🌺🍃رمـــان #از_من_تا_فاطمه.. 🌺🍃
قسمت #شانزدهم
#هوالعشق
میدانم نمیخواست این را بگوید اما پاپیش نشدم٬
-علی اقا٬من اصلا پشیمون نیستم٬اینبار تنها تصمیم نگرفتم٫اینبار ائمه کمکم کردن٬مادرم...
و علی از حرفم لبخندی از سر رضایت زد و راضی نفسی عمیق کشید٬این حس آرامش به من هم منتقل شد.غذا آماده شد و هردویمان با ولع خوردیم و خندیدیم٬خداروشکر به خاطر انتخاب درست علی میزمان در دید نبود تامن راحت تر غذایم را بخورم٬خیلی احساس خوبی بود که برای هر قدمی که من برمیداشتم یک قدم جلوتر میرفت و راه را برایم امن میکرد٬حساب کردیم و به بیرون رفتیم٬لحظه ای نگاهم به دختری افتاد که کنار جدول نشسته بود و برگ مو میخورد٬بی اختیار جلوتر رفتم٬کنارش نشستم ٬باترس کمی فاصله گرفت و مظلومانه به من نگاه کرد٬لبخندی مهربان به صورتش پاشیدم دستانش را محکم فشار دادم ٬دستانش زبر و زمخت شده بود٬دستانی که باید الآن بازی میکرد و با آن دست ها شادی میکرد نه کار...نگاهم در نگاه علی گره خورد چشم هردویمان اشک بار شد٬اما نگذاشتم پایین بیاید که احساس ترحم کند٬علی به داخل رستوران برگشت تعجب کردم اما همانجا نشستم٬به تسبیح های زیبایش نگاه کردم٬و به اندازه اعضای خانواده علی و برای خودم تسبیح خریدم٬خیلی زیبا بودند٬به اندازه همان اندازه پول به دختر دادم
-اسمت چیه خانوم خوشگل؟
-فرشته
-واااای چه ناززز پس واسه همینه انقدر خوشگل و مهربونی
-واقعا خوشگلم؟
-معلومههه
و از صحبتم ذوقی کودکانه کرد و دستی به موهای طلایی بیرون از روسری کوچکش کشید٬لبخندی زدم و گفتم
-خببب فرشته خانومی چقدر تونستی امروز دربیاری از این تسبیحای خوشگل؟
دسته ای از پول هایش را نشانم داد که تمامش خورد بود٬لبخندی توأم با غم زدم و طوری که او نفهمد چند تراول قاطی پول هایش گذاشتم که عزت نفس و غرورش جریحه دار نشود ٬و پول هارا دوباره بی توجه داخل جیبش گذاشت٬علی آمد اما غذا به دست٬لبخندی از سر رضایت زدم و با نگاهم از او تشکر کردم٬
-دخترنازم٬اسمت چیه؟
از لفظ دخترم که استفاده کردم بدنم یخ بست از لذت اینکه دختری به مهربانی علی نصیبمان شود و پدر دخترم مرد بزرگی چون علی باشد٬
-اسمم فرشتس عمو٬خاله میگه خوشگلم راس میگه؟
نگاهی زیبا به من انداخت و گفت
-معلومههه خیلی هم خوشگلی خیلیاا
سرش را به زیر انداخت و لپ های سفیدش گلبهی شد٬من و علی خنده مان گرفت و فرشته هم ریز خندید٬باعلی کمک کردیم سوار ماشین شود تا اورا به خانه برسانیم چون ظهر بود و هوا گرم٬طبق ادرسش به کوچه ای تنگ رسیدیم ٬پیاده شدیم و کمکش کردیم تا وسایلش را به خانه ببرد٬در را با فشار باز کرد حتی قفل هم نبود٬وارد خانه شدیم و
گفت:
🍃🌺ادامه دارد....
#نویسنده_نهال_سلطانی
@nahalnevesht
#کپی_بدون_ذکرنام_نویسنده_و_منبع_حق_الناسه
روایتۍازشھیدهادۍ🗞-!-
رفتمپیشِابراهیم،هنوزمتوجھ
حضورِمننشدهبود!
باتعجبدیدمهرچندلحظھسوزنۍ رابھپشتِپلکچشمشمیزند!😧
گفتم؛چیکارمیکنۍداشابرام؟
تامتوجھِمنشد،ازجاپریدوگفت:
هیچۍ،چیزۍنیست!🚶🏻♂
گفتم:بایدبگۍبرایچۍسوزن
زدۍتوصورتت😕!!
مکثۍکردوخیلۍآهستھگفت:
سزاۍچشمۍکھبهنامحرم بیفتههمینھ...!
-ابراهیمبهنامحرمآلرژۍداشت!
حتۍبراۍِصحبتبابستگانِنامحرمشان همسرشرابالانمیگرفت...!
#چقدرمثلشهداییم؟...
#شهیدابراهیمِهادی
•••❀•••
بچهکهبودیمیهدقیقهمیرفتیمخونه
دوستمونبهمونمیگفتن:
مامانتمیدونهاینجایی؟!نگرانتنشه؟...
حالاتوچندسالهاینجایے....)
مامانٺخبرداره؟!💔
-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•
#دلنوشته
•🐚🌸•
#حسینجانم♥️🌱
خدا را چہ دیدی شاید هم روزی
خیال بافیهاےِ دلِ عاشق پیشہام
بہ حقیقت بپیوندد و من روزهام را
در کربلا روبہروےِ حرمت باز کنم(:💔
💕🌙¦⇢ #کربلا
⸀💛🌻˼.. ..
💛] #حاج_قاسم
🌻] #خدا
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ 🌤ــ ــ ــ
گفتــ:
ازخـ💛ـداخواستم
اینقدربہمنمشغلہبدھ
ڪہحتۍفرصتفڪرگناھ
ـھمنکنمـ•🌻••
ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ
#حجاب_در_ڪلام_شهدا💔
🕊شهید «مهدے باغیشنۍ»:
خواهرانم!
شماباحجاب خودمشت محڪمۍ
👊🏻 بر دهان ابرقدرتها بڪوبید
و بگوئید «اے از خدا بۍخبران!
ما مانند حضرت زهرا (س) و
حضرت زینب ڪبرے (س)
هستیم♥️و هرگز از راهۍڪه
آنان رفتهاند، برنمۍگردیم و با
تمام توان راه آنها را ادامه
میدهیم.
←زن بادستی گهواره را تکان می دهد 🧕
و با دست دیگر دنیارا...🌍😌
#دکتر_شریعتی
#خانواده👨👩👧👦
#فرزنداوری
.
✅ تلنگر
یادتان نرود 👇
بله شمایی که این متن را میخونی ❌
خصوصی ترین #رفتارتان را پیش نامحرم عمومی نکنید✋❌
خواهرم یادت بماند « با #نامحرم » حتما فاصله ات رو حفظ کنی ، خصوصا در فضاهای مجازی
چه نیازی به ارسال #شکلک داری که طرف مقابلت چهرات رو درک کند؟؟!
یادت باشه شکلک ها برای روابط صمیمانه طراحی شده اند!!! 👌
بله : یادت بماند نامحرم نامحرم است مذهبی و غیر مذهبی ندارد ⛔️
نباید با هم خودمونی بشید و یا با هم درد دل کنید.
دلانہ✨
مثلاتوبهکردهبودم...
بهخودمکهاومدم،
دوبارههمونآشبودوهمونکاسہ😥💔
براۍهزارمینبار:"شرمندهام،معذرت"!
اَلهماِنےاَستَغفِرُکَلِماتُبتُاِلیکمِنهُثُمَّعُدتُفیه🍃
#دلانه
#دعاۍابوحمزهثمالے
#چادرانه🌱🌸
حرفی دارم با تمام چادری ها☝️🏼
تمام شما که قلبتان❤️تند میتپد
آخر بوی چادر سوخته میاید😔
چادرش روی سرش سوخت🔥
ولی از سرش نیفتاد🚫
چادر گرانبهای🍃فاطمه🍃(س)
امانت دست توست😓
همچون چشمانت مراقبش باش✋🏼
مبادا خاکی شود به بی حیایی😰
مبادا جایی بیفتد از روی سرت
مبادا مرامت🌸زهرایی🌸نباشد
وارث لباس/مادر/بودن
آسان نیست❌
#اللﮩـمعجـللولیـڪالفـرج🕊♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علت اینکه سر نماز حضور قلب نداریم اینه که کل روز خدا رو فراموش میکنیم و به حرف دلمون گوش میدیم...🍁
#نماز
#شهید_علی_بیرامی
یهبچهحِزباللهیِواقعی . . .
هیچوقتنمیادفضایمجازیکه
فالورجمعکنہوعکساشوبهاشتراکبزارھ!
یهحزباللهیفقطبرایزمینزدندشمن؛
تواینفضاآمادهمیشه:)!
#نکنھیادتبرهواسهچیاومدیفضایمجازی'
[♥️🌤]
آسمان بود
و بالی برای پرواز ؛
آسمان هنوز هم هست
و باری سنگین ...
چنانکه یارایِ پریدن نیست
پس نظاره میکنیم اهالی آسمان را ...
گردان فاتح خیبر 🇵🇸
[♥️🌤] آسمان بود و بالی برای پرواز ؛ آسمان هنوز هم هست و باری سنگین ... چنانکه یارایِ پریدن نیست پ
#شهیدانه🌹✨
از شخصـے پرسیدند:
تا بهشت چقدر راه است؟!😋💕
گفت : یڪ قــــــدم👣
گفتند : چطور ؟!🙄
گفت : مثل شهیدان یڪ پایتان را ڪہ
روے نفسشیطانـے بگذارید
پاے دیگرتان در بهشت است😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خونی که در رگ ماست●🕊●
هدیه به رهبر ماست✌🏻
ما شهید حججی ها هستیم😏🎗