توسط رسانه‌های زنجیره‌ای غربگرا، طبعا به دلیل عدم انتشار صوت و فیلم و متن کامل بیانات آن مرجع معظم تقلید و نیز سابقه تحریف‌گری جریان رسانه‌ای لیبرال مسلک، تفاسیر انحرافی از آن بیانات که تلویحا و بعضا تصریحا یک مرجع انقلابی و دلسوز را طرفدار سازش با آمریکا معرفی کرده بودند، توسط رسانه‌های رسمی نظام و نیز رسانه‌های شناسه‌دار جریان انقلابی واکنشی را در پی نداشت. اما در این میان تنها یک یادداشت در مقام نقد آن بیانات منتشر شد؛ که فارغ از هر نوع قضاوت در مورد انگیزه نویسنده و یا حتی محتوای یادداشت، با ادبیاتی نامتعارف و غیرموجه و نامتناسب با شؤون مرجعیت، به تحریر درآمده بود. طبعا این یادداشت نیز به دلایل کاملا مشخص، مورد توجه رسانه‌های رسمی و نیز رسانه‌های نشان‌دار جریان انقلابی قرار نگرفت و بازتاب خاصی نیافت. اما از این مرحله به بعد، یک جریان خاص حوزوی (با سابقه فراوان در بین مرجعیت و نظام)، تلاش کرد آن یادداشت را مستمسک تهاجم به جریان انقلابی قرار دهد و لذا بعد از انعکاس تحریف‌آمیز بیانات ناصحانه آن مرجع معظم تقلید، موج دوم فضاسازی رسانه‌ای در این مرحله کلید خورد؛ اما اینبار با ژست طرفداری از ساحت مرجعیت و تلاش برای برچسب‌زنی به جریان انقلابی و متهم ساختن نظام اسلامی! این موج رسانه‌ای با سخنان جناب آقای و بازتاب آن توسط (رسانه وابسته به آقای ) کلید خورد و با یک بیانیه بدون امضای افراد مشخص(منسوب به جمعی از اساتید حوزه!) اوج گرفت! طبیعی بود که بعد از وارد شدن ماجرا به فاز عملیات روانی و رسانه‌ای علیه نظام، برخی نهادها و چهره‌های اصیل و انقلابی نیز وارد شوند و به محکوم کردن آن یادداشت نامتعارف بپردازند که البته زمان، ادبیات و نحوه ورود، همچنین منشأ پخت و پز و محتوای برخی از بیانیه‌ها، جای بحث و بررسی دارد(!) فارغ از روند این وقایع، توجه به کارنامه و پیشینه متناقض برخی از مدعیان دفاع از حریم مرجعیت، بسیار حائز اهمیت است و نباید در میانه این هیاهوی رسانه‌ای گم شود! جریان انقلابی بارها و بارها نشان داده که به تبع امام و رهبری از ادب اصیل اسلامی پیروی می‌کند و در نوشتار و گفتار خود حرمت مراجع دینی را حفظ می‌کند و هرآنجا که به این مقام شامخ جسارتی شود، پیشگام و پرچمدار دفاع از این جایگاه الهی است و در این زمینه برخورد گزینشی را خلاف اخلاق و شئون اسلامی می‌داند اما جریانی خاص در حوزه علمیه نه تنها از این منش اخلاقی پیروی نمی‌کنند بلکه با برخورد دوگانه، تنها در مواردی به مقابله برمی‌خیزند که فرد توهین‌کننده از هم‌قطاران و هم‌فکران خود نباشد! خرده‌جریانی که در حوزه علمیه قم به عنوان سکولاریسم حوزوی شناخته می‌شود باید بداند که اشک تمساح برای کسی اعتبار و آبرو به وجود نمی‌آید و به صورت مشخص و این جریان پیش از پرداختن به دفاع از آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی می‌بایست بدهی سنگین سابق خود را به نبی اکرم صلی الله علیه و آله، حضرت ولی‌عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و مراجع عظام تقلید و برخی بزرگان حوزه بپردازد چه آنکه در این سال‌های اخیر در مقابل اهانت‌های آشکار متعدد به ساحت‌های قدسی ایشان، روزه سکوت گرفته است و از این طیف نه تنها کلامی برنیامد بلکه ای بسا با سکوت خود مهر تأییدی بر آن زدند و قلم‌های سرکش این روزها محصول همان سکوت و بایکوت و برخوردهای دوگانه دیروز این حضرات است! شاید مرور فهرست برخی از این اهانت‌ها و جسارت‌ها برای پرسش‌گری در مورد کارنامه در دفاع از حریم معصومین(ع) و بزرگان دین کفایت کند! اما فهرست بدهی جریان سکولار حوزوی و سکوت آنان در برابر جسارت‌های گوناگون: تجویز تخطئه و نقد امام زمان(عج) توسط حسن روحانی: 18دی1396 تحریف حسن روحانی نسبت به امام حسن(ع): 23مهر1399 توهین روزنامه الشرق الأوسط به آیت‌الله العظمی سیستانی: 13تیر1399 توهین مکرون به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله : 30مهر1399 اظهارات موهن مسیح مهاجری: ترسو و زیاده‌گو دانستن مراجع: اسفند1399 یادداشت‌های طعن‌آلود و بعضا موهن سروش محلاتی نسبت به رهبری توهین علنی عضو حلقه به مراجع عظام؛ با کلیدواژه «افول مراجع»: 20تیر1400 توهین به آیت‌الله جوادی آملی و متهم کردن ایشان به فقه‌فروشی و قرآن‌فروشی: مرداد1400 اهانت‌های مکرر برخی اعضای تحریریه نشریه حریم امام به آیت‌الله یزدی و علامه مصباح اهانت به مرحوم علامه حسن‌زاده و.. 🔶پی‌افزود بزرگترین اهانت به مراجع عظام، غیرضابطه‌مند و ناسازگار با اصالت‌های حوزوی است! @rozaneebefarda