گردان فاتح خیبر 🇵🇸
https://abzarek.ir/service-p/msg/932628 سلام 🙂🌱 هستین؟! حرف بزنیم؟
+روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود به کجا میروم آخر، ننمایی وطنم
_______________
_باتشکر 🦋🌿
+سلامم 😐از کانال شما این بهره رو گرفتم هر وقت بحث ازدواج میاد وسط😂😂😂پیام ناشناس پره پره....
__________
_😶🌱😕اینو راست میگین بله بله بله
گردان فاتح خیبر 🇵🇸
https://abzarek.ir/service-p/msg/932628 سلام 🙂🌱 هستین؟! حرف بزنیم؟
+نه ما دنیای کسییم نه کسی دنیای ماست ما همه دنیای خداییم...:)))
_________________
_عالی❤️:)))
گردان فاتح خیبر 🇵🇸
https://abzarek.ir/service-p/msg/932628 سلام 🙂🌱 هستین؟! حرف بزنیم؟
+بحث ازدواجو هستممممم زیاد🤣🤣🤣 تا خود صب حرف بزنمممممم؟؟؟؟ قیزام، قورخما😝
عاز دای یات دنه به نه ایستیرسن اخییییییی
_____________
_😕خودت بخواب
گردان فاتح خیبر 🇵🇸
https://abzarek.ir/service-p/msg/932628 سلام 🙂🌱 هستین؟! حرف بزنیم؟
کانال دارین
ادمین هستین😁فوروارد کنید ببینید چند نفر مهمون ما میشن😅تو کانال... 🌱
گردان فاتح خیبر 🇵🇸
https://abzarek.ir/service-p/msg/932628 سلام 🙂🌱 هستین؟! حرف بزنیم؟
ادمین گردان تو......؟! اگر هستی بیا پیویم محدثه ساداتم😂
________
عع سلام پرستار خانم😅🤣
گردان فاتح خیبر 🇵🇸
https://abzarek.ir/service-p/msg/932628 سلام 🙂🌱 هستین؟! حرف بزنیم؟
خانم..... آیا شما رشته ی تان انسانی هست. مانند بچه های انسانی هست برخوردتان
یاتیرسان یا دییم.... گلسین مستفیض السین؟
____________
والا رشتم انسانی نیست😶بگو بیاد
گردان فاتح خیبر 🇵🇸
https://abzarek.ir/service-p/msg/932628 سلام 🙂🌱 هستین؟! حرف بزنیم؟
+دلتنگم ولی نمی دانم دلتنگ چی خیلی بده که ندونی دلیل حال بدت چیه
_______
_خیلی حال بدیه خیلیییییییی😬😰
مارا در دلتنگیت شریک بدان🤝
گردان فاتح خیبر 🇵🇸
https://abzarek.ir/service-p/msg/932628 سلام 🙂🌱 هستین؟! حرف بزنیم؟
تاحالا شده انقد سیر بشی که بخوای خودتو بکشی؟دقیقا تو اون موقعیتم
_______
تا حالا بهش فکر کرده بودماااا😂دیدم قبل خودم خدا منو میکشه که چرا به خودکشی فکر کردم پشیمون شدم😕😁
🔴 منوتو به مخاطباش نمیگه ایشون خودکشی کرده و این طوری تیتر میزنه
🔹 حالا اگر ایران بود امکان نداشت ایشون خودکشی کرده باشه ، قطعا یه پلیس پرترش کرده پایین :)😐😐
@Shahidsarjoda
موتور آرمان را دزدیده بودند. چند روز قبل از شهادتش دنبال وام بود تا برای خودش موتور بخرد؛ برای کمک هزینه هم میخواست انگشترش را بفروشد. هربار که قصد این کار را میکرد میگفت: دلم نمیاد این انگشتر رو بفروشم. به همه ضریح ها متبرکش کردم.
آخر سر هم با انگشترش روضه ها را برای ما زنده کرد.
+دوستشهید
#شهید_آرمان_علی_وردی