بچههای محل مشغول بازی بودند که ابراهیم وارد کوچه شد. بازی آنقدر گرم بود که هیچکس متوجه حضور ابراهیم نشد. یکی از بچهها توپ را محکم به طرف دروازه شوت کرد اما به جای اینکه به تور دروازه بخورد، محکم به صورت ابراهیم خورد. بچهها بیمعطلی پا به فرار گذاشتند. با آن قد و هیکلی که ابراهیم داشت، باید هم فرار میکردند! صورت ابراهیم سرخِ سرخ شده بود. لحظهای روی زمین نشست تا دردش آرام بگیرد. همینطور که نشسته بود، پلاستیک گردو را از ساک دستیاش درآورد؛ کنار دروازه گذاشت و داد زد: «بچهها کجا رفتید؟! بیایید براتون گردو آوردم».
📚 از کتاب سلام بر ابراهیم؛ زندگینامه شهید ابراهیم هادی
「❤️🩹🪴」
•
.
بی هوا
سخت هوایت کردم...💛
بی تو به سر بردن
به خدا دشوار است...💔!
#شهیدجھادعمادمغنیه
دختران امام زمان
﴾﷽﴿
خدایا کمکمان کن سرباز آقا صاحب الزمان باشیم نه سربارش خدا یا کمکمان کن شرمنده شهدا نشویم
#مدیر_زهرا 👇🏻
https://eitaa.com/Adkohlk
بترسید از کسانی که دعا بعداز نمازشان شهادت است ❤️🌹
https://eitaa.com/fhek63jfmgfrlsxa
4.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #استوری | #باخداعهدببندید...
🔻هر کی با امام زمان و شهدا بست، ضرر نکرد...
4.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شہیدۍڪہبهداز۱۶سالسالمبود🥀
#شہیدانہ
2.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #استوری | #خادم_الشهداء
🔻خادم باشی...
عاشق باشی...
مگر دلت آرام میگیرد؟!
مدام بیقرارِ قرارِ عاشقی هستی....!
#خادم
🔰 #شهیدانه | #ابومهدی_المهندس
🔻شهیدابومهدیالمهندس:
حاجقاسم وقتی پیش من هست، خیلی احساس آرامش و قدرت دارم. چون وصله به آقا، سیمش به آقا وصل هست من وقتی با ایشون هستم، روحی در من دمیده میشود.