eitaa logo
رفیق‌شهیدم‌ابراهیم‌هادی
145 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
بسم رب شهدا و الصدیقین راه ارتباطی با ادمین کانال @Imam_Hosin313 تاسیس: ۱۴۰۰/۳/۸ کپی کردن مطالب آزاد نوش جانت
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷دنبال شهرتیم و پی اسم و رنگ و نام... 🌷غافل از اینکه فاطمه گمنام می خرد...
🍃در دی ماه ۱۳۹۷ از طریق خواهرهام با شهید آشنا شدم. 🍃جلد دوم کتاب سلام بر ابراهیم را گرفتم و خوندم. از این همه تقوا، ارادت و خالصی آقا ابراهیم خیلی خوشم اومد. 🍃بعد جلد اول کتاب سلام بر ابراهیم را گرفتم و خوندم. 🍃بعد مدتی از آشنایی با آقا ابراهیم می خواستیم خونه مون را بفروشیم و یکی دیگه بخریم ولی جور نمی شد. 🍃به آقا ابراهیم متوسل شدم و بهشون گفتم: آقا ابراهیم راهنمایی ام کنید. چی بخونم خونه بفروش بره. 🍃کتاب سلام بر ابراهیم را که باز کردم یکی از داستان هاش آمد که آقا ابراهیم خیلی دعای توسل می خواندند. 🍃منم دعای توسل را خوندم و خدا را شکر خونه را فروختیم. 🍃بعد از فروش خونه مون، خرید خونه جور نمی شد. 🍃خیلی دلم گرفته بود. دوباره کتاب سلام بر ابراهیم را دستم گرفتم و گفتم: آقا ابراهیم پیش خدا آبرو دارین ضامن من هم بشین. 🍃کتاب را که باز کردم دیدم یکی از داستان هاش اومد که نوشته بود تو یکی از عملیات ها گرفتار شده بودند آقا ابراهیم تسبیحات حضرت فاطمه زهرا(س) را می گویند و از آن گرفتاری نجات پیدا می کنند. 🍃منم دو سه روز تسبیحات حضرت فاطمه زهرا(س) را گفتم که خدا را شکر مشکل خیلی زود حل شد و خانه جدید خریدیم. 🍃خدا را هزاران مرتبه شکر می کنم که این بزرگواران هستند تا ما با توسل به آنها به خدا نزدیک بشیم و شفیع ما باشند. ┄═❁๑🍃🔮🍃๑❁═┄
💌🕊 باید سعۍ ڪنۍ نماز صبح رۅ هم اوّل وقٺ بخۅنۍ ...! ❤ ................................................... 🍃ࢪفیق‌شہیدم‌ابراهیم‌هادے🍃
✨بسم‌الله الرحمن الرحیم ✨ 💟کلام شهید مي گفت: هر كاري مي خواهم بكنم اول نگاه مي كنم ببينم امام زمان (عج) از اين كار راضيه؟ چه دردي از درد امام زمان (عج) دوا مي شود ؟ مي گفت :اگر مي بينيد امام زمان (عج) از كاري ناراحت مي شود ، انجام ندهيد .☝🏻 محمد مهدوی 🌷شهادت ۱۳۸۷ انفجار تروریستی حسینیه سیدالشهدا شیراز 📙برگرفته از کتاب کد ۸۲. اثر گروه شهید هادی
🔷مذهبی ها باید چگونه زندگی کنند؟! 🔹استاد پناهیان: کار بچه مذهبی باید آن‌قدر خوب باشد که نیاز به توصیه نداشته باشد. شهید ابراهیم هادی کسی بود که زندگی را فهمیده بود. 🔹کار بچه مذهبی را نباید کسی تحویل بگیرد؛ بلکه آن‌قدر باید زحمت کشیده باشد و آن‌قدر کارش خوب و قشنگ باشد که خودِ کار، صدا کند. 🔹طبق فرمایش پیامبر اکرم(ص) اگر جوان مذهبی، حرفه‌ای بلد نباشد، پس‌فردا می‌خواهد از مذهبی بودنش نان بخورَد. مثلاً انتظار داشته باشد که «چون من مذهبی هستم من را استخدام کنید!» در حالی که وقتی هنر و حرفه‌ای داشته باشد، حتی اگر آن طرفش، کافر هم باشد نمی‌تواند او را حذف کند و کنار بگذارد چون به حرفه‌اش نیاز دارد. 🔹شهید هم کسی بود که زندگی را فهمیده بود، زندگی را بلد بود و می‌دانست زندگی یعنی چه؟ 🔹من فکر می‌کنم ایمان شهید هادی نبود که او را اسوه قرار داد؛ بلکه سبک زندگی‌اش بود که او را به این مقام عالی رساند. 🔹توصیه میشود مربیان عرصه تعلیم وتربیت کتاب خاطرات شهید را حتماً بخوانند...
محال است لبخند بزند و حال دلمان عوض نشود..!! خنده اش انگار فرق دارد...! نه با دهان ،که از عمق چشمانش می خندد ..
•═┄•※☘🌺☘※•┄═• 📎ابراهیم در دو مدرسه مشغول به کار شد. دبیر ورزش دبیرستان ابوریحان (منطقه ۱۴) و معلم عربی در یکی از مدارس راهنمایی محروم (منطقه ۱۵) تهران. تدریس عربی ابراهیم زیاد طولانی نشد. از اواسط همان سال دیگر به مدرسه راهنمایی نرفت! حتی نمی‌گفت که چرا به آن مدرسه نمی‌رود! ☀یک روز مدیر مدرسه راهنمایی پیش من آمد. با من صحبت کرد و گفت: تو رو خدا، شما که برادر آقای هادی هستید با ایشان صحبت کنید که برگردد مدرسه! گفتم: مگه چی شده؟ کمی مکث کرد و گفت: حقیقتش، آقای ابراهیم از جیب خودش پول می‌داد به یکی از شاگرد‌ها تا هر روز زنگ اول برای کلاس نان و پنیر بگیرد! آقای هادی نظرش این بود که این‌ها بچه‌های منطقه محروم هستند. اکثراً سر کلاس گرسنه هستند. بچه گرسنه هم درس را نمی‌فهمد. مدیر ادامه داد: من با آقای هادی برخورد کردم. گفتم: نظم مدرسه ما را به هم ریختی، در صورتی که هیچ مشکلی برای نظم مدرسه پیش نیامده بود. بعد هم سر ایشان داد زدم و گفتم: دیگه حق نداری اینجا از این کار‌ها را بکنی. ✏آقای هادی از پیش ما رفت. بقیه ساعت‌هایش را در مدرسه دیگری پر کرد. حالا همه بچه‌ها و اولیا از من خواستند که ایشان را برگردانم. همه از اخلاق و تدریس ایشان تعریف می‌کنند، ایشان در همین مدت کم، برای بسیاری از دانش آموزان بی‌بضاعت و یتیم مدرسه، وسائل تهیه کرده بود که حتی من هم خبر نداشتم. با ابراهیم صحبت کردم. حرف‌های مدیر مدرسه را به او گفتم. اما فایده‌ای نداشت. وقتش را جای دیگری پر کرده بود... 📙سلام بر ابراهیم۱
SALAM BAR EBRAHIM-1 chap 1399.pdf
4.61M
پی دی اف باکیفیت از 📙کتاب سلام بر ابراهیم۱ تقدیم به دوستان شهید ارسال به دوستان با یک صلوات کانال نشر شهید هادی در ایتا 👇 @nashrhadi
👆سید مجتبی علمدار تفکرات ویژه و خاصی داشت. آینده را به خوبی درک می کرد. می گفت باید بتوانیم خاکریزهای جبهه را به شهر بکشانیم. یعنی اهل شهر را با معنویت جبهه ها آشنا کنیم و در این راه بسیار موفق بود. کارهایی می کرد که کمتر کسی به فکرش می‌رسید. تیپ ظاهری جوان پسندی داشت. جوانها را به هیئت جذب می‌کرد با آنها فوتبال بازی می‌کرد و با بسیج آشنا می نمود. فعالیت های او باعث شد بسیاری از جوان های محله انقلابی و بسیجی و هیتی شوند. 📙برگرفته از کتاب علمدار. اثر گروه شهید هادی
: 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 زمانی که محمد علی به دنیا آمد،بعد از چند روز مشکل پیدا کرد .بیمارستان بستری شد. بیمارستان رفتم . مصطفی در بخش نوزادان پشت در اتاق نشسته بود ،ازش پرسیدم: مصطفی محمدعلی بهتره؟  گفت: مامان الحمدلله خیلی بهتر شده ولی من نگران بودم . مصطفی متوجه نگرانی من شد. گفت : مامان اینقدر که نگران  سلامتی جسمش هستی ؟ کمی هم برای عاقبت بخیر شدنش دعا کن . بهش گفتم: نگران نباش ، قبل از اینکه شما به دنیا بیایی از خداوند خواستم که اگر قرار است نسلی از من به وجود آید ، که در غیر راهت باشد اصلا به وجود نیاید . این دعای همیشگی ام بوده . بعد از چند دقیقه گفت: مامان چه دعای اساسی ای کردی ، این دعا ریشه ای است ،خیلی حال کردم. مادر شهید 🌸🍃 ❤️ 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸 @SHIDAEBRAHIHADi التماس دعای شهادت
نمی ترسد ز مسلخ آنکه مولایش حسین(ع) است اللهم عجل لولیک فرج @SHIDAEBRAHIHADi