eitaa logo
گردان فاتح خیبر 🇵🇸
724 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
5هزار ویدیو
115 فایل
📍تحت مدیریت تر‌ک اوشاخلاری پارس آبادمغان😁 - کپۍ؟ حلالت‌ رفیق😉! https://harfeto.timefriend.net/17250461676885
مشاهده در ایتا
دانلود
دوستان صبح ها ۲پارت و شب ها ۳پارت ...از رمان من با تو رو میزارم 😊🌸
مرگ یا شهادت.mp3
5.52M
مرگ یا شهادت https://eitaa.com/joinchat/3271098441C5304154b44 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
السلام علیک یا اباصالح المهدی(عج)
باز جمعه امد و از یوسف زهرا (س) خبر نیامد....😞😞. . . . . شرمنده ایم اقااا😭😭
آقا جـــــــ❤️ـــــــان هوای ما را هم داشته باش خیلــــــــــــی بی هوا شده ایم https://eitaa.com/joinchat/3271098441C5304154b44 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم‏)‏: أَدْنَي الْكُفْرِ أَنْ يَسْمَعَ الرَّجُلُ مِنْ أَخِيهِ الْكَلِمَةَ، فَيَحْفَظَهَا عَلَيْهِ يُرِيدُ أَنْ يَفْضَحَهُ بِهَا أُولَئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ. کمترین کفر این است که آدمی سخنی از برادرش بشنود و آن سخن را بر ذهنش ‌بسپارد که (زمانی) با آن سخن او را رسوا کند، همانا که چنین شخصی بهره‌ای برایش (در آخرت) نیست. بحار الانوار، ج ۷۴، ص: https://eitaa.com/joinchat/3271098441C5304154b44 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
😍 امام صادق{؏}↯ هــرقدر مرد ، زنش را بیشتر دوست داشتہ باشــد فضیلــت ایمانش زیادتر است!♥️🌿 📚وسائل‌الشیعہ.ج۱۴.ص۱۱📚 https://eitaa.com/joinchat/3271098441C5304154b44 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💚 امام مهدی (عج) در توقیع شریف خویش فرمودند: 🔹 از خدا پروا کنید(گناه نکنید) و تسلیم اوامر ما باشید. 🔹 امور خود را به ما واگذار کنید چون بر ما واجب است که شما را به مقصد برسانیم همانگونه که در ابتدا به راه انداختیم. 🔹 آن اموری که [آگاهی از آن بی‌فایده است] و از شما پوشیده شده است را بازپرسی نکنید[ و دنبالش نروید]. 🔹 و بوسیله همان روش نورانی که به شما رسیده است تمام قواء و استعداد های خویش را تنها در راه محبت و دوستی ما خرج کنید. 📗 بحارالانوار ج۵۳ ص۱۷۹ https://eitaa.com/joinchat/3271098441C5304154b44 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
معرفے‌شہید‌امروز شہید‌محسن‌حججے♥️🌱
تولد:نجف‌آباد🦋 شہادت:گذرگاه‌مࢪزےالولید، عࢪاق🌸 همسر: زهرا عباسے🧕(ازدواج ) محل دفن: گلزار شہداےنجف‌آباد🍃نجف‌ آباد سال‌ها‌؎خدمت: –۱۳۹۶ فرزند:علےحججے🌱
تاریخ تولد:²¹تیر¹³⁷⁰ تاریخ‌شہادت:¹⁸مرداد¹³⁹⁶
🌸💖🌸💖 شہیدمحسن‌حججےدࢪ‌سال¹³⁷⁸دوران دبیࢪستان‌خود‌ࢪا‌بہ‌پایان‌ࢪساند ودر دانشگاه، در ࢪشتہ‌تڪنولوژ؎‌ڪنترل شروع به تحصیل نمود. محسن حججی یڪ برادر وسه خواهر دارد، حججی فرزند سوم خانواده می‌باشد.💛
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 {ازدواج شهید محسن حججی} در‌یازدهم‌آبان¹³⁹¹محسن‌حججےبازهراعباسے🧕 عقد‌و‌در⁹مرداد¹³⁹³ با‌و؎ بہ‌صورت رسمی ازدواج‌ڪرد‌محسن‌حججےدࢪسال¹³⁹⁵/²⁴/¹ صاحب‌فࢪزندے‌بھ‌نام‌آقا‌علے‌شد🌿
💛💕💛💕💛💕 ورود‌شہیدحججےبہ‌سپاھ‌پاسداران🌸 شہیدحججےپس‌از‌اتمام‌خدمت‌سربازےخود اشتیاقش‌برا‌؎حضوࢪ‌داوطلبانہ‌دࢪ‌سپاھ‌بیشتࢪ شد‌و‌در‌سال ¹³⁹³ اقدام به ثبت نام در سپاه پاسداران‌ڪرد‌و‌بلافاصلہ‌پذیرفته شد🌸🍃
شہیدمحسن حججےستوان بود و در لشڪر هشت زرهے نجف آباد خدمت می‌ڪرد‌و؎برا؎ دفاع از حرم به سوریه اعزام و به مقام والاے شہادت نائل گردید🙃
💝💛💝🧡💝💙💝 بازگشت‌پیڪر پاڪ‌آن‌شہید‌مظلوم بھ‌ڪشور ارتش‌لبنان‌با‌همکار؎حزب اللہ پیڪر‌‌پاڪ‌شہید حججے‌را‌در مقابل‌اجازھ‌تخلیہ‌امن‌منطقہ‌مرز؎ لبنان‌و‌سوریہ‌تحویل‌گرفتند. سپاھ‌پاسداران پیڪر مطہر‌او‌را‌در‌۷شہریور تحویل‌گرفت‌و‌با‌انجام آزمایش‌های د؎ اِن‌ا؎ هویت او‌ࢪا تایید کرد. پیڪر و؎ را همزمان با عزاداری‌های محرم به ایران بازگردانده شد. می‌گویند پیڪر پاڪ این شہید مظلوم بدون سر و دست بوده است. مراسم تشیع محسن حججی در تاریخ ۵ مهر ۱۳۹۶در تهران برگزار شد برای محسن حججی در نجف آباد مراسم بزرگے‌تداࢪڪ دیده شد...آرامگاه وی در گلزار شہداے‌نجف‌آباد‌قࢪاࢪ‌داࢪد💛
یڪ‌خاطرھ‌ا‌زشہید همسر‌شہیدحججے‌‌میگفتن‌یڪے‌از‌آرزوهاے ‌آقا‌محسن‌این‌بود میگفت:زهر‌اب‌نظرت‌من‌شہید‌بشم‌حاج‌محمود ڪریمی و سید رضا نریمانے براے من مداحے میڪنن؟! منم گفتم:مگہ اونا بیکارن کہ بیان براے تو مداحے ڪنن😁 گفت ولے من آرزومہ🙃♥️ دقیقا بعد‌ا‌اینڪہ‌شہید‌حاج محمود ڪریمی و حاج سید رضا نریمانی اولین مداحین بودن ڪہ برای محسن مداحے ڪردن و ب آرزوش رسید🌸🌱
شادی روحشون صلوات♥️🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃رمــان ... 🌸🍃 قسمت همراہ بهار رسیدیم سر ڪوچہ، هم ڪلاسے شیطون و مهربونم ڪہ تازہ ڪمے صمیمے شدہ بودیم! 😊 زنگ رو زدم،چند لحظہ ایستادیم اما ڪسے در رو باز نڪرد، دوبارہ زنگ رو زدم ڪہ عاطفہ از پشت پنجرہ گفت: _صبر ڪن! 😊 با تعجب نگاهش ڪردم،در خونہ عاطفہ اینا باز شد،عاطفہ اومد بیرون،معمولے سلام و احوال پرسے ڪردیم 🔑ڪلیدے بہ سمتم گرفت و گفت: _خالہ رفتہ بیرون ڪلید رو داد بدم بهت!😊 ڪلید رو ازش گرفتم و تشڪر ڪردم، عاطفہ با ڪنجڪاوے بہ بهار نگاہ میڪرد،بهار با لبخند دستش رو گرفت جلوے عاطفہ و گفت: _بهار هستم،دوست هانیہ!☺️ عاطفہ دست بهار رو گرفت. _منم عاطفہ ام دوست صمیمے هانیہ!😄 خندہ م گرفت، 😀بعداز این دوسال هنوز من و خودش رو صمیمے حساب میڪرد و حسود بود! خواستم حرفے بزنم ڪہ صداے بوق متوالے ماشینے باعث شد حواسم پرت بشہ! برگشتم و پشت سرم رو نگاہ ڪردم بنیامین بود! 😳😨 دست بہ سینہ ایستادہ بود ڪنار ماشینش و با لبخند بدے نگاهم میڪرد، 😥خون تو رگ هام یخ بست با استرس رو بہ بهار گفتم: _بریم دیگہ! سریع در رو باز ڪردم،وارد حیاط شدیم بهار با شیطنت گفت:😉 _خبریہ ڪلڪ؟!بنیامین رو دیدم! با حرص گفتم: _خبر ڪدومہ؟!دیونہ م ڪردہ! 😬 بهار از پشت بغلم ڪرد و گفت: _الهے!عاشق شدہ خب! 😇 +عاشق ڪدومہ؟!دنبال چیزے ڪہ بیشتر پسرا دنبالشن! 😐 خواست چیزے بگہ ڪہ دست هاش رو از دور ڪمرم باز ڪردم و گفتم: _نگو فڪر منفے نڪن ڪہ خودش مستقیم بهم گفتہ! با تعجب نگاهم ڪرد: _دروغ میگے؟! 😳 همونطور ڪہ وارد پذیرایے میشدم گفتم: _دروغم ڪجا بود؟!بیا تو! یااللہ گویان دنبالم اومد،با تعجب گفتم: _آخہ تو مردے؟!یا ڪسے خونہ ست؟! بے تعارف نشست رو مبل. _محض اطمینان گفتم! همونطور ڪہ مقنعہ م رو در مے آوردم وارد آشپزخونہ شدم _چے میخورے؟ 😋 +چیزے نمیخوام اومدم خیر سرم تو درس ڪمڪم ڪنے،راستے؟ ڪترے رو پر از آب ڪردم. _جانم! +خانوادت میدونن بنیامین مزاحمت میشہ؟!😟 ڪترے رو گذاشتم روے گاز و برگشتم پیش بهار! _نہ،فڪرڪردم خودم میتونم حلش ڪنم!😕 با حرص گفت: _بے جا ڪردے،باید بہ خانوادت اطلاع بدے! بہ دروغ باشہ اے گفتم، 😒از خانوادم نمیترسیدم خجالت مے ڪشیدم! _براے اردوے مشهد ثبت نام ڪردے؟! سردرگم گفتم: _اردوے مشهد؟! +اوهوم،سهیلے ترتیبش رو دادہ همہ ثبت نام ڪردن فردا بریم ثبت نام ڪنیم تا پر نشدہ!😊 با تعجب گفتم: _سهیلے دیگہ ڪیہ؟! 😳 چشم هاش رو ریز ڪرد،با حرص نفسے ڪشید و گفت: _حالت خوب نیستا!بابا همین طلبہ باحالہ دیگہ!امیرحسین سهیلے! سلول هاے مغز خستہ م بہ ڪار افتادن!همون طلبہ عجیب! _من نمیام تو ثبت نام ڪن!🙁 🌸🍃ادامه دارد... ✍نویسنده:لیلے سلطانے Instagram:leilysoltaniii . https://eitaa.com/joinchat/3271098441C5304154b44 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃رمــان ... 🌸🍃 قسمت بهار از آغوشم بیرون اومد و گفت: _مطمئنى نمیخواے بیاے؟ گونہ ش رو بوسیدم😘 و گفتم: _میخواستم مے اومدم عزیزم،برو بهت خوش بگذرہ! با حالت خاصے نگاهم ڪرد و گفت: _باشہ خیلے دعات میڪنم!😊 چیزے نگفتم و لبخند زدم! مثل بچہ ها لبش رو غنچہ 😚 ڪرد و گفت: _هانے بدون تو خوش نمیگذرہ! خواستم چیزے بگم ڪہ برگشت سمت راستش رو نگاہ ڪرد و بلند گفت: _آقاے سهیلے! سهیلے برگشت بہ سمت ما،آروم و سر بہ زیر اومد ڪنارمون! _بلہ در خدمتم،فقط میشد چند قدم بیاید اون ور تر آروم صدام ڪنید. همونطور ڪہ نگاهش بہ زمین بود با چاشنے لبخند اضافہ ڪرد: _گوش هام سنگین نیست!🙂 شاید اگر ڪسے دیگہ بود با شنیدن این حرف ها عصبے میشدم و چندتا حرف سنگین بارش میڪردم اما لحنش طورے نبود ڪہ ناراحت بشے لحنش آروم بود! حتے بهار حساس،بہ جاے اینڪہ عصبے بشہ خجالت زدہ گفت: _عذر میخوام! 😒😬 سهیلے تسبیح سفید رنگش رو دور مچش پیچید و گفت: _مثل اینڪہ ڪارم داشتید! بهار بہ خودش اومد و سریع گفت: _جا هست دوستم بیاد؟ سهیلے سریع گفت: _بلہ اتفاقا یہ جاے خالے موندہ! بهار با خوشحالے☺️ نگاهم ڪرد و گفت: _ببین میگم قسمتتہ! نفس عمیقے ڪشیدم،سرم رو تڪون دادم و گفتم: _من دیگہ میرم،تو هم برو تا قطار🚞 نرفتہ! نگاهے بہ سهیلے انداختم،توقع داشتم با تعجب نگاهم ڪنہ یا نگاہ بدے بهم بندازہ ڪہ معنے نگاهش "بے لیاقت ڪافر" باشہ😐 اما همونطور با چهرہ آروم نگاهش بہ زمین بود و خبرے از تعجب یا حالت دیگہ اے تو چهرہ ش نبود! آروم گفت: _من دیگہ برم،شما هم سریع بیاید جا نمونید! رفت بہ سمت چندتا از دانشجوها👥 و مشغول صحبت ڪردن شد! بهار با ذوق گفت:😃 _دیدے چہ باحال امر بہ معروف و نهے از منڪر ڪرد؟!بیخود ڪہ بهش نمیگن طلبہ باحالہ! با شیطنت نگاهش ڪردم و گفتم: _مبارڪہ!😉 با آرنجش ڪوبید تو پهلوم و گفت: _چرا نمیاے تو؟! آخے گفتم و دستم رو گذاشتم روے پهلوم! با صورت درهم رفتہ گفتم: _خیرہ سرت زائرى!پیچوندے! 😬 با ناراحتے نگاهم ڪرد. 😒 _نپیچوندم،زدم تا ادب بشے پرت و پلا نگے،هانیہ تو دوست ندارے بیاے درستہ؟ +این ڪہ از اول مشخص بود! _باشہ،پس من برم! دوبارہ همدیگہ رو بغل ڪردیم،چادرش رو مرتب ڪرد و سوار قطار شد!🚞 از پشت پنجرہ نگاهم👀 میڪرد،براش دست تڪون دادم! شیشہ پنجرہ رو ڪشید ڪنار! قطار شروع بہ حرڪت ڪرد! بهار گفت: _هانیہ بیا صدام بهت برسہ! 😄 شروع ڪردم دنبال قطار رفتن! صداش رو بہ زور میشنیدم،دستش رو گذاشت ڪنار دهنش و گفت: _هانیہ هنوز یہ جاے خالے موندہ!جالے خالیت پر نشدہ!ببین چقدر براے آقا عزیزے ڪہ جایگزین برات نذاشتہ!خیلے دعات میڪنم خدافظے!😊😘 قطار رفت 🚞و من با حال عجیبے بہ قطارے ڪہ خیلے ازم دور شدہ بود خیرہ شدم! 👀 🌸🍃ادامه دارد... ✍نویسنده:لیلے سلطانے Instagram:leilysoltaniii . https://eitaa.com/joinchat/3271098441C5304154b44 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
پدر شہید معز غلامےبہ‌فرزند شہیدش‌پیوست💔 عرض‌تسلیت‌خدمت خانواده شون💔 🥀 https://eitaa.com/joinchat/3271098441C5304154b44 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
بسم‌اللھ! سلام‌و‌عرض‌ادب🌿' ایام‌بہ‌کام.. از‌اونجا‌کہ‌کم‌کم‌داریم‌بہ‌‌تولد‌شهید‌حاج‌قاسم‌سلیمانی‌نزدیک‌میشیم؛ تصمیم‌گرفتیم‌‌از‌الان‌ختم‌صلواتی‌ بہ‌راه‌بندازیم.. و‌اما‌ختم‌صلواتمون‌بہ‌این‌صورت‌هست کہ‌‌شماتعدادصلوات‌هاتون‌رو‌در‌لینک‌زیر ‌ثبت‌میکنید، وهرزمان‌خواستید ‌دوبارھ‌میتونید‌بہ‌تعداد‌قبلی‌اضافہ‌کنید فقط‌کافیہ‌وقتی‌وارد‌لینک‌میشید روی‌گزینه‌ثبت‌بزنید‌و‌تعدادصلواتتونو‌وارد‌کنید.. https://EitaaBot.ir/counter/scxmt اگہ‌دوست‌ندارید‌فوروارد‌کنید، کپی‌این‌پست‌برای‌همہ‌ی‌پیام‌رسان‌ها علاوھ‌بر‌اینکہ‌حلالہ،بلکہ‌کاملا‌اجباریہ پس‌‌بسم‌اللھ‌رفقا! 'یاعلی‌'ببینم‌چیکار‌میکنید.. https://eitaa.com/joinchat/3271098441C5304154b44 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا