📖 حضــرت امــــام صـــــادق
«علیــــه السلــام» :
🔆 إنّـــــا نَأمُــــرُ صِبيانَنـــا بِتَســـبيحِ فاطِـــــمَةَ «عليهاالسلـام»
كَمــــا نَأمُرُهُــــم بِالصَّـــلاةِ ، فَالزَمــــهُ ؛ فَإِنَّـــــهُ لَــــم يَلزَمهُ عَبـــدٌ فَشَــــقِي.
📝 مـــــا كودكـــان خـــود را ، به خوانــــدن تسبيحــــات
حضــرت فاطمــــه «عليهـــاالسلـام» فــــرمان مى دهيـــــم همچــــنان كــــه به خـــــواندن «نمـــــــاز» فرمـــــان مى دهيـــــم ، پــــــس به آن مداومــــت کـــن زيــــرا هر بنـــــده اى بــــه آن چـنگ زنـــد بدبخـــــت نمى شـــــــود.
📚 الكــــــافــــی ،ج 3 ، ص 343
🌿
🌼🌿
🌿🌼🌿
🌼🌿🌼🌿
🌿🌼🌿🌼🌿
🌼🌿🌼🌿🌼🌿
🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿
زیارت رسول گرامی اسلام صلیالله علیه و آله در
«روز شنبه»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
أَشْهَدُ أَنْ لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ وَحْدَهُ لَاشَرِيكَ لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ رَسُولُهُ، وَأَنَّكَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِاللّٰهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ رِسالاتِ رَبِّكَ وَ نَصَحْتَ لِأُمَّتِكَ، وَجَاهَدْتَ فِى سَبِيلِ اللّٰهِ بِالْحِكْمَةِ وَالمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، وَأَدَّيْتَ الَّذِى عَلَيْكَ مِنَ الْحَقِّ، وَأَنَّكَ قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنِينَ، وَغَلَظْتَ عَلَى الْكَافِرِينَ، وَعَبَدْتَ اللّٰهَ مُخْلِصاً حَتَّىٰ أَتيٰكَ الْيَقِينُ، فَبَلَغَ اللّٰهُ بِكَ أَشْرَفَ مَحَلِّ الْمُكَرَّمِينَ، الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى اسْتَنْقَذَنا بِكَ مِنَ الشِّرْكِ وَالضَّلالِ؛
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْ صَلَوَاتِكَ وَصَلَوَاتِ مَلائِكَتِكَ، وَأَنْبِيائِكَ وَالْمُرْسَلِينَ وَعِبَادِكَ الصَّالِحِينَ، وَأَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرَضِينَ، وَمَنْ سَبَّحَ لَكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ، عَلَىٰ مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ، وَنَبِيِّكَ وَأَمِينِكَ، وَنَجِيبِكَ وَحَبِيبِكَ، وَصَفِيِّكَ وَصِفْوَتِكَ، وَخَاصَّتِكَ وَخَالِصَتِكَ، وَخِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ، وَأَعْطِهِ الْفَضْلَ وَالْفَضِيلَةَ وَالْوَسِيلَةَ وَالدَّرَجَةَ الرَّفِيعَةَ، وَابْعَثْهُ مَقاماً مَحْمُوداً يَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ . اللّٰهُمَّ إِنَّكَ قُلْتَ : ﴿وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جٰاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّٰهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّٰهَ تَوّٰاباً رَحِيماً ﴾، إِلٰهِى فَقَدْ أَتَيْتُ نَبِيَّكَ مُسْتَغْفِراً تَائِباً مِنْ ذُنُوبِى، فَصَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَاغْفِرْها لِى، يَاسَيِّدَنا أَتَوَجَّهُ بِكَ وَبِأَهْلِ بَيْتِكَ إِلَى اللّٰهِ تَعَالىٰ رَبِّكَ وَرَبِّى لِيَغْفِرَ لِى
آنگاه «سه بار» بگو:
«إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»
سپس بگو:
«أُصِبْنا بِكَ يَا حَبِيبَ قُلُوبِنا، فَمَا أَعْظَمَ الْمُصِيبَةَ بِكَ حَيْثُ انْقَطَعَ عَنَّا الْوَحْىُ، وَحَيْثُ فَقَدْنَاكَ، فَإِنَّا لِلّٰهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ. يَا سَيِّدَنا يَا رَسُولَ اللّٰهِ صَلَوَاتُ اللّٰهِ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ آلِ بَيْتِكَ الطَّاهِرِينَ، هٰذَا يَوْمُ السَّبْتِ وَهُوَ يَوْمُكَ، وَأَنَا فِيهِ ضَيْفُكَ وَجَارُكَ، فَأَضِفْنِى وَأَجِرْنِى، فَإِنَّكَ كَرِيمٌ تُحِبُّ الضِّيَافَةَ، وَمَأمُورٌ بِالْإِجارَةِ، فَأَضِفْنِى وَأَحْسِنْ ضِيَافَتِى، وَأَجِرْنا وَأَحْسِنْ إِجَارَتَنا، بِمَنْزِلَةِ اللّٰهِ عِنْدَكَ وَعِنْدَ آلِ بَيْتِكَ، وَبِمَنْزِلَتِهِمْ عِنْدَهُ، وَبِمَا اسْتَوْدَعَكُمْ مِنْ عِلْمِهِ فَإِنَّهُ أَكْرَمُ الْأَكْرَمِينَ.»
ff f:
تو چرا می پرسی
خانه ی دوست کجاست !
خانه دوست ، همانا دل توست
گر درش باز کنی
نغمه مهر و وفا ساز کنی
خواهد آمد ، اما
گر دلت از سنگ است
دوست باید که مراقب باشد
تا مبادا به همان بدو ورود
سر پر شور و دل مملوی مهرش شکند
ور دلت نازک بود
باز هم اوست که بایست مراقب باشد
تا مبادا که به هر جنبش و هر حرف و نگاه
در و دیواره این خانه آکنده ز مهرش شکند
و نشاید نگران داشت ، همیشه او را
و نپاید ، چو در این ره نکنی اندیشه
دل قوی باید و روشن ، اما
نه ز سنگ و شیشه
﷽ 🎇 💐 فاطمه زهرا (س)، (۵۴):
💐خواستگاری امام علی (ع) از فاطمۀ زهرا (س) (۳):
«ضحاك بن مزاحم» روایت ميكند كه از حضرت على (ع) شنيدم ميفرمود:
"ابوبكر و عمر نزد من آمدند و گفتند: كاش پيش رسول خدا ميرفتى و راجع به تزويج فاطمه گفتگو ميكردى.
موقعى كه من نزد پيامبر خدا رفتم و آن بزرگوار مرا ديد خنديد و گفت: يا ابا الحسن آيا براى حاجتى كه دارى نزدم من آمدى؟
من قرابت و سبقت در اسلام و يارى كردن خود را از آن حضرت و جهادهائى كه در راه خدا كرده بودم براى آن حضرت شرح دادم.
پيغمبر اكرم فرمود: يا على راست ميگوئى، مقام تو بالاتر از اينست كه تذكر دادى، گفتم: يا رسول اللَّه فاطمۀ زهرا را برايم تزويج نما.
گفت: يا على قبل از تو چند نفر از مردان اين تقاضا را داشتند، ولى هر گاه من به فاطمه ميگفتم اظهار بى ميلى ميكرد، شما چند دقيقه اى صبر كن تا من نزد او بروم و برگردم.
هنگامى كه رسول خدا (ص) نزد فاطمه اطهر رفت، آن بانو از جاى برخاست و عباى پدر خود را گرفت و نعلينهاى آن حضرت را در آورد، آب آورد و پاهاى آن حضرت را با دستهاى خود شستشو داد آنگاه نشست.
پيغمبر خدا فرمود: اى فاطمه! او گفت: لبيك يا رسول اللَّه!
پیامبر فرمود: على بن ابى طالب كسى است كه تو قرابت و فضيلت و سبقت در اسلام وي را ميدانى، من از خداى سبحان خواسته ام كه تو را براى بهترين و محبوبترين خلق خود تزويج كند.
على در بارۀ ازدواج با تو، گفتگوئى نموده است. حال تو چه صلاح ميدانى؟
فاطمه اطهر ساكت شد و صورت خود را از پيغمبر خدا بر نگردانيد.
رسول خدا عدم رضايت فاطمه را از صورتش دريافت، لذا برخاست و فرمود: «اللَّه اكبر» سكوت فاطمه دليل بر اقرار (رضايت) وى خواهد بود.
پس از اين جريان جبرئيل نزد پيامبر اكرم آمد و گفت: يا محمّد! فاطمه را براى حضرت على بن ابى طالب تزويج كن، زيرا خدا راضى است كه زهرا براى على و على براى زهرا باشد.
حضرت امير ميفرمايد: رسول خدا فاطمه را براى من تزويج نمود، آنگاه نزد من آمد دستم را گرفت و فرمود: «بسم اللَّه»، برخيز و اين دعا را بخوان:
«على بركة اللَّه، و ما شاءَ اللَّهُ، لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ، تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ!»
سپس مرا آورد و نزد حضرت زهراى اطهر نشانيد، آنگاه فرمود:
بار خدايا! اينان نزد من محبوبترين خلق تو ميباشند. تو ايشان را دوست داشته باش، و خير و بركت به فرزندانشان عطا بفرما، ايشان را محفوظ بدار،
پروردگارا! من ايشان و ذريه ايشان را از شر شيطان رجيم بتو مي سپارم".
💐 (الأمالي، طوسي، ص 39)