eitaa logo
گردان فاتح خیبر 🇵🇸
725 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
5هزار ویدیو
115 فایل
📍تحت مدیریت تر‌ک اوشاخلاری پارس آبادمغان😁 - کپۍ؟ حلالت‌ رفیق😉! https://harfeto.timefriend.net/17250461676885
مشاهده در ایتا
دانلود
دو پارت دیگه تقدیم ..نگاه هاتون 😍😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نمازو روزه تون قبول باشه 😍 مارو هم از دعا هاتون بی نصیب نزارید🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روایتۍازشھیدهادۍ🗞-!- رفتم‌پیشِ‌ابراهیم،هنوزمتوجھ‌ حضورِمن‌نشده‌بود! باتعجب‌دیدم‌هرچندلحظھ‌سوزنۍ رابھ‌پشتِ‌پلک‌چشمش‌میزند!😧 گفتم؛چیکارمیکنۍداش‌ابرام؟ تامتوجھِ‌من‌شد،ازجاپریدوگفت: هیچۍ،چیزۍنیست!🚶🏻‍♂ گفتم‌:بایدبگۍبرای‌چۍسوزن زدۍتوصورتت😕!! مکثۍکردوخیلۍآهستھ‌گفت: سزاۍچشمۍکھ‌به‌نامحرم بیفته‌همینھ‌...! -ابراهیم‌به‌نامحرم‌آلرژۍداشت! حتۍبراۍِصحبت‌بابستگانِ‌نامحرمشان هم‌سرش‌رابالانمیگرفت...! ؟...
•••❀••• بچه‌که‌بودیم‌یه‌دقیقه‌می‌رفتیم‌خونه دوستمون‌بهمون‌می‌گفتن: مامانت‌میدونه‌اینجایی؟!نگرانت‌نشه؟... حالاتوچندساله‌اینجایے....) مامانٺ‌خبرداره؟!💔 -•-•-•-•-•-•-•-•-•-•
•🐚🌸• ♥️🌱 خدا را چہ دیدی شاید هم روزی خیال بافی‌هاےِ دلِ عاشق پیشہ‌ام بہ حقیقت بپیوندد و من روزه‌ام را در کربلا روبہ‌روےِ حرمت باز کنم(:💔 💕🌙¦⇢
••🌴🌼•• 🥀| 🌻| _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ـ هم خودشان (خاڪے) بودند🌱 وهم لباس هایشان...🍁 ڪافے بود باران‌ببارد🌧 تا عطرشان در‌سنگرها‌بپیچد💫 _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
⸀💛🌻˼.. .. 💛] 🌻] ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ 🌤ــ ــ ــ گفتــ: از‌خـ💛ـدا‌خواستم اینقدر‌بہ‌من‌مشغلہ‌بدھ ڪہ‌حتۍ‌فرصت‌فڪر‌گناھ ـھم‌نکنمـ•🌻•• ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ
💔 🕊شهید «مهدے باغیشنۍ»: خواهرانم! شماباحجاب خودمشت محڪمۍ 👊🏻 بر دهان ابرقدرت‌ها بڪوبید و بگوئید‌ «اے از خدا بۍخبران! ما مانند حضرت زهرا (س) و حضرت زینب ڪبرے (س) هستیم♥️و هرگز از راهۍڪه آنان رفته‌اند، برنمۍگردیم و با تمام توان راه آن‌ها را ادامه می‌دهیم. ‌‌
←زن بادستی گهواره را تکان می دهد 🧕 و با دست دیگر دنیارا...🌍😌 👨‍👩‍👧‍👦
. ✅ تلنگر یادتان نرود 👇 بله شمایی که این متن را میخونی ❌ خصوصی ترین را پیش نامحرم عمومی نکنید✋❌ خواهرم یادت بماند « با » حتما فاصله ات رو حفظ کنی ، خصوصا در فضاهای مجازی چه نیازی به ارسال داری که طرف مقابلت چهرات رو درک کند؟؟! یادت باشه شکلک ها برای روابط صمیمانه طراحی شده اند!!! 👌 بله : یادت بماند نامحرم نامحرم است مذهبی و غیر مذهبی ندارد ⛔️ نباید با هم خودمونی بشید و یا با هم درد دل کنید.
دلانہ✨ مثلا‌توبه‌کرده‌بودم... به‌خودم‌که‌اومدم، دوباره‌‌همون‌آش‌بود‌و‌همون‌کاسہ😥💔 براۍ‌هزارمین‌بار:"شرمنده‌ام،معذرت"! اَلهم‌اِنے‌اَستَغفِرُکَ‌لِما‌تُبتُ‌اِلیک‌مِنهُ‌ثُمَّ‌عُدتُ‌فیه🍃
🌱🌸 حرفی دارم با تمام چادری ها☝️🏼 تمام شما که قلبتان❤️تند میتپد آخر بوی چادر سوخته میاید😔 چادرش روی سرش سوخت🔥 ولی از سرش نیفتاد🚫 چادر گرانبهای🍃فاطمه🍃(س) امانت دست توست😓 همچون چشمانت مراقبش باش✋🏼 مبادا خاکی شود به بی حیایی😰 مبادا جایی بیفتد از روی سرت مبادا مرامت🌸زهرایی🌸نباشد وارث لباس/مادر/بودن آسان نیست❌ 🕊♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علت اینکه سر نماز حضور قلب نداریم اینه که کل روز خدا رو فراموش می‌کنیم و به حرف دلمون گوش میدیم...🍁
یه‌بچه‌حِزب‌اللهیِ‌واقعی . . . هیچوقت‌نمیاد‌فضای‌مجازی‌که‌ فالور‌جمع‌کنہ‌و‌عکساشو‌به‌اشتراک‌بزارھ! یه‌حزب‌اللهی‌فقط‌برای‌زمین‌زدن‌دشمن؛ تو‌این‌فضا‌آماده‌میشه:)! '
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم 🌷 چشم حتما
سلام علیکم🌷 رمان از من تا فاطمه در مورد شهید علی نیایش ... که واقعی نیست
[♥️🌤] آسمان بود و بالی برای پرواز ؛ آسمان هنوز هم هست و باری سنگین ... چنانکه یارایِ پریدن نیست پس نظاره می‌کنیم اهالی آسمان را ...
گردان فاتح خیبر 🇵🇸
[♥️🌤] آسمان بود و بالی برای پرواز ؛ آسمان هنوز هم هست و باری سنگین ... چنانکه یارایِ پریدن نیست پ
🌹✨ از شخصـے پرسیدند: تا بهشت چقدر راه است؟!😋💕 گفت : یڪ قــــــدم👣 گفتند : چطور ؟!🙄 گفت : مثل شهیدان یڪ پایتان را ڪہ روے نفس‌شیطانـے بگذارید پاے دیگرتان در بهشت است😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خونی که در رگ ماست●🕊● هدیه به رهبر ماست✌🏻 ما شهید حججی ها هستیم😏🎗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍃رمـــان .. 🌺🍃 قسمت در راه بودیم٬ هوا کم کم روبه سرما میرفت٬گونه هایم گل انداخته و باعث خنده بانمک گاه و بی گاه علی شده بود. نزدیک خانه میشویم ٬خانه ای که من درآن گرمی داشتن خانواده را چشیدم ٬خانه ای پرمحبت و خلوص فراوان و جبران تمام کمبود محبت های پدر و مادرم بود. ماشین را در پارکینگ پارک میکنیم و به سمت اسانسور میرویم٬زمانی که علی دکمه اسانسور را فشار میدهد و اسانسور بالا میرود ته دلم خالی میشود و احساس ضعف در تمام وجودم میپیچد انقدر واضح که علی میگوید: -چیشد خانوم؟😟 -ه... هیچ..هیچی .اوف یکم معدم ..😣 و در اسانسور باز میشود و فرصت ادامه صحبت را از من میگیرد٬مامان ملیحه با لبخندی همراه اشک دستانش را برای به اغوش کشیدنم باز میکند و من بی پروا به اغوشش پناه میبرم و غرق لذت میشوم. -آخیش مادر.. کجا بودی اخه عزیزکم٬کجا بودی عروس گلم کجا.. و بغض امانمان نمیدهد و اشک از چشمانمان سرازیر میشود ٬دوست دارم ساعت ها در این اغوش امن بمانم و تنفس کنم. به سختی از مادر جدا میشوم و زینب مانند خواهر های گم شده که تازه همدیگر را دیدند تمام صورتم را غرق بوسه میکند و هردو انقدر هم دیگر را فشار میدهیم تا روحمان یکی شود٬پدر را از ان سمت شانه زینب دیدم که اشک در چشمان گود افتاده اش جمع شده و مظلومانه مرا نگاه میکند٬به سمتش میروم و میخواهم دستش را ببوسم که نمیگذارد و سرم را از روی چادرم میبوسد٬تازه یادم افتاده که چادر بر سر دارم و این شوق زیبا ٬برای دیدنم با چادر برای اولین باراست.علی را نگاه میکنم احساسم این است که حسودی میکند چون خیلی این پا و ان پا میکند ٬از فکر خود خنده ام میگیرد.وارد خانه میشوم بوی قرمه سبزی را استشمام میکنم و لبخندی روی لبانم نقش میبندد.به سمت مبل ها هدایت میشوم و ارام میگیرم علی کنار پدرش مینشیند و میدانم برای احترام است٬زینب و مامان ملیحه دوطرف من مینشینند و دستانم را نوازش میکنند .. -فاطمه جان چرا انقدر لاغر شدی مادر رنگ به رو نداری دخترم ‌.. -وای مامان جون الهی قربونتون برم خیلیم خوبم ٬شما خوب باشید فقط برای من کافیه. -الهی بگردم که انقدر مهربونی دخترکم -خدانکنه مادر جون. اینبار باباحسین مرامخاطبش قرار داد: -دخترم ٬چقدر چادر بهت میاد ماشاءالله هزار الله واکبر چقدر خانوم تر شدی. -ممنون باباجان٬نظر لطفتونه. -فاطمه خانوم پاشو پاشو ببینم٬نشسته اینجا هی قربون صدقش برن ٬ای دختر لوس پاشو بینم.☺️😉 🌺🍃ادامه دارد.... نویسنده: نهال سلطانی @nahalnevesht