#شهیدانه🕊 ••شهادتِ‌شهیددست‌هیچڪس‌نیست؛ فقط‌دست‌خودش‌است، شهیدتانخواهدشهیدشود، شهیدنمۍشود...! #شهید‌_بیضایی🕊️ 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀

🔰 #شهیدانه | #احمد_متوسلیان 🔻احمد متوسلیان: بسیجی ها! شما می گویید اگر ما در روز عاشورا بودیم، به امام حسین (علیه السلام) و سپاه او کمک می کردیم. بدانید امروز روز عاشورا است.

🔰 #شهیدانه | #مهدی_باکری 🔻شهیدمهدی‌باکری: ای عاشقان اباعبدالله، بایستی شهادت را در آغوش گرفت، گونه ها بایستی از شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند. بایستی محتوای فرامین امام را درک و عمل کنیم تا بلکه قدری از تکلیف خود را در شکر گزاری بجا آورده باشیم.

قشنگه🙃بخونید❤️🍃 یه موتور گازے داشت 🏍 که هرروز صبح و عصر سوارش میشد و باش میومد مدرسه و برمیگشت . یه روز عصر ... که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت❗️ رسید به چراغ قرمز .🚦 ترمز زد و ایستاد ‼️ یه نگاه به دور و برش کرد 👀 و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد :🗣 الله اکبر و الله اکــــبر ...✌️ نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب .😳 اشهد ان لا اله الا الله ...👌 هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید 😂 و متلک مینداخت😒 و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد 😳 که این مجید چش شُدِه⁉️ قاطی کرده چرا⁉️ خلاصه چراغ سبز شد🍃 و ماشینا راه افتادن🚗🚙 و رفتن . آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید ؟ چطور شد یهو؟؟!! حالتون خُب بود که؟!! مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت👀 و گفت : "مگه متوجه نشدید ؟ 😏 پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود 😖 و آدمای دورش نگاهش میکردن .😒 من دیدم تو روز روشن ☀️ جلو چشم امام زمان داره گناه میشه ❌ به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره !"👌 همین‼️✌️ #شهیدانه

پسراول‌گفت: مادر،اجازه‌هست‌‌برم‌جبہہ؟ گفت‌:بروعزیزم... رفت‌و؛والفجـرمقدماتےشہیدشد':) #شهید_احمد‌تلخابی پسردوم‌گفت: مادر،داداش‌ڪہ‌رفت‌من‌هم‌برم!؟ گفت‌:بروعزیزم... رفت‌وعملیات‌خیبرشہید‌شد':) #شهید_ابوالقاسم‌تلخابی همسرش‌گفت‌: حاج‌خانوم‌بچہ‌هارفتند،ماهم‌بریم‌ تفنگ‌بچہ‌هاروےزمین‌نمونہ . . رفت‌وعملیات‌والفجر۸شہیدشد':) #شهید_علی‌تلخابی مادربہ‌خداگفت: همہ‌دنیام‌روقبول‌ڪردے، خودم‌روهم‌قبول‌ڪن... رفت‌ودرحج‌خونین‌شہید‌شد:) #شهیده_کبری‌تلخابی #شہیدانہ🕊

~🕊 #شهیدانہ زیر زمین خانه اش را کرده بود حسینیه، پنجشنبه آخر هر ماه روضه می‌گرفت. از ۶ بعد از ظهر مراسم شروع می‌شد و خیلی از دوستان از ۴ می‌آمدند حسینیه ، ولی صیاد نمی‌گذاشت کسی دست به چیزی بزند. پاچه های دست و پایش را بالا می‌زد و مثل یک خادم کار میکرد ، همه جا رو جارو میکرد و می‌شست. مجلس که شروع می‌شد دیگر خودش را نشان نمی‌داد.... #شهید_علی_صیاد_شیرازی

#شهیدانه نگو مرسی! فقط یک دقیقه وقت بزار و این متن رو بخون🙃 #شهید_حاج_احمد_متوسلیان

#شهیدانه نگو مرسی! فقط یک دقیقه وقت بزار و این متن رو بخون🙃 #شهید_حاج_احمد_متوسلیان

*خاطره از شهید بابک نوری هریس* شهید میگفتند: توی کربلا هم دقیقا همین بحث بود. یکی گفت خوانواده ام، یکی گفت کارم ،یکی گفت زندگیم، اینطور شد که امام حسین(ع) تنها موند.💔😔 این حرف شهید بود وقتی دوستش گفت من به خاطر خوانواده ام نمیتونم بیام دفاع از حرم😭💔 #شهیدانه

#تلنگࢪانه⚠️ آقا‌پسری‌که‌عکس‌های‌لخت‌و‌هیکل‌ورزشیتو‌💪🏻 به‌اشتراک‌عمومی‌میزاری‌اگر‌دختر‌و‌زنی‌از‌اندام‌ و‌بدن‌تو‌لذت‌ببره‌و‌گناه‌کنه‌تو‌هم‌دࢪ‌اون‌شریکی حیا‌و‌پوشش‌فقط‌مخصوص‌خانم‌ها‌‌نیست‌❌ همانطوࢪکه‌کنترل‌نگاه‌فقط‌‌مخصوص‌آقایون‌ نیست🌱 نمیدونم‌از‌شهید‌ابراهیم‌هادی‌چیزی‌✨ شنیدی‌یا‌نه🕊 ابراهیم‌هادی‌هم‌مثل‌تو‌وࢪزشکاࢪبود‌خوش‌هیکل‌و خوش‌تیپ‌خوش‌قیافه‌اما‌یه‌ࢪوز‌تو‌خیابون‌اتفاقی شنید‌چند‌تا‌دختر‌جوان‌از‌اندام‌وتیپش‌تعریف‌ میکنند😱 از‌فردای‌اون‌ࢪوز‌لباس‌گشاد‌و‌ساده‌میپوشید‌تا‌توجه نامحرم‌و‌ناموس‌مردم‌ࢪو‌به‌خودش‌جلب‌نکنه!!🙂 حتی‌دیگه‌از‌ساک‌باشگاهش‌استفاده‌نمیکرد لباساشو‌میریخت‌تو‌پلاستیک🛍 آره‌شهید‌ابراهیم‌هادی‌به‌این‌چیزا‌توجه‌میکرد‌که‌ شد‌بنده‌خاص‌خدا‌و‌خدا‌هم‌انتخابش‌کرد♥ #کتاب‌سلام‌بر‌ابراهیم📚 #شهیدانه #اللهُمَّ_عَجِّلَ_لِوَلیِکَ_الفَرَج

این‌جمله‌رابه‌یادداشته‌باشید: اگردرراه‌خدارنج‌راتحمل‌نکنید! مجبورخواهیدشددرراه‌شیطان‌رنج‌را تحمل‌کنید...💔🥀 #وصیت‌شهیدپورمرادی #شهیدانه #کلام_شهید

°•🪷✨ ـ ـ احمد اخلاق عجیبی داشت؛ از احوال سربازها می‌پرسید، ازجای خوابشان ، ازخوراکشان... این اخلاق مال حالا نیست؛ توی جبهه هم همینطور بود... اعتقاد داشت هر که در خط جبهه جلوتر باشـد، غذایش باید بهتر از کسی باشد که عقب تر است. سنگر مستحکم مال خط مقدم بود، نه مال پشت جبهه..! *#کمی‌با‌شهداء 🕊* *#شهید_احمدکاظمی♥️* °•🪷✨ ✨﷽✨ از بس حضرت زهرایے بود در عملیات خیبـر اسم گردانش را عوض کرد گذاشت " یازهرا (سلام الله علیها) ” در والفجر۸ شهیـد که شد ایّام فاطمیـه بود ... ترکش خورده بود بہ پهلویش ... *#شهید_سیدکمال_فاضلی✨🕊️* #شهادت_بهمن۶۴ °•🪷✨ *#شهیدانہ*✨ *ڪنارش‌ایستاده‌بودم شنیدم که میگف،* *‹صلےالله‌علیڪ‌یاصاحب‌ الزمان›* *بهش‌گفتم:* *چرا‌الان‌به‌امام‌زمان‌سلام‌ دادی؟* *گفت:شاید‌این‌وزش‌باد‌و ونسیم،سلام‌من‌و* *به‌امام‌زمانم‌برساند!.*.🍃 *#شهیدابومهدی‌المهندس*✨🕊️♥️ °•🪷✨ 🌷تقريباً مهمات ما تمام شده بود، ابراهيم بچه های بی رمق کانال را در گوشه ای جمع کرد و برايشان صحبت كرد، بچه ها غصه نخوريد حالا كه مردانه تصميم گرفتيد و ايستاديد اگر همه هم شهيد شويم، تنها نيستيم مطمئن باشيد مادرمان حضرت زهرا (سلام الله علیها) می آيد و به ما سر ميزند... بغض بچه ها ترکيد، صدای هق هق شان هم هی کانال را پر کرده بود، به پهنای صورت اشک می ريختند. ابراهيم ادامه داد غصه نخوريد، اگر در غربت هم شهيد شويم، مادرمان ما را تنها نمی گذارد!.... *شهید ابراهیم هادی🕊️✨* °•🪷✨