سلام آقای مهربانی
سلام همه ی زندگیم
#شهید_علیرضا_بریری
🌹 @shahidalirezaboreiri
1.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هفتمین یلدای دلتنگی
کجایی رفیق؟
#شهید_علیرضا_بریری
🌹 @shahidalirezaboreiri
پاییز من با آمدن زمستان ،
تمام نمیشود ؛
از همان روز که رفتی
پاییز در خانه ماند ..
پاییز بغض شد ، من باریدم ،
از سقفِ خانه ، حسرت چکید ..
من خیس شدم ..
خانه را یلدا گرفت ..
تاریک ، طولانی
و هیچ بیتی از حافظ
شب های بی تو را مُبارک نکرد ..
#شهید_علیرضا_بریری
🌹 @shahidalirezaboreiri
شهید علیرضا بُرِیری
و تکراری بر تاریخی از زندگی مان 🌹 @shahidalirezaboreiri
سلام مادر
مادر عالمین
مادر حسنین
گذشت و گذشت رسیدیم به فاطمیه .چه فاطمیه ای.با شهدا عطرآگین شده شهر .شهیدانی از جنس زهرا (گمنام)
شهید گفتم .یادش بخیر هنوز نامت شهید نبود که ۹دی ۹۴صبح زود کلید به در گذاشتی و تک و تنها به دور از کاروان استقبال به خانه آمدی .میگفتی موقع برگشتن جمله ی(شهدا شرمنده ایم)را با تمام وجودت حس کردی .دلت می گفت که شرمنده ی خانواده ی دوستان شهیدت هستی می گفتی با چه رویی به مراسم استقبالی بروم که رفقای شهیدم نیستند آنجا چشمان و دلهای منتظر به راه آنها هستند به انتظار .
یادش بخیر محمدامین ت خواب بود وقتی بیدارش کردی چه ذوق کرده بود . چقدر دلت سبک شد از دیدنش.گذشت و گذشت
دوباره رسید به ۹ دی .نهم دیماه ۱۳۹۷ یعنی درست ۳ سال بعد از آخرین نهم دی ماهی که خانه بودی .دلم خسته بود از نبودنت .از بهانه گیری های گاه و بی گاه محمدامین ت .زمزمه ای شد .می گفتند آمدی اما نه با پای خودت .آمدی اما دیگر شرمنده نبودی .
درست همان طور صبح زود، خبر آمدنت پیچید .این بار من باید به تو می رسیدم .به استخوان هایت😭
در معراج شهدا. دیدار با محمدامین ت تازه کردی .فقط او دیگر تو را نمی شناخت .تو را نه .کفن پوشی کوچک در میان پنبه های انبوه
آمدی نه با قد رعنایت آمدی نه با پای خودت
در آغوش کشیدمت.چقدر سبک شده بودی ؟هم قد و قامت محمدامین ت شده بودی .
و تو اینگونه ۹ دی ماه را برایم جور دیگر رقم زدی.
یادمان باشد برای لحظه لحظه ی آرامش مان هزاران محمدامین بی پدر شدند .بی پشت و پناه شدند .تنها شدند .بی خواب شدند.تا من و تو با خیال به خواب برویم .
#همسرانه
#سالگرد
#شهید_علیرضا_بریری
#خانطومان
🌹 @shahidalirezaboreiri
و سلام به تو
در روزی که دوباره پدر و مادر تو را به آغوش کشیدند 💔
#شهید_علیرضا_بریری
#سالگرد
🌹 @shahidalirezaboreiri
دلتنگی خیلی چیز عجیبیه؛ وسط کاری و حواست به هیچجا نیست، یهو میبینی دلت داره چیکهچیکه آب میشه و میچکه و با هیچی نمیتونی جلوش رو بگیری. مگر اینکه ی خبری ازش بشه، ی پیامی ازش بگیری،
یه چیزی راجبش بشنوی..
اما...
امان از او که هست و نیست
#شهید_علیرضا_بریری
#سالگرد_تدفین
🌹 @shahidalirezaboreiri
نه مرا طاقت غربت نه تو را خاطر قربت
دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم
#شهید_علیرضا_بریری
🌹 @shahidalirezaboreiri
دستهایت حرف ها دارند
سبزی قبایت پر از خاک شده
تنها و تنها برای دفاع از وطن
اینجا ملک شیران است
ته خسته تن بلاره
#شهید_علیرضا_بریری
🌹 @shahidalirezaboreiri
تازه با این بزرگمرد آشنا شده بودم که درست چند روز بعد دشمن به ما حمله کرد. پشت خاکریز آروم و قرار نداشت و باور کنید آونروز با شجاعت بی مثال علیرضا بود که پیروز شدیم و دشمن عقب نشینی کرد. بعد از چند روز از علیرضا پرسیدم چرا اینقدر با شوق و ذوق میجنگی؟
گفت: موقع جنگ حضرت زینب(س) رو میبینم که به من نگاه میکنه و لبخند میزنه. باور نکردم تا اینکه روز سقوط خانطومان رسید.
با همه ی شلوغی جنگ حواسم به علیرضا بود. باز شروع کرد با همون حس و حال به جانانه جنگیدن و صحنه ای رو که میدیدم باور نمیکردم. وسط معرکه جنگ با شوق نگاه میکرد و بارها دیدمش که لبخند میزد و کم کم یقین کردم که خود بی بی داره نگاش میکنه. چشمم بهش بود که یه خمپاره زدن و مجروح شدم و همه جا سیاه شد. دیگه چیزی نفهمیدم تا تهران...
توی بیمارستان خبر شهادت علیرضا و چند تن از رفیقای نازنینم رو دادند و بغضم ترکید و گریه ام گرفت. پزشک فکر میکرد از درد جراحته که گریه میکنم...
هیچ وقت نفهمید گریه ام به این خاطر بود که پاره های تنم رو در خانطومان جا گذاشته بودم...😭
#شهید_علیرضا_بریری
🌹 @shahidalirezaboreiri
نائب الزیاره
مزار شهید مدافع حرم
#شهید_علیرضا_بریری
هفت سین عاشقی❤️
🌹 @shahidalirezaboriri
سالروز شهادت شهید بزرگوار
مدافع حریم و حرم بی بی زینب کبری ع
#شهید_علیرضا_بریری
🌹 @shahidalirezaboriri
44.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمتی از مراسم سالگرد شهید مدافع حرم
#شهید_علیرضا_بریری
🌹 @shahidalirezaboriri