eitaa logo
رفیق‌شهیدم‌ابراهیم‌هادی
145 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
بسم رب شهدا و الصدیقین راه ارتباطی با ادمین کانال @Imam_Hosin313 تاسیس: ۱۴۰۰/۳/۸ کپی کردن مطالب آزاد نوش جانت
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.[ ]. تسبیح شاه مقصودی قیمتی و زیبا داشت. یکی از رزمندگان به او گفت:تسبیحت را به من می دهی؟ ابراهیم همانجا تسبیح را به آن رزمنده داد. جایی دیگر، پیراهن زیبایی برای خودش تهیه کرد. اما وقتی احساس کرد یکی از دوستانش از آن پیراهن خوشش آمده، پیراهن را در آورد و به او داد. دنیا برایش هیچ ارزشی نداشت،مگر اینکه در این دنیا بتواند گره ای ازمشکلات مردم بگشاید و یا بنده ای را با خدا آشتی دهد. نه به چیزی از مال دنیا دل بسته بود و نه دنیا را لایق دل بستن می دانست. ✅گویی این آیه در عمق وجودش نشسته بود: لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ:برای آنچه از دست داده اید تأسف نخورید، و به آنچه (خداوند) به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید. و خداوند هیچ متکبّر فخر فروشی را دوست ندارد. (حدید/23) @SHIDAEBRAHIHADi التماس دعای شهادت
.[ ]. ✅در عملیات فتح المبین، ابراهیم و گردان همراه با او، قصد داشتند از رو به رو به مقر توپخانه عراق حمله کنند. اما آن شب در بیابان گم شدند! شاید ابراهیم خیلی از این ماجرا ناراحت شد. او مسئول اطلاعات بود و دوست داشت راه را سریع پیدا کند و از همان مسیر به دشمن هجوم برد، اما خدا تقدیر دیگری داشت! آنها در بیابان گم شدند و پس از توسل،. راه را پیدا کردند و از پشت، به مقر دشمن حمله کردند و با کمترین تلفات، توپخانه دشمن را گرفتند. آنجا فهمیدند که اگر از مسیر اصلی آمده بودند، با سنگر ها و صد ها نیروی آماده دشمن رو به رو می شدند و تلفات سنگین می‌دادند و معلوم نبود چه سر نوشتی خواهند داشت. اما این آیه، امید بخش مسیر زندگی است. اهل قرآن هیچکدام از ناملایمات زندگی برایشان سخت نیست. زیرا می دانند که شاید خیرشان در همان مشکلات است. خداوند می فرماید : كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ:جهاد در راه خدا، بر شما مقرر شد. در حالی که برایتان نا خوشایند است. چه بسا چیزی را دوست نداشته باشید، حال آن که خیر شما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آن که شرّ شما در آن است. و خدا می داند، و شما نمی‌دانید. (بقره/216) @SHIDAEBRAHIHADi التماس دعای شهادت
.: هزار گل اگرم هست ، هر هزار تویی گل اند اگر همه اینان ، همه بهار تویی ... شهیـدعلاءحسن نجمه
کتاب سلام بر ابراهیم ۱ زندگینامه ابراهیم در۱۳۳۶/۲/۱ در محله شهید آیت الله سعیدی حوالی میدان خراسان دیده به هستی گشود. او چهارمین فرزند خوانواده به شمار می رفت. با این حال پدرش،مشهدی محمد حسین ،به او علاقه خاصی داشت. او نیز منزلت پدر خویش را به درستی شناخته بود. پدری که با شغل بقالی توانسته بود فرزندانش را به بهترین نحو تربیت نماید. ابراهیم نوجوان بود که طعم تلخ یتیمی را چشید. از آنجا بود که همچون مردان بزرگ زندگی را به پیش برد. دوران دبستان را به مدرسه ی طالقانی رفت و دبیرستان را نیز در مدارس ابوریحان وکریم خان زند . سال ۱۳۵۵ توانست به دریافت دیپلم ادبی نائل شود .از همان سال های پایانی دبیرستان مطالعات غیر درسی را نیز شروع کرد. حضور در هیئت جوانان وحدت اسلامی و همراهی و شاگردی استادی نظیر علامه محمد تقی جعفری بسیار در رشد شخصیتی ابراهیم موثر بود. او همزمان با تحصیل علم به کار در بازار تهران مشغول بود. پس از انقلاب در سازمان تربیت بدنی و بعد از آن به آموزش و پرورش منتقل شد. ابراهیم در آن دوران همچون معلمی فداکار به تربیت فرزندان این مرز و بوم مشغول شد . او اهل ورزش بود.با ورزش پهلوانان یعنی ورزش باستانی شروع کرد. در والیبال و کشتی بینظیر بود هرگز در هیچ میدانی پا پس نکشید و مردانه می ایستاد . مردانگی اورا میتوان در ارتفاعات سربه فلک کشیده ی بازی داراز و گیلان غرب تا دشت های سوزان جنوب مشاهده کرد. در والفجر مقدماتی پنج روز به همراه بچه های گردان های کمیل و حنظله در کانال های فکه مقاومت کردند .اما تسلیم نشدند . سرانجام در ۱۳۶۱/۱۱/۲۲ بعد از فرستادن بچه‌های باقیمانده به عقب، تنهای تنها با خدا همراه شد ،ودیگر کسی اورا ندید. او همیشه از خدا میخواست گمنام بماند، چرا که گمنامی صفت یاران محبوب خداست .. خدا هم دعایش را مستجاب کرد . ابراهیم سالهاست که گمنام و غریب در فکه مانده تا خورشیدی باشد برای راهیان نور... 📚کتاب سلام بر ابراهیم ۱📚 التماس دعا یا علی @SHIDAEBRAHIHADi
ای که مرا خوانده ای راه نشانم ده @SHIDAEBRAHIHADi
• اگر یـڪ روز فڪر "شهـادت" از ذهنت دورشـد.. • وآنــ را فـرامــوش ڪـردے ; حـتمـافرداےِ آنـ روز را روزھ بگیر • • 🥀 @SHIDAEBRAHIHADi
سلام به تمامی اعضای کانال میخوایم هر شب دعای عهد رو همه باهم بخونیم اگر همه ی شما موافق هستید در این لینک ناشناس نظرتون رو بگید خیلی ممنونhttps://harfeto.timefriend.net/16246124087487
┄┅══✼🥀✼══┅┄ با خــــدا قهـــــرم! 😳 🍃یک بار حرف از و اهمیت به بود ابراهیم گفت: زمانی که پدرم از دنیا رفت خیلی ناراحت بودم. شب اول، بعد از رفتن مهمانان به حالت قهر از خدا نماز نخواندم و خوابیدم. 🏠به محض اینکه خوابم برد، در پدرم را دیدم! درب خانه را باز کرد. مستقیم و با عصبانیت به سمت اتاق آمد. روبروی من ایستاد. برای لحظاتی درست به چهره من خیره شد. همان لحظه از خواب پریدم. نگاه پدرم حرف های زیادی داشت! هنوز نماز قضا نشده بود. بلند شدم، گرفتم و نمازم را خواندم. @SHIDAEBRAHIHADi
🌷بصیرت🌷 ● با ابراهیم در دوره مجروحیت در تهران بودم. من شاهد بودم که بیشتر اهل محل با او دوست بودند. افرادی با ویژگی‌های متفاوت! ابراهیم از در که بیرون می آمد به همه سلام میکرد. چقدر از بچه های کم سن و سال به خاطر همین سلام کردن با او دوست شده بودند. ● ️یکروز با هم از کوچه بیرون میرفتیم. چند روحانی با ظاهری زیبا و آراسته به سمت ما آمدند. با شناختی که از ابراهیم داشتم گفتم: حتما حسابی آنها را تحویل می‌گیرد اما برعکس به آنها سلام هم نکرد! ● ️باتعجب نگاهش کردم. خودش فهمید و گفت: اینها آخوندهای ولایی هستند. کاری با این جماعت نداریم. گفتم: ولایی! گفت: یعنی به جز ولایت اهل بیت چیز دیگری را قبول ندارند. نه . نه حضور در جبهه و... فقط دم از ولایت مولا می‌زنند. چند سری هم با اینها صحبت کردم ولی بی فایده بود. فقط کار خودشان را قبول دارند. ● بعد ادامه داد: خطر اینها برای اسلام و انقلاب کم نیست. مثل خوارج که در بدنه حکومت مولا بودند و... ● من آن روز نفهمیدم که ابراهیم چه گفت. اما سالها بعد و با جریان سازی فرقه شیرازی ها و شیعه انگلیسی، تازه فهمیدم که ابراهیم چه بصیرتی داشت. 📚برگرفته از کتاب سلام برابراهیم2 @SHIDAEBRAHIHADi
خیلی قشنگه...😂😂😂 سؤال و جواب در كلاس درس.😃 استاد: به نظر شما چرا حضرت محمد(ص)، دانشجوها: اللهم صل علي محمد و آل محمد!😟 استاد: بله آفرين! ميخواستم از شما بپرسم که چرا حضرت محمد…😊 دانشجوها: اللهم صل علي محمد و آل محمد!😄 استاد: ان شاء الله! 😕 به نظر شما چرا حضرت محمد… دانشجوها : اللهم صل علي محمد و آل محمد!😆😆😆 استاد: لا اله الا الله! چرا آن حضرت…😐 دانشجوها : کدام حضرت؟🤷🏻‍♀ استاد: حضرت محمد!😊 دانشجوها: اللهم صل علي محمد و آل محمد...!!!